خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 4 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 53

    موضوع: 99/9/9 تا 10/10/10

    1. Top | #16
      کاربر نیمه فعال

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mkhoshzat نمایش پست ها
      از آنجا که زندگی یک مجهول بی انتهاست، ارائه نظر در باب قطعیت وقوع رخداد های احتمالی در آینده دلالت بر حماقت دارد
      گاه ۵ دقیقه زمان کافیست تا شما از یک فرد موفق رو به رشد که بر اساس داده ها ۳ سال دیگر ثروتش ۲ برابر میشود، به یک فرد فقیر که آرزوی گوری برای خواب دارد بدل شوید.
      فکر کنید، انتخاب کنید، جلو بروید، نقد کنید و دوباره انتخاب
      در غیر اینصورت در حسرت نرسیدن به رسیدنی های مطلوب خواهید ماند و آزرده خاطر میشوید
      پذیرای انتقادات و نظرات محترم دوستان آینده نگر و دارای اهداف بلند مدت نیز هستم
      کاملا درسته ولی آدمی به امید زنده است
      بنظرم نیازه گاهی رویا پردازی
      اون لذت تصور حال خوب آینده به آدم انگیزه ی تلاش میده در جهت آدم بهتری شدم
      ولی منکر این نیستم که در چشم به هم زدنی زندگی میتونه زیر و رو شه جوری که کسی فکرش رو نمی‌کرد همونطور که برای خیلی از ما پیش اومده خنده ی شدیدی که تهش گریه شده یا گریه ی عمیقی که به لبخند ختم شده
      دنیا که برای شکست ما کمر به همت بسته پس بیا خودمون امیدوار باشیم

    2. Top | #17
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      خخخخ ..یاد پسر خالم افتادم میگفت قبل سی سالگی زوده واسه ازدواج!!!هیچی الانم ازدواج کرده تو سن 19 سالگی(:::::
      شوخی میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!! !
      یعنی در این سن مسولیت پذیر زندگی هست؟؟

    3. Top | #18
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      چ خوشگله اینجا^_^
      دوسش داشتم♡♡
      میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس

    4. Top | #19
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      خخخخ ..یاد پسر خالم افتادم میگفت قبل سی سالگی زوده واسه ازدواج!!!هیچی الانم ازدواج کرده تو سن 19 سالگی(:::::
      خوش به حالش ولی ازدواج تا ۳۰ حماقته
      اگه اهداف ات رو بنویسی دیگه بی مزه میشه
      ولی برای ۹ ۹ ۹۹ دلم یه هیجان خاص میخواد

    5. Top | #20
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mehrasaa نمایش پست ها
      خوش به حالش ولی ازدواج تا ۳۰ حماقته
      اگه اهداف ات رو بنویسی دیگه بی مزه میشه
      ولی برای ۹ ۹ ۹۹ دلم یه هیجان خاص میخواد
      منم فکر میکردم امروز اتفاق خاصی باید بیوفته
      ولی به قول دوستان نه زاییدم نه ازدواج کردم
      هیچی دیگه فقط بارون زد ^_^
      نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...

    6. Top | #21
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      فکر میکنم تا 10.10.10
      من یکی دوساله ازدواج کردم و داریم برنامه سفر تعطیلات عیدمونو میچینیم
      شیراز یا تهران زندگی میکنیم
      شایدم دارم واسه امتحان برد تخصص میخونم!
      بچه ام قطعا ندارم
      آشپزی و شیرینی پزی و اینام خیلی خوبه
      به صورت حرفه ای والیبال تمرین میکنم تو باشگاه
      ای وای همه اهدافم یادم رفت همشو تو یه دفترچه سبز نوشتپ ولی
      تا 10 سال دیگه به 70 درصدش رسیدم ^_^
      نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...

    7. Top | #22
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Arezou9520 نمایش پست ها
      شوخی میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!! !
      یعنی در این سن مسولیت پذیر زندگی هست؟؟
      من با این سن هنوز برا شکلای کتابا ریش و سیبیل میکشم بعد اینا دارن یه خانواده رو اداره میکنن
      عاشقم گر نیستی لطفی بکن، نفرت بِوَرز
      بی‌تفاوت بودنت هر لحظه آبَم می‌کند...

    8. Top | #23
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      واقعا ده سال بعد رو نمیدونم و نمیخوام هم بهش فکر کنم
      عاشقم گر نیستی لطفی بکن، نفرت بِوَرز
      بی‌تفاوت بودنت هر لحظه آبَم می‌کند...

