خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 3 نخستنخست ... 23
    نمایش نتایج: از 31 به 34 از 34
    1. Top | #31
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      گریه کردن شبات برا اینه که اون حرف دیگران برات مهمه. ( و نباید باشه!)
      1.مثلاً یه نفر بهت گفته که: «تو هیچی نمی شی». همون طور که تازگی ها یه نفر به من گفت. خب اگه من می خواستم مثل شما رفتار کنم کل کنکور 99 م ****** می رفت ولی نکته این جاست که اون شخص اصلاً مهم نیست. اصلاً گفتن این حرفش باعث میشه مهم نباشه.
      و وقتی یه نفر برام مهم نیست از ذهنم می کنمش بیرون. هر وقت هم خواست بیاد تو. تو ذهنم بلاکش می کنم. یعنی مثلا وقتی حرفش اومد تو ذهنم یه آلارم بلندی تو ذهنم پخش می کنم با یه علامت خطر: که یعنی بسه! دیگه به این آدم فکر نکن. این آدم مهم نیست!
      2. این قسمت از حرفم سخته. می دونم سخته. ولی سعی کن کسی که اون حرفو زده رو ببخشی!!!!! نه به خاطر اون. بلکه به خاطر «خودت». به نظرت این درسته که یه آدمی که بهت بی احترامی کرده تا ابد تو ذهنت بمونه؟ این طور تو داری با نگه داشتنش توی ذهنت بهش احترام می ذاری. پس ببخشش و رها شو.
      3. اما در مورد پدر مادرت. ببین به نظر من پدر و مادر مهربون ترین آدمای دنیان. مهم نیست کدوم پدر و مادر باشن! در نتیجه سعی کن هیچ وقت از پدر و مادرت حرفی رو به دل نگیری. شاید دیر به حرف من برسی و شاید هم هیچ وقت نرسی. منم دو سه سال پیش، با خودم می گفتم خب اگه پدر و مادر هزارتا بلا سرت بیارن یا قصد جونتو بکنن چی؟! بازم باید دوسشون داشته باشی؟!!! الان میگم: بله!
      مهم نیست پدر و مادرت چی بهت میگن... همین که گذاشتن درس بخونی. برات امکانات فراهم کردن بهترین هدیه ی دنیاست. نه ببخشید: همین که بهت اجازه دادن تو این دنیا زندگی کنی. این بهترین هدیه ی دنیاست....
      امیدوارم تونسته باشم کمکت کنم.

    2. Top | #32
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط DOCTOR SARA79 نمایش پست ها
      سلام دوستان

      من یه دختر پشت کنکوریم
      من یه مشکل دارم
      من از بچگی درسام خوب بود و تو ابتدایی و راهنمایی نفر اول بودم و تو دبیرستان هم جز 10 نفر اول بودم چون همه شاگردای برتر شهر تو کلاسمون بودن من سال قبل واسه کنکور به روش خوبی نخوندم.

      بعد که نتیجه ها اومد همه میگفتن چرا اینجوری شد منم گفتم خوب نخوندم معلوم بود و از اون روز به بعد همه فامیل شروع کردن به مسخره کردن من که دیدی دکتر نشدی و جایی قبول نشدی و من هم تا اون موقع به کسی نگفته بودم مثلا میخوام دندون پزشک شم .
      ولی همه از درس خون بودن من اینو برداشت کرده بودن خلاصه همه یه جور توقع از من دارن که من باید حتما دکتر شم .

      چه کار کنم من امسالم دارم میخونم فوقش یه پرستاری ازاد بیارم همین ولی همه منو واسه خودشون گنده کردن و هی فشار رومه ، همه ی موهای سرم ریخته هر شب با گریه میخوابم و هر روز سر کوفت میخورم که قبول نشدم .از طرفی با این وضع گرونیا به نظرم دیگه حقوق کارمندی هم جواب نمیده

      به خودم میگم کاش از بچگی تنبل بودم و درس نمیخوندم که حالا همه از من توقع نداشته باشن چه کار کنم درست شم و خودمو محکم کنم واز این اوضاع ذهنی بیام بیرون؟
      دارم دیوونه میشم

      خواهشا کمکم کنید.
      سلام
      من شرایط تو رو داشتم و سه تا کنکور دادم ۹۶ ۹۷ ۹۸
      ۹۶ ی رتبه چهاررقمی منطقه دو آوردم ک خیلی بد بود برای سطح من و کلا درس نخوندم اون سالو
      ۹۷ حدود چهار ماه درس خوندم و تونستم پزشکی مازاد قبول شم
      باز گفتم بمونم ک سراسری بیارم چون حداکثر تلاشمو نکرده بودم
      ۹۸ خیلی کمتر خوندم و پزشکی تعهد آوردم
      توی بازه کنکورای ۹۷ و ۹۸ ام کلی تیکه شنیدم و هنوزم ی مقدار سر اونا حال روحیم ناجوره اما کسی متوجهش نیس و توی ظاهرم معلوم نمیکنه
      اما ارزششو داشت،لااقل الان قرار نیس ی عمر حسرت بخورم
      البته من مزشکی علاقه ام نبود ،فقط بهترین چیزی بود ک میتونست باشه

    3. Top | #33
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Neo.Healer نمایش پست ها
      سلام
      من شرایط تو رو داشتم و سه تا کنکور دادم ۹۶ ۹۷ ۹۸
      ۹۶ ی رتبه چهاررقمی منطقه دو آوردم ک خیلی بد بود برای سطح من و کلا درس نخوندم اون سالو
      ۹۷ حدود چهار ماه درس خوندم و تونستم پزشکی مازاد قبول شم
      باز گفتم بمونم ک سراسری بیارم چون حداکثر تلاشمو نکرده بودم
      ۹۸ خیلی کمتر خوندم و پزشکی تعهد آوردم
      توی بازه کنکورای ۹۷ و ۹۸ ام کلی تیکه شنیدم و هنوزم ی مقدار سر اونا حال روحیم ناجوره اما کسی متوجهش نیس و توی ظاهرم معلوم نمیکنه
      اما ارزششو داشت،لااقل الان قرار نیس ی عمر حسرت بخورم
      البته من مزشکی علاقه ام نبود ،فقط بهترین چیزی بود ک میتونست باشه
      ممنون خانم دکتر کم میاین انجمن دلم برات تنگ شده بود

    4. Top | #34
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط DOCTOR SARA79 نمایش پست ها
      ممنون خانم دکتر کم میاین انجمن دلم برات تنگ شده بود
      آره یمدت کلا نبودم ازین به بعد بیشتر میام

    صفحه 3 از 3 نخستنخست ... 23

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 3 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن