خب خب . با سلام خدمت دوستان عزیزم و بخصوص کنکوری های 1400 که فک کنم الان کم کم دارن واس سال تحصیلی کرونایی آماده میشن . حقیقتش این تاپیک قرار بود بعد نتایج زده بشه که به چند دلیل از جمله بیکاری زیادم تو اینروزا
و عدم قطعیت نسبت نتایج ( سخت بودن کنکور ) الان دارم مینویسمش . خب من نوشتن و خیلی دوس دارم و میخوام چنتا نکته مهم لا به لای درد و دلام بهتون بگم که امیدوارم ازشون استفاده کنید ( برام جواب داد ) . الان ساعت 1.47 شبه فک کنم . 3 روز از کنکور مهیب 99 گذشته . و دارم ترک ویکند 17 از دی جی فره رو گوش میدم . بریم که چنتا نصیحت پند آموز داشته باشیم
( نوشته رو طنز مینویسم که خسته هم نشین )
دوستان اشتباه فکر نکنین . این تاپیک مشاوره ای نیس . که بگم فلان کارو بکنین فلان کارو نکنین ( ایشالا اینو بعد نتایج مینویسم
) اینا چنتا حالت خاصه که برا خودم پیش اومدن
بعضی مورد هارو مخصوص 1400ی ها مینویسم و خیلی از رتبه برترا شنیدم و طبیعتن همه انجامشون میدن . بعضی هاشو اما تجربه خودمن و هیچ جا نگفته بودن بهم و من خودم تجربشون کردم . توصیه آخرم هم اینه که سعی کنید وقت درس اینو نخونید چون فک کنم قراره طولانی بشه . ترجیحن وقت ناهاری چیزی . بریم :
توصیه های عمومی که از رتبه برترا هم شنیدین و منم امتحان کردم و خیلی جواب دادن :
1_ خیلی مرسومه که رتبه برترا یا کلا جدا از مدرسه برنامه میریختن یا کامل با برنامه مدرسه جلو نرفتن . خودمم امسال کامل این مشکلو حس کردم . حالا اوایل مدرسه زیاد حسش نمیکنین چون معلما جوگیرن و همیشه هم بهتون میگن قراره هم قلمچیو برسونیم هم درسارو خوب جمع کنیم ( چرنده محضه
) قشنگ یه جاهایی خواهید رسید که معلم قراره درس 6 و فردا امتحان بگیره و شما 3 روز دیگه قلمچی دارین و باید 3 و 4 و بخونین . اونجاس که یا باید بیخیال نمره خوب شد یا تراز جمعه ی قلمچی . خب با اون دسته که تراز 7500 8000 دارن کاری ندارم که هم اینو میرسونن هم اونو . اما تجربم میگه برای دانش آموزای رنج 6000 تا 7000 اکثرن نمیتونن برسونن چون دهم یازدهم خوب درس نخوندن و نمیتونن با یه مرور ساده آماده شن واسه قلم . خب راهکاری که خودم رفتم : قشنگ بیخیال نمره میشین . چون اون نمره فوقش یه ماه جلوتونه . اما اون درسی که با قلم نمیرسونین و میمونه واسه آزمونای بعدی قشنگ لطمشو میبینین . شدیدن توصیه دارم برنامه قلمچیو فیکس بخونین و از برنامه معلما فقط زمانی که در مسیر و مجرای قلمچیه استفاده کنین ( به سبک توحید در ولایت . دینی دوازدهم . درس 2 یا 3
) البته این سبک من عواقبی هم خواهد داشت واسه بعضیا که خونوادشون گیر میده بهشون . فقط کافیه یبار قشنگ باهاشون حرف بزنین و بگین بهتون اعتماد کنن که شما واسه کنکور میخونین . نکته : اگه ترازتون از 4500 تا 5600 ایناس استفاده از این روش اکیدا پیشنهاد نمیشه چون خودم یازدهم این حرکتو زدم و نه درس معلمو خوندم نه کنکور . هم معدل 16.5 هم تراز 5200 قلمچی . به همین سادگی
.
2_خیلی از مصاحبه هایی که از این انجمن خوندم و با اون آدمایی که صحبت کرده بودم تاکید روی تک منبعی بودن داشتن . بچه ها الکی دورتونو با 3 4 تا کتاب واسه یه درس شلوغ نکنین . اینکار 2 تا ضرر داره : اولیش اینکه چون نمیتونین همه کتابارو برسونین استرس میگیرین و به فنای شدیدی میرین . دومیش اینکه سعی میکنین همه منابعو برسونین چون استرس گرفتین و درسا رو هول هولکی میخونین و بازم خوب یاد نمیگیرین و به فنای شدید تری میرین
. قشنگ یه منبع خوب که تو همین انجمن خیلی تاپیک واسش زده شده یا اگه خواستین خودم منابع خوبمو واستون مینویسم اما خب نتیجه نیومده و به حرفام اعتمادی نیس
. البته منابع من اکثرن شبیه منابع علی توفیقی ( تاپیکش تو همین انجمن هست . تو بخش جستجو بنویسین مصاحبه با علی توفیقی . میاره . آیدیش WickedSick هست و خیلی مدیونم بهش . حتمن استفاده کنین از مصاحبش ) حالا پیدا کردن منبع خوب سخت نیس . ولی مهم اینه یدونه باشه . شما تا دوران جمع بندی به منبع جدیدی نیاز ندارین و همون یه منبعو خوب بخونین و اعتماد کنین بهش . اما چه زمانی منبع دوم نیاز میشه ؟ ( از سعید غیور یاد گرفتم اینو . هرجا که هستی امیدوارم موفق باشی . نام کاربریش Saeed79 و مصاحبش تو همین انجمن هست ) زمانی که شما تو اون دو هفته که قلمچی وقت میده بهتون مثلا تا یک شنبه یا دوشنبه هفته ی دوم تستای منبع اولتونو تموم میکنید . که مثلا برای بعضی آزمونا نیاز نمیشه چون مثلا میبینی یه آزمون از مشتقه و باید 200 300 تا تست جدید بزنی . که اونارم یبار بیای دوباره نشان دارهاتو بزنی فک نکنم بتونین تموم کنین . اما اگه تموم میکنین میتونین یه منبع دوم بزنین که من نزدم و تخصصی ندارم . از دیگر بچه ها راهنمایی بگیرین .
3_ نکته ی بسیار مهم که فکر نکنم کسی ندیده باشه تو کل دوران کنکورش نا امیدیه . چیزیه که حتی من با وجود اینکه میدونستم تو چه بازه های زمانی و تو چه حالت هایی قراره نا امید بشم و باید کم نیارم . اما بازم نا امید میشدم
. خصلت یه کنکوریه اصن . امکان نداره کسیو بیارین که نا امید و خسته نشده باشه . حتمن تجربش خواهید کرد . حالا دلایل مختلفی داره که از این تاپیک خارجه و ایشالا مفصل تر اگه بتونم توضیح میدم . اما اینو یادتون باشه . الان که 3 روزه از کنکورم گذشته قشنگ یاد اون لحظه ها خواهید افتاد و میبینید که کاش یکم بیشتر میخوندم اون لحظه هارو . منظور این بعده کنکوره یادتون باشه که قراره واسه تک تک لحظاتشون حسرت بخورین . اما بازم میگم امکان نداره نا امید نشین . حتمن میشین . ولی راه چاره چیه ؟ اینه که با وجود نا امیدیت بازم بتونی درس بخونی . درسته در همون حد قبلی نمیخونی . اما ول نکنی . این خییییلی مهمه . حتی اگه شده 2 3 ساعت در روز . ولی بازم پیوسته باشین . راجب پیوستگی هم که همه جا میبینید و خودتون میدونین که روزی 8 ساعت مفید و با تمرکز خوندن بهتر از 3 روز 13 ساعت خوندن و 4 روز بعدیش 1 2 ساعت خوندنه . پیوستگی معجزس
4_ خب تقریبن اون نکات مهم اصلی که واسم اتفاق افتاده بود و گفتم . اینم یه مورد فرعی هستش که واس خودم پیش نیومده ولی بزارین بگم چون خیلی جاها دیدم . اگه بخواین خودتونو با دوستاتون مقایسه کنین شک نکنین که باختین . امکان نداره 2 نفر پیدا کنین که شرایط یکسانی داشته باشن . یعنی شمایی که مثلن ترازت 6200 هستش و با دوستت که این آزمون 6300 شده داری خودتو مقایسه میکنی باید بدونی کامل در اشتباهی . اصلا فکر کردن به بالا پایین اشتباهه . راه خودتونو برین و بدونین شرایط هرکس خاصه . اینو کسی بهتون میگه که تو این یه سال فقط 1 ماه خودشو با بقیه مقایسه کرد و ضربشو قشنگ دید ( بعدا تو درصدام میگم
)
توصیه های خاص که واسه هرکسی اتفاق نمیفته و تجربه خودمه و اگه این مورد ها براتون اتفاق نیفتاده زیاد جدی نگیرینش ( معروف به توصیه های مبینی ) :
1_دوستان من سر یه قضیه خیییییییلی اذیت شدم . و اگه این نبود شاید میتونم بگم اون اواخر و شل نمیکردم و اگه اون اواخرو شل نمیکردم شاید الان با قطعیت بهتون میگفتم زیر هزارم . اما خب . هرکسی اشتباهاتی داره و مال من مهمترینش این بود . بچه ها هدفتونو از کنکور مشخص کنین . و واسش خوب تلاش کنین . بزارین مفصل بگم . من اول سال 98 که تازه داشتم به فکر کنکور میفتادم تقریبن بین کنکور و رفتن به کار آزاد مونده بودم . اما خب به توصیه بعضی از عزیزانم و بزرگترام و دوستام تصمیم گرفتم کنکور بدم تا یه درامد ثابتی داشته باشم و در کنارش اهدافمو دنبال کنم . پس گشتی زدم و رشته فیزیوتراپی که رشته میان رده و زودبازده و کم ظرفیتی هست و رتبه چندان خوبی نمیخواد و انتخاب کردم . اما 5 6 ماه بعد وقتی دیدم پتانسیل اوردن رشته تاپو دارم دوگانگی در من به وجود اومد . یا باید خوب تلاش میکردم واسه رشته تاپ . یا شل میگرفتم واسه اینکه تقریبن با توجه به نتیجه آزمونا فیزیو اوردنم حتمی بود . از اینجا به بعد یه دغدغه شده بود برام . جاهایی خوب تلاش نمیکردم چون میگفتم من هدفم رشته تاپ نیس . جاهایی افسرده میشدم چون با اینکه رسیدن به رشته تاپ محتمل بود ولی داشتم از دستش میدادم . خیلی اذیت شدم . یبار یا بگین من رشته تاپ میخوام . بشینین خوب بخونین و به کم قانع نشین . یا اگه به کنکور به چشم هدف اصلی نگاه نمیکنین خب در حد تراز 6400 6500 قلمچی بخونین و با یه مطالعه سبک یه رشته متوسط انتخاب کنین . وسط این ماجرا بمونین ذهنتون مشغول میشه . و به فنای شدیدتر از اون فنای شدید تری که گفته بودم میرین
2_ دومین مورد اختصاصی من که شاید واسه اکثریت پیش نیاد نوروز بود . حالا الان زوده ولی یادتون باشه دوران طلایی و بولدش کردن . اون استرسی که واسه از دست دادن نوروز میگیرین از از دست دادن دوران نوروز بدتره . ما مهمون داشتیم و من اصلا وقت نشد تو اون 10 12 روز نوروز درس بخونم . ولی خودتونو نبازین . اشتباه نکنینا . نمیگم دوران نوروزو بیخیال شین . گفتم اگه مثل من مهمون اومد یا خونواده به زور مسافرت بردتون الکی نگین ****** رفتمو کنکورم ****** رفتو فلان . ریلکس باشین . جبران میشه . سعی کنین اون لحظرو کامل استراحت کنین که بعدا بترکونین
3- سومین مورد اختصاصی بنده ساعت مطالعه بود . آخ آخ آخ . عجب چیزیه این ساعت مطالعه . یعنی دیوونه میکنه آدمو . دوستان عزیزم . با تموم وجود میگم اصلا ساعت مطالعه حساب نکنین . یا اگه میخاین بگیرین اصلا اصلا اصلا اصلا با بقیه نه مقایسه کنین نه به کسی بگین اصلا . چرا؟ خب میرسیم به قسمت جذاب موضوع . چون ساعت گرفتن هیچکس با اونیکی یکی نیس . یعنی چی؟ یعنی مثلا شما میگی من 8 ساعت خوندم امروز . دوستتم میگه 8 ساعت خوندم . اما شما نشستی 8 تا تایم یکساعته با تمرکز بالا خوندی و نکته برداشتی و فیکس حواست سر درس بود . دوستت 10 دقیقه کتاب و خونده . یه 5 دقیقه به دیوار خیره شده . یه 10 دقیقه با گوشی چت کرده . اینم 8 ساعت خونده . اما این کجا و اون کجا . من خودم بر اساس خستگیم ارزیابی میکردم . یعنی وقتی از درس خسته میشدم و میدیدم ذهنم بازده نداره ادامه ندادم . شاید یه روز تو 5 ساعت این اتفاق میفتاد . شاید یه روز تو 10 ساعت . مهم نیس . مهم اینه شما انرژی اون روزتونو گذاشتین روی درس . پس به فکر این نباشین دوستاتون روزی 16 ساعت میخونن . من تابستون با یه اکیپی میرفتیم کتابخونه . یادمه من پایه رو نتونستم کامل جمع کنم و 80 درصد جمع کردم . یه دوستم 2 دور پایه رو جمع کرد . الانم فکر کنم شروع کرده واسه سال بعد . امیدوارم موفق باشه . یادتون باشه کیفیت کار مهمتر از همه چیه . بعدش کمیت اولویته که این اولا براتون مهم نباشه . بعد یه مدتی که دیدین عادت کردین با کیفیت بالا درس بخونین کم کم ساعت بگیرین و ببرینش بالا . بچه ها با تست هم نمیشه ارزیابی کرد . چون شاید یه روز شما تست عمومیتون زیاده و 200 تا عمومی بزنین اما یه روز اختصاصی بزنین و فوقش بشه 100 تا . نمیشه . سعی کنین یا ساعت نگیرین یا اگه میگیرین با کسی مقایسه نکنین
4_ آخ آخ . این مورد که دیگه خیلی عجیب بود . و فکر نکنم واسه بیشتر از 10 درصد شما پیش بیاد . تا حالا شده از حد و مرزتون خارج شین ؟ تعریفش کنم . ببینین همه ی ما آدما یه حدودایی داریم . که اون چارچوب و هیچوقت خارج نمیشیم . ولی اگه امسال خارج شدین و اولین بارتونه این تجربه ها اشکالی نداره . نشانه ی بلوغتونه . برای بعضیا دعوا با خونوادس . برای بعضیا یه چیزیه که نمیگمش اما خودتون میدونید
. برای بعضیا شب بیدار موندنه . کلا اگه اینکارارو نکنین بنظرم زندگیتون روتینه . مثلا من خودم امسال : اولین سالی بود که سرویس نگرفتن واسم و با اتوبوس شهری میرفتم و میومدم . ( شهر ما از شهرای سرده و خیلی بده صبحا با اتوبوس رفتن ) یا اولین سالی بود که شبا بیدار میموندم تا 3 و 4 و یا اولین سالی بود که آهنگ با هندزفری گوش میدادم اونم خییییلی زیاد . سعی کنین به اینا به چشم یه نشانه واسه پیشرفت نگاه کنین . ولی خب اینم به یاد داشته باشین این چیزا باید واسه موفقیتتون لازم باشن . نه اینکه به فناتون بدن . مثلا اگه با خودت داری میگی که من تا 3 و 4 بیدار میمونم و با دوست دخترم حرف میزنم . مبین گفته این خارج از چهارچوبمه و خوبه . باید بگم اشتباهه . زمانی مفیده که درس بخونی اون تایمو . کلا امسال از هرچیزی که باعث بشه درس بخونین و به سلامتیتون زیاد ضربه نزنه غافل نشین . بیش از حدش خوب نیس .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تقریبن مواردی که به ذهنم رسید و گفتم . این تاپیک به هیچ وجه مشاوره ای نیس و فکر نکنین تمام این موارد مفیدن . تجربه های شخصی بود و ممکنه واستون پیش بیاد مثل من . شاید یه چیزایی بعدن به ذهنم رسید و گفتم . سعی کنین خوب از این تابستون استفاده کنین و امیدوارم که همتون چه توی کنکور که بخش کوچکی از زندگیه و چه تو کل زندگی موفق باشین . اگه سوالی داشتین خوشحال میشم جواب بدم . و در حد توانم از کمک کردن به کسی خوشحال میشم . شبتون خوش