خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات

      Post راز بقا ǀ این قسمت: قوانین جنگل در زمان امتحانات و تواسی مهم

      سلام دوستان این قسمت راز بقای تفریحی رو اختصاص دادیم به قوانین مهم اجرایی در زمان امتحانات که از کتاب "یک کروکدیل چگونه امتحان می دهد" اثر دکتر دکتر (چیه تعجب کردین؟ اسم دکتر "دکتر" بوده) برای نوشتن این قسمت استفاده کردیم!
      لازم به ذکر است که این قوانین در قالب تواسی (چند توصیه = چند توسیه = تواسی) حیاتی و مهم گرداوری شده است.

      پس برویم سراغ مهم ترین قوانین جنگل در زمان امتحانات:
      قبل از شروع باید بگم که چون مخاطبین این کتاب دسته ای از حیوانات اهل مطالعه و پژوهش بودند لذا از مخاطب قرار گرفتن این عزیزان تعجب نکنید! (انسان هم به نوعی یک حیوان است البته!)

      توسیه اول:
      اگر می خواهید در طول روز کسل نبوده و دائم در حال چرت زدن نباشید و از زمانی که در اختیار دارید حداکثر استفاده را ببرید نبازمند شادابی هستید و این موضوع نیز با خواب به موقع و با میزان کافی در شب بدست می آید. بدن همه حیوانات حتی شما (البته به جز جغدها و خفاشان عزیز) به خواب شب نیاز دارد و یکی از اسرار آفرینش این است که خواب شب بسیار تاثیر گذار در متعادل نگه داشتن میزان هورمون ها و عناصر حیاتی بدن می باشد بطوریکه اگر شما حتی بیش از میزان ساعات خواب شب در روز استراحت کنید باز هم در بدن احساس خستگی و افسردگی دارید پس بیخود بیش از حد شب ها بیدار نباشید.خیلی ها فکر می کنند مطالعه و درس خواندن تا ساعت ۲ شب خیلی خوب و هنر والایی است ولی باید گفت حیوان عزیز بخواب و صبح زود بیدار شو تا میزان آمادگی و سطح فراگیری بالای مغز را (البته در صورت وجود در جمجمه) درک کنی . اما کسانی که بدلایل غیر درسی (از جمله رفتن به نت و تلگرام و چت های خطرناک و ... ) تا پاسی از شب بیدار می مانند که دیگر زیان کاران واقعیند . به خاطر خودتان هم که شده کمی بیشتر به ریلکس واقعی روانی و جسمی در شب بیندیشید و بر اساس آفرینش غریزی خود عمل کنید.

      توسیه دوم:


      یکی از راهکارهای بسیار موثر در فراگیری دروس استمرار و مطالعه مداوم است. پس کتاب درسیتان را همیشه به همراه داشته باشید و در همه فرصت های ممکن آن را مطالعه کنید. داخل مترو٬توی اتوبوس٬ سر میز غذا و هر جایی که مطالعه امکان پذیر است کتاب را خارج کرده و شروع به مطالعه کنید. (توجه کنید توالت از این موضوع استثناست زیرا در آنجا مسایل مهمتری هست که باید به آنها فکر کنید و صد در صد تمرکزتان را نیازمندید.) اگر کتابی در قطع مناسب ندارید که بشود در همه اماکن استفاده کرد بهتر است هنگام مطالعه در منزل فیش برداری کنید و مطالعه مجدد فیش ها را مد نظر قرار دهید. اگر فیش هایتان بیش از حد کوچک باشد بطوریکه ۳ جلد فیزیک هالیدی را در یک فیش ۴*۵ سانتیمتری خلاصه نویسی کنید بعدها می شود از این فیش در زمان امتحان استفاده های غیرشرافتمندانه هم کرد البته چون هدف شما فراگیری علم است و اصلا به مدرک و نمره فکر نمی کنید امکان دارد از این روش غیر شرافتمندانه حتی به قیمت تکرار درس در یک ترم دیگر استفاده نکنید که این روحیه شما بسیار ستودنی است!

      توسیه سوم:
      داشتن یک الگو و یک راهنما همیشه در موفقیت افراد تاثیر بسزایی دارد و پیش نیاز پیشرفت و موفقیت است. این نیاز وقتی بیشتر احساس می شود که دو ساعت ونیم روی یک مسئله ساده فیزیک دارید فکر می کنید و نصف خودکارتان را جویده اید و به جز خاطره گل های کانیگیا در جام جهانی ۱۹۸۶ (ببخشید من از اون موقع تا حالا اطلاعات فوتبالیم رو آپدیت نکردم) چیزی در سلول های خاکستری مغزتان خطور نکرده است. با کمی دقت در اطرافیانتان این فرد را خواهید یافت. توجه داشته باشید بهتر است این فرد با تجربه و عاقل همسن خودتان و از جنس مخالفتان نباشد چون در این صورت در ملاقاتهای علمی به تنها چیزی که فکر نخواهید کرد ارتقا سطح علمی و فرهنگی است ضمن اینکه اگر این مراودات علمی منجر به ازدواج بشود یک عمر این نقطه ضعف علمی چماقی بر سرتان خواهد بود.

      توسیه چهارم:
      اگر میخواهید دقیق و عمیق بر روی دروس تمرکز کنید بهتر است اطرافتان را از چیزهایی که به آن علاقه دارید خلوت کنید. مثلا اگر یک الاغ میخواهد درس بخواند بهتر است اینکار را در مزرعه یونجه و شبدر انجام ندهد چون تمام مدت فقط به یونجه و شبدر خواهد اندیشید. در گذشته چون تفریح بچه ها بیرون از اتاق و حتی خارج از خانه در کوچه به خاک بازی و گردو بازی خلاصه می شد پس جهت فراموش کردن این تفریح ها بچه ها در ایام امتحانات ابروهای خود را تیغ می زدند که دیگر بیرون از خانه نروند برای همین هم قدیمی ها دارای ابروهای پرپشتی هستند و کلا ابرو کمان یک اپیدمی بود . ولی امروزه با توجه به تغییر روشهای تفریحی نسل آینده ساز موضوع دقیقا برعکس است و چنانچه بتوان فردی را از اتاقش خارج کرد او را از محیط رویایی تفریحیش دور کرده ای و آنوقت احتمال درس خواندن او را نیم درصد افزایش داده ایم . بنابراین به شما توصیه می شود در جایی به غیر از اتاقتان درس بخوانید (به جز توالت چون حتی اگر به واسطه آفرینش خارق العاده تان نسبت به مسایل بهداشتی حساسیت خاصی نداشته باشید ولی دیگران هم در طول روز به آن مکان دنج نیاز دارند!). اگر می خواهید در اتاقتان درس بخوانید حتما لپ تاب٬ عروسک خرسی٬ گوشی تلفن همراه٬ دفتر نقاشی و...سایر ادوات لهو و لعب را خارج از اتاق خودتان (حتی توالت) نگهداری کنید.

      توسیه پنجم:
      یکی از مهمترین اقدامات برای موفقیت در امتحانات آزمایش میزان معلومات و آموخته هایتان با برگزاری یک امتحان مجازی در اتاق خودتان می باشد. اسرار شگفت انگیز پیدا کردن نمونه سئوال اساتید در ترم های قبل و سنوات گذشته همچون اکسیری اساطیری در افزایش نمرات شما تاثیر مثبت دارد . اکثر اساتید زحمتکش ٬ محترم و دوست داشتنی (بلانسبت عقده ای هاشان) معمولا فقط یک بار در اولین سال تدریس سئوال طرح می کنند و طی ۲۹ سال بعدی تدریس همان را تکرار می کنند زیرا اگر سوالات غیر این باشد خودشان هم نمی توانند حل کنند و یا شاید هم می توانند ولی به خاطر اینکه نزد سایرین ریا نشود خود را به نابلدی می زنند که این نشان از معرفت و صفای باطن این دسته از اساتید محترم و نجیب می باشد. پس بعد از اینکه با یکی از همکلاسی هایتان که برای محکم کاری برای چندمین ترم پیاپی یک درس را در حال گذراندن است تماس حاصل کردید (توجه کنید که بهتر است همکلاسی دانشمندتان هم جنس خودتان باشد که شائبه تشکیل خانواده در ذهن مریض کسی شکل نگیرد) از او بخواهید یکی از نمونه سوالات را که در ترم های گذشته در سر جلسه امتحان مثل خر در آن غور و تفحص داشته است را به شما بدهد. توجه کنید که هر چه تعداد این نمونه ها بیشتر باشد فقط نفرت شما از استادتان بیشتر می شود چون همگی عینا تکرار شده پس به دنبال زیگوت کینه نباشید و همان یک نمونه سئوال کفایت می کند! بعد از مرور کامل دروس در منزل شرایط امتحانی را بازسازی کنید و با همان میزان ساعت امتحان در میان سکوت منزل شروع به حل کردن سوالات کنید. از مادربزرگ مهربان و سمجتان هم درخواست کنید نقش مراقب را بازی کرده و سر ساعت برگه را از شما بگیرد. البته او را توجیه کنید که این فقط یک تمرین است و چنانچه بتواند فکش را ثابت نگه داشته و خاطره تعریف نکند کمک بزرگی به شما کرده است. پس از برگزاری مانور امتحانی و تصحیح برگه توسط خودتان به میزان فقدان شعور و فهمتان پی برده و سعی در رفع و رجوع آن خواهید کرد که البته سخت و محال شاید باشد.

      آخرین حربه !
      بجای طی کردن مسیر سخت و طاقت فرسای مذکور و حتی بجای تقلب ! شما می توانید از چند حقه معروف و البته کارامد و گاها خطرناک بهره بجویید! این حقه ها همه جا هستند و بنده نیز تعدادی از آن ها را به خط بیان می کشم!

      این جفنگیات مرسوم که در برگه‌ی امتحان می‌نویسند و از بیماری مادر گرفته تا اینکه اگر این درس نمره نیاورم مشروطم می‌شوم و ... هم، خیلی قدیمی شده و هم، حتی یک بچه‌ی 5 ساله باور نمی‌کند؛ چه برسد به یک دکتر! کمی نوآوری و خلاقیت داشته باشید. جناب استاد به اندازه‌ی کافی خودش مشکلات و بدبختی دارد، دیگر نیاز نیست شما با آن خط زیبای منحصر به فردتان یک صفحه‌ی a4 برایش از مشکلاتتان بگویید. حالا باز ای کاش فقط یک نفر چنین خزعبلاتی می‌نوشت. یکهو می‌بینی از 30 نفر دانشجو، بیست و هشت نفر عیناً نوشته‌اند که اگر این درس را نمره نگیریم، مشروطیم و مادرمان مریض است و پدرمان زندان است و فلان و بهمان. انگار این مشکلات را هم از روی یکدیگر تقلب کرده‌اند. در این بخش به ذکر خاطراتی از فعالیتهای پربار مستند(!) این زمینه می‌پردازم.


      روشي پليد

      یک درس ساده ای بود که من بنا به دلایلی نتوانسته بودم اصلا این درس رابخوانم و با ذهن کاملاً خالی سر جلسه امتحان رفتم. نیم ساعتی نشستم و دیدم هیچکدام از این سوالات حتی برایم آشنا هم نیست. یک جمله در پایان برگه نوشتم و برگه را تحویل دادم: "در اعتراض به تقلب گسترده‌ای که سر جلسه‌ی امتحان از سوی دیگر دانشجویان شاهد بودم، از دادن این امتحان خودداری کرده و نمره‌ی صفر را به بیستِ با تقلب ترجیح می‌دهم."
      نمره‌ی الف کلاس را گرفتم! خدایا مرا ببخش

      صم بکم عمى فهم لایعقلون

      درس معارف بود. می‌دانستم موضوع درس چیست و مباحثش در چه زمینه ای است، - با عرض خسته نباشید به خودم - اما جزئیات مطالب و محتوای درس را نمی‌دانستم. سؤالات توزیع شد و باز هم دیدم سوالات کمی برایم ناآشناست. ازمغرب و مشرق و زمین و زمان نوشتم. هر آنچه از کتاب دینی کلاس اول ابتدایی، معلممان گفته بود که مثلاً چگونه مواد غذایی در بدن مادر تبدیل به شیر می‌شود؛ تا برهان نظم و علیت که در دبیرستان خوانده بودم.
      اما نقطه‌ی طلایی برگه این جمله بود: "جناب استاد برای من کاری نداشت که عین محتوای کتاب را برایتان کپی کنم. اما شما با روش زیبای تدریس خود به ما یاد دادید که چگونه تنها به منابع اکتفا نکنیم. گفتید در دین، عقل هم سهیم است و نباید «صم بکم عمى فهم لایعقلون» بود. پس من ترجیح دادم مفهوم را بفهمم، ولی کپی نکنم؛ بلکه از دانسته های خود بنویسم.
      بیست گرفتم! خدایا مرا ببخش

      اگر دین ندارید لااقل دلم شاد کنید

      محاسبات عددی؛ درس بسیار دشوار. حداقل برای من که علاقه‌ی چندانی به ریاضیات و مباحث محاسبه‌ای کامپیوتر نداشتم. سؤالات توزیع شد و مطابق معمول! خدا وکیلی دیگر این درس 3 واحدی را خوانده بودم، ولی چه کنم که درمغزم جای نگرفته بود. عادت دارم که قبل از اینکه برگه را تحویل دهم، نمره‌ی خود را تخمین می‌زنم. در بهترین حالت 7 می‌شدم. امکان رسیدن امدادهای غیبی هم تحت هیچ عنوانی میسر نبود. آخر برگه نوشتم:
      "من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید"
      نمره‌ی 11 گرفتم و نفر سوم کلاس شدم! خدایا مرا ببخش

      وساطت حافظ

      استاد شهبازی، دکترای ادبیات بود و استاد درس شیوه‌ی نگارش. عاشق حافظ بود و آخر هر جلسه چند بیت از حافظ می‌خواند و چشمانش پر از اشک می‌شد. سوالات چی.....؟ بگید؟ نه که بلد نباشم؛ اما در حد 16 - 15 بیشتر نمی‌گرفتم. قبل از امتحان سری به اینترنت زده بودم و واژه ی «شهباز» را در دیوان حافظ سرچ کردم و آن بیت را کف دستم ثبت کردم و زیر برگه امتحان نوشتم:
      "جناب استاد! من که «حافظ» را نمی‌شناختم؛ این شما بودید که در این ترم عشق حافظ را در وجود من انداختید! و باعث شدید تا با این شاعر آسمانی آشنا شوم. امروز قبل از امتحان گفتم تفألی به حافظ بزنم و ببینم چه می‌شود، این بیت آمد:
      خاکیان بی‌بهره اند از جرعه‌ی کاس الکرام این تطاول بین که با عشاق مسکین کرده اندشهپر زاغ و زغن، زیبا صید و قید نیست این کرامت همره شهباز و شاهین کرده اند
      بیست گرفتم! تنها بیستی که استاد در چند سال اخیر به یک دانشجو داده بود. خدایا مرا ببخش

      تصویر من رو شطرنجی کنید

      امتحان نظریه‌های جامعه شناسی! ... . استاد نسبتاً معروفی بود. 10 نمره تحقیق و کنفرانس داشت و 10نمره هم امتحان پایان ترم. سرم بوی قرمه سبزی می‌داد. با یکی از بچه هاشرط گذاشتم که تحقیق و کنفرانس ارائه نمی‌دهم، اما نمره‌ی بالای 18 می‌گیرم. برای امتحان تئوری هم حسابی خواندم و خودم را آماده کردم. انصافاً هم سؤالات را خوب جواب دادم. فقط در پایانِ برگه بدون اینکه تحقیق یا کنفرانسی ارائه کرده باشم، نوشتم:
      "موضوع تحقیق و کنفرانس: بررسی علل قبولی بالای دانش آموزان یزدی در دانشگاهها در طی 16 سال اخیر"
      19 گرفتم! خدایا این یکی رو دیگه مردونه ببخش

      اگه مردی منو بنداز

      با حساب خودم 14 - 13 می‌شدم. اما این نمره برای من که عنوان شاگرد سومی!!! کلاس را یدک می‌کشیدم، خیلی فجیع بود. استاد فوق العاده جدی و بداخلاق بودو چندان نمی‌شد طرفش رفت. یک جمله پایان برگه نوشتم:
      "جناب استاد! حضور در کلاس شما در این ترم برایم بسیار مغتنم و مفید بود. اگر ترم بعد با ما درس برمی‌دارید که هیچ، اگرنه بدون تعارف دوست دارم این درس را پاس نکنم تا ترم بعد هم استادم شما باشید
      خدایا 17!!!


      آخرین حربه' پرایم!
      اگر که تمامی تلاشتان را به کار بسته اید ولی در امتحانات توفیق کامل کسب نکرده اید زیاد نگران نباشید زیرا آخرین راه هنوز باقی است . هر چند این کار زیاد شرافتمندانه و عزتمند نیست ولی بالاخره راه حلی کارآمد و بدون نقص است.
      به این موضوع اطمینان داشته باشید که اساتید هم بالاخره دارای قلب و احساسات بوده و کافی است رگ خوابشان را درست شناسایی کرده و بجنبانید. ذیلا به چند فیگور تاثیر گذار اشاره می شود:

      فیگور مظلومیت و کسی را نداشتن در این دنیای بزرگ
      فیگور مریضی و داشتن کسالت صعب العلاج
      فیگور عاشقانه و عارفانه و نشان دادن عمق درگیر بودن روح و روان لطیفتان به یک موضوع
      فیگور عر زدن در ملا عام و غربت بازی
      فیگور مخصوص بانوان(کافیست به همراه این فیگور بگویید استاااااااااااااااااااااا اااااد)
      فیگور مردن عمه جان بزرگه(دقت کنید ترم قبل از این روش استفاده نکرده باشید)
      فیگور از دست دادن مادر زن در شب امتحان
      فیگور "استاد نمره دادن به من یه فرصت دوباره است تا به زندگی برگردم . لطفا این فرصت رو از من دریغ نکنین وگرنه معتاد میشم "
      فیگور بهت زدگی (مولوی به این فیگور میگه دست گزان یا انگشت گزان که به شدت تعجب اشاره داره!) این امکان نداره...حتما اشتباه شده من خودمو میکشم اگه این موضوع درست باشه.خونم گردن شماست استاد!!
      فیگور چی بگم والا
      .... استاد همه جوره من در خدمت شمام (این کثیف ترین راهه دیگه)
      فیگور قبض روح : استاد نگاه کن رنگم مث گچ سفید شده ...دارم غالب تهی می کنم...اگه بمیرم هر شب میشم کابوست.
      البته این روش ها هیچکدوم جای درس خوندن و نمره گرفتن شرافتمندانه رو نمی گیره و اگه با این روش ها درس رو پاس کنید ٬ روحتون مریض و شرافتتون آسیب میبینه....هر چند اساتید این لحظه های به یاد ماندنی را بسیار دوست می دارند ولی از دانشجوهای اینجوری بدشون میاد....با درس خوندن درست روی همه عقده ای های عالم رو کم کنین

      موفق باشید و پیروز!














      کسی هرگز نمیداند
      چه سازی می زند فردا
      چه میدانی تو از امروز،
      چه میدانم من ازفردا،
      همین یک لحظه رادریاب
      که فردا قصه اش فرداست.
      ویرایش توسط mahdi_artur : 03 مرداد 1399 در ساعت 12:27

    2. Top | #2
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      :/

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط natanaеl نمایش پست ها
      :/

      الان این همه نوشتم همین نظرت بود؟! طول پیامت تو حلق اونی که نمیخونه واسه امتحانا و اینجا پلاسه
      کسی هرگز نمیداند
      چه سازی می زند فردا
      چه میدانی تو از امروز،
      چه میدانم من ازفردا،
      همین یک لحظه رادریاب
      که فردا قصه اش فرداست.

    4. Top | #4
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_artur نمایش پست ها



      الان این همه نوشتم همین نظرت بود؟! طول پیامت تو حلق اونی که نمیخونه واسه امتحانا و اینجا پلاسه
      طول پیامم ؟ کم نیست برا کسی که امتحانو نمیخونه؟ انصافا کمه

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن