خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: چقدر وقت میخواستین برای جبران گذشتتون

    رأی دهندگان
    12. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
    • همین یه هفته

      1 8.33%
    • یکسال

      3 25.00%
    • خب خوبیش اینه این تاپیک دروغه و جای جبران هرکدومتون 40سال بیشتر وقت دارین

      2 16.67%
    • گزینه 4 هم الکی گزاشتم چهار گزینه ای شه

      6 50.00%
    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 41
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات

      یک هفته فرصت

      سلام
      اگر خدایی نکرده زبونم لال بهتون بگن یه هفته وقت دارین و بعد از اون میمیرین چکار میکنین
      خواهشا فکر کنین و جواب رو بنویسین

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      روز شماری میکردم تموم بشه ۷ روز!
      ♡Be your Own HERO

    3. Top | #3
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      میرفتم مسافرت
      هرروز با طلوع خورشید بیدار میشدم
      کل روزو تو طبیعت میگشتم
      گلا رو بو می کردم،کسایی که دوسشون دارمو محکم بغل می کردم ودیگه به این فکر نمی کردم که فردا قراره چی پیش بیاد..

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      شاید گریه میکردم

    5. Top | #5
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      از کناز خانوادم تکون نمیخوردم و از نفساشون نفس میکشیدم
      The moon is always alone...
      ویرایش توسط Lagertha : 07 اسفند 1398 در ساعت 10:35

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      برا پسر خاله ی کوچیکم یه کادو میخریدم و سعی میکردم اون کتکایی ک بهش زدمو، داد و بیدادایی ک سرش کردمو از دلش دربیارم
      یه وصیت نامه مینوشتم و تو اون وصیت نامه از بابا و مامانم عذرخواهی میکردم که کلی سرشون داد زدم و دعواشون کردم و بی احترامی کردم
      بعدشم کلی قرآن میخوندم و صلوات میفرستادم و ثوابشو میدادم به اونا که پشت سرشون غیبت کردم، مسخرشون کردم، احیانا تهمت زدم یا قضاوت اشتباه کردم
      یه سر با هواپیما میرفتم مشهد زیارت و برمیگشتم
      با احساسات یه نفر بازی کردم یه زمانی، ازش حلالیت میخواستم. هرچند قبلا هم خواستما
      و دیگه همینا فعلا
      خُــــــ ~ بآ طُ بودَنْ زِ هَمــه‍ دَست کِشیـدَن دآرَدْ ~ دا

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      یه بلیط میگرفتم میرفتم لندن شایدم مصر شایدم ایتالیا ولی یکی از این سه تا رو میرفتم حتمااونجا هم یکارایه خلافه شرعی انجام میدادم و دیگه بر میگشتم دیگه شایدم میموندم تهران کتابامو مفتی اهدا میکردم دوستان دوچرخه و گوشیم هم میدادم به یکی که نیاز داره شاید پولشو نداره شاید شاید نمیدونم باید فکر کنما ولی شاید یه فرده بخصوصی رو هم ترور میکردم بلکه حداقل یه ملت راحت شن از دستشاگه قرار بود بدنیا بیام 19 سال اینجوری زندگی کنم بعد همینقدر پوچ از دنیا برم بعید میدونم یک لحظه از اون یک هفته باقی مونده رو واسه دعا و عبادتو زیارتو از اینجور چیزا میسوزوندم
      میدونی من مخالف چیم؟ مخالف یه فکرم! یه فکر که این حقو میده تحمیلش بکنی بهم.

      تو طول روز عرض شب من به دنبال سه بخشم
      که ( آ ) اولش کلاهی رو سرش نباشه
      ( را ) دومش منو وصل کنه به بخش سومش (مش)
      من زنده میشم حتی با حضور ناقصش
      تو یه لکه نور نشونم بده
      تا من دنیایی بسازم با انفجارو تابشش

    8. Top | #8
      کاربر برتر
      کاربر فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      تا جایی که بتونم نمازایی که نخوندنم میخونم
      از مردم حلالیت طلب میکنم
      امانتایی که به ادمای مهم زندگیم هستو میدم
      و میخندم و میچرخم و تفریح میکنم
      یدونه ام کتاب میخونم
      بعدش اون ۷ روز تموم میشه
      و میرم پیش همونی که وقت گریه هام لبخند زد ❤
      25 : 32 : 13 : 00

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Pa__r__sa نمایش پست ها
      یه بلیط میگرفتم میرفتم لندن شایدم مصر شایدم ایتالیا ولی یکی از این سه تا رو میرفتم حتمااونجا هم یکارایه خلافه شرعی انجام میدادم و دیگه بر میگشتم دیگه شایدم میموندم تهران کتابامو مفتی اهدا میکردم دوستان دوچرخه و گوشیم هم میدادم به یکی که نیاز داره شاید پولشو نداره شاید شاید نمیدونم باید فکر کنما ولی شاید یه فرده بخصوصی رو هم ترور میکردم بلکه حداقل یه ملت راحت شن از دستشاگه قرار بود بدنیا بیام 19 سال اینجوری زندگی کنم بعد همینقدر پوچ از دنیا برم بعید میدونم یک لحظه از اون یک هفته باقی مونده رو واسه دعا و عبادتو زیارتو از اینجور چیزا میسوزوندم
      البته الان که فکر میکنم پلن دو منطقی تره تا کارایه سفارتشو بخوای اوکی کنی مردی تو جریان کارایه اداری مخصوصا که الان مشمولم باید سندم بزارم اووووو قشنگ استخونام هم میپوسیده
      میدونی من مخالف چیم؟ مخالف یه فکرم! یه فکر که این حقو میده تحمیلش بکنی بهم.

      تو طول روز عرض شب من به دنبال سه بخشم
      که ( آ ) اولش کلاهی رو سرش نباشه
      ( را ) دومش منو وصل کنه به بخش سومش (مش)
      من زنده میشم حتی با حضور ناقصش
      تو یه لکه نور نشونم بده
      تا من دنیایی بسازم با انفجارو تابشش

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Pa__r__sa نمایش پست ها
      یه بلیط میگرفتم میرفتم لندن شایدم مصر شایدم ایتالیا ولی یکی از این سه تا رو میرفتم حتمااونجا هم یکارایه خلافه شرعی انجام میدادم و دیگه بر میگشتم دیگه شایدم میموندم تهران کتابامو مفتی اهدا میکردم دوستان دوچرخه و گوشیم هم میدادم به یکی که نیاز داره شاید پولشو نداره شاید شاید نمیدونم باید فکر کنما ولی شاید یه فرده بخصوصی رو هم ترور میکردم بلکه حداقل یه ملت راحت شن از دستشاگه قرار بود بدنیا بیام 19 سال اینجوری زندگی کنم بعد همینقدر پوچ از دنیا برم بعید میدونم یک لحظه از اون یک هفته باقی مونده رو واسه دعا و عبادتو زیارتو از اینجور چیزا میسوزوندم
      قشنگ بود خوشم اومد ولی پارسا یعنی پولشو داری بری بلیط بگیری .بعدشم یه هفته فکر نمیکنم ویزا میرسید

    11. Top | #11
      کاربر اخراجی

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط arminesfahaniha نمایش پست ها
      سلام
      اگر خدایی نکرده زبونم لال بهتون بگن یه هفته وقت دارین و بعد از اون میمیرین چکار میکنین
      خواهشا فکر کنین و جواب رو بنویسین
      تاپیک رو باید تو بخش تفریحی میزدی نه دانش اموزی
      این یک هفته رو بدون دغدغه مرگ زندگی میکردم چون میدونستم ته روز هفتم میمیرم و زندگی بی نهایت وجود نداره

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      الان ک بیشتر فک میکنم، مخم سوت میکشه
      من دوران ابتدایی خیلی بچه هارو کتک میزدم، اذیتشون میکردم
      یه بنده خدایی رو سپرده بودن دست من ک مثلا باهاش کار کنم که درسش بهتر شه، با خط کش سیاه و کبودش کردم یه بار
      یه دختره رم بعد مدرسه تو کوچه زدمش البته دو سه بار فقط
      یه دختره رم که حداقل هفته ای دو سه بار میزدمش. خیلی کثیف بود و ژولیده بود همیشه حموم نمیرف، دست ب موهاش میزدیم در میومد. منم موهاشو میکشیدم. خاعک دو عالم تو سرم الان برا همینه دیگه دارم کچل میشم، کلی قرص و روغن و ژل و اینام استفاده میکنم باز موهام میریزه
      راهنماییم ک بودم تقلب بچه هارو لو میدادم
      بد ها خوب ها ک مینوشتم میرفتم تحویل ناظم میدادم اونم پدر اون بدهارو درمیاورد
      یه بار به یکی گفتم دوسش دارم اما بخاطر منافعم وللش کردم. بدون اینکه به ضربه ای ک میخوره فک کنم
      من از کدوم باید حلالیت بخام؟
      چرا انقد نفهم بودم من؟
      یه هفته که سهله عمر نوح میخاد من این غلطای 21 سالمو جبران کنم
      خُــــــ ~ بآ طُ بودَنْ زِ هَمــه‍ دَست کِشیـدَن دآرَدْ ~ دا

    13. Top | #13
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      [quote=a.h.m;1565312]تاپیک رو باید تو بخش تفریحی میزدی نه دانش اموزی
      این یک هفته رو بدون دغدغه مرگ زندگی میکردم چون میدونستم ته روز هفتم میمیرم و زندگی بی نهایت وجود نداره[/quotقصدم همین بود بزنم توی تفریحی ولی بلد نبودم

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط samareh نمایش پست ها
      الان ک بیشتر فک میکنم، مخم سوت میکشه
      من دوران ابتدایی خیلی بچه هارو کتک میزدم، اذیتشون میکردم
      یه بنده خدایی رو سپرده بودن دست من ک مثلا باهاش کار کنم که درسش بهتر شه، با خط کش سیاه و کبودش کردم یه بار
      یه دختره رم بعد مدرسه تو کوچه زدمش البته دو سه بار فقط
      یه دختره رم که حداقل هفته ای دو سه بار میزدمش. خیلی کثیف بود و ژولیده بود همیشه حموم نمیرف، دست ب موهاش میزدیم در میومد. منم موهاشو میکشیدم. خاعک دو عالم تو سرم الان برا همینه دیگه دارم کچل میشم، کلی قرص و روغن و ژل و اینام استفاده میکنم باز موهام میریزه
      راهنماییم ک بودم تقلب بچه هارو لو میدادم
      بد ها خوب ها ک مینوشتم میرفتم تحویل ناظم میدادم اونم پدر اون بدهارو درمیاورد
      یه بار به یکی گفتم دوسش دارم اما بخاطر منافعم وللش کردم. بدون اینکه به ضربه ای ک میخوره فک کنم
      من از کدوم باید حلالیت بخام؟
      چرا انقد نفهم بودم من؟
      یه هفته که سهله عمر نوح میخاد من این غلطای 21 سالمو جبران کنم
      چقدر عوضی بودی شوخی کردم ولی باید حلالیت بطلبی مثل یه سریال ترکی که توی تلویزیون نشون داد حلالم کن مراد میرفت حلالیت میطلبید چرا انقدر بچه هارو میزدی چوب خدا صدا نداره

    15. Top | #15
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      [FONT="Arial"][SIZE="3"][B]
      نقل قول نوشته اصلی توسط arminesfahaniha نمایش پست ها
      چقدر عوضی بودی شوخی کردم ولی باید حلالیت بطلبی مثل یه سریال ترکی که توی تلویزیون نشون داد حلالم کن مراد میرفت حلالیت میطلبید چرا انقدر بچه هارو میزدی چوب خدا صدا نداره
      چی بگم والا توجیه و توضیح ندارم خدا ببخشه فقط
      کلید اسرار و میگی؟؟ بابا اون خیلی ضایع بود تو خیابون به گربه پخ میکرد میومد میدید کل خانواده ش به *** سگ رفتن باز خدا تا الان خیلی مهلت داده ب من
      ابته خدایی توبه کردما
      خُــــــ ~ بآ طُ بودَنْ زِ هَمــه‍ دَست کِشیـدَن دآرَدْ ~ دا
      ویرایش توسط samar_98 : 03 دی 1398 در ساعت 00:52

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن