قطعا دنبال علاقه ام میرفتم برام مهم نیست شرایط چی هست
البته بازم نمیرسیدم قطعا
قطعا دنبال علاقه ام میرفتم برام مهم نیست شرایط چی هست
البته بازم نمیرسیدم قطعا
نصف و نیمه نیستیم !!!!!
من اگه تو ایرانم شرایطش بود میرفتم خلبان میشدم من در حالت کلی جو فرودگاه ها و بیمارستان ها رو دوست دارم چون نمیتونم به اولی برسم دومی و انتخاب کردم که انشالله بشه
علاقه اصلی ام با قوانین جمهوری اسلامی خیلی مغایره
اما بعدی هاش به ترتیب موسیقی و عکاسی و شاعری و نویسندگی و خیلی زیاد آشپزی
در کل حالا میفهمم خیلی به زمینه های هنری علاقه دارم
مهر ۹۶ داشتم میرفتم جزیره خارک دریانوردی بخونم ی مشکلی پیش اومد نشد
عزمم رو جزم کردم که دیگه بهمن برم که متاسفانه دی ماه سانچی غرق شد و خانواده نذاشتن ولی بازم داشتم میرفتم که دیگه مادرم زد به گریه و نشد که به علاقم برسم
به ترتیب: 1-پزشکی 2-مهندسی پزشکی 3-مکانیک 4-ریاضی یافیزیک(عاشق دوتاشونم.کلا عاشق ریاضی فیزیکم) 5-نجوم 6-هنر(موسیقی ونقاشی) 7-ورزش(فوتبال و والیبال و رزمی)8- زبان فرانسه وآلمانی کاش یه روز می تونستم به همشون برسم. حیف که آدما یه بار به این دنیا میان و یه بار زندگی می کنن
جامعه شناسی
دلیل اصلیشم استادی بود که تو دانشگاه داشتیم. دکتر حسین بنی فاطمه عزیز. یک شخصیت کاریزماتیک تمام عیار
متاسفانه سیستم آموزشی ما والبته حتی خانواده های ما مارو خیلی تک بعدی بار اوردن.همش درس الویت داشته. افسوس می خورم که تو سن22 سالگی یک بی هنر به تمام معنا هستم.خیلیا مثل منن .این خیلی بده.همش کلاس فلان به درست لطمه می زنه نمی خواد بری کلاس و....نتیجه ش همینه وخیلیییی بده.اگه به عقب بر می گشتم سعی می کردم درسمو متعادل تر بخونم و وقت بذارم برای اینکه یک هنر یاد بگیرم یا یه ورزشو حرفه ای دنبال کنم.متاسفانه همیشه اینارو فدای درسم کردم وحیففففففففففففففف
همیشه از ریاضی بدم میومد ولی یه بار قشنگ درس یاد گرفتم و سوالاشم حل میکردم.وقتی سوال حل میکردم میدیدم جوابم درسته همه خستگیم در میرفت...باور کن اگه از دبستان اینجوری بچه ها به ریاضی گارد نگیرن و معلم ها این درسو از چشم بچه ها نبرن نصف دانش اموزا میزنن رشته ریاضی یا فیزیک
...
بچه ها چقدر آرزو هاتون قشنگه و چقدرررر اکثر این علایق به دور از درسه. خدا اگر بخواد و بتونم دبیر بشم حتما روزی به دانش آموزام میگم تک بعدی نباشین پیرو حرف فاطمه جان. میدونین من انقدر عشق به تدریس دارم حتی حرفایی که قراره با بچه هام بزنم رو از حالا آماده کردم و چقدر بد که چیزی که من میخوام تنها به تلاشم بستگی نداره چون من استخدام آموزش و پرورش میخوام که این خودش کلی سلسله مراتب داره که جذب داشته باشه منطقمون یا چی و و و
ولی خلاصه اینکه
بنظر من
هدفمون تو کنکور مثل یه الماس ته چاهه اگه بهش رسیدیم که هیچ اما اگه نرسیدیم باید یه طنابی دور کمرمون باشه که بتونیم قلابشو پرت کنیم بیرون و باهاش خودمونو بالا بکشیم اون طناب مهارت های ماست که متاسفانه ما خیلی هامون بلد نیستیم پول در آوردن رو بلد نیستیم یادگیری و استفاده از هنرمون رو
اصلا مشکل ما نه فقط با ریاضی بلکه خیلی چیزای دیگه نظام آموزشیه. من متنفرم از دوران دبستانم چون دبیرای پیرمرد و بی ذوق و خسته که فقط میگفتن زیر این خط بکش سؤالش اینه فردا میپرسم بدون اینکه توضیحی بده. درحالیکه بنظرم دانش آموز دبستان نیاز داره زندگی رو یاد بگیره نیاز داره آیین دوست یابی یاد بگیره.
نمیدونم فقط منم یا شما هم وقتی دفعات اول میرفتین بانک دست و پاتونو گم میکردین و بلد نبودین
میدونین کتاب سواد رسانه ای واقعا لازمه ولی نه برای دانش آموز دبیرستانی نه با اون کلمات قلمبه سلمبه. الان بچه ها از دبستان موبایل دارن نکات مهم رو باید بیان به زبان ساده به بچه یاد بدن بدون در نظر گرفتن نمره
ما واسه نمره لذت یادگیری رو نچشیدیم
ما هیچوقت تو مدرسمون مشاور نداشتیم ولی تا دلت بخواد پروژه های پرورشی مسخره ی بدرد نخور.
کتاب سبک زندگی کتاب مدیریت خانواده میتونست خیلی عالی باشه و واقعا نیازه اما جاش اشتباهه بیانش اشتباهه نمره گرفتن ازش اشتباهه
نمیدونم دقت کردین یا نه ولی مثلا همین امتحان ورزشایی که داشتیم آخه انعطاف بدنی چرا باید نمره داشته باشه وقتی دبیر اصلا با کسی کار نمیکنه ورزش. و حتی اون دبیر ورزش درکی از این مسئله نداره که ممکنه یک سری افراد با توجه به استایل اندامشون یا ورزشی که میکنن انعطاف بدنشون کمه چرا باید این باعث بشه کسی که همیشه ورزش میکنه ولی رشته ورزشیش فرق میکنه نمره کمتری بگیره؟
ویرایش توسط diligent : 03 آذر 1399 در ساعت 17:53
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)