صفحه ۳۱۸ کتاب زبان فارسی جناب آقای دکتر هامون سبطی:
"باید واژه را به اجزایی تجریه کرد که ردوای معنای شان در آن واژه دیده شود"
صفحه ۳۱۹:
نامه : ساده است . (چون اثری از معنای "نام" در نامه دیده نمیشه)
زندگی نامه : زندگی : نامه =< زنده + گی +نامه
صفحه ۳۲۰:
"اجزای حاصل از تجزیه یک واژه، میتوانند اسم،صفت(قید)، بن فعل یا وند باشند"
سازنده : ساز + پسوند "نده"
آیا در اینجا، میشه نده رو تجزیه کرد؟
خب،اگر بشه،اونوقت شما به "ــَ ند" چه نقشی میدی؟
در میسازند، ند چه نقشی داره؟ یکی هست نقش ها؟
حماسه : آیا در فارسی جز معنا داری بنام حماس داریم؟!
عهده : عهد ؟؟! داریم؟ داریم مردم؟ اصلا اون ه چیکارس؟