خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 19
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      Exclamation افسانه ای به نام «انگیزه»

      انگیزه فقط یک افسانه است.
      بذارید اینجوری شروع کنیم:
      یک دانش آموز صبح از خواب بیدار میشه و با خودش فکر میکنه که"باید درس بخونم." ولی وقتی میره سر میزش که شروع کنه درس خوندن متوجه میشه که حس درس خوندن نیست! خلاصش این میشه که این دانش آموز باقی روز رو صرف اسکرول کردن در اینستاگرام و... میشه.

      بچه سه ساله کاری رو میکنه که حسش رو داره و آدم بالغ کاری رو میکنه که باید انجام بده.

      متاسفانه خیلی ها فکر میکنن که از فکر "باید یه کاری رو انجام بدم"بعدش باید انگیزشو داشته باشن تا انجامش بدن! اما شمایی که میخواید موفق بشید باید بدونین که از اون فکر باید مستقیما به سمت انجام دادنش برید صرف نظر از اینکه چه حسی دارین.
      این چیزیه که بهش میگن دیسیپلین(نظم شخصی).

      گور بابای انگیزه چیزی که شما نیاز دارین دیسیپلین هست.

      حالا اگر ما در یک جهان موازی کاملا ایده آل بودیم شاید با این حرفا واقعا دیگه نیازی به انگیزه پیدا نمیکردیم
      اما همه ما انسان هستیم و به هر حال ممکنه بی انگیزگی سراغمون بیاد.

      پس بریم یک سری نکاتی رو داشته باشیم که بتونیم باهاشون کمی انگیزه در خودمون (در مواقعی که حضورش رو حس نمیکنیم) ایجاد کنیم
      1- وظیفتون رو لذت بخش تر کنید: این مورد کاملا شخصیه و شما باید ببینید چه کاری میتونه درس خوندنتون رو لذت بخش تر کنه، برای مثال موزیک گوش کردن هنگام مطالعه (بله میدونم که گوش دادن به موسیقی هنگام مطالعه باعث کاهش کیفیت درس خوندن میشه اما اون کجا که با یه ذهن پریشون و خسته بدون موزیک درس بخونیم و اون کجا یکم چاشنی فان بودن رو به درس خوندنمون اضافه کنیم.) و حالا من نمیگم وقتی دارید دینی میخونید بشینید بهزاد لیتو گوش بدین. موزیکایی که مجازید گوش کنید موزیک های lofi و یک سری White noise ها هستن که میتونید سرچ کنید. مثلا من خودم فقط وقتایی که تست ریاضی فیزیک و بخش های محاسباتی شیمی میزدم این چیزا توی هدفونم در حال پخش بود

      2-انجام ندادن وظیفتون رو سخت تر کنید: دقت کردین وقتی یک امتحان داریم تا وقتی نزدیکش نرسیم شروع نمیکنیم به خوندنش ؟ ولی چرا نزدیک امتحان شروع میکنیم به خوندن؟ چون که اون موقع هست که عواقب انجام ندادن کارمون به سختی انجام کارمون غلبه میکنه. پس بعضی وقتا با خودتون فکر کنید که الآن درس نخونم چقدر ممکنه از برنامم عقب بیفتم و چقد بعده ها سختی بکشم!!

      3-چرخه های بازخورد رو کمتر کنید: میدونید چرا بازی های ورزشی مثل فوتبال چرا انقدر جذابن؟ چون همون موقع هر عملی داشته باشید نتایجش رو میبینید. اما برای مسیر طولانی و فرساینده ای مثل کنکور آثار کار هاتون رو قرار نیست به زودی حس کنید و میره واسه ماه های بعد خب چیکار کنیم؟ با خودتون رقابت کنید! به مسیر کنکورتون مثل یک بازی نگاه کنید! مثلا اگر امروز به خودتون بگید که میخوام 10 تست بیشتر از دیروز بزنم یا یک ربع بیشتر درس بخونم، وقتی اینکارو انجام بدین کلی دوپامین میگیرین و لذت میبرید از این پیشرفت های کوچیک.

