خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 39
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات

      میشه به رشته ای که میخونی در دراز مدت علاقه پیدا کنی ؟

      سلام
      دوستان میگم چیکار کنم که به رشته ای که دارم میخونم علاقه داشته باشم ؟
      حتما باید از اول داشته باشی ؟

      من الان حسابداری میخونم ولی هیچ حسی ندارم نسبت بهش
      نمیدونم کلا احساس میکنم کسل کنندس در اینده
      چیکار کنم که حس خوبی داشته باشم نسبت بهش
      بعضی وقتها احساس میکنم هیچ رشته ای دوست ندارم .... نمیدونم چم شده کلا بی تفاوت شدم.......
      ?why do we fall
      so that we can learn
      to pick ourselves
      up

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Old seyed نمایش پست ها
      سلام
      دوستان میگم چیکار کنم که به رشته ای که دارم میخونم علاقه داشته باشم ؟
      حتما باید از اول داشته باشی ؟

      من الان حسابداری میخونم ولی هیچ حسی ندارم نسبت بهش
      نمیدونم کلا احساس میکنم کسل کنندس در اینده
      چیکار کنم که حس خوبی داشته باشم نسبت بهش
      بعضی وقتها احساس میکنم هیچ رشته ای دوست ندارم .... نمیدونم چم شده کلا بی تفاوت شدم.......
      این بحث خیلی تخصصی و مهم هست سعی کن پیش یه مشاور خبره بری که شخصیت ات رو تشخیص بده و راهنماییت کنه
      راهنمایی که من یا بقیه بهت میکنن ممکنه گمراهت کنه و یا تاثیرش مقطعی باشه و بعد مدتی باز همین کاسه و آش بشی

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط josef76 نمایش پست ها
      این بحث خیلی تخصصی و مهم هست سعی کن پیش یه مشاور خبره بری که شخصیت ات رو تشخیص بده و راهنماییت کنه
      راهنمایی که من یا بقیه بهت میکنن ممکنه گمراهت کنه و یا تاثیرش مقطعی باشه و بعد مدتی باز همین کاسه و آش بشی

      سلام
      والا من در شرایظی نیستم بخوام مشاور بگیرم
      بگو راهنمایی تو بکن بهتر از هیچیه از تجربه خودت بگو
      دوستان هم خوشحال میشم نظرشونو بدونم .....
      میشه با بی تفاوتی رشته رو خوند ؟؟
      چون من دارم این حس پیدا میکنم نسبت بهش
      ?why do we fall
      so that we can learn
      to pick ourselves
      up

    4. Top | #4
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      ببینید علاقه یعنی شما دلیلی داشته باشی که صبح زود پاشی و کاری که دوست داری و میخوای توش بهترین باشی رو انجام بدی!
      نظر من اینه که شما باید شناخت کافی از رشتت بدست بیاری و آینده شغلیشو بررسی کنی بعد برای برای خودت یه هدف بذاری که بهش برسی
      توی این راه بهترین کسانی که میتونن برات بهترین راهنما باشن افرادی هستن که این رشته رو خوندن
      اما اگه باز هم نمیتونی خودتو با رشته موردنظر تطبیق بدی بهتره بری پیش یه مشاور حرفه ای (نه مشاورای آبدوغ خیاری!) تا با بررسی روحیات و توانایی هات بتونه فهرستی از رشته های مناسب رو برات مشخص کنه
      البته به نظر من هر کسی میتونه با کمی تحقیق و بررسی بازار کاری و توانایی های خودش رشته مناسبش رو بهتر از بقیه مشخص کنه!

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      الان همه کسایی که پزشکی و دندون میخونن از همون اول عاشق این رشته بودن ؟؟؟
      هیچ موردی نبوده طرف مثل من بوده بعد حین تحصیل علاقه پیدا کرده باشه ؟؟؟

      ?why do we fall
      so that we can learn
      to pick ourselves
      up

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Old seyed نمایش پست ها
      الان همه کسایی که پزشکی و دندون میخونن از همون اول عاشق این رشته بودن ؟؟؟
      هیچ موردی نبوده طرف مثل من بوده بعد حین تحصیل علاقه پیدا کرده باشه ؟؟؟

      نظر كاملا شخصي :رضايت از يه رشته به خيلي چيزا مرتبطه مثلا اينده شغلي و درامد و پرستيژ خيلي مهمن شما داري تلاش ميكني بدوني نتيجه خوبي ميگيري انگيزت بالا ميره اما يه مسيله از همه اينا مهمتر هست اينكه شما توانايي و استعدادت چيه مثلا تو رياضيات و محاسبات قوي هستي يا حفظي ها و تحليل قوي داري معمولا كمتر كسي هست تو جفتش خوب باشه .برا همين شخصيت هاي متفاوتي داريم و مشاغل متفاوتي رو هم دوست دارن بعد اينكه شما فهميدي استعدادت خوبه تو يه رشته و ميتوني توش موفق بشي بايد ببيني ازش لذتم ميبري چه مطالبش چه كارش من خودم عاشق پزشكي هستم (مدت خيلي زيادي نيست چندساله و با شناخت بهش رسيدم قبلا هدف ديگه اي داشتم) نشد اومدم پرستاري و راضيم ،ميدونم نزديك ترين حالت به هدفمه و ازش لذت ميبرم اما ميدونم منو كامل راضي نخواهد كرد برا همين هدف اصليمو از يه راهي بهش خواهم رسيد زمانم برام مهم نيست .اما اينكه ميگيد يه تعدادي دوست نداشتن از اول اومدن خوششون اومده ممكنه اونا كاملا اتفاقي استعدادشون متناسب بوده و از جهتي اين رشته ها از بقيه نظر ها معمولا ادمو راضي ميكنه پس تعداد اين افراد تو رشته هايي مثل پزشكي ودندان بيشتر از بقيه رشته هاست .اما اينكه ندوني چه استعداد و توانايي هايي داري يا چه شغلي رو ميخواي اصلا جالب نيست بايد پيگيرش بشي و پيداش كني .كار انچنان مشكلي هم نيست مثلا همين حسابداري كه هستي ببين از درسات لذت ميبري مثلا تو اصول حسابداري محاسبه ميكني و دسته بندي ميكني و تراز وسود ميگيري و... برات جالبه چون عمده كار يه حساب دار هميناست و اينم كه بدوني شرايط كاري و جايگاه اجتماعيت چطوريه هم حدسش چندان مشكل نيست ببين راضيت ميكنه يا نع ولي از جو جامعه نگاه نكن همه دارن ميان سمت علوم پزشكي شما هم بگي منم ميام اين اصلا كافي نيست.
      تا توانی در جهان همراه اهل درد باش
      یا نبر نامی زمردی یا حقیقت مردباش

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Old seyed نمایش پست ها
      الان همه کسایی که پزشکی و دندون میخونن از همون اول عاشق این رشته بودن ؟؟؟
      هیچ موردی نبوده طرف مثل من بوده بعد حین تحصیل علاقه پیدا کرده باشه ؟؟؟


      و من به دندان‌پزشکی علاقه‌مند می‌شوم!

      توسط مصطفی قائمی در پنج شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۷

      ۵ سال گذشت.
      ۵ سال!
      کنکورم سال ۹۲ بود. از چند ماه قبل از کنکور به سرم زده بود که: دارم مسیر اشتباهی رو می‌رم.
      اینکه کاش می‌رفتم رشتۀ ریاضی.
      حس می‌کردم باید می‌رفتم دنبال آی‌تی.
      ولی وایسادم.
      گفتم الان دیگه دیره برای تغییر رشته.
      فعلاً بخون،
      بعد از کنکور یه فکری می‌کنی…
      وسط تابستون، از کلاس آموزشی راهنمایی و رانندگی رسیدم خونه،
      در که باز شد،
      داداش‌علی گفت که: قم قبول شدی!
      موندم الان باید خوشحال باشم!؟ ناراحت باشم!؟
      دیدم خونواده شادن
      من هم هنوز تو شوک بودم!
      انتظار قم رو نداشتم حقیقتاً.
      ولی قم.
      اومدیم و ثبت نام کردیم.
      از همون ترم‌های اول، عرصه رو بر خودم تنگ دیدم.
      دیدم نمی‌شه!
      دیدم این درس‌ها من رو پُر نمی‌کنن.
      مخصوصاً دو سال اول که درس‌ها ارتباط خاصی هم با دندون‌پزشکی نداشتن. و خیلی سخت می‌شه تصور درستی از دندون‌پزشکی پیدا کرد در دو سال علوم‌پایه.
      در همین حین که با نارضایتی‌های دوره‌ای، فرازونشیب‌های زیاد، روزها می‌گذشتند، من در تلاش بودم که راهی پیدا کنم تا برم پیِ رؤیاهام.برم پیِ استعدادهام، علایقم،
      هدفم…
      با کلی آدم حرف زدم. کلی فکر، کلی یادداشت، کلی ناراحتی…
      ولی همیشه مواردی بود که باعث می‌شد من بمونم و ادامه بدم.
      گاهی ترس از آیندۀ نامعلوم، ترس از ابهام،
      گاهی ترس هم نبود، امید به آیندۀ بهتر با داشتن این رشته و…
      این رو هم بگم که تمامی راه‌های موجود رو بررسی می‌کردم؛ از تحصیل همزمان دو رشته، تا انصراف از تحصیل!
      حتی ابتدای همین ترم، درخواست مرخصی تحصیلی رو نوشتم و تحویل معاونت آموزش دانشکده دادم.
      ولی…
      ولی حالا خودم رو در یک جریانی می‌بینم که اون‌قدر خوب و بدون نقص داره جلو می‌ره که گاهی با خودم می‌گم انگار مسیر درست، همین مسیریه که الان در اون قرار گرفتم!مرخصی این ترم کنسل شد.
      این ترم شد بهترین برهۀ تحصیلم.
      کلی اتفاق خوب و مهم رخ داد و هنوز هم همینطوره!
      اومدم جلو… تا رسیدم به فرجۀ امتحانات این ترم.
      ۳-۴ هفتۀ پیش بود که برای شروع فرجه‌ها بچه‌ها قصد رفتن به خونه‌هاشون رو کرده بودن.
      ولی من نه.
      هادی گفت: نمی‌ری مگه؟
      گفتم: نه. می‌خوام برم دنبال کار.
      – کار گیر نمیاد که…
      – حالا می‌رم دنبالش. ضرر نداره که.
      ۲۰ روز تعطیل بودیم تقریباً.بچه‌ها رفتن خونه‌هاشون.
      من موندم.
      روز بعد،
      سوئیچ ماشین مرتضی رو ازش گرفتم و رفتم دنبال درمونگاه‌ها.
      به اولین درمانگاه که رسیدم، دیدم عه! یکی از دوستان ورودی ۹۰ در حال درمانه
      دست تکون دادم و اون گفت برم داخل.
      کنارش نشستم.
      گفتم علیرضا، اومدم دنبال کار
      گفت: هفتۀ بعد هستی!؟
      – آره.
      – خب من نیستم، بیا جای من چندتا شیفت وایسا، تا دستت بیاد اوضاع چطوره. بعد از یک ماه، من دیگه می‌رم شهرمون، تو بیا جای من!
      این درمانگاه، از شلوغ‌ترین درمانگاه‌های قم محسوب می‌شه. و هر کسی سعادت حضور در اون رو پیدا نمی‌کنه!خوشحال و خندون، رفتم سراغ باقی درمانگاه‌ها.خیلی جالبه که در دو تا درمانگاه دیگه هم شیفت جور شد و کارم جوری شد که یکشنبه، دوشنبه، چهارشنبه، پنج‌شنبه و جمعه باید می‌رفتم و دندان‌پزشک می‌بودم! که دو روزش، هم صبح بود و هم عصر!دندان‌پزشک شدم! این‌بار دیگه خبری از درمانگاه خلوت نبود.
      دیگه اون درمانگاه قبلی نبود که بیمار کم باشه، تجهیزات کامل نباشه و از همه بدتر اینکه یک نفر بالای سَرَم باشه و در روند درمان دخالت کنه!
      این‌بار فرق داشت.
      واقعاً شدم یک دندان‌پزشک.
      همۀ مراحل از تشخیص تا طرح درمان و درمانِ بیمار، با من بود.این‌جا بود که باید جسارت به خرج می‌دادم و ترس رو می‌ذاشتم کنار تا درمان‌های لازم رو، که گه‌گاه بسیار سخت می‌شدن، انجام بدم.هیچ‌وقت،
      هیچ‌وقت،
      هیچ‌وقت اون حس خوبم رو وقتی عکس نهایی اولین عصب‌کشی‌م رو در روز اول درمانگاه دیدم و خیلی خوب شده بود، یادم نمی‌ره!
      هیچ‌وقت حس خوبم رو بعد از اولین جراحی دندان عقل فراموش نمی‌کنم.
      هیچ‌وقت ذوق‌وشوقم رو برای تکمیل اطلاعاتم و یادگرفتن ادامۀ مراحل درمان بیمارهام یادم نمی‌ره
      هیچ‌وقت یادم نمی‌ره اون روزی رو که با خودم می‌گفتم یه دندون سخت بیاد عصب‌کشی کنم… و اومد! سخت‌ترین ریشه‌ای که تا به حال دیده بودم! و وقتی با صرف زمان و تلاش زیاد تونستم خیلی خوب تکمیلش کنم، واقعاً شاد شده بودم


      و فهمیدم که وَرای تمام این‌همه حس خوب، یک چیز مهم‌تر در دندون‌پزشکی هست که لذت اون خیلی خیلی خیلی بیشتر از این حرف‌هاست!
      و اون لذت ارتباط با بیماره، افزایش اطلاعات بیمار، حرف‌زدن با بیمار و
      در نهایت انتقال یک حال خوب به بیمار…


      وقتی که بیمار میاد و درد داره، ولی چون کارش تخصصی محسوب می‌شه و به متخصص ارجاع داده می‌شه، با درد قراره بره از درمانگاه؛ ولی باهاش حرف زدم و سعی کردم حالش رو بهتر کنم بلکه کمی درد رو فراموش کنه، همین برام یک دنیا ارزش داشت.
      وقتی برای یک خانواده که با هم اومده بودن درمانگاه، بهداشت دهان و دندان رو توضیح دادم و عملی براشون اجرا کردم، اون‌قدری انرژی گرفتم که در مقایسه با اولین جراحی دندون عقل خیلی بیشتر بود!
      و در این چند هفته که حسابی غرق در دندان‌پزشکی شدم، دیدم که می‌شه حتی به دندان‌پزشکی عشق ورزید!
      دیدم که ای دل غافل!
      ۵ سال جنگیدم با این رشته، ولی حالا…
      تازه فهمیدم که چرا گاهی نمی‌شد. چرا گاهی به درهای بسته می‌خوردم.
      چرا می‌گه که:
      و بسا چیزى را ناخوش داشته باشید که آن به سود شماست و بسا چیزى را دوست داشته باشید که به زیان شماست، و خدا مى‌داند و شما نمى‌دانید. (بقره – ۲۱۶)
      و اینکه گاهی باید صبر کرد.
      گاهی باید همه‌چی رو سپرد به خودش.
      نه اینکه تلاش نکنیم. نه.
      تلاش کنیم، فکر کنیم، هدف‌گذاری کنیم، ادامه بدیم، شکست بخوریم و دوباره تلاش کنیم…
      ولی گاهی می‌بینیم که هر کاری می‌کنیم نمیشه؛
      حتماً یه دلیلی هست.
      صبر داشته باشیم…
      اخیراً هم با محمدرضاخان استادشریف، معاهده‌ای رو امضا کردیم که طبق اون تا انتهای تابستان امسال، باید روزی یک ساعت درس بخونیم. بدون هیچ تبصره‌ای. هر روز.
      و اگر نخونیم، ۵۰ هزارتومان جریمه باید پرداخت کنیم به گروه جهادی دانشگاه
      حتی همین معاهده هم جزء اتفاقاتِ خوب و یک‌دفعه‌ایِ این مسیره.
      همین روزی یک‌ساعت‌ها به من این اعتماد به نفس رو داد تا اولین جراحی دندان عقل رو انجام بدم.
      و همین خوندن‌ها داره کلی کمکم می‌کنه برای بهبود درمان‌ها.
      و در نهایت باید اعتراف کنم که دیگه واقعاً به دندان‌پزشکی علاقه‌مند شدم!
      شاید زیاد!


    8. Top | #8
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Old seyed نمایش پست ها
      الان همه کسایی که پزشکی و دندون میخونن از همون اول عاشق این رشته بودن ؟؟؟
      هیچ موردی نبوده طرف مثل من بوده بعد حین تحصیل علاقه پیدا کرده باشه ؟؟؟


      من خودم هم به رشته ای که انتخاب کردم علاقه ی زیادی ندارم (البته مطمعنن ازش بدم هم نمیاد).....موقع انتخاب رشته سعی کردم نسبت به خودم و رشته ها شناخت کافی پیدا کنم تا تصمیم نهایی بگیرم.....مطعنن علاقه اصلی از اول شکل نمیگیره باید پستی بلندی ها رو تجربه کنی باید تلخی ها و شیرینی هاش رو بچشی تا به اون علاقه ی اصلی و حس رضایت دست پیدا کنی


    9. Top | #9
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Old seyed نمایش پست ها



      سلام
      والا من در شرایظی نیستم بخوام مشاور بگیرم
      بگو راهنمایی تو بکن بهتر از هیچیه از تجربه خودت بگو
      دوستان هم خوشحال میشم نظرشونو بدونم .....
      میشه با بی تفاوتی رشته رو خوند ؟؟
      چون من دارم این حس پیدا میکنم نسبت بهش
      ببین دوست من این رو هیچکس نمیتونه بهت بگه که میشه یا نمیشه به نظرم اگه هم بشه و بتونی بخونی برات فایده نداره یه مثال میزنم برات جا بیافته
      تصور کن رفتیم مهمونی و یه غذایی میاورن که تو از اون غذا بدت میاد بعد میگن بخور تو بدت میاد و تو دهنت هی اینور اونور میکنی و معده انگار راهش بسته است و نمیتونی قورتش بدی حالا من بغل دستت نشسته باشم بهت بگم بخور یا نخور؟؟؟؟ اصلا من نمیتونم حالت رو درک کنم که بگم بخورش یا نه کاملا به خودت بستگی داره و حتی اگه کامل اون غذا رو هم بخوری زود یه لیوان دوغ و آب و نوشابه میخوری تا مزه ش از دهنت بره
      این سوال شما هم همینطوریه
      من و هیچ کس دیگه نمیتونه شما رو راهنمایی کنه بجز خودتون در ضمن آینده خودتون رو بر اساس نظرات من و دیگران پی ریزی نکنید اگه خودتون نمیتونید در مورد آیندتون تصمیم بگیرید از یه مشاور و یا از پدر و مادر و دوست و فامیل نزدیک که شما رو خوب بشناسه کمک بخواهید نه من و دیگران
      البته اینکه شما الآن چه حسی به رشته تون داره مهمه و اگه رشته رو اتخاب کردید سعی کنین نسبت بهش شناخت بیشتری پیدا کنید شاید اون رشته یه جاهایی و کارهایی هم داشته باشه که شما ازش بیخبر بودید و وقتی اون ویژگیها رو پیدا کنید شاید خوشتون بیاد
      ویرایش توسط _Joseph_ : 28 آبان 1399 در ساعت 13:31

    10. Top | #10
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      سلام

      میشه

      به شرط اینکه حسرت ...نخوری؟
      حالا میشه به نظر شما؟
      امیدواری​ و تلاش مستمر

    11. Top | #11
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Old seyed نمایش پست ها
      سلام
      دوستان میگم چیکار کنم که به رشته ای که دارم میخونم علاقه داشته باشم ؟
      حتما باید از اول داشته باشی ؟

      من الان حسابداری میخونم ولی هیچ حسی ندارم نسبت بهش
      نمیدونم کلا احساس میکنم کسل کنندس در اینده
      چیکار کنم که حس خوبی داشته باشم نسبت بهش
      بعضی وقتها احساس میکنم هیچ رشته ای دوست ندارم .... نمیدونم چم شده کلا بی تفاوت شدم.......


      .Human is a flexible creature
      .effort & intrest can be change every thing in people life
      if belive youreself then youre world can be change youre willing can be change so youre important future is going to change. this is a nature rule


      دوستان زبان دوست و زبان اموز لطفا اشکال نگارشی دیدید کمک کنین بهم . ایلتس کلاساش که انلاین شده خیلی مزخرفِ مجبورم خودم تمرین کنم
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Old seyed نمایش پست ها
      سلام
      دوستان میگم چیکار کنم که به رشته ای که دارم میخونم علاقه داشته باشم ؟
      حتما باید از اول داشته باشی ؟

      من الان حسابداری میخونم ولی هیچ حسی ندارم نسبت بهش
      نمیدونم کلا احساس میکنم کسل کنندس در اینده
      چیکار کنم که حس خوبی داشته باشم نسبت بهش
      بعضی وقتها احساس میکنم هیچ رشته ای دوست ندارم .... نمیدونم چم شده کلا بی تفاوت شدم.......
      سلام سید جون دلم برات تنگ شده بود حاجی با مطالعات جانبی کتب درباره ان رشته و مباحث حاشیه ایش میتونی علاقه مند شی ولی اگر با این کارم علاقه مند نشی ی فکری باید به حال تصمیت بگیری
      مثلا تو که حسابداری میخونی باید درباره اقتصاد و علووم اقتصادی و مباحث محاسباتی مطالعه کنی ایشالا که علاقه به وجود میاد
      کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست
      که دون همتانند بی مغز و پوست
      کسی نیک بیند به هر دو سرای
      که نیکی رساند به خلق خدا


    13. Top | #13
      کاربر فعال

      Na-Omid
      نمایش مشخصات
      ببين برو ي ازمون شخصيت شناسي هس اون و بده
      ببين اصلا حسابداري تو شخصيتت هس يا نه
      بعدشم خيليا همون اول علاقه اي ب رشتشون نداشتن و بعدا علاقه پيدا كردن..
      ولي دركل بعضيا هم هستن و كلا كاري ك ميكنن با رشتشون فرق ميكنه؛ صرفا مدرك گرفتن ك گرفتن باشه!!!
      مورد ميشناسم طرف داروسازي و دندان پرشكي و بخاطر علاقش ب هنر و موسيقي ول كرد و رفت كشور ديگه دنبال علاقش
      تو هم ميتوني برحسب اون ازمون و علاقه اي ك از اون شغلايي ك ب تيپ شخصيتيت ميخوره بري دنبال يكيش و صرفا مدرك حسابداري گرفته باشي

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Old seyed نمایش پست ها
      سلام
      دوستان میگم چیکار کنم که به رشته ای که دارم میخونم علاقه داشته باشم ؟
      حتما باید از اول داشته باشی ؟

      من الان حسابداری میخونم ولی هیچ حسی ندارم نسبت بهش
      نمیدونم کلا احساس میکنم کسل کنندس در اینده
      چیکار کنم که حس خوبی داشته باشم نسبت بهش
      بعضی وقتها احساس میکنم هیچ رشته ای دوست ندارم .... نمیدونم چم شده کلا بی تفاوت شدم.......
      ببین من کسی بودم که دیوووووونه ی پزشکی بودم. اونقدرررر عاشقش بودم که قابل وصف نیست. به همون میزان از پرستاری متنفررررر. یعنی حاضر بودم مدرکم دیپلم بمونه ولی سمت پرستاری نرم.
      من سه چهارسال زندگیم به خاطر پزشکی پشت کنکور موندم. حدود پنج ماه قبل کنکور امسال حس کردم دیگه اونقددررر که قبلا ها علاقه داشتم به پزشکی دیگه ندارم. عجیب بود برام. در عین حال تلاش میکردم. تا اینکه مصاحبه هایی از پرستارا که در بخش های کرونایی کار می‌کردند از تلوزیون پخش میشد. من حسم دگرگون میشد. بغض میکردم. حس کردم من دنبال خدمت به خلقم. حالا هر رشته ای باشه. هر کاری باشه. حقوقش کم یا زیاد باشه. برام فرق نداره. اون زمان حسم این بود که قلبم و حس خوشبخت بودن و از زندگیم فقط زمانی بدست میارم که به مردم خدمت کنم. گذشت و کنکور دادم. رتبم به پزشکی نرسید . اما حسم نسبت به پرستاری که منفی بود به حالت مثبت دراومده بود. برای خودم خیییلی عجیب بود. خلاصه تو انتخاب رشته بعد پزشکی و دارو پرستاری زدم! اون زمان خییلی تحقیق میکردم ، دلم هنوز پیش پزشکی گیر بود اما بعد دیدن مستند راه قریب مطمئن شدم پزشکی واسه من نیست! منی که عاشق آشپزی، کارای هنری ، گردش ، استراحت هستم و انشالله در آینده دوست دارم ۴، ۵ تا بچه داشته باشم، در کنار پزشکی نمیتونستم به این کارا برسم. خلاصه که الان هرکی بهم بگه پزشکی عمومی بهتره یا لیسانس پرستاری؟ من میگم لیسانس پرستاری
      خلاصه که بدجور عاشقش شدم.
      الان یکی از فامیلامون پزشکی ازاد آورده، اونم سه چهارسال پشت کنکور موند‌. ولی الان اصلا خوشحال نیست و افسردگی شدید داره. خیلیا فکر میکنن که دانشجو پزشکی شدن دیگه آره خیییلی خوشبخت میشن. اما خوشبختی یعنی اینکه از لحظه لحظه نفس کشیدنت لذت ببری و زندگیو برای بدست آوردن یه هدف به کام خودت تلخ و زهرمار نکنی!

    15. Top | #15
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      یه راه اینکه میتونید مثلا برای کارشناسی ارشدش گرایش های ناپیوسته رو یزنید و شاید سازمان مالیاتی و ... رو دوست داشته باشید

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن