نوشته اصلی توسط
melodii
سلام عزیز دلم ان شاء الله همیشه حال دلت عالی باشه
بهار جون شاید باور نکنی اما من هم دقیقا مثل خودت هیچ دوستی ندارم . نه اینکه نتونم با کسی ارتباط برقرار کنم ؛ نه اتفاقا روابط اجتماعی خیلی خوبی دارم اما خودم خواستم که با کسی دوست صمیمی نباشم . به همه احترام میگذارم و برخورد خوبی دارم اما دوست صمیمی نه . میدونی چرا ؟! نمیگم همیشه و نمیخوام جمع ببندم اما واقعا خیلی اتفاق افتاده و خیلی از نزدیک شاهد بودم که دوست صمیمی باعث ناراحتی و جنجال و اتفاق های بدی شده . این اصلا به این معنی نیست که نباید دیگه دوست داشت ؛ نه ولی صحبتم اینه که بالاخره همچین اتفاق هایی هم ممکنه رخ بده
بهار جان قصد نصیحت واقعا ندارم اما عزیزم ؛ ارتباط با خدا هر چه قدر قوی تر و محکم تر باشه ؛ احساس تنهایی کم تره . ما از خدا هستیم و به طبع جز با خودش آرامش واقعی رو نداریم . چرا به دنبال دوست از جنس بنده باشیم؟؟ چرا با خالق همه ی این آدم ها دوست نباشیم؟؟ وقتی با خدا دوست شدی ؛ اون وقته که بنده های خوبش رو سر راه آدم میذاره ؛ بنده هایی که انگار واقعا از طرف خدا اومدن . از خدا بخواه که بهت عطا کنه عزیزم . مادامی که ما آرامش رو فقط از طرف بندگان بدونیم واقعا به آرامش نمیرسیم همین که به خالق روی بیاریم ؛ اون زمانه که تمام کائنات برای موفقیت ما تلاش میکنه
تنها باید به خدا پیله بست چون فقط با اوست که میشود پروانه شد