خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 38
    1. Top | #1
      کاربر اخراجی

      Khabalod
      نمایش مشخصات

      Wink هرکی حتی یه بار تقلب کرده بیاد تو :))

      سلام دوستان خیلی دوست داشتم یه تاپیک فان داشته باشم که یه دفع چون امتحانات دی ماه بود یاد تقلب هایی افتادم که میکردیم یا به بقیه می رسوندیم
      من که خودم وسط تقلب رسوندن اینقد خنده ام میگیره که ضایع میشم
      حالا هرکی حتی اگه یه بار تقلب کرده یا این که خاطره بامزه ای از تقلب کردنش داره یا روش خاصی واسه تقلبش داره بیاد واسه ماهم بگه

      یادتون نره بگید سر چه درسی زیاد تقلب می کردید

      بامزه ترین خاطره تون رو بگید

    2. Top | #2
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      تقلب اونجاش خوبه که معلما هم باما همکاری میکنن یه معلم ورزش داریم هر وقت تقلب میکنیم چیزی نمیگه هیچ خودشم کمک میکنه مثلا یه سوال اشکال داشته باشیم میره ورقه خرخونه کلاسو نگا میکنه بعد میاد به بقیه میگه هر وقتم یه مدیر معاونی نزدیک میشه هشدارشو میده که داره میاد

    3. Top | #3
      کاربر اخراجی

      Khabalod
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ij16 نمایش پست ها
      تقلب اونجاش خوبه که معلما هم باما همکاری میکنن یه معلم ورزش داریم هر وقت تقلب میکنیم چیزی نمیگه هیچ خودشم کمک میکنه مثلا یه سوال اشکال داشته باشیم میره ورقه خرخونه کلاسو نگا میکنه بعد میاد به بقیه میگه هر وقتم یه مدیر معاونی نزدیک میشه هشدارشو میده که داره میاد
      اره خیلی حال میده ادم لذت می بره خدایی
      معلم ورزش ماهم اینجوری بود

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      راهنمایی که بودم اصلا اهل تقلب گرفتن و تقلب دادن نبودم
      امتحانات دی ماه بود و یکی از رفقام مادر بزرگش فوت کرد، به شدت عاشق مامان بزرگش بود و خیلی بهم ریخته بود
      امتحان انگلیسی ترم یک بود، گف ثمر تو رو خدا برسون. اصلا دلم نمی خواس ولی ظاهرا چاره ای نداشتم
      رفتیم نشستیم سر جلسه. میزمون کنار هم بود. من خیلی سریع نوشتم تموم کردم، تا دید من بیکار نشستم ورقه مو از رو میزم کشید
      نشست با خیال راحت رو نویسی کرد. نمیتونید اضطراب منو تصور کنید تو اون لحظه داشتم سکته میکردم همه تن و بدنم میلرزید، میترسیدم مراقب بلند شه و بخاد قدم بزنه ولی خب خداروشکر مراقب گشادتر ازین حرفا بود از جاش بلند نشد
      رو نویسی شو که کرد ورقه رو انداخت زمین و رفت
      حالا شما فکرشوبکنید من تو اون حالت که کم مونده بود از ترس تشنج کنم باید خم میشدم و ورقه رو از خودم واقعا دور بود و ورمیداشتم.
      این بدترین خاطره م از تقلب بود
      خُــــــ ~ بآ طُ بودَنْ زِ هَمــه‍ دَست کِشیـدَن دآرَدْ ~ دا

    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      اصلا حدیث داریم انسانی که تقلب نکنه یه چیزیش هست

      کسی ام که تقلب نمیرسونه همون یه چیزیش بیشتر

      من تقلب نکردم اما زیاد رسوندم

      یه بارم تو دبیرستان به اف رفتم سر همین

    6. Top | #6
      کاربر اخراجی

      Khabalod
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Sr.Bochovsky نمایش پست ها
      اصلا حدیث داریم انسانی که تقلب نکنه یه چیزیش هست

      کسی ام که تقلب نمیرسونه همون یه چیزیش بیشتر

      من تقلب نکردم اما زیاد رسوندم

      یه بارم تو دبیرستان به اف رفتم سر همین
      خیلی جالبه همه می رسونن تقلب نمی کنن
      ولی الان که بهشون فک می کنم واقعا خنده ام می گیره واااااای چه دورانی بود
      معمولا کسایی که فدا کاری میکنن به اف میرن

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات

      تقلب کجا بود عامو ما یه کارایی کردیم که تو گینس باید ثبتش کنن، مثلا :
      من سالی که سوم دبیرستان بودم دبیر دین و زندگی مون به همه بچه ها گفت باید یه نمونه سوال امتحانی دین و زندگی نوبت اول ببرن براش تا نمره مستمر براشون لحاظ بشه
      من هم یه نمونه سوال کاملا استاندارد که اکثرا سوالات امتحانات نهایی سال های قبل بودن با نرم افزار word خیلی شیک و مجلس و کادر بندی شده و اینا درست کردم گذاشتم کاور a4 دادم دستش
      دبیرمون خودش خیلی تعجب کرده بود از بابت طراحی سوالات و اینکه برگه سوالات سربرگ و ریزنمره و بودجه بندی داشت و خلاصه همه مدل سوالات مختلف پاسخ کامل و تشریحی و ص/غ و جای خالی و ... طراحی کرده بودم
      خلاصه رفتیم سرجلسه عین همون سربرگی که طراحی کرده بودم داده بود و سوالات هم همون بودن من سر 5 دقیقه تموم کردم و جواب دادم
      اون روز که اولین امتحان مون هم بود یه مراقبی اومده بود برامون که از اول تا آخر جلسه داشت قران میخوند برای خودش و سرش تو کتاب دعا بود! فک کنم ختم برداشته بود بنده خدا!!
      هیچی دیگه منم سر اینکه نامردی نشه از این میز به اون میز نقل مکان میکردم به همه میرسوندم تا نامردی نشده باشه بعد جلسه هم که با بچه ها فقط میخندیدیم
      شاید باورتون نشه ولی اگر اغراق نمیکنم و کل کلاس رو چرخیدم و به همه رسوندم و میانگین نمرات کلاس بالای 17 شده بود
      دبیرمون بعد امتحانا، بعد اولین جلسه ای که اومد سر کلاس یه لبخند به ما زد رفت خلاصه دو هزاریش افتاده بود فک کنم چه اتفاقاتی افتاده خخخ

      پ.ن : ولی من بیشتر از اونی که تقلب کنم، تقلب رسوندم حقیقتا، ولی خب تقلب هم کردم چرا دروغ بگم خصوصا سر این شعرهای حفظی ادبیات فارسی

    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      من یه بار تقلب کردم همون یه بارم لو رفتم از شانس بدم امتحان ترم اجتماعی بود
      یه بار هم تقلب رسوندم،کلا همیشه مثل یه بچه ی خوب سرم تو برگه ی خودم بود

    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      این خاطره نیست نمیدونم شما هم همچین ادمایی دیدید یا نه بعضیا هستن اصلا تقلب نمیدن ولی تا دلت بخواد تقلب میگیرن یکی از همکلاسیام هست تقلبو که گرفت سرشو میچسبینه به ورقش اصلا ادمو نگا نمیکنه و تقل‌ب نمیسونت خیلی بدم میاد از این ادما

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      بچه ها حواستون باشه تویِ فاز تقلب و اینها نیوفتید ، حق میمونه به گردنتون . کلی گفتم چون خودم یه مدت توی دبیرستان درگیرش بودم و نمیدونستم حکمش چیه بعد که فتوایِ مرجعِ تقلیدم رو خوندم کله م دود کرد ! اگر از جنبه ی غیر شرعی نگاه کنیم باز هم منصفانه نیست . البته تاکید میکنم که کلی گفتم و ان شاءالله همیشه خودمون آماده باشیم و نخوایم تقلب بدیم یا بگیریم
      پ.ن : ما پیش دانشگاهی نمراتِ زیست کلاسمون غالبا یکی میشد مثلا همه ۹ به بالا از ۱۰ نمره -_-
      stars can't shine without darkness

    11. Top | #11
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      1- یکی از دوستای من تو دانشگاه عشق پزشکی بود. یعنی ترم 3 بودیم این همچنان عشق پزشکی بود میرفت کتابای پزشکی رو میخوند. اون روز ما امتحان پایان ترم آناتومی داشتیم. مام نخونده بودیمش مثل همیشه و گذاشته بودیم برای آخر ترم و آخر ترمم نتونسته بودیم جمش کنیم. خدا خدا می کردم این دوستم بیفته کنار دست من که از قضا افتاد. بهش گفتم فقط گزینه هارو بزرگ دورشون دایره بکش منم ببینم. خلاصه که سوالات رو استاد پخش کرد من دیدم دقیقا 5 یا فوقش 6 میشم. به دوستم گفتم جان مادرت یه کاری کن بدبخ شدم. اونم دستش درد نکنه دور گزینه ها بزرگ دایره کشید. بعد که نمره ها اومد یکی از خانومای کلاس جلو بوفه بهم گفت تبریک میگممممم شما نمره دوم کلاس شدین. گفتم چند شدم مگه؟ گفت 17 شدین (گاها نمرات رو میزدن بولتن). اون دوستم 18 شده بود من 17 بقیه خیلی کم

      2- سال 94 قرار بود مارو استخدام کنن برای یه کاری. بچه ها از اکثر رشته های علوم پزشکی بودن. بعد از یکسری کلاسای مشترک بیخود (البته بساط خنده با دوستان)، رشته های مختلف جدا میشدن و هر گروه مجدد کلاسای بیخود دیگه میرفتیم و سر آخر یه آزمون ازمون میگرفتن و تمام. رسید به اون روز آزمون. سوالات رو که پخش کردن به من سوال نرسید. خانومه مسئول میگفت چه کنم چیکار نکنم حالا تا من برم پرینت بگیرم و ... طول میکشه. رفت ایکی ثانیه بعد برگشت و به منم سوال داد (منم شک کردم). خلاصه شروع کردیم من 2 یا 3 تا سوال رو جواب دادم دیدم خیلی ناچیز رنگ فونت گزینه ای که پاسخ هست فرق داره. خیلی سخت بود تشخیص دادنش. خلاصه من چند تا سوال دیگم زدن دیدم بلهههههه اینی که دست منه پاسخ نامه س القصه من همه سوالات رو زدم نفر اول شدم
      (البته گفتنی س چون تعداد بچه ها کمتر از اون ظرفیت استخدامی بود همه بچه ها قبول شدن و گرنه من حق کسی رو نخوردم. بعدشم دیدیم حقوقش کمه نرفتیم سرکار)

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      دبیرستان که بودم، امتحانای کلاسی درس فیزیک رو کنار یکی از دوستای خرخونم میشستم. لای این ماشین حسابا که درشون تاشو هستش تقلب جابجا میکردیم، خیلی خوش میگذشت.
      خُــــــ ~ بآ طُ بودَنْ زِ هَمــه‍ دَست کِشیـدَن دآرَدْ ~ دا

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط samar_98 نمایش پست ها
      دبیرستان که بودم، امتحانای کلاسی درس فیزیک رو کنار یکی از دوستای خرخونم میشستم. لای این ماشین حسابا که درشون تاشو هستش تقلب جابجا میکردیم، خیلی خوش میگذشت.
      ماهم تو ماشین حساب جوابارو مینوشتیم اگه مهندسی بود میتونستی تایپ هم کنی بعد به بهانه اینکه ماشین حساب نداریم از این و اون میگرفتیم و کل کلاس
      میچرخید

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      یه بار دوم دبیرستان بودیم امتحان میانترم ریاضی داشتیم ترم دوم
      بعد من و دوستم عادت داشتیم سر جلسه باهم مشورت میکردیم همو قانع کنیم کدوم درست میگیم
      خلاصه ما رو بردن نمازخونه که تقلب نشه به صف نشستیم دوستم دقیقا پشت من بود
      من نمودار سینوسیمو دقیقا برعکس کشیده بودم اونم فکر کرده بود ماله خودش اشتباهه
      یهو گفت سما یه لحظه بچرخ منو میگی دقیقا پوکر فیس
      قیافه منو که دید یهو جفتمون پوکیدیم از خنده خلاصه دمش گرم ۲ نمره بود درستش کردم
      یه بارم سر امتحانای ترم اول بودیم تقلبامونو استراتژی کردیم
      من ته کلاس دقیقا کنج مینشستم یه دختره دهم بود درشت بود کنارم اصلا من معلوم نبودم کنارش
      دوستم ضربدری رو به روی من بود قشنگ فیس تو فیس همه صحیح غلطا رو اول با من چک میکرد بعد با اون یکی دوستم که ۲ میز جلوتر بود بعد که همه مطمئن میشدیم پا میشدیم
      یه بارم داشتم جواب یه سوالو به اون یکی دوستم که اونور بود با انگشت نشون میدادم که مراقب دید گفت خیلی وزه ایی با اون هیکل کوچولو موچولوت با همه تقلب میکنی
      سال پیش دانشگاهیم همون دختره باز کنار من نشسته بود امتحان زبان داشتیم گفت ببین توروخدا بهم برسون من شنیدم تو زبانت خوبه
      گفتم خب اوکی نوشتم برگه هامونو عوض میکنیم
      خلاصه سر یه ربع نوشتم تموم شد یه نگاه به برگه اش انداختم دیدم اینا چیه حالا اونم هی منتظر مراقبم زوم رو من جلوییم پاشد رفت
      اومدم بپیچونم گفتم بلد نیستم واقعا داشت ۳ میشد خیلی بچه بود تو تقلب
      اونم با پررویی تمام گفت مگه امسال کنکور نداری؟ ینی اون لحظه میخواستم با خودکار بهش حمله کنم
      ♡Be your Own HERO

    15. Top | #15
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      ی تراز 8داشتیم خیلی پایه بود خدایش،تو مدرسه رازمون این بود،اگ گوششو خاروند گزینه 1 :/
      بینی 2:/
      خمیازه سه:/
      آرنج خاروندن 4:/

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن