من خودم خدای برنامه ریزی و چالشم
ماشالاه از پس همشونم بر اومدم
خیلی عالی زهرا
تاپیک به موقع و بی نظیر
خب پس منم برنامه ام رو می ریزم و از همین روز شروع میکنم تا ده روز دیگه
امروز ۲۹ آبان ۹۹
۱) هر درسی که داده میشه، ده دیقه تا یک ساعت بعد روخونی میکنم. بعد روز بعدش مرور میکنم بعد هفت روز بعدش.
۲)هر روز فرانسوی می خونم به مدت بیست الی سی دیقه
۳) نماز اول وقت می خونم.
۴)شب ساعت یک دیگه میرم مسواک میزنم میگیرم میخوابم.
۵)یه کارتونی یا انیمه هر روز ببینم.
۶)کتاب ربکا رو هر روز بخونم.
۷)صبح تا ساعت۱ ظهر، از موبایل استفاده غیر درسی نکنم.
۸)هر شب قبل خواب به بهترین چیزا و به رویاهام فکر کنم.
۹)هر شب قرآن بخونم.
۱۰)هر روز به جمله قشنگ بنویسم استوری کنم
ساقی بیا که از مدد بخت کارساز
کامی که خواستم ز خدا شد میسرم
سلام ممنون بابت تگ زهرا جان، چالش خوب و جالبیه
ایشالا منم از فردا با قدرت شروع میکنم
تصمیم دارم تایم بیشتری برای دروس دانشگاه بزارم + ساعت خوابم رو تنظیم کنم + تقویت زبان انگلیسی و مطالعه چندتا کتاب خوب که اطرافیان بهم پیشنهاد دادن
البته اگه بتونم عمل کنم و از پسشون بر بیام
یاد بگیر برای موفقیت دیگران دست بزنی
به موقعه اش زمان موفقیت تو هم میرسه
ویرایش توسط Tahora97 : 29 آبان 1399 در ساعت 12:51
بابا شما دخترا چقدر صوبر ید پسرا بیاید پلن های کثیفتونو رو کنید یاد بگیرن....شوخی کردم افرین بهتون که با ایمانید و از وقتتون استفاده مفید میکنید ولی خدایی من بعد قبولی حدااقل تا چند ماه سمت ورقه کاغذ نمیرم چه برسه بیام کتاب بخونم ولی فیلم رو هستم زیاااد..
آغوشم بااازه ،مثا دهن مردم .
زهرا جانم ممنون از تگ
منم یکی از مهمترین کارای که میخوام بکنم شروع به نماز خوندن میخوام بکنم خیلی دوست دارم چنین کاری کنم تا حالا نشده اراده محکمی میخواستم
فکر کنم اگه چنین کاری انجام بدم زندگیم خیلی بهتر از این بشه
متاسفانه ما ادما فقط بدی های زندگی رو میبینیم
اگه چشامونو بازکنیم خوب با دقت نگاه کنیم
میبینیم چه نعمتای خدا بهمون داده
که اصلا بهشون توجه نمیکنیم
چ باحالمنم ميام
نماز اول وقت(بجز صبحا اخه شبا دير ميخوابم ديه همونموقع ک بيدار ميشم نمازمو ميخونم)
ورزش
مرور درس هر روز از رو نوشته هام
مرور نوشته هاي هفتگيم
مهندس زهرا کاش بيشترش کني/من با 10 روز ادم نميشم
مرسی از تگ کردنت
خب برنامه این روزای من درسه فقط :/ البته اینو دارم خوب میخونم و تو این ی مورد خدا رو شکر ادم شدم
و تصمیم گرفتم شب دیگه تا 1 بیشتر بیدار نمونم :/ واقعن خودم از خودم تعجب میکنم ک چطور تا 2،3 بیدارم بعد ساعت 7 بیدار میشم :/ کل روزم بیدارم :// باید خوابمو درست کنم :/
الانم میخوام برم ازمون امروزمو تحلیل کنم بعدشم سریع برم لغات ادبیاتمو مرور کنم برا ازمون فردا
و بعدش حتمن حتمن حتمن ی مروری رو واژه های زبان این ازمون داشته باشم :/ ماز ک زبانش نابود شد :/ ی مروریش کنم فردا قلمچی نابود نشه :/
روزی ما دوباره کبوترهایمان را
پیدا خواهیم کرد
و مهربانی
دست زیبایی را خواهد گرفت
و من آن روز را انتظار میکشم
حتی روزی که دیگر نباشم...
من نمیتوانم جلوی فرا رسیدن شب را بگیرم اما میتوانم از تاریکی برای کشف زیباییها استفاده کنید. تنها در تاریکی میتوانم ستارهها را ببینم.
از امروز قول میدم:
- نمازم رو بخونم.
- درسم رو بخونم.
- کمتر برم پشت سیستم.
- کمتر برم چت روم.
- یه مدت رمان کمتر بخونم.
- اخلاقم رو بهتر کنم کمتر عصبی و ناراحت بشم
فعلا همینا اگه چیز جدیدی یادم اومد میگم.
من نمیتوانم جلوی فرا رسیدن شب را بگیرم اما میتوانم از تاریکی برای کشف زیباییها استفاده کنید. تنها در تاریکی میتوانم ستارهها را ببینم.
نمیدونم
ی بخشیش ک ژنتیکیه مامانم میگه بچه بودم هم برعکس همه بچه ها ک زیاد میخوابیدن خوابم خیلی کم بود :/
ولی خب برا بیدار شدن من فکر کنم یبار 2 روز کلن نخوابیدم و همش بیدار بودم :/ خوابم نمیبرد شب، روز هم دیگه چون درس داشتم نمیخواستم بخوابم
کلن خیلی مهمه ی هدف خیلی خاص داشته باشی تو بیدار شدنت خیلی تاثیر میزاره. بعد برا ساعت هم من اوایل به فاصله ربع ساعت ساعت میزاشتم یکی شیش و نیم یکی ی ربع ب 7 یکی 7 یکی 7 و ربع یکی 7 ونیم دیگه بدون شک تا 7 ونیم بیدار میشدم ساعت هم جفتت نزار. خیلی دور باشه ک هی ربع ساعت یبار مجبور شی بلند شی خاموشش کنی اصن خوابه بکل میپره
ولی جدی جدی همون هدفه مهمه. من یازدهم ک بودم یادمه با ی نفری رقابت خیلی شدید داشتم. کلن رقابتمون حیثیتی بود دبیرامون هم مشترک بود دیگه باعث شده بود هرجوری شده تو ازمونا هردومون تمام زورمونو بزنیم ک از اون یکی بهتر باشیم. یبار ک ساعت زنگ خورد من خاموشش کردم بخوابم بعد یهو تو ذهنم گفتم وای تو الان گرفتی خوابیدی :/ بعد فلانی الان بیداره داره درس میخونه دیگه از سر لج اونم ک شده یهو بیدار شدم
کلن خواب ی عادته :/ اولش سختته کمش کنی :/ بعد ک عادت کنی دیگه اوکی میشه :/ تهش میشی مث من ک عادت ب کم خوابی پیدا کرده باید بیشتر بخوابه
روزی ما دوباره کبوترهایمان را
پیدا خواهیم کرد
و مهربانی
دست زیبایی را خواهد گرفت
و من آن روز را انتظار میکشم
حتی روزی که دیگر نباشم...
منم قبلا زیاد می خوابیدم؛ ولی جدیدا ساعت6-7 بیدار میشم
من نمیتوانم جلوی فرا رسیدن شب را بگیرم اما میتوانم از تاریکی برای کشف زیباییها استفاده کنید. تنها در تاریکی میتوانم ستارهها را ببینم.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)