@Soheil.si
@alirezahpr
ممنونم از هردوتون
انشالله موفقیت شمارو هم ببینیم
سلام
حرفاتون روحیه بخش بود. من از تابستان درس خوندن رو شروع کردم. یه مدت کوتاهی رو جدی خوندم بعد ولش کردم. همش امروز و فردا کردم، تنبلی کردم که زمان از دست رفت. طول سال تحصیلی هم فقط در حد امتحانات مدرسه خوندم.
یهو به خودم اومدم دیدم اسفنده. خودمو جمع و جور کردم و با انگیزه شروع کردم که تو این مدتی که مونده یه رتبه خوب بیارم.حدودا یک هفته با میانگین ۸ ساعت درس خوندم. رفتم با یه مشاور صحبت کردم که بهم بگه چه طور تو این مدت کم بیشترین استفاده رو بکنم؟
ولی اونم فقط گفت که دیگه دیر شده و از رقیبات جا موندی باید به فکر سال دیگه باشی. واقعا نابودم کرد. الان همه امید و انگیزمو از دست دادم. دارم دیوونه میشم.صحبت های شما کمی حالمو بهتر کرد ولی با این حال فکر می کنم واقعا دیر شده و باید به فکر سال دیگه باشم.
برای همه آرزوی موفقیت دارم امیدوارم هیچ کس تو موقعیت من قرار نگیره.
واقعا از بهترین تاپیک هایی بود که تو انجمن خوندم ...
بریم که موفق باشیم
Success is what you make it
Take it how it come
بح بح ارغوان دختر پرتلاش شهر
اولا تبریک بابت این اراده پولادینت که رها نکردی
دوما چه بگویم که همشهری هستیم و یه ترک هیچوقت خسته نمیشه پس نمیگم خسته نباشید
سوما زندگیت یجورایی شبیه منه
چهارما آرزو میکنم تو کنکور امسال بدرخشی و بهترین نتیجه ممکن رو بگیری
روی صحبتم حالا با بچه هاییه که رها میکنن ؛ بچه ها نمونه زیاده هرکس تو این مدت خونده و دنبال حاشیه نبوده برنده شده ولی هرکی نخونده رفته قعر جدول
میدونید کل کنکور یه طرف صد روز اخرش یه طرف
چون تو این صد روز بهانه ها زیاد میشه خیلیا میزارن کنار. خیلیا سوخت تموم میکنن خیلیا اسیر خواب های بهاری میشن خیلیا اعتماد بنفس کاذب میگیرن و میگن بلدیم و کنار میکشن خیلیا رو حاشیه ها میبره حاشیه هایی مثل اینکه کی تو این مدت تونسته یا کنکور عقب میفته و ...
خواستم بگم این صد روز اگه کسی رتبه دو رقمی ازموناست یکم تنبلی کنه میشه پنج رقمی کنکور و یه کسی که رتبه پنج رقمی ازموناس یکم بخودش بیاد میتونه دو رقمی کنکور بشه
حواستون باشه
در اخر دعا میکنم همگی بجای دکتر و مهندس موفق شدن انسان موفقی بشیم که بیای دانشگاه میفهمی هررشته برای خودش کلی کار تو جامعه انجام میده و خوب بودن به قبولی تو رشته تاپ نیست.... تو هر رشته که انسان تصمیم بگیره دانشجوی معمولی اون رشته نباشه و یکم خلاقیت بخرج بده انسان موفقی میشه
متاسفم اگه ناراحتت کردم.حقیقت امر اینه که آدم خیلی چیزارو که نمیتونه بیاد بگه خب؟پس میایم گزیده هاش رو خلاصه تر میکنیم و میگیم به بقیه..اکثر دردها پنهانن تو سینه ها...واسه همینه که خیلی دردا به نظرمون مشترک میان ولی وقتی از جزئیاتش خبردار بشیم پر میبریم به این موضوع که واقعا درد خودش در نوع خودش سخته! پس به نوعی هممون مشترکات رو داریم! این جزئیات هستن که زخم رو عمیق تر میکنن..
توام میتونی قوی باشی..همه میتونن ضعیف باشن!چون خیلی سادست! مثل بیدار شدن اول صبح میمونه!خوابیدن خیلی سادست که اکثرا انتخابش میکنن..برو ببین چند نفر تاحالا گرگ و میش صبح رو دیدن و قبل آفتاب بیدار شدن!!واقعا خیلی کمه!و من میگم که اولاش سخته..وخیلی هم سخته..همینه که میگن همیشهسخت ترین قدم اولین قدمه..شروع کن و میبینی دیگه ادامه ش رو خودبخود میری...
خوشحالم که خوشت اومد و ممنونم که خوندی عزیزم
برات آرزو میکنم بتونی تمام تلاشتو بکنیدختر شکست ناپذیر(طیق نام کاربری خودت )
*یقیــن چه خوب اندوه را میراند...*علی(ع)
*یقیــن چه خوب اندوه را میراند...*علی(ع)
ممنون بخاطر حرفای قشنگت مرسی از آرزوی خوبت
دقیقا ایشالا بعد کنکور هم یه تاپیک میزنم این موضوع رو بیشتر ریز بشم توش که موفقیت به رشته ی تاپ قبول شدن نیست!به بهترینِ خودت بودنه!
چه بسا پزشک هایی هستن که آرزوی نقاش شدن یا هرچی که دوست داشتن رو با خودشون دفن میکنن و تو ذهن خودشون آدم موفقی نیستن
بحث مفصلیه وقت حسابی میخواد
*یقیــن چه خوب اندوه را میراند...*علی(ع)
بچه ها تو خصوصی چند نفر ازم پرسیدن چجوری خوندم که اونقدر پیشرفت کردم.
اینو بگم که برای برنامه ریزی این مدت باقی مونده بچه های رتبه برترمون خیلی بهتر از من میدونن چیکار باید کرد ولی تجربه خودم رو مینوسیم به عنوان صفر مطلق برای شروع کردن:
زیست:اولین و مهمترین قدمم کتاب درسی بود.کتابامم تمیز و سالم و سفید بودن کارم راحت بوداول یه دور میخوندم ببینم اصلا چی به چیه! معمولا دور اول نمیفهمیدم مخصوصا پروتئین سازی و شارش رو یادمه اصلا نمیفهمیدم جریان چیه! وقتی بار اول میخوندم با اینکه زیاد نمیفهمیدم ولی یه طرح کلی برام ایجاد میشد که برفرض این فصل میخواد دستگاه تنفس رو توضیح بده و تا این بخش جانوران دیگه ست و بعدش انسانه..در همین حد تو ذهنم ایجاد میشد و دفعه دوم هم میرفتم سراغ کتاب.اینبار ریز به ریز و واو به واو میخوندم و تو ذهنم تحلیل میکردم و یه عادتی که همیشه دارم اینه که باید حین خوندن بنویسم که یاد بگیرم..دفعه دوم تقریبا میشه گفت میدونستم درس چیه و چیا گفته و اینا مونده بود مرحله ی به خاطر سپردن..یکی از بهترین راه ها برای من این بود که تصویرسازی میکردم..جلوی چشمم یه چیزی مثل پرده ی سینما تصور میکردم و هر چی میخوندم رو اونجا میدیدم و همونجا تحلیل میکردم..مثلا وقتی سرفه رو توضیح داده به خوندن متن و فهمیدنش بسنده نمیکردم و بدن انسان رو از داخل و جاهایی که درگیرش بود رو تصور میکردم..پایین اومدن زبان کوچک و حتی مژک های بینی رو هم میدیدم و تصور میکردم..تو مبحثی مثل میتوز و میوز که اشکال عمده داشتم سلول رو با کروموزوم هاش موقع تقسیم شدن تصور میکردم و به جرئت میتونم بگم درس های تحلیلی که اونجوری خوندم هنوزم با اینکه بغضیاشون رو امسال هنوز نخوندم کاملا خاطرم هست.و بعدش میرفتم سراغ درسنامه و با تصور کرده های خودم مطابقتش میدادم و بعدش یک در میون مثلا 20 تا تست آموزشی میزدم..برای درسای حفظی مثل درس انتخاب طبیعی و پویایی جمعیت و اینا راهم این بود که بار اول که کتاب رو میخوندم صدای خودم رو ضبط میکردم و برای بار دوم دیگه متن رو نمیخوندم و صدای خودم رو که حتی متن رو تحلیل هم میکردم گوش میدادم.هر پاراگراف که میخوندم همون پاراگراف رو یه دور هم به زبون خودم توضیح میدادم تو ویس و وقتی گوش میکردم تمام حواسم رو به تصور کردن و تحلیل جملاتم میسپردم و بعدش بازم تست.
حالا حتما میگید چرا اینجوری که میخوندی چرا اینقدر کم زدی؟خب من 1 ماه وقت داشتم همه شو جمع کنم خیییلییییی از مباحث رو حذف کردم که واقعا درصد قابل توجهی ازشون میاد..
شیمی رو هم با مبتکران میخوندم و برای منی که افسردگی داشتم لحن شوخ بهمن بازرگان باعث میشد همون بار اول که میخونم تو خاطرم بمونه.از شیمی هم محلول مسائل+اسید وباز+الکترو شیمی حذف کرده بودم چون زمان زیادی لازم داشتم بخونم و یاد بگیرم!
فیزیک و ریاضی رو واقعا هیچ حرفی ندارم بگم!20 درصد زده بودم که اونم مدیون حل کردن کنکور های داخل و خارج تجربی 93الی 97 بودم!با جواب یاد میگرفتم و برای هر مبحث فقط فرمول هاشو حفظ میکردم..
عمومی:
زبانم همیشه خوب بوده پس نمیتونم نسخه کلی بپیچم.در بدترین حالت 70 میزدم..ولی نذاشتمش کنار بعضی گرامر هارو که توشون مشکل داشتم مثل مبحث فعل مجهول رو از درسنامه میخوندم و باقی وقت رو فقط نشستم زرد عمومی زدم از 93تا97 تو کنکورم هم 73 زدم.
ادبیات:اولین کاری که کردم آرایه هارو خوندم بعد زبان فارسی رو بجز ویرایش بعدش دیگه هیچی زرد عمومی زدم باز.ولی زرد عمومی رو فقط نمیزدم رد شم ها!!!قشنگ میخوندم!!هر آرایه ای بلد نمیشدم باز میرفتم میخوندم و اینا..که لغت و تاریخ رو از ادبیات نخوندم و توکنکور 50 زدم.
عربی ترجه اش رو مدیون دی وی دی واعظی ام ولی قواعد رو از رو گاج سفید خوندم و تو کنکور وقت نکردم درک مطلب رو بزنم و تو یکی دو تا از قواعد اشکالم مونده بود و 56 زدم اینو.
دینی رو هم که کل یه ماه رو بدون کتاب فقط یوسفیان پور نگاه کردم که اونم تموم نکردم و فک کنم دینی رو هم 50 زده بودم.ولی اگه وقت داشتم دی وی دی نمیدیدم و خودم تحیلیلی میخوندم
پی نوشت:میخواستم پست بعدی تاپیک رو رزرو کنم برای این یادم رفت!امیدوارم دیده بشه!
پی نوشت 2:اگر سطح صفرید و اینجوری بخونید و حذفیات نداشته باشید بیشتر از درصدای پارسال من کسب میکنین
*یقیــن چه خوب اندوه را میراند...*علی(ع)
ویرایش توسط spring__girl : 25 اسفند 1398 در ساعت 21:17
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)