گفتگوی علمی ، فلسفی و ...

[sina_u]

خب مشکل اینه که هیچ کس نمیتونه بگه این احکام که الان هست واقعا از زمان پیامبر بوده یا بعدا بوجود اومده
من درباره بقیه ادیان مطالعه نداشتم و درباره اسلامم اطلاعاتم زیاد نیست اما چه طبق عقل سلیم چه سوالایی که از چن نفر مطلع پرسیدم گفتن که اسلام تحریف شده مخصوصا توی قسمت احکام، اصلا نمیشه این احکامی که الان هست رو مبنای اون موقع در نظر گرفت بعد اسلام حکومتایی که اومدن خیلی از مسائل و احکام رو به نفع خودشون پیش بردن و خب اینم هست که همیشه یه عده از دین واسه سو استفاده از آدما و کنترلشون برای منافع خودشون استفاده کردن و میکنن.

مبنای همه دین ها هم طبق گفته خدا اینه که ما به خودش برسیم به نظرم جزئیاتش دیگه چیزایی که میشه با عقل و منطقم ردش کرد یا قبولش کرد لزومیم واسه اثباتش نیس
ولی میفهمم مشکل اصلی اینکه این احساسات توی اکثر جوونا هستش بخاطر جامعه ماست که مثلا داره دینی اداره میشه و باعث اینهمه تناقض شده.

یکی ازاصلی ترین دلایلی که افراد مذهبی میارن برای اینکه محمد آخرین پیامبر هست این هست که قران بعد از اون تحریف نمیشه پس نیاز به پیامبر جدید نیست.
بعد خودشون میگن این قران تحریف شده هست اینها صرفا بازی های مذهبی هست.
به نظرت خدا اینو نمیدونه حکومت مذهبی اجبارا به سمت خودکامگی میره چون به مرور قدرت میفته دست یک گروه خاص و صدها سال هست امتحانشو پس داده و همیشه هم شکست خورده.
به نظرت خدا اینهمه جهانو آفریده که سر آخر یکسری افرادو ببر بهشت با چند تا حوری خوش بگذرونن تا بینهایت بیشتر شبیه گول زدن عربستانیها میمونه که مشخصه نقطه ضعفشون کجا هست.

[Uncertain]

یکی ازاصلی ترین دلایلی که افراد مذهبی میارن برای اینکه محمد آخرین پیامبر هست این هست که قران بعد از اون تحریف نمیشه پس نیاز به پیامبر جدید نیست.
بعد خودشون میگن این قران تحریف شده هست اینها صرفا بازی های مذهبی هست.
به نظرت خدا اینو نمیدونه حکومت مذهبی اجبارا به سمت خودکامگی میره چون به مرور قدرت میفته دست یک گروه خاص و صدها سال هست امتحانشو پس داده و همیشه هم شکست خورده.
به نظرت خدا اینهمه جهانو آفریده که سر آخر یکسری افرادو ببر بهشت با چند تا حوری خوش بگذرونن تا بینهایت بیشتر شبیه گول زدن عربستانیها میمونه که مشخصه نقطه ضعفشون کجا هست.

هر حکومتی کم و بیش خودکامگی داره فک نمیکنم هیچ حکومتی بتونه بیاد که همه رو راضی نگه داره و هیچ مشکلی نداشته باشه ینی کلا ذات قدرت با خودش اقتدار و زور میاره، اما مساله اینجاست که توی حکومت های دینی مردم گاهی سرسپرده میشن یا بحاطر ترسی که توشون از خدا و عذاب بوجود میارن یا بخاطر منافعشون توی حکومت هست ولی بازم این ربطی به خدا نداره بازم مشکل خود آدما هستن که فکر نمیکنن و عقلشونو به کار نمیگیرن یا دنبال منافع خودشونن.
ما اگه بخوایم خدا رو بر اساس ادیان الهی قضاوت کنیم باید اول از همه، همه اون چند تا دین الهی مسیحی و یهودی و اسلام و... رو حداقل تو کلیاتشون بررسی کنیم نه صرفا براساس چیزی که اسلام از خدا و بهشت و جهنم گفته.
ولی شباهت هایی که توی این ادیان اومده بیشتر همون مسائل اخلاقی و خوب زندگی کردنه که بدی توش نیست. خیلی جاهام تفسیرایی که از کتابای دینی شده اشتباهه نه خودشون.

هر چند من خودم قرآنو یه بارم کامل با ترجمه نخوندم واسه همین نمیتونم از قران مثال بیارم

[sina_u]

هر حکومتی کم و بیش خودکامگی داره فک نمیکنم هیچ حکومتی بتونه بیاد که همه رو راضی نگه داره و هیچ مشکلی نداشته باشه ینی کلا ذات قدرت با خودش اقتدار و زور میاره، اما مساله اینجاست که توی حکومت های دینی مردم گاهی سرسپرده میشن یا بحاطر ترسی که توشون از خدا و عذاب بوجود میارن یا بخاطر منافعشون توی حکومت هست ولی بازم این ربطی به خدا نداره بازم مشکل خود آدما هستن که فکر نمیکنن و عقلشونو به کار نمیگیرن یا دنبال منافع خودشونن.
ما اگه بخوایم خدا رو بر اساس ادیان الهی قضاوت کنیم باید اول از همه، همه اون چند تا دین الهی مسیحی و یهودی و اسلام و... رو حداقل تو کلیاتشون بررسی کنیم نه صرفا براساس چیزی که اسلام از خدا و بهشت و جهنم گفته.
ولی شباهت هایی که توی این ادیان اومده بیشتر همون مسائل اخلاقی و خوب زندگی کردنه که بدی توش نیست. خیلی جاهام تفسیرایی که از کتابای دینی شده اشتباهه نه خودشون.

هر چند من خودم قرآنو یه بارم کامل با ترجمه نخوندم واسه همین نمیتونم از قران مثال بیارم

شما نمیتونی در یک کشور با حکومت مذهبی برای خودت فکر کنی باشه من چیزهای خوب مذهبو میگیرم و چیزهای بدشو برای خودش میگذارم.
چون در یک کشور با حکومت مذهبی قانون اون کشور بر اساس مذهب اداره میشه و اگه تخلفی از اون مذهب بکنی یا از دید اونها اینطور به نظر بیاد به راحتی میتونی زندانی یا کشته بشی و از روی رفتار پیامبرش قانون وضع میشه. چون پیامبر با یک دختر 9 ساله همبستر شده قانونش هم الان وضع میشه و خمینی هم از این نتیجه گیری میکنه یک مرد میتونه با یک بچه شیر خواره هم غیر همبستر شدن کارهای دیگه بکنه.
مگه همین چند وقت پیش نبود طرف اومده پشت تلویزیون میگه این معترضین باید قطعه قطعه بشن و ...

شما میتونی در یک کشوری که مذهب و دین جداست اینطور فکر کنی چون کسی به خاطر اجرا نکردن مذهب نمیاد بهت آسیب برسونه یا اگه نماز نخونی از اداره اخراجت نمیکنه. یا اگه نخوای روزه بگیری وسط خیابون با مشت و لگد نمیبرتت کلانتری.
شما چرا طالبان یا داعشو وحشی و یک حکومت عقب مونده میدونی. در صورتی که اینها میگن قران باید مو به مو اجرا بشه و کسی که اجرا نمیکنه کافر هست و خدا پشت ماست و احکام اسلامو اجرا میکنن.
اسلام از اول هم با جنگ به ایران اومد و یکسری عربستانی که تا دیروز بویی از فرهنگ نبرده بودن ایرانو تصرف کردن و خواستن به ایرانیانی که سالها پیشتر زن سردار داشتن و تمدنشون قابل مقایسه با عربستانی ها نبود یاد بدن تمدن چی هست!
این همون دیدی هست که الان به داعش داری و قبول نمیکنی چنین افرادی بخوان بیان کشورتو اشغال کنن و بخوان قرانو مو به مو اجرا کنن.شما حاضری مثل اسلام روبند سرت کنی بری خونه بشینی بچه داری کنی؟
حاضری شوهرت بره چند تا زن بگیره و چند تا هم صیغه کنه؟

همینطور خدا چه نیاز داره یک تفکر مثبتو با جنگ و خونریزی و توسط یکی از جاهلترین مردمان در کشورهای دیگه رواج بده. این حکومتهای عربستانی سالها موندن در ایران و کاری بجز زن صیغه کردنو و ... نکردن.
ضمن اینکه اخلاق سالها پیشتر مضمون کتابها بوده و اینکه یه مذهبی رفته بعضی از این مسائلو در خودش جا داده دلیل نمیشه سخن خدا باشه. شما میخوای مطلب انسانی بخونی کلی کتاب هستن و خودشونو سخن خدا هم معرفی نمیکنن.
در مورد اون صحبتت که میگی در یک کشور دیگه هم ممکنه حکومت به سمت دیکتاتوری بره.
به همین دلیل هست که بشر پیشرفت کرده و قدرتو دست یک نفر یا یک گروه نمیده و اونها رو از طریق قانون در قبال اعمالشون پاسخگو میکنه و راهکارهایی رو دز نظر میگیره که مردم بتونن در صورت اشتباه حکومت حق خواهی بکنن. و اگه کسی اعتراض کرد کافر یا ضد خدا یا منافق تلقی نمیشه.

بحث زیاد هست در این موارد. ولی چون بالاتر هم گفتم یه مدت بخاطر کنکور سعی میکنم کمتر بیام اینجا.
اگه دیدین به نقل قولتونو جواب ندادم دلیل بر بی احترامی نگذارین.
بچه هایی که دانشجو هستن و کنکور ندارن اگه علاقه داشتن میتونن بحثو ادامه بدن.

[Uncertain]

شما نمیتونی در یک کشور با حکومت مذهبی برای خودت فکر کنی باشه من چیزهای خوب مذهبو میگیرم و چیزهای بدشو برای خودش میگذارم.
چون در یک کشور با حکومت مذهبی قانون اون کشور بر اساس مذهب اداره میشه و اگه تخلفی از اون مذهب بکنی یا از دید اونها اینطور به نظر بیاد به راحتی میتونی زندانی یا کشته بشی و از روی رفتار پیامبرش قانون وضع میشه. چون پیامبر با یک دختر 9 ساله همبستر شده قانونش هم الان وضع میشه و خمینی هم از این نتیجه گیری میکنه یک مرد میتونه با یک بچه شیر خواره هم غیر همبستر شدن کارهای دیگه بکنه.
مگه همین چند وقت پیش نبود طرف اومده پشت تلویزیون میگه این معترضین باید قطعه قطعه بشن و ...

شما میتونی در یک کشوری که مذهب و دین جداست اینطور فکر کنی چون کسی به خاطر اجرا نکردن مذهب نمیاد بهت آسیب برسونه یا اگه نماز نخونی از اداره اخراجت نمیکنه. یا اگه نخوای روزه بگیری وسط خیابون با مشت و لگد نمیبرتت کلانتری.
شما چرا طالبان یا داعشو وحشی و یک حکومت عقب مونده میدونی. در صورتی که اینها میگن قران باید مو به مو اجرا بشه و کسی که اجرا نمیکنه کافر هست و خدا پشت ماست و احکام اسلامو اجرا میکنن.
اسلام از اول هم با جنگ به ایران اومد و یکسری عربستانی که تا دیروز بویی از فرهنگ نبرده بودن ایرانو تصرف کردن و خواستن به ایرانیانی که سالها پیشتر زن سردار داشتن و تمدنشون قابل مقایسه با عربستانی ها نبود یاد بدن تمدن چی هست!
این همون دیدی هست که الان به داعش داری و قبول نمیکنی چنین افرادی بخوان بیان کشورتو اشغال کنن و بخوان قرانو مو به مو اجرا کنن.شما حاضری مثل اسلام روبند سرت کنی بری خونه بشینی بچه داری کنی؟
حاضری شوهرت بره چند تا زن بگیره و چند تا هم صیغه کنه؟

همینطور خدا چه نیاز داره یک تفکر مثبتو با جنگ و خونریزی و توسط یکی از جاهلترین مردمان در کشورهای دیگه رواج بده. این حکومتهای عربستانی سالها موندن در ایران و کاری بجز زن صیغه کردنو و ... نکردن.
ضمن اینکه اخلاق سالها پیشتر مضمون کتابها بوده و اینکه یه مذهبی رفته بعضی از این مسائلو در خودش جا داده دلیل نمیشه سخن خدا باشه. شما میخوای مطلب انسانی بخونی کلی کتاب هستن و خودشونو سخن خدا هم معرفی نمیکنن.
در مورد اون صحبتت که میگی در یک کشور دیگه هم ممکنه حکومت به سمت دیکتاتوری بره.
به همین دلیل هست که بشر پیشرفت کرده و قدرتو دست یک نفر یا یک گروه نمیده و اونها رو از طریق قانون در قبال اعمالشون پاسخگو میکنه و راهکارهایی رو دز نظر میگیره که مردم بتونن در صورت اشتباه حکومت حق خواهی بکنن. و اگه کسی اعتراض کرد کافر یا ضد خدا یا منافق تلقی نمیشه.

بحث زیاد هست در این موارد. ولی چون بالاتر هم گفتم یه مدت بخاطر کنکور سعی میکنم کمتر بیام اینجا.
اگه دیدین به نقل قولتونو جواب ندادم دلیل بر بی احترامی نگذارین.
بچه هایی که دانشجو هستن و کنکور ندارن اگه علاقه داشتن میتونن بحثو ادامه بدن.

من حرفامو در جواب اینکه خدا چجوری بوجود اومده و چرا جلو اتفاقای بد رو نمیگیره و... گفتم.
شما همه چیو به اسلام و حکومت جمهوری اسلامی ربط میدی.اینکه جامعه ما مشکل داره توش شکی نیست و من خودمم قبول ندارم این مدل اداره جامعه رو، من منظورم این بود اینکه الان که وضعیت اینجوریه ربطی به خدا نداره، اینکه یه عده دارن از اسم خدا و دین واسه پیش بردن کاراشون سو استفاده میکنن مقصرش خدا نیست، مردم خودشون یه زمانی خواستن جامعه شون اسلامی باشه الانم خودشون باید به نتیجه برسن و اونجوری که فک میکنن درسته اداره کنن( هر چند من فک میکنم مشکلات جامعه ما خیلیش بخاطر فرهنگه و تضمینی وجود نداره اگه یه حکومت دیگه هم بیاد بازم تغییر خیلی خاصی توش بوجود بیاد).

[sina_u]

من حرفامو در جواب اینکه خدا چجوری بوجود اومده و چرا جلو اتفاقای بد رو نمیگیره و... گفتم.
شما همه چیو به اسلام و حکومت جمهوری اسلامی ربط میدی.اینکه جامعه ما مشکل داره توش شکی نیست و من خودمم قبول ندارم این مدل اداره جامعه رو، من منظورم این بود اینکه الان که وضعیت اینجوریه ربطی به خدا نداره، اینکه یه عده دارن از اسم خدا و دین واسه پیش بردن کاراشون سو استفاده میکنن مقصرش خدا نیست، مردم خودشون یه زمانی خواستن جامعه شون اسلامی باشه الانم خودشون باید به نتیجه برسن و اونجوری که فک میکنن درسته اداره کنن( هر چند من فک میکنم مشکلات جامعه ما خیلیش بخاطر فرهنگه و تضمینی وجود نداره اگه یه حکومت دیگه هم بیاد بازم تغییر خیلی خاصی توش بوجود بیاد).

شما معلوم نیست صحبتتون سر چی هست.
همون اول گفتم اگه همینطوری دلی خدا رو قبول دارین و از طریق مذهب نیست که صحبتی نمیمونه.

ولی اگه از طریق مذهب خدا رو قبول دارین اول باید ثابت کنین این مذاهب از سمت خدا هست بعد درباره اثبات و ... خدا صحبت کنین.
یکبار میگین اینها تحریف شده هست. میگم مگه خدا نمیدونست امکان تحریف اینها هست چرا نبوتو تموم کرد نبوت ادامه میداد تا همون اسلامو بدون تحریف و آپدیت به نسلهای بعدی انتقال بده.
من فرقی برام نمیکنه اسلام باشه یا مسیحیت یا یهودیت. از نظر من همشون صرفا یک ایدئولوژی هستن که در زمان خودشون ارائه شدن و ارائه دهندگان این ایدئولوژِی ها با استفاده از نام خدا خواستن پیروان جمع کنن.
شما میتونی این توهمو داشته باشی که در زمان پیامبر زنها میومدن تو اجتماع فعالیت فرهنگی میکردن یا رای میدادن یا آواز میخوندن ولی حقیقت اینه جز خونه نشینی و صیغه شدن و بچه داری کار دیگه ای نمی کردن و از همون ابتدا هم برای مرد آفریده شدن.
این پیشرفت تمدن در جهان بوده که زنها میتونن حق رای و زندگی داشته باشن نه مذهب.
و همه تحت فرمان یک نفر یعنی پیامبرشون بودن اگه میگفت همبستری با دختر 9 ساله مجاز هست کسی نمیگفت چرا فقط اجرا میکردن.

[Mr_ES]

نظر بسیار ساده ایه چه فرقی بین یک حیوان و انسان هست به جز اینکه یکم مغز انسان پیچیده تره؟محدود کردن جهان به انسان و جدا کردن جهان از انسان یه اشتباه بنیادیه

هر اکشنی باعث میشه جهان جدید تولید بشه ،یعنی میلیارد ها جهان در هر لحظه ساخته میشن و همچنین انسان با هیچ موجودی فرقی نداره چون همشون از واحد های یکسان تولید شدن و بحث تفاوت انسان با حیوانات اصلا مورد بررسی نیست، اگه با بحث جهان های چندگانه آشنایی داشته باشی می فهمی چی میگم.

[Delgir]

هر اکشنی باعث میشه جهان جدید تولید بشه ،یعنی میلیارد ها جهان در هر لحظه ساخته میشن و همچنین انسان با هیچ موجودی فرقی نداره چون همشون از واحد های یکسان تولید شدن و بحث تفاوت انسان با حیوانات اصلا مورد بررسی نیست، اگه با بحث جهان های چندگانه آشنایی داشته باشی می فهمی چی میگم.

تا وقتی چیزی در علم اثبات نشده حرفت در حد خیالبافی میمونه واسه منکه لاقل این صحبتا ادله ی محکمی نداره اگه داره بیشتر توضیح بده

[asma80]

حتما لازم نیست همه درکت کنن. ممکنه بهت ایراد بگیرن با تاییدت کنن.
نظر خودتو درست یا غلط بگو. تاپیک برای این هست تا بتونیم افکارمونو بدون ترس از نظرات دیگران نسبت به تفکراتمون بگیم.
من اگه اصرار میکنم نظرتو کامل بگی برای این هست که بشه فهمید نظر کلیت چی هست یک ابتدایی داشته باشه یک نتیجه گیری داشته باشه.
مثلا وقتی درباره خدا صحبت میکنی خدایی هست که توسط مذاهب ارائه شده یا تئوری هایی از خدا که دانشمندان ارائه میدن.
برای همین برای خواننده یک سردرگمی بوجود میاد که تفکر دقیقت چی هست.

سلام دوست عزیز
شما آدم فلسفی هستید
و واقعا خوشحالم توی این جهان که همه دچار روزمرگی های مسخره شدن هنوزم وجود دارن کسایی که فلسفی فکر میکنن و سرشونو از لاکشون بیرون آوردن تا فقط از حقیقت مرموز که خیلیا حتی از حرف زدنش هم میترسن سر دربیارن .
این مثل تمثیل غار افلاطونه : تصور کن گروهی در غاری زیر زمین زندگی می کنند . همه پشت به دهانه ی غار نشسته اند و دست ها و پاهای آنها را طوری بسته اند که جز دیوار عقب غار جایی را نمیبینند . پشت سر این افراد یک دیواری هست که بالای اون دیوار پیکره های به شکل های گونان هستند و پشت اون دیوار آتشی هست که باعث میشه سایه پیکره ها روی دیوار غار بیفته . پس تنها چیزی که غارنشینان میبینند همین سایه ی پیکره هاست . این جماعت از روزی که به دنیا آمدند بدین حالت نشسته بودند ، از این رو گمان می کنند چیزی جز این سایه ها وجود ندارد . (خب پس اول دیواره روبروی افراد ، سپس افراد که فقط به دیوار نگاه می کنن ، سپس دیوار کوچکی پشت سر آنها که بالایش پیکره ها قرار دارند و سپس آتش و سپس دهانه ی غار به سمت بیرون قرار دارد ) .
حالا تصور کن یکی از این غار نشینان موفق شود خود را از بند رها سازد . اولین سوال که از خود می پرسد آن است که این سایه ها از کجا می آیند . همین که به عقب بر می گردد و پیکره های متحرک را بالای دیوار می بیند ، به نظرت چه حالی پیدا می کنه ؟
ابتدا نور تند خورشید چشمای اونو میزنه . از روشنی و شفافی پیکره ها به حیرت می افته چون تا الان فقط سایه ی اونا رو دیده بوده . و اگه بتونه از دیوار بالا بره و از آتش بگذره و پا در جهان خارج بذاره ، از این هم حیرت زده تر میشه . از تماشای اون همه زیبایی چشای خودشو میماله . رنگ ها و شکل ها رو برای نخستین بار به وضوح میبینه . غار نشین نیک بخت می تونه از این هم قدم فراتر بگذاره و به اطراف بره و از آزادی تازه یافته ی خودش بهره ببره .
ولی در عوض به فکر آن هایی که هنوز در غارند می افته . پس باز می گرده . و به اونجا که میرسه سعی میکنه به غارنشینا بقبولونه سایه های دیوار بازتاب لرزان چیزهای حقیقیه . ولی اونا حرفشو باور نمی کنن و دیوار غار رو نشونون میدن و میگن : چیزی جز آنچه به چشم می بینیم وجود نداره . و سر انجام اون رو میکشند .
افلاطون تو افسانه ی غار میخواد بگه که فیلسوف ها از تصویر های سایه وار این جهان به اندیشه های حقیقی نهان در پشت پدیده های طبیعی می رسن .
البته افلاطون احتمالا توی این ماجرا به معلم خودش یعنی سقراط نیز فکر میکرده ، که به دست غارنشینا کشته شد ، چون تصورات معمول و مرسوم اون ها رو به هم زد و سعی کرد راه بصیرت واقعی رو به اونا باز کنه . افسانه ی غار نشانگر شهامت سقراط و احساس مسولیتش در امر تعلیم و تعلمه .
افلاطون میخواد بگه رابطه ی تاریکی غار و چگونگی دنیای بیرون همانند است با رابطه صورتهای جهان طبیعی و صورتهای عالم مثال . نمی گفت جهان طبیعی تاریک و غم انگیزه بلکه می گفت در قیاس با روشنایی عالم مُثُل تاریک و غم انگیزه .
تصویر یک منظره ی زیبا تاریک و غم انگیز نیست ، اما به هر حال فقط یک تصویره .
اینو گفتم تا بفهمی چرا تاپیک های فلسفی خالی میمونن .

[asma80]

میگن اگه ابتدا هیچی نبوده پس خدا چطوری وجود داشته.
و اگه خدا وجود داشته پس چیز دیگه ای هم غیر از خدا میتونسته وجود داشته باشه.
سوال اینه چرا خدا باید زودتر از بقیه وجود داشته باشه؟
چه نیازی داره موجوداتی بوجود بیاره تا براش بندگی کنن؟
چرا خدا باید فقط خوبی باشه .خدا قبل از آفرینش چه کار ویژه ای انجام داده که سراسر خوبی هست و اصلا قدرت آفرینش بهش داده شده؟
چرا در هیچ مذهبی نحوه آفرینش بطور شفاف توضیح داده نشده و درباره پیدایش خدا صحبتی نشده.
وقتی بزرگترین فجایع رخ میده خدا کجاست؟
آیا خدا ساخته ذهن بشر برای آرامش پیدا کردن و حذف سوالات بیشمار از ذهن هست؟

دوست عزیز منم خیلی خیلی در مورد این مسایل فک می کنم و واقعا بعضی چیزا تو فلسفه آدمو دیوونه میکنه
در باره ی سوالاتون هم باید بگم خیلیاش سوالات خود من هست
من قبلا در باره ی بعضیاشون تحقیق کردم که به یه نتایجی رسیدم که البته ممکنه درست نباشه ولی تا حدودی قانع کنندست
اینا سوالای خودم بودن که تو دفترم نوشته بودم تا جواب پیدا کنم براشون شاید به درد شما هم بخوره

اولین سوال اینه که فک کنم همه ی ما حداقل یه بار تو زندگیمون باهاش مواجه شدیم که اگه ما رو خدا آفریده پس خدا رو کی آفریده ؟
ببینید دوستان توی فلسفه یه چیزی هست که میگن هر چیزی که نقطه ی آغازی داشته باشه علت و خالقی هم خواهد داشت . مثلا ما زمان آغاز داریم
طبق قانون نسبیت انیشتین که در کنار کوانتوم ، یکی از نظریات انقلابی قرن بیستم بود و آزمایش ها هم اینو ثابت کردند که " زمان به ماده و فضا ربط دارد " یعنی اینکه زمان خودش با ماده و فضا آغاز شده .
پس بحث کردن در مورد زمان قبل از خلق کاینات کاملا اشتباهه . چون زمان خودش با کاینات متولد شده .
اما خدایی که ما دربارش حرف میزنیم خالق کل کاینات از جمله زمانه
بنابراین با زمانی که خودش اونو آفریده محدود نمیشه و دراون نمیگنجه
در نتیجه خداوند چون آغازی در زمان نداشته پس نیازی به علت و خالقی نداره .

دومین سوالی که پرسیده میشه اینه که آیا خدا مرده یا زنه ؟
شما فکر کنید که دوتا ربات درست کردید که یکیش صورتیه و یکیش هم آبیه
بعد وقتی اونا با هم حرف میزنند از همدیگه میپرسن : به نظرت خدای ما صورتیه یا آبی ؟
و این سوال خنده داریه
فقط امکان داره اون چیزی که در ذات خودتون دارید از اون به ربات هم بدید
مثلا ربات تازه ای که عین انسان هاست ساخته شده و سازنده به صورت پیش فرض بهش امکان صحبت کردن کردن رو داده یا امکان یادگیری ( منظورم سوفیاست که اولین رباتیه که تابعیت یک کشور رو گرفته )

سومین سوال درباره ی هدف خلقت انسانه که خودمم هنوز جوابی براش پیدا نکردم و هیچکسی نتونسته منو قانع کنه در این مورد
ولی خب یه چیز جالبی خوندم فک کنم تو کتاب دنیای سوفی بود . نوشته بود : ما همه چیو توی عالم معنا دیدیم و فقط به دنیا اومدیم اونارو تجربه کنیم
حتی یه مثال هم آورده بود : تا حالا شده به یه جایی برین که اولین باره میرین ولی خیلی براتون آشناست و فک میکنین اونو قبلا دیدین ؟ و یا تا حالا شده یه موقعیتی براتون پیش بیاد که بگین خدای من ... من این صحنه رو قبلا دیدم

و یه عالم سوال جواب دیگه که کم کم میذارم شاید باهم جواب پیدا