میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس
سلام
خب بدون مقدمه برم سر اصل مطلب
برای اینکه این 30 روز مشغله ذهنی رو به حداقل برسونم و بازدهی رو بالاببرم
فروم رو ترک میکنم ((دوباره کسی به خودش نگیره ها ... منظورم این نیست که کسی برام مشغله ایجاد کرده... اتفاقن همه تون توی این مدت بهم انگیزه دادین و همگی خیلی هم لطف داشتید))
30 مرداد میام انجمن و اگه هنوز اینجا بودید با هم یه گپ و گفتی میکنیم
همگی موفق باشید
این پایان داستان ما نخواهد بود...........این داستان ادامه دارد
اینم آخرین آهنگ به افتخار یلدا خانم که خیلی ازاین آهنگ انرژی مثبت گرفتنhttps://soundcloud.com/ferry-corsten/wherever-you-are
I said a prayer for you
You didn't ask me to but your face was locked in my mind
I saw you in a dream
Screaming out my name and I know that somethings not right
Wherever you are
Wherever you are
I hope you read the words I've written in the stars
If you could hear my thoughts
I've never forgotten you
Wish I could I let you know how wonderful you are
Wherever you are
Wherever you are
Wherever you are
Wherever you are
Do you remember days
When we would drift away
I never thought we'd ever say goodbye
Now we're a world apart
But it's not so far when our hearts are tangled in time
Wherever you are
Wherever you are
I hope you read the words I've written in the stars
If you could hear my thoughts
I've never forgotten you
Wish I could I let you know how wonderful you are
Wherever you are
Wherever you are
I hope you read the words I've written in the stars
If you could hear my thoughts
I've never forgotten you
Wish I could I let you know how wonderful you are
Wherever you are
Wherever you are
Wherever you are
Wherever you are
Wherever you are
I hope you read the words I've written in the stars
If you could hear my thoughts
I've never forgotten you
Wish I could I let you know how wonderful you are
ویرایش توسط Zero_Horizon : 25 تیر 1399 در ساعت 22:00
لطفا از جات بلند شو!!شاید همه چی عوض شد!!!!
با بهترین آرزوها
من که تا خود 30مرداد اینجام تا اسم تاپیکو زنده نگه دارم
عه شرمنده کردین جناب
هربار این آهنگو گوش میدم یاد اون روز میفتم که چقدر ناامید بودم وچجوری دوباره امید تو دلم زنده شد
بخون برس بدرخش مثل همیشه
پ.ن:حالا واقعا انگیزشی بود؟!متنشو بعد کنکور میخونم اومدیمو طرف داشت از غم و غصه هاش میخوند اونجوری کل حسم میپره
سلام رفقا
ماجرا از این قراره که من دیروز کوتاهی کردم و تا به خودم اومدم دیدم 9 شب شده و برنامم مونده، راستش خسته شده بودم از این وضع نشستم شب تا الان که دارم مینویسم خوندم تا تموم شه، هرچند نشد، بازم 1 ساعتش موند ولی دارم بیهوش میشم دیگه
اینم گزارش: 2ساعت مشتق+فصل5فیزیک 3+ 1ِ/5ساعت احتمال+یک درس دینی+ '10 لغت فارسی +' 15 لغت زبان+ 5تست ترجمه
من برم بخوابم، واسه همتون آرزوی موفقیت دارم
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...
دیگه امروز شیش ساعت رو میخونم و میام شیرینی میدم :(
تنها گزینه ی پیش روم برای بعد کنکور، گزینه دو بود متاسفانه .
سلام ^^
خب تصمیم گرفتم این مدت باقی مونده از قیدو بند زمان گرفتن و تایم مطالعه خودمو خلاص کنم ، چون بهم استرس وارد میکنه و همش حس نارضایتی بهم میده
ارزیابی رو توصیفی میکنم
و خدایی که در این نزدیکی
میزند لبخندی
به تمام گره هایی که تصور دارم
همگی کور شدند...!
و خدایی که در این نزدیکی
میزند لبخندی
به تمام گره هایی که تصور دارم
همگی کور شدند...!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)