4 5 سالگیم هورمونیه؟
یعنی من بواسطه هورمونام عاشق اون دختره شدم؟
قشنگترین نوع عشق اونیه که بعد n بار عاشق شدن یهو بیاد و دیگه نره؟ یا مثلا پاک ترین نوع عشق اونیه که 30 بار عاشق شد و کراش زده و نهایت به ما رسیده دیده مام بد نبودیما فقط یه سری مشکلات داشتیم واسه همین گفته بزار دیگه بمونم با این آدم خسته شدم انقدر کراش تعویض کردم، رفته تو فاز عشق عمیق و بعدم یهو دیده همه مشکلات و عیبای طرفم برطرف شده و به اون ایده آل رسیده و تهشم با هم یه 30 سالی وقت گذروندن تا پیر بشن؟
اگه اولین عشق و دومین و n امین عشق همه شون صرفا یه تجربه باشن، آخرین عشقم صرفا یه تجربه است، ولی چون اون موندگاریش بیشتر بوده ما از حیث تجربه درش آوردیم و بهش میگیم: عشق واقعی؟
در این صورت اونایی هم که طلاق میگیرن بعد 5 6 سال ازدواج کردن بعد همون عشق واقعی هم که تبدیل میشه به صرفا تجربه که
این قضایا پیچیده تر از اونیه که بشه انقدر ساده توصیفش کرد، به نظرم عشق اول و عشق آخر همه ترکیبی از هورمون و روح و اخلاقیاته، هر کدوم لنگ بزنه فاتحه اش خونده است، اگه طرف نتونه بچه دار بشه قانون بهش این اجازه رو میده طلاق بگیره پس این که بگیم عشق اول صرفا هورمونیه یه حرف خیلی ساده لوحانه است توی همه عاشق شدنا این نیاز برجسته میشه و به نظرم اگه نبود اصلا ازدواجی هم شکل نمی گرفت، اگرم از لحاظ روحی کسی واقعا عاشق کسی نباشه و قلبشون باهم نباشه بازم اصلا جذب هم نمیشدن، اگر صرفا نیاز جنسی بود که باید تو خیابون عاشق 10000 نفر عابر پیاده میشدم هر روز، اگرم از لحاظ اخلاقی و فرهنگی بهم نزدیک نباشن هر روز دعوا باعث میشه از هم جدا بشن ، حتی اگه همدیگه رو دوست داشته باشن و نیازای دیگه شونم برطرف شده باشه.