دکتر شی یکی بمیره عذاب وجدان داری
پلیس شی یکی رو به ناحق دستگیر کنی یا یه زن که برا خرج بچه هاش آشغال جمع میکنه رو ببری کلانتری عذاب وجدان داری
معلم شی ببینی نرسیدی کتاب رو تموم کنی یا خوب درس ندادی عذاب وجدان داری حتی مدیر مدرسه شی ببینی دانش آموز پدر یا مادر نداره و پول مدرسه و ... رو هم نداره ، ولی تو موظفی برای ثبت نامش ازش پول بگیری عذاب وجدان داری { قسطی و مستی همش چرته ، آخرش برا دو قرون پول کارنامه طرف رو نمیدن } { اگه انسانیت داشته باشی از خودت حساب میکنی }
مهندس عمران شی ، یک مشکل برا پروژه پیش بیاد عذاب وجدان داری ، مهندس پرواز شی هواپیما طوریش شه عذاب وجدان داری { البته عذاب وجدان هم نداشته باشی قانون یقه ات رو میگیره
}
حتی بری ته شهر یدونه مغازه بزنی ، میبینی طرف نون شبش رو نداره ، حالا 2 تا پفک نسیه برد ، فردا یدونه ماست نسیه برد ، سره ماه میگی نسیه کافیه یالا پولت رو بده ، اونم نداره ولی با هزار بدبختی جور میکنه ، بعدش عذاب وجدان داری.
موارد بالا همه برا این بود که بگم در اکثر کارها آدم وجدانش در عذابه { البته در بسیاری از موارد میشه با تصمیم درست و آگاهانه مشکل رو حل کرد }
درمورد وکالت کی گفته باید آدم بدی باشی؟؟؟ اتفاقا هرچی آدم بهتر و با انسانیت تری باشی ، موفق تر میشی.
اگه واقعا به وکالت علاقه داری برو و شک نکن موفق میشی و با درست انجام دادن کارت هیچ عذاب وجدانی به سراغت نمیاد
♥