      4-نتیجه رو برای خودتون برجسته تر کنید: بعضی وقتا تصور کنید که چه حسی داره که به هدفتون برسید... چه حسی داره در جایگاهی که الآن دارید براش تلاش میکنید باشید...؟ برای اینکار میتونید یه سری به دانشجو های بلاگر توی رشته و دانشگاه مورد علاقتون بزنید و این حس رو بیشتر تجربه کنید.

      خب حالا دفعه بعد که بیدار شدین و حس درس خوندن نداشتین آیا به اون حس اهمیت میدین؟
      معلومه که نه چون شما حرفه ای هستین

      Success is what you make it


      Take it how it come

    2. Top | #2
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      تنها کاری که در زمینه انگیزه لازمه بکنیم اینه شب قبل خواب و صبح قبل شروع، به مدت پنج دقیقه خودمون رو در قامت هدفمون ببینیم و در اون جایگاه خودمون رو تجسم کنیم. این کار هم دلیل علمی داره و از خزعبلاتی مثل قانون جذب و الفا ذهنی و غیره منشا نمیگیره.
      با این کار ذهن خودش رو برای قدم گذاشتن در مسیر رسیدن به اون هدف اماده میکنه (البته زیاده روی نکنید که عواقب بدی داره)
      به دنبال هیجانات لحظه ای و یقه جر دادن و مشت زدن به در و دیوار هم نباشید چون خودم و دوستانم نتیجه ای ازش ندیدیم.
      چیزی که نیاز داریم واسه یه مسیر طولانی، عادت کردنه ولاغیر.
      وقتی عادت داشته باشی به چیزی چه ناراحت چه خوشحال چه افسرده چه با انگیزه چه بی انگیزه اون کار روز انجام خواهی داد.
      آغوشم بااازه ،مثا دهن مردم .

    3. Top | #3
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      برو بالا دوست خوبم
      Success is what you make it


      Take it how it come

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      تاپیکت خیلی خوب بود من که به شخصه چیزی یاد گرفتم ازش
      دیسیپلین و نظم شخصی به جای انگیزه های یه قرون دو هزاری ... خیلی حرف درستیه
      دمت گرم

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      up


    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      Up


    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      up


    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      بجای انگیزه باید دنبال علت گشت

    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      واقعا دمت گرم خیلی حق بود
      ای فیدروس! خوبی چیست؟
      و چه چیز خوب نیست ...
      آیا لازم است از کسی سوال کنیم که این را به ما بگوید؟

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      Up

    11. Top | #11
      LEA
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای
      ناظر بخش

      نمایش مشخصات
      up
      تو به تحریک فلک، فتنه ی دوران منی
      من به تصدیق نظر، محو تماشای توام...

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      بالا

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      بسی موافق! اینو معمولا دوازدهمیا یا پشت کنکوریا تو حیطه کنکور تجربه میکنن که چیزی به نام انگیزه وجود نداره! به قول عزیزی بحث ، بحث لیاقته ، بحث اینه که برای انتخاب رشته درس بخونی اینو دقیقا بعد کنکور میفهمی
      You have to die to get what you want..!

    14. Top | #14
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      سلام
      من الان متوجه شدم که تاپیک در ضم انگیزه ست و به قولی «گور بابای انگیزه» ولی بعدا راهکار هایی برای افزایش انگیزه پیشنهاد شده@_@
      کاشکی استاتر عزیز در مورد دیسیپلین و نظم چطوری نگه داشتنش تاپیک میزدن ...
      حالا یه سوال: همین نظم داشتن خودش مگه انگیزه نمی خواد؟ خب اصلا پیچیده شد که
      به نظرم انگیزه هست و همزمان هم ایده ی کلی استارتر رو خوب میفهمم که چرا جمله ی بالا رو گفته
      مشکل اینه که ما انگیزه رو اشتباهی درک کردیم
      انصافا کسی که از طرف خانواده تامینه، و مشکلی نداره که جلو پدرش دست دراز کنه، طبعا انگیزه ای هم نخواهد داشت که بره کار کنه
      حالا دانش آموز چند سال عادت کرده بشینه و بخوره و بره سریالشو نگا کنه، شب امتحان که شد یکمی بخونه، 19 بگیره، معلم براش 20 بزاره و تو مدرسه با دوستاش خوش و خرم بگه و بخنده
      ولی خب یه دوره ای براش پیش میاد به اسم سال کنکور
      و دیگران ازش انتظار دارن
      و کم کم خودشم از خودش انتظار پیدا میکنه
      میخوادم بخونه ها، ولی نمیخونه؛ چون اصلا نمیتونه!
      انقدری تو لاک گرم و نرم خودش محفوظ بوده که با کوچیک ترین سرد و گرمی از هم میپاشه و بر میگرده تو همون لاکش!
      از یه جایی به بعد، تحت تاثیر عوامل مختلفی،این دردو به جون میخره و میاد بیرون
      از اون نقطه به بعده که عادت سازی هدفمند میکنه، و سیستم کاری و زندگی شو ارتقا میده
      یه پله میره بالاتر
      شبا قبل 12 میخوابه؛ صبح سر ساعت 7 یا 8 بلند میشه، تا ظهر درجا درس میخونه، بعد از ظهر کلاسش رو شرکت میکنه، قبل شام یکم ورزش میکنه، یه دوش میگیر، شام و استراحت و بعدشم کمی درس و دوباره خواب
      اینجاست که انگیزه ش زنده میشه؛ اینجاست که یه ایده ی هر چند مبهمی پیدا میکنه که چی میخواد و باید چطوری به دستش بیاره. اینجاست که میل و نیاز و انگیزه ش میاد وسط کار.
      حالا شما همین دانش آموزو دستشو بگیری ببری سه سال قبلش، حالت تهوع میگیره از خود قبلیش؛ از اینکه دنبال انگیزه میگشته
      خلاصه که استارتر عزیز خیلی خلاصه اشاره کرد که نظم، با ایجاد شدنش انگیزه میاره!
      حالا بیاید یکمی فکرتونو عوض کنیم!
      بر خلاف نظر اکثریت دانش آموز و در کل نوجون جماعت، زندگی یه بلاک باستر و اکشن بزن در رو نیست. مشکل ما از اونجا شروع میشه که همین افکار به خوردمون داده میشه و بعدا هم وقتی میایم میبینیم که برا موفق شدن تو کنکور باید زیاد بیرون نرفت، برنامه داشت و یه کاری رو هی تکرار کرد و تکرار کرد و استمرار داشت تا نتیجه گرفت. اتفاقا یه بحث علمی هم هست؛ یه کتابی هست اشتباه نکنم اسمش daily ritualه ؛ در مورد عادت های منحصر به فرد کسانیه که تو زمینه های مختلف، موفق ظاهر شدن. این نشون میده که بابا این سیمایی که سینما از نوابغ نشون میده، خیلی هم قابل اعتماد نیست.
      پس دنبال انگیزه برای درس خوندن نباشید. دنبال انگیزه برای مهندس شدن و پزشک شدن و پروفسور شدن باشید. و اونوقته که انگیزه ی تغییر، خودبخود دمیده میشه تو روحتون.
      e9yubl4wqaglxcx-format%3Djpg-name%3Dlarge.jpg«اسیر عشق شدن، چاره ی خلاص من است»
      آره دیگه؛ خلاصه نمیدونم مفهومو رسوندم یا نه ولی خب عادت خوب داشته باشید و قانون اول نیوتون یادتون باشه و شروع به حرکت کنید و با عادت هاتون، این نیروی محرک رو نگه دارید تا شتابتون حفظ بشه و این نیرویی که جلوتون میبره رو بهش بگید انگیزه. بهش بگید عادت؛ اصلا بهش بگید دیوار! چه اهمیتی میتونه داشته باشه وقتی که به هر حال، به چیزی که میخواستید رسیدید؟!
      موفق باشید
      ای فیدروس! خوبی چیست؟
      و چه چیز خوب نیست ...
      آیا لازم است از کسی سوال کنیم که این را به ما بگوید؟

    15. Top | #15
      کاربر فعال

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      دیسیپلین
      او
      عالی
      ? Happy or sad

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن