خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 17 1211 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 245
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      ۷ سال کنکور تجربی!

      سلام اولین کنکور من سال ۹۳ بود و از اون سال تا الان دارم کنکور میدم دانشگاهم قبول شدم چندبار ولی نرفتم رتبه های من به ترتیب تو این سالا اینا بوده هفت هزار،پنج هزار،سه هزار،پنج هزار،سه هزار،هفت هزار و امسال پنج هزارمنطقه یک.خیلی عجیبه برای خودم و هرکسی که میشنوه که چرا نتونستم رتبمو حداقل تو یکسال به قبولی نزدیک کنم.من تو یه مدرسه خوب بودم خودمم پایه خوبی داشتم تو این سالا واقعا خوندم و تلاش کردم ولی تلاشی که نتیجه نداشته باشه چه فایده ای داره؟پشت کنکوری شدن همه چیز منو از خودم و خانواده من گرفت پیشاپیش تشکر کنم از جمله های همیشگی و کلیشه ای مگه همه چیز تو این رشته هاست و...میشه یه نفر لااقل به من بگه مشکلم چیه چرا نتونستم چرا نشده.چیزی که خیلی اذیتم میکنه اینه که ای کاش تا الان یه لیسانس حداقل گرفته بودم فرصتی که از دست رفته حسرتای گذشته ولم نمیکنه.حال خوبی ندارم همه خستگی ۷سال گذشته به تنم نشسته نه میتونم ادامه بدم نه راه پس دارم نه راه پیش توی بد موقعیتی گیر کردم لطفا کمک کنید به من
      ویرایش توسط tajrobi_93 : 31 شهریور 1399 در ساعت 12:47

    2. Top | #2
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      فک کنم باید روش خوندنتونو عوض کنید و مشاور بگیرین تا ببینه مشکل کجاست.....

    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط tajrobi_93 نمایش پست ها
      سلام اولین کنکور من سال ۹۳ بود و از اون سال تا الان دارم کنکور میدم دانشگاهم قبول شدم چندبار ولی نرفتم رتبه های من به ترتیب تو این سالا اینا بوده هفت هزار،پنج هزار،سه هزار،پنج هزار،سه هزار،هفت هزار و امسال پنج هزارمنطقه یک.خیلی عجیبه برای خودم و هرکسی که میشنوه که چرا نتونستم رتبمو حداقل تو یکسال به قبولی نزدیک کنم.من تو یه مدرسه خوب بودم خودمم پایه خوبی داشتم تو این سالا واقعا خوندم و تلاش کردم ولی تلاشی که نتیجه نداشته باشه چه فایده ای داره؟پشت کنکوری شدن همه چیز منو از خودم و خانواده من گرفت پیشاپیش تشکر کنم از جمله های همیشگی و کلیشه ای مگه همه چیز تو این رشته هاست و...میشه یه نفر لااقل به من بگه مشکلم چیه چرا نتونستم چرا نشده.چیزی که خیلی اذیتم میکنه اینه که ای کاش تا الان یه لیسانس حداقل گرفته بودم فرصتی که از دست رفته حسرتای گذشته ولم نمیکنه.حال خوبی ندارم همه خستگی ۷سال گذشته به تنم نشسته نه میتونم ادامه بدم نه راه پس دارم نه راه پیش توی بد موقعیتی گیر کردم خواهش میکنم کمک کنید به من

      یه سوال ازت دارم

      هرسال بعداز اینکه تصمیم گرفتی پشت کنکور بمونی ...اولین کاری که انجام دادی چی بود ؟؟؟؟؟؟؟؟



    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      ببین مشکل تو منشا روانی داره. منم سه چهارساله دارم کنکور میدم.
      من تو زندگی عادیمم خیلی کند کارامو انجام میدم. و در نتیجه اثر گذاشت رو سرعت تست زنیم.
      تو کارای روزمرم وسواس ذهنی دارم و باز این اثر گذاشت رو تست زدنم. همش تو تست ها شک میکنم و این باعث میشه خیلی زمان ازم میبره.
      افسردگی که دارم باعث شد اثر بذاره رو کیفیت مطالعم.
      بیش از حد حساس بودنم باعث شد تمرکز نداشته باشم هنگام مطالعه.
      من و تو مشکلمون کنکور نیست. مشکلمون روش مطالعه و داشتن مشاور نیست.
      ما باید اول خودمون ، اعمال و افکار و روح و روانمون و اصلاح کنیم. من دکتر روانپزشک هم رفتم برام خیلی موثر بود. اما فقط اون کافی نبود. من خودم باید خودم و درمان کنم!

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      سلام
      همه این سال ها مطمئنا باگ ها و نواقص و اشکالاتی داشتید (در کنار مشکلات احتمالی خودتون) که باعث شدن به هدفتون نزدیک بشید ولی بهش نرسید..
      شما نهایت تلاشتون و کردین ولی در کنارش مطمئنم همین نواقص عملکردی و اشتباهات کوچک هر بار مقدمه شکست رو فراهم کردند، وقتی یک اشتباه تکرار میشه اونم چندین بار تبدیل میشه به عادت و این عادت ها انقدر طبیعی میشن که از دید فرد انجام دادن شون من جمله واجبات هر روز میشه.
      شما قبل از هر کاری ببینید این چند سال چه اشتباهاتی داشتید، چه نواقصی در کارتون بوده و عاملی که جلوی پیشرفت رو گرفته چی بوده دقیقا؟
      اگر به نتیجه ای نرسیدین پیشنهادم پرستاری دولتی هست؛ در غیر این صورت با برطرف کردن این مشکلات و همت والا هر کاری شدنیه ، نمونه هم زیاد داشتیم که غیر ممکن ها رو ممکن کردند.
      کسی هرگز نمیداند
      چه سازی می زند فردا
      چه میدانی تو از امروز،
      چه میدانم من ازفردا،
      همین یک لحظه رادریاب
      که فردا قصه اش فرداست.

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Zero_Horizon نمایش پست ها
      یه سوال ازت دارم

      هرسال بعداز اینکه تصمیم گرفتی پشت کنکور بمونی ...اولین کاری که انجام دادی چی بود ؟؟؟؟؟؟؟؟

      اگه جوابت این باشه که شروع کردم به درس خوندن باید بهت بگم دقیقن همین باعث شده نتونی رتبت رو بهترکنی
      اولین کاری که یه پشت کنکوری باید انجام بده استارت مطالعه نیست

      اولین کار آنالیز کردن شکست سال قبل هست...باید عوامل و رفتارها و عاداتی که اون رتبه ی تورو ساختن شناسایی بشن باید تحلیل بشن باید جایگزین بشن باید تصحیح بشن
      اصلن یه نفر برای اینکه تلاش بیشتری بکنه پشت کنکور نمیمونه بلکه پشت کنکور میمونه تا تلاش صحیح تری بکنه
      اگه نتونی خودت رو تغییر بدی اگه نتونی عادات بدی رو که داشتی عوض کنی فرقی نداره چندسال تلاش کنی....چون تو هنوز تغییر نکردی

      توی این مورد میتونم خودم رو مثال بزنم
      من اولین کنکورم 98 بود که رتبه ام 3708 شد و امسال پشت کنکوری بودم و تونستم رتبه ام رو تا 392 پایین بکشم
      من بعداز کنکور98 که تصمیم به پشت موندن گرفتم چندتا برگه ورداشتم و شروع کردم به نوشتن کارایی که درطول سال قبل انجام دادم و ندادم....عاداتی روکه داشتم نوشتم
      بعداز اینکار فهمیدم یکی از مهم ترین عوامل شکستم این بود که همیشه مطالعه کردن رو به تست زدن ترجیح میدادم و تعداد تست هام خیلی کم بود بعد نشستم برای جلوگیری از تکرار این مشکل یه راهی پیدا کردم...چندتا جدول درست کردم و بیشتر از صدتا ازش رو کپی گرفتم..باخودم قرار گذاشتم توی اون جدول ها تعداد تست های روزانه ام رو برای هردرس یادداشت کنم...با این کار منی که یه زمان توی یک هفته هم 500 تا تست نمیزدم به جایی رسدیم که توی یک روز 500 تست رو میزدم

      خلاصه بگم که تا وقتی خودت و عادت هات رو تغییر ندی نتیجه کنکور تغییر نخواهد کرد

      با شما بچه هایی که میخواید پشت کنکور بمونید هستم...خود خوده شما


    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      خودت داری میگی پایه ی خوبی داشتی
      و همینطور گفتی که واقعا تلاش کردی
      یه بار به این فکر کردی که شاید توانت در همین حد باشه؟
      یا فکر کردی که شاید مسیرت غلطه؟
      7 سال واقعا کم نیست
      شاید اگه این حجم از انرژی و زمان رو توی زمینه دیگه ای میذاشتی ، نتیجه بهتری میگرفتی.

    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      سلام
      شما رفتار و کارهایی را به صورت مستمر در این سال ها تکرار کرده اید که منجر به عادت شده
      برای خارج شدن از عادت باید توقف کنید
      و وارد مسیر دیگه ای از زندگی بشوید.
      گاهی دور شدن از هدف یعنی نزدیک شدن به ان است.

      امیدواری​ و تلاش مستمر

    9. Top | #9
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      با توجه به تجربه بنده از کنکور و اینکه شما هفت ساله که برای رشته مورد علاقه خودتون تلاش میکنید
      نظر بنده اینه که حتما اشکالی در مسیر شما وجود داره که از چشم شما پنهان مونده و تبدیل به یک عادت شده
      در اینگونه موارد بهتره با یک مشاور واقعی و باتجربه (نه صرفا مشاورنما ها)مشورت کنید و سعی کنید که مشکل رو پیدا کنید
      در غیر اینصورت ادامه این روند معنی نداره و اگر اون مشکل رو برطرف نکنید فکر نمیکنم بتونید به آسونی به هدفتون برسید

    10. Top | #10
      کاربر نیمه فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bahar1377 نمایش پست ها
      ببین مشکل تو منشا روانی داره. منم سه چهارساله دارم کنکور میدم.
      من تو زندگی عادیمم خیلی کند کارامو انجام میدم. و در نتیجه اثر گذاشت رو سرعت تست زنیم.
      تو کارای روزمرم وسواس ذهنی دارم و باز این اثر گذاشت رو تست زدنم. همش تو تست ها شک میکنم و این باعث میشه خیلی زمان ازم میبره.
      افسردگی که دارم باعث شد اثر بذاره رو کیفیت مطالعم.
      بیش از حد حساس بودنم باعث شد تمرکز نداشته باشم هنگام مطالعه.
      من و تو مشکلمون کنکور نیست. مشکلمون روش مطالعه و داشتن مشاور نیست.
      ما باید اول خودمون ، اعمال و افکار و روح و روانمون و اصلاح کنیم. من دکتر روانپزشک هم رفتم برام خیلی موثر بود. اما فقط اون کافی نبود. من خودم باید خودم و درمان کنم!
      بله کاملا حرفتون درسته ، برخی افراد دارای وسواس فکری هستند که شامل وسواس مطالعاتی هم میشه. من ویدئوهای فراوانی رو در یوتیوب درباره این موضوع دیدم ، این وسواس کل جوانب زندگی فرد رو در بر میگیره و تقصیر شما هم نیست ، این مغز شماست که فعالیت بیشتری داره و در برخی موارد اطاعت پذیری کمتر، پس زیاد به خودتون سخت نگیرید ، شما مسئول اعمال خودتون در برخی موارد نیستید.
      البته مشکل دوستمون میتونه این باشه که خودشون رو باور ندارند و دیوار ذهنی ایجاد کردن مبنی بر اینکه من نمیتونم من نمیتونم من نمیتونم... باور پذیری سبب ورود این موضوع به ناخودآگاه ایشون شده و همین مورد هم قدرت تحلیل و بررسی مغز ایشون رو کمتر کرده.
      مغز من ، ایشون ، فلانی و ... در ابتدا هیچ فرقی با هم نداشتند {مگر اندکی} و این ما هستیم که در افزایش قدرتش نقش داشتیم و داریم ، البته خانواده و محیط زندگی فرد نیز در این مسیر بی اثر نیست.
      {ی بخش کوچیکیش ب تغذیه هم مربوطه}

    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط thanks god نمایش پست ها
      بله کاملا حرفتون درسته ، برخی افراد دارای وسواس فکری هستند که شامل وسواس مطالعاتی هم میشه. من ویدئوهای فراوانی رو در یوتیوب درباره این موضوع دیدم ، این وسواس کل جوانب زندگی فرد رو در بر میگیره و تقصیر شما هم نیست ، این مغز شماست که فعالیت بیشتری داره و در برخی موارد اطاعت پذیری کمتر، پس زیاد به خودتون سخت نگیرید ، شما مسئول اعمال خودتون در برخی موارد نیستید.
      البته مشکل دوستمون میتونه این باشه که خودشون رو باور ندارند و دیوار ذهنی ایجاد کردن مبنی بر اینکه من نمیتونم من نمیتونم من نمیتونم... باور پذیری سبب ورود این موضوع به ناخودآگاه ایشون شده و همین مورد هم قدرت تحلیل و بررسی مغز ایشون رو کمتر کرده.
      مغز من ، ایشون ، فلانی و ... در ابتدا هیچ فرقی با هم نداشتند {مگر اندکی} و این ما هستیم که در افزایش قدرتش نقش داشتیم و داریم ، البته خانواده و محیط زندگی فرد نیز در این مسیر بی اثر نیست.
      {ی بخش کوچیکیش ب تغذیه هم مربوطه}
      آدم اگه خودشو باور نداشته باشه ۱۵ ساعتم درس بخونه آخرش شکسته.
      خییییلی ممنون که درک میکنید

    12. Top | #12
      کاربر انجمن

      Geryeh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bahar1377 نمایش پست ها
      آدم اگه خودشو باور نداشته باشه ۱۵ ساعتم درس بخونه آخرش شکسته.
      خییییلی ممنون که درک میکنید

      15 ساعت!
      مگه داریم؟مگه میشه
      قبل از حرف زدن،10 ثانیه تفکربفرمایید

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      بهتر از هرکسی میتونم درکت کنم. تو میگی ۷سال ولی میدونی مثل چشم برهم زدنی گذشت.شاید بعضی چیزها باشه که تو ازش غافلی در حال حاضر و فکر میکنی از دست رفته شاید در آینده برات روشن تر شه ( کاملا لمس کردم که میگم) اما مشکل تو بنظرم همه چیز هست اولا روحی نابودی. کنکور یه مسیر فرسایشیه و جنگ روحیه هست این خودباوری رو تو خودت با تلقین و تلقین بوجود بیار که میتونی به شخصه حس میکنم تو مغزت شکست حک شده . مطمئنممم مسیرت اشتباس کارهایی انجام ندادی وگرنه با رتبه هات مشخصه استعداد داری. من حرفهای Zero رو قبول دارم ؛ و تمام حرفهام حرفهای دوستانه که راهکار واقعا دادن.

    14. Top | #14
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      با مشکلت کاری ندارم چون بلد نیستم باید چیکار کنی.ایشالا جوابشو پیدا میکنی
      در مورد نا امیدیت میتونم نظر بدم.
      میگی 7 ساله کنکور دادی خسته ای ...
      درسته ولی خب آماده شو برای سال هشتم!

    15. Top | #15
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      سلام منم امسال ششمین کنکورم بود ولی با اینکه خیلی خوب خوندم شرکت نکردم بخاطر کرونا دانشجو هم هستم هرسال از ۹۴ کنکور دادم من خیلی ضعیف بودم طوری که کنکورامو خراب کردم ولی الان خیلی خیلی قوی شدم تو درسا و مطمئنم به هدفم میرسم اصلا ناامید نشدم بالعکس سخت تلاش میکنم خیلی مشکلات تو زندگیم بود تحقیر شدم مسخرم کردن اصلا قابل توصیف نیس سال دیگه رتبه شدم همه چی رو تعریف میکنم تا همه اونایی که گفتن نمیتونی بفهمن من از کجا وبا چه سختی هایی به موفقیت رسیدم

    صفحه 1 از 17 1211 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن