ذهن فراری از درس ...لطفا یه راهکار عملی بگید

[Heroic]

چقد شخصیتا شبیه هم بودن انگار همه یه نفر باشن،تکراره همدیگه.
چیزی که به نظر میاد برای همه ثابته اینه که مغز تو دوران کنکور شبیه یه مغزه درگیره Methamphetamine عمل میکنه.
تشخیص میده چیزی که میطلبتش(تنبلی و حاشیه)تخریبش میکنه ها اما میخوادش چون آرومش یا همون سرگرمش میکنه.
باید کنترلش کرد که جنم میخواد واقعا همین

[DrDark13]

به دیوار نگاه میکنم...پنجره اه میکشد...خیال متمرکز شدنت ای ذهن،پیرم کرد..

[DrDark13]

خب بعد مدت ها تاپیکو اپ کنم ببینم ذهن فراری ها چه کردن ...
تجربیاتتون رو بگین و اینکه چقدر پیشرفت کردید...
اول خودم: دوماهی میشه کلن یوتیوب و اینستا رو ترک کردم...
میگید چطور؟ همون لحظه که داشت بهم خوش میگذشت،یه نفس عمیق کشیدم و به طور رگباری همه اکانتا و برنامه ها و ایکون هارو پاکیدم... به همین سادگی.
بخوای فکر کنی که فردا فلان کارو میکنم یا شروع میکنم، حرف مفت زدی...
دوم اینکه ،یه برنامه سه روزه مینویسم هربار که درس ها بطور فشرده توش قرار گرفتن و انجام ندادن یددونش نابود میکنه بقیه رو،در نتیجه مجبووووری انجامشون بدی واسه اینکه ذهنت داغون تر از قبل نشه...

[Toxic5]

یه حرکت دیگه در جهت همین اجباری که اشاره کردی میشه زد
بازه 3 روزه یکمی زوده، مثلا هر هفته اکی کن یکی ازت(مشاور دلسوز!؟خشنگزینه خوبیه)آزمون چیزایی که خوندیو بگیره(این نیتش با آزمون موسسات فرق داره ها)
روش پومودورو هم رو تمرکزه من جواب داده

[Toxic5]

چقد شخصیتا شبیه هم بودن انگار همه یه نفر باشن،تکراره همدیگه.
چیزی که به نظر میاد برای همه ثابته اینه که مغز تو دوران کنکور شبیه یه مغزه درگیره Methamphetamine عمل میکنه.
تشخیص میده چیزی که میطلبتش(تنبلی و حاشیه)تخریبش میکنه ها اما میخوادش چون آرومش یا همون سرگرمش میکنه.
باید کنترلش کرد که جنم میخواد واقعا همین

.
عع اکانتم که رمزش یادم رف
گاهی آدم تلنگر حرفای خودشم میخوره
تست هوشم جواب بوده برا من
هر وقت نتونم جمعش کنم تمرکزو چند دیقه ای درگیر تست میکنم خودمو (سر)گرم شه

[ZAh_Akb]

سلام من امسال اولین کنکورم بود البته یکسال جهشی خونده بودم و بخاطر کم کاری و بر عرضگی خودم گند زدم بهش...رتبه امسالم حدود 3500 اومدمشکل من اینه تحمل پشت سر هم درس خوندن رو ندارم و به هر بهانه ای میزنم بیرون از اتاق یا میرم سراغ گوشی و ....حتی چند وقت خودمو به میز بستم اما کارساز نبود و انگار کرمک داشتم و فقط فکر پیچوندن.چند وقت هم در اتاقو قفل کردم کلیدو انداختم دور اما نزدیک بود درو بشکونم برم بیرون (در این حد اوضاع خرابه)لطفا یه راهکار عملی به من معرفی کنید هر چی باشه قدردانم ازتون فقط بگینمن یه سال عمرمو تبااااه کردم دیگه نمیخوام....

سلام به شما
من سه راهکار میدونم
راهکار ۱)****سیستم ها****
"اول یه مقدمه: نظریه ای هست که میگه سیستم مهمتر از هدفه
حالا سیستم چیه؟ کار هایی که برای هدف انجام میدیم"
شما یه دفترچه بردار، بعدش بالاش بنویس "هدف:خواندن گفتار۱قلب به مدت ۲ساعت"
بعدش بیا خط پایین بنویس سیستم۱: خواندن پیوسته به مدت ۳۰ مین
وقتی انجام شد جلوش یه تیک بزن، حالا میریم سیستم ۲:خواندن پیوسته به مدت ۴۰ مین
و.....

پ.ن: بین این سیستم ها میتونی ۵ الی ۱۰ مین استراحت کنی.

راهکار۲)**** لذت*****
خیلی مهمه که شما لذت ببری وقتی داری میخونی، وقتی یه مطلبی رو متوجه میشی، تست ها رو درست حل میکنی، اینا قشنگه و لذت داره و باعث میشه
شما هی خوشت بیاد و بیشتر و بیشتر بخونی هی بیشتر تست بزنی


راهکار۳)***کلاس آنلاین****
اگه واقعا دیگه نمیشه کاریش کرد، فیلم های آموزشی ببین که مجبور نباشی خودت بخونی و فقط یه مرور سریع
داشته باشی و بعدش بری سراغ حل تست

[ZAh_Akb]

ببخشید من فکر کردم راهکار میخواین، نمیدونستم دوباره upکردین🙏

[kimura]

منم مثل شما جهشی خوندم و نیمه دوم هستم کنکورم گند زدم.فامیل میگفتن اشکال نداره تجربه میشه
درحالی که هنوز هم خوب نشده بودم تا1 اسفند .
فکر کنک من و تو یک شخصیت داریم بر اساس تست مایرز داریم

معمار//
یعنی کمال گراست .

یا صفره صفر یا صد صد.
اگه یکاری بخوایم بکنیم و یه وقفه ایجاد یبشه بشدت اذیتمون میکنه چون طبق میل ما نرفته**
مثالی از خودم*
من از سال هشتم رزمی کار میکردم خیلی غرقش شده بودم تا جایی که هرروز 6ساعت میرفتم خانه رزمی تمرین میکردم
نتیجشم دیدم 6 تا مدال طلاکشوری
گرفتم و به مسابقات رم اعزام شدم --
تا اینکه کرونا اومد و همه چی خراب کرد
هیچی من راضی نمیکرد
افسرده شدم
20 کییلو اضافه کردم
و........
کنکورمم خراب کردم

تا همین 1 اسفند
به خودم گفتم تو همونی نبودی که هر روز 6ساعت طاقت فرسا تمرین داشتی؟
همونی نبودی اون ضربه های وحشناک تحمل میکردی؟
همونی که تو 3روز برای عشقش رزمی 4 کیلو کم کرد ودر حالی که نفس نفس میزد از این کارش خوشحال بود؟

اگه تو همون ادمی فقط باید بخوای تا بشه
مهم نیست ببازی مهم اینه از اون باختنا عبرت بگیری
همه چی به خودت بستگی داره.
منی تا 1 اسفند هیچی نخوندم الان روزی 12 ساعت میخونم و از این کار لذت میبرم.
بخواه.تا بیاد .تماااااااااااااااااااااا� �اااااام

[DrDark13]

سلام به شما
من سه راهکار میدونم
راهکار ۱)****سیستم ها****
"اول یه مقدمه: نظریه ای هست که میگه سیستم مهمتر از هدفه
حالا سیستم چیه؟ کار هایی که برای هدف انجام میدیم"
شما یه دفترچه بردار، بعدش بالاش بنویس "هدف:خواندن گفتار۱قلب به مدت ۲ساعت"
بعدش بیا خط پایین بنویس سیستم۱: خواندن پیوسته به مدت ۳۰ مین
وقتی انجام شد جلوش یه تیک بزن، حالا میریم سیستم ۲:خواندن پیوسته به مدت ۴۰ مین
و.....

پ.ن: بین این سیستم ها میتونی ۵ الی ۱۰ مین استراحت کنی.

راهکار۲)**** لذت*****
خیلی مهمه که شما لذت ببری وقتی داری میخونی، وقتی یه مطلبی رو متوجه میشی، تست ها رو درست حل میکنی، اینا قشنگه و لذت داره و باعث میشه
شما هی خوشت بیاد و بیشتر و بیشتر بخونی هی بیشتر تست بزنی


راهکار۳)***کلاس آنلاین****
اگه واقعا دیگه نمیشه کاریش کرد، فیلم های آموزشی ببین که مجبور نباشی خودت بخونی و فقط یه مرور سریع
داشته باشی و بعدش بری سراغ حل تست

مرسی بابت راهنمایی تون.
در رابطه با اولی ، کلن خوشم میاد از اینجور مدل کار ها و اصولی کار کردن ها ...منتهی جذابیت شون خیلی سریع برای کم میشه و باید یه کار جدید بکنم....
در رابطه با دومی هم من در کل خیلی خوشم از مطالب علمی و اموزشی و ... میاد ولی وقتتی پای زمان میاد وسط این لذت رو ازم میگیره...مثلا من دوست دارم بشینم پای یه مسئله و با فکر کردن زیاد بهش حلش کنم اما وقتی به خودم میام میبینم چند ساعت گذشته و هم عذاب وجدان میگیرم هم اون روزم خراب میشه و هم چیزی به توشه کنکورم اضافه نشده...امان این زمان
در رابطه با سومی هم موافقم. مواقعی که اصلا حال نداشتم میرفتم ففیلم میدیدم که باعث شد لااقل از لحاظ اموزشی بی نیاز باشم و یه جورایی از تایم های اتلافی زیادم خیلی خوب استفاده کنم...

[DrDark13]

منم مثل شما جهشی خوندم و نیمه دوم هستم کنکورم گند زدم.فامیل میگفتن اشکال نداره تجربه میشه
درحالی که هنوز هم خوب نشده بودم تا1 اسفند .
فکر کنک من و تو یک شخصیت داریم بر اساس تست مایرز داریم

معمار//
یعنی کمال گراست .

یا صفره صفر یا صد صد.
اگه یکاری بخوایم بکنیم و یه وقفه ایجاد یبشه بشدت اذیتمون میکنه چون طبق میل ما نرفته**
مثالی از خودم*
من از سال هشتم رزمی کار میکردم خیلی غرقش شده بودم تا جایی که هرروز 6ساعت میرفتم خانه رزمی تمرین میکردم
نتیجشم دیدم 6 تا مدال طلاکشوری
گرفتم و به مسابقات رم اعزام شدم --
تا اینکه کرونا اومد و همه چی خراب کرد
هیچی من راضی نمیکرد
افسرده شدم
20 کییلو اضافه کردم
و........
کنکورمم خراب کردم

تا همین 1 اسفند
به خودم گفتم تو همونی نبودی که هر روز 6ساعت طاقت فرسا تمرین داشتی؟
همونی نبودی اون ضربه های وحشناک تحمل میکردی؟
همونی که تو 3روز برای عشقش رزمی 4 کیلو کم کرد ودر حالی که نفس نفس میزد از این کارش خوشحال بود؟

اگه تو همون ادمی فقط باید بخوای تا بشه
مهم نیست ببازی مهم اینه از اون باختنا عبرت بگیری
همه چی به خودت بستگی داره.
منی تا 1 اسفند هیچی نخوندم الان روزی 12 ساعت میخونم و از این کار لذت میبرم.
بخواه.تا بیاد .تماااااااااااااااااااااا� �اااااام

تقریبا همه چیزایی که گفتید رو تجربه کردم و موافقم بجز اون بخش مدال لعنتی چند سال تکواندو کار کردم و الان دان 3 دارم ولی دریغ از یه مدال کوفتی الان اگه مسابقات فیفا یا کالاف بود رتبه برتر میشدم....
منم یک ماهی میشه دارم کم و بیش ثابت میخونم ولی راضیم نمیکنه و خیلی بیشتر از اینا باید تلاش کنم چون وقتی هم نمونده انچنان....
به قول خودت اون وقفه که میوفته اصلا کل برنامه رو بهم میریزه و ادمو سرد میکنه ...یه کم که از جو خارج میشی باید با وساطت مسئولین برگردی...

[kimura]

امیدوارم همیشه بدرخشی


فایتینگ

[DrDark13]

با معرفی یکی از بچه های انجمن یه کتاب روخوندم و یه چیزایی دستگیرم شد و خلاصه کمک کننده بود..
اگه دلایل رفتار هامون رو بدونیم ،پاد زهرشون رو هم میدونیم...اگه بدونیم دلیل فرار کردنا تمرکز نداشتنا ،درس نخوندنا ضمن داشتن انگیزه و هدف بالا چیه، احتمالا درمانشون رو هم میدونیم...دلیلش برای من تا حدودی معلوم شده: در جنگ بودن ذهن متفکر، و ذهن احساسی ما...همزمان که ذهنن متفکر ما داره برای درس خوندن دلایل منطقی و عقلانی مثل،در امد بالاتر،رفاه اقتصادی ،جایگاه اجتماعی بالاتر، سواد بالاتر و ... میاره، ذهن احساسی ما دوست داره دراز بکشه روی مبل و ساعت ها برنامه عمو پورنگ و خاله شادونه رو ببینه....
و از شانس بد ،در زندگی هیجانات و احساسات باعث عملگرایی و زندگی کردن هستن و نه تفکر و عقل . برای همه انسان ها،راننده اتومبیل زندگی،احساسات است و به همین دلیله که اگه دیدیم فردی مثل یک مست لایقعل و بی تمرکز ویراژ میده در خیابونا ، تعجبی نداره برامون...ذهن احساس شیطون و لجبازه...وحالا بخاطر کمبود وقت توضیحات بیشتر رو میزارم واسه بعدا،و بهتره که به راهکار بپردازیم : ذهن تفکر و ذهن احساس خود را به عقد هم در بیاور ...بزار مثل یک دوست و همراه باهم تصمیم بگیرن و جنگ و دوگانگی رو میانشون ترویج نده ... ذهن احساس،کله شقه،سعی نکن با علم و منطق قانقش کنی،باهاش راه بیا و دوست باش...اگه میخوای باشگاه بری،و ذهن تفکرت با این دلایل که دارم برای سلامتیم ورزش میکنم ،حاضر و امادست،ولی ذهن احساست تنبلی میکنه و دراز کشیده رو کاناپه ،تعجب نکن، و سعی هم نکن با این استدلال که عضله هات نیاز به تحرک و ورزش دارن،راضیش کنی بیاد باشگاه.... بهش بگو خیلی خوش میگذره اونجا قراره کلی لذت ببریم ،اگه بیای باشگاه بعدش کاری که دوست داری رو انجام میدیم مثل سریال مورد علاقت...احساسات و هیجانات رو باید کنترل،و نه سرکوب کرد باید دوست بود باهاش.طی این سال ها خیلی پیش اومده که یه قول خیلییییی سفت و محکم به خودمون دادیم و قسم خوردیم که ادم شیم و ... ولی دو روز بعد همون اش و همون کاسه...این اتفاقی نیست،و فقط هم برای شما نیست و ما ها ادمای بدی نیستیم و برای کل بشریته.مادامی که برای انجام یک کار ،ذهن احساس و تفکر رو با هم همراه نکنیم،تداوم و نتیجه ای درکار نخواهد بود ... سعی کنید توی درس خوندن،چیزی پیدا کنید که ذهن احساس رو خوشحال و راضی کنه و اونو به درس سوق بدید،وگرنه ذهن تفکر که قربونش برم با چند تا دلیل منطقی و عقلی حاضر و اماده در خدمتته ( ای لاو یو مای مایند) هیچکی نبوده که بخاطر کمبود دلایل منطقی ،درس نخونه،همممه مزایا و سود های یه کاری رو میدونن،منتهی کیه که ذهن احساسش رو از کلیپای سوس ماز اینستا و علافی ،به سمت تفکر و درس سوق بده؟؟؟؟

[DrDark13]

درد بکش .... درد اساس و بن مایه کل هستیه .... از درد نترس .به سمتش برو. به سمت درد بیشتر حرکت کن.به سمت درد برو تا کمتر درد بکشی . درد امروز رو به خیال خوشی اینده به تعویق ننداز.درد خود زندگیه.درد یعنی لایق بودن ....

تصویری که میبینید متعلق است به فردی به اسم (دونگ ). فردی که سالها قبل بخاطر اعتراض به فشار های روی ایین بوداییت ، خودسوزی کرد...
چیز عجیب خودسوزیش نبود، این بود که فرد تا لحظه مرگ در اثر سوختن ،لحظه ای تکان نخورد یا حتی چشمان بسته اش را باز نکرد یا صدای هر چند کوچکی از او شنیده نشد....این درد کشیدن برای هدف بزرگتر ، یک سنبل شد برای اهل تفکر...

[DrDark13]

لعنتی کتاب خوندن ( البته غیر درسی)چقدر خوبه خیلی چیزا میفهمی...خلاصه میکنم براتون :
روی سیستم متمرکز شو نه روی اهداف ...
اهداف بد نیستن ، ولی مهمترین چیز،قطعا نیستن...
همه شنیدیم که باید هدف داشته باشی باید انگیزت بالا باشه تا...ولی این هدف رو همه دارن . کی موقع ورزش کردن دلش میخواد ببازه؟ کی موقع ازدواج دوست داره شکست بخوره؟ کی در کنکور میخواد 100 هزار بیاره؟
پس وجه تمایز،در هدف داشتن نیست ، بلکه در( سیستم ) هست...
سیستم یعنی مجموعه اعمالی که در راستای رسیدن به اون هدف باید انجام بدیم... تک تک ضربات چکش که یک مجسمه ساز میزنه،سیستمی برای رسیدن به هدف ساخت تندیس ، هستن...
تمام دقایقی که ما درس میخونیم سوای از چیزی که میخونیم و شرایطی که توشیم،سیستم های ما برای موفقیت اند و لازم و پیشنیازند... لذت و شوق خودت رو در فعالیت های مربوط به اون سیستم قرار بده و صرفا یک ادم هدف دار نباش چون کار خاصی نکردی... انرژیت رو در رویا پردازی و پر و بال دادن به اون اهداف هدر نده، سیستمت را گسترده کن ...
تلاش ها هدر نمیروند،انها ذخیره میشوند...تک تک لحظات تلاش شما حتی در صورت نارضایتی و عدم نتیجه دادن، ذخیره میشن در قلک موفقیت تون پس این جمله که من این همه تلاش میکنم چرا نرسیدم، خیلی بی معناست چون هنوز پس اندازتون به اندازه کافی نرسیده ولی هدر هم نرفتن ...
تو کارت را انجام بده،موفقیت ها خودشان می ایند...

[DrDark13]

up

سلام بر تاپیک زیبام