اشتباهات مرگبار

[Dwarf]

سلام
من خیلی تستا رو اشتباه میزنم و درصدام میاد پایین
خیلی هم مطمینم که جوابم درسته
خیلی هم خوندم
میشه راهنماییم کنید ممنون

[Maneli]

دوست عزیز اگه به جوابی رسیدی به منم بفرستمثل هم هستیم
عمومی ها رو که حس میکنم همه رو درست میزنم در حد صد

[Frozen]

اینو ما نمیتونیم بگیم ک ! خودت باید بفهمی
ببین اشکالاتت بخاطر بی دقتیه یا کج فهمی علمی یا نکته جدید داشته سوال ک بلد نبودی و ...
تحلیل سوالای غلط بخاطر همینه دیگه

[Mohamad_R]

با اجازه استارتر اخراجی محترم .

اسم تاپیک همونی بود که میخواستم بزنمش . به خاطر همین دیگه زحمت ندادم واس خودم /

دوستان میخوام در مورد اشتباهاتی که در سال 99 انجام دادم و نتیجش هم همین 10 روز دیگه معلوم میشه براتون عرض کنم .

مشخصات من :
امسال دوازدهم بودم / مدرسه غیرانتفاعی / و رتبه یک بودم / معلما مون به غیر از درست 3 تا زیست و دینی و ادبیات بقیه داغون بودن ( تبلیغ کلاس ها تا لش کردن تو مدرسه ) به جز سه دبیر نازنینم . معدل نهایی هم حساب کردم خودم حدودا 18 خورده ای .
قلمچی میرفتم و ابتدا 5 مهر 4 هزار و 800 اینا اورده بودم و قبل کرونا که میرفتم ازمون تا 5 هزار و 500 و خورده ای رسونده بودم ولی جا داشت که 1000 تا هم زیاد تر باشه اما اگه عنوانهای زیر نبود :

- بی تجربه بودن کنکوری
اگه سال اولتون باشه به طبع با سیر زیادی از نحوه خوندن دروس تا سردرگمی منابع ( با اینکه شاید مثل من با یه منبعی 1 ساله میخونین ) مواجه باشین . ناشی بودن از برنامه ریزی مخصوص کنکور که حداقل دو سال رو با همدیگه جمع کنین و همگام قلمچی باشین .
خود نا اشنا نبودن دروس دوازدهم . استرس غیر قابل کنکوری که ازش غول ساختیم و....

-مدارس ضعیف و دبیران پخمه .
با نهایت احترام به اون دسته از دبیرانی که حداقل دو کلام تدریس کردن . اما دیگر دبیرانی که در حد جزو کشکی و تشریحی درس میدادن !!!!! واقعا براشون متاسفم که اون پول رو میدن به بچه هاشون . دوستان گرامی مدارس بخصوص مثل مال من
یکم هم وقتتون رو تلف میکنه .

- تعصب والدین
با اینکه مورد بالا رو من طی سال تحصیلیم داشتم . اما هر بار با گفتن این قضیه به خانواده با کلمات سربالا و منتهی به اینکه باید بری مدرسه مواجه میشدم . برای مثال چند بار از خانوادم خواستم که در روز هایی که درس عمومی و غیر کنکوری دارم به مدرسه نرم و با قاطعیت جواب نه شدم.

- تبدیل شدن به یک ربات
قبول کنیم که با رفتار هیجانی و ناشیانه در این سال . احساس میکنیم باید تفریحات حذف بشن . مثلا رفتن به باشگاه یا گذروندن اخر هفته با دوستان یا حتی
مهمون رفتن . نمیگم که شورش رو دربیارین . اما حذف نکنین . بعد یه چند مدت دیگه هیچ تنوعی در روزمره نخواهید دید و انگیزه ای نخواهد ماند .
مساوات را رعایت کنین . تفریحات مجازی رو حذف کنید . تفریحاتی که بتونه تنوعی ایجاد کنه مثل ورزش رو کم کنید اما حذف نه .

-تنظیم زندگی و رهایی از بی برنامگی
شخصا خودم از اولین روزی که خودم رفتم و درس خوندم . نظم خاصی در خواندن نداشتم . شب میخوندم . صب . عصر . معلوم نبود کی میخوابم شب یا عصر . سال کنکور عهد کنید که فلان تا فلان ساعت خواهم خوابید فلان تا فلان وقت هم درس خواهم خواند . شب خوان نباشید . شب خوانی احتمالا به
خاطر سکوت محیط بازده زیادی همون ساعت داشته باشه اما یک هفته بعد جسته گسیخته مطالب یادتون هست . شخصا خودم اون روزایی که درس خوندم
رو کمتر مرور کردم .
- برنامه ریزی شخصی حدالمکان دوری از مشاور
ببینید من بهترین ماه های سال کنکورم رو به خاطر برنامه های بی توجهانه مشاور از دست دادم . مشاوری که پزشکی میخوند و از اصول خاصی پیروی
نمیکرد . مثلا در ازمونی که دهم رو میدادیم از قبل یه دفعه برنامه یازدهم میداد و بعد برمیگشت به دهم . و پیوستگی خاصی برنامه اش نداشت . براش ساعت مطالعه مهم بود نه فهم من . خودش تصمیم میگرفت و من فقط یه مجری بودم . مثلا چون خودش ریاضی رو دوست نداشت کلا فیزیک برنامه ریزی بهم میکرد و باعث شد که از مثلثات به بعد اریان حیدری رو نتونم ببینم .
برنامه ای که برای شیمی و دروس عمومی میداد داغون بود . مثلا در یک باکس یه روزه شیمی ش که دیگه هفته دوم مهلت ازمون بود و جمعش ازمون به خاطر اینکه بتونه برسه به بودجه ازمون یهو 30 الی 40 صفحه یکجا مبحث میزاشت . مهم نبود که من میتونم تا چه حد بخونم و منم چاره ای نداشتم جز خواندن سطحی مطالب . و حتی وقتی که از این مورد در جمع خانواده مطرح میکردم . فکر بر این بود که من دارم تنبلی میکنم یا اینکه مشاور سخت گیر و سلسله جنبان هستش اما هیچکدام نبود . به خاطر اینکه من سعی میکردم هم برنامه مدرسه و برنامه کلاس کنکور هام و برنامه مشاور رو پیگیر باشم و برنامه منسجم و منطقی نداشتم از خانواده فکر میکردند که مشاور باعث شده بهتر درس بخوانم اما اینطور نبود.
دوستان میدونم یکم دشواره اما تا حد المکان خودتون مشاور خودتون باشین .
- رفیقان غیر کنکوری
در مدرسه ای که من درس میخوندم مهم درس نبود . مهم کنکور و اینده نبود . چون یک عده فول از لحاظ امکانات رفاهی اومده بودن اونجا که 9 ماه خوش باشن
دختر گیر بیارن پاس کنن به همدیگه دوست بشن . فوتبال بازی کنن . معلم رو مسخره کنن و هر چیزی جز درس . و فکر نکنین تاثیر کمی روی شما خواهد گذاشت . چون رفته رفته شما هم از خوندن سرد خواهید شد . چون رقیبی در میان نخواهید دید .
- اعتماد به نفس پایین
البته که این یه خصوصیت شخصی هستش اما بشدت تاثیر گذار ببینید به خاطر کنکور من خیلی از چیز هایی که علاقه داشتم بهش رو ول کردم . از ورزش تا اون کتاب خوانی و.... و در کل ایدی جز اینکه افسرده و گوشه گیر بشم نداشت . اعتماد به نفس کم من مثلا به خاطر اینکه میدیدم فلان نفر تو شهر فلان مقدار زده و فلان رتبه برتر همین ازمون قلمچی رو فلان قدر اورده .
- افکار مزاحم
طی سال کنکور من افکار خیلی مخربی مثل جویا شدن علتی برای هر اتفاق یا هر چیزی سبب شده بود که ذهنم خسته و اون تمرکز رو نداشته باشه دلیلش هم واضح بود چون هر روزم شده بود رفتن به مدرسه و بازگشت و زندانی در یک اتاق . حتی یادم نمیومد که کی با خانوادم به سفر و پیک نیک رفته بودم !!!!!
افکاری که مثلا با این وضع مملکت پدرم مجبوره حتی اگه از کار افتاده بشه کار کنه . یا حالا دارو هاش پیدا میشن یا نه . ایا مادرم همینطور در مقابل چشمانم درد مفاصل خواهد کشید . عاقبت اینده خواهرم چه خواهد شد و .... !!!!!!!!
- امید نداشتن .
دوستان طی کنکور خودتون به هیچ وجه بی امید نباشین بی امیدی من بیشترین ضربه ها رو ضد به من . امید داشته باشید به خدا و قدرتش که شما رو 18 سال و 9 ماه زنده نگه داشته . امید داشته باشید که در مقابل تلاش خدا جایزش رو بهتون میده .....