    9. Top | #24
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      بر اساس رویاهام میتونم الان یه طومار بنویسم اما سکوت میکنم چون از هیچ چیزی اطمینان و خبر ندارم حتی از دو دقیقه دیگه ام...پس ترجیح میدم به جای اینکه سعی کنم پیشبینیش کنم منتظرش بمونم و ببینم چی انتظارمو میکشه... : )))

    10. Top | #25
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط diligent نمایش پست ها
      خب خب خب این تاریخ مبارک هم اومد
      حیف شد نه زاییدیم و نه ازدواج کردیم
      تاریخ ما باشه 10/10/10
      10 سال دیگه کجایی؟ چیکار میکنی؟
      بیا تو 99/9/9 یه تغییر حتی کوچولو تو خودت ایجاد کن که 10/10/10 حالت بهتر باشه جایگاهت خوب تر باشه

      10 سال دیگه به کار تدریس مشغولم کنارش کار آشپزی و کیک و شیرینی پزی و دوبله رو هم ادامه میدم
      ازدواج کردم یه بچه دارم شایدم دوتا
      شاید یکی از کتابام چاپ شده باشه... خلاصه که اگر همت بلند دارم، خیلی چیزای شگفت انگیزی رخ میده

      خودم هرچند کوچولو از فردا یه ساعت تایم مطالعمو سعی میکنم ببرم بالا تر
      یه ایده ای شنیدم درمورد مقابله با افکار منفی بنظرم ایده جالبیه که میگن یه کش دور مچتون بندازین هر وقت ذهنتون سمت افکار منفی رفت کش رو محکم بکشین و رهاش کنین اون دردی که بهتون وارد میشه باعث میشه مغزتون نا کم کم از این عمل دوری کنه چون میدونه بعدش تنبیه در انتظارشه
      این ایده هم عملی کنممم خوبه واسه زمانهایی که وسط خوندن یهو ذهنم میره یه جای دیگه
      یه رژیم غذایی بنویسم چون اینجور اگه بخواد بگذره گمون نکنم تا روز کنکور بتونم از در سالن برگزاری کنکور رد بشم
      چقدر دلم میخواست عادت مطالعه کتاب غیر درسی هم اضافه کنم ولی بنظرم نمیتونم رو خودم کنترل داشته باشم خصوصا اگر داستانی یا رمان باشه میترسم بیش از حد بشه تایمش. بمونه واسه بعد کنکور

      خب شما چه تغییراتی ایجاد میکنین؟و بنظرتون 10 سال دیگه کجایین؟


      مدرک ایلتس گرفتم ( 7)
      29 ساله هستم
      قصد ازدواج با کیس های مناسب رو دارم ( خانوما بیان پیوی)

      و میتونم روز پدر و مادر رو حداقل با پول درامد خودم بهشون کادو بخرم ! عصای دست پدر و مادرم بشم

      شاید به مقصد های سفریم بتونم برم

      رومانی و منطقه یاسی ها که قومیت ایرانی دارن
      نیوزیلند
      جشن های سالانه اسپانیا
      می سی سیپی
      اوهایو
      ایسلند

      و شاید و شاید بتونم فرد خوب و به درد بخوری لاقل برای برای اطرافیانم باشم
      به پدران از کار افتاده ای که به خاطر کسب نان یک شبشون شدن پلاستیک جمع کن یا هر چیزی کمک کنم ( حالا اگه پولی هم نداشتم لاقل در خود اون کار هم کمک کنم )
      در اخر کسی نباشم که گله دارن ازش یا راضی نیستن .


      عمر بسی بفروشیم به شخص خدا
      خداوندا طلوع در قلبم بنما
      فعل و افعال و افکارم ازان تو باشد
      از ان رسیدن به قرب خدا
      چو غنی از فقیری خرده نگیرد؟
      چه سودایی بهتر از خرید و فروش با خدا
      جهد و جهاد نخل در این خلاصه گردد
      هر چه خیریست ز من ازان پروردگاری خدا
      چنان سر از تن نخل ببردی
      نشود جوانه ای دگر در قرین نخل اشنا


      ( محمد رضا فرهاد اسم واقعی - نخل اسم هنری - ممد ار اسم انجمنی
      )
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜
      ویرایش توسط Mohamad_R : 09 آذر 1399 در ساعت 12:20

    11. Top | #26
      mlt
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نمیدونم والا
      با این وضع مملکت اگه تا اون موقع زنده موندم کار بزرگی کردم
      ...

    12. Top | #27
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ItsAP نمایش پست ها
      خخخخ ..یاد پسر خالم افتادم میگفت قبل سی سالگی زوده واسه ازدواج!!!هیچی الانم ازدواج کرده تو سن 19 سالگی(:::::
      نه حاجی،من اصلا تا این لحظه به فکر دو نفر بودن حتی نکردم(خودمم اضافیم حالا یکی دیگم روش).
      پ ن:با حداقل شناختی که از خودم دارم(درس خودشناسی)نه مم میتونم در آینده ازدواج کنم و نه کسی کیاد زن من بشه....

    13. Top | #28
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط diligent نمایش پست ها
      خب خب خب این تاریخ مبارک هم اومد
      حیف شد نه زاییدیم و نه ازدواج کردیم
      تاریخ ما باشه 10/10/10
      10 سال دیگه کجایی؟ چیکار میکنی؟
      بیا تو 99/9/9 یه تغییر حتی کوچولو تو خودت ایجاد کن که 10/10/10 حالت بهتر باشه جایگاهت خوب تر باشه

      10 سال دیگه به کار تدریس مشغولم کنارش کار آشپزی و کیک و شیرینی پزی و دوبله رو هم ادامه میدم
      ازدواج کردم یه بچه دارم شایدم دوتا
      شاید یکی از کتابام چاپ شده باشه... خلاصه که اگر همت بلند دارم، خیلی چیزای شگفت انگیزی رخ میده

      خودم هرچند کوچولو از فردا یه ساعت تایم مطالعمو سعی میکنم ببرم بالا تر
      یه ایده ای شنیدم درمورد مقابله با افکار منفی بنظرم ایده جالبیه که میگن یه کش دور مچتون بندازین هر وقت ذهنتون سمت افکار منفی رفت کش رو محکم بکشین و رهاش کنین اون دردی که بهتون وارد میشه باعث میشه مغزتون ناخودآگاه کم کم از این عمل دوری کنه چون میدونه بعدش تنبیه در انتظارشه
      این ایده هم عملی کنممم خوبه واسه زمانهایی که وسط خوندن یهو ذهنم میره یه جای دیگه

      چقدر دلم میخواست عادت مطالعه کتاب غیر درسی هم اضافه کنم ولی بنظرم نمیتونم رو خودم کنترل داشته باشم خصوصا اگر داستانی یا رمان باشه میترسم بیش از حد بشه تایمش. بمونه واسه بعد کنکور

      خب شما چه تغییراتی ایجاد میکنین؟و بنظرتون 10 سال دیگه کجایین؟

      تاریخ 88/8/8 کلاس چهارم ابتدایی بودم یادش بخیر
      تاریخ 99/9/9 ترم 5 دانشگاه هستم
      تاریخ 10/10/10 امیدوارم تونسته باشم تا حدودی به اهدافم رسیده باشم
      تو ذهنم یه عالمه هدف و رویا دارم اگه بخوام بنویسم یه طومار میشه
      فقط امیدوارم وقتی به این تاریخ رسیدم احساس پشیمونی نکنم و از زندگیم لذت ببرم
      یاد بگیر برای موفقیت دیگران دست بزنی
      به موقعه اش زمان موفقیت تو هم میرسه


    14. Top | #29
      کاربر برتر
      کاربر فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      25 : 32 : 13 : 00

    15. Top | #30
      کاربر نیمه فعال

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      تنها چیزی ک میدونم اینه ک 6روز قبلش تولد گرفتم *وی تولد بسی دوست


      علیرضا آریانفر توی یکی از پادکستاش میگه:
      از من اگه دوسال پیش میپرسیدی دوسال دیگه کجایی هرجوابی میدادم قطعا اشتباه بود چون من نمیدونستم چ اتفاقی میوفته اگه میپرسیدی چهار سال دیگه کجایی هم یه جوابی میدادم ک اگه دوباره همون سوال رو ازم بپرسی ی جوابی میدم ک خیلی اتفاقی هیچکدوم از فاکتوراش شبیه جواب دوسال پیشم نیست
      ویرایش توسط Anni : 09 آذر 1399 در ساعت 17:02

    صفحه 2 از 4 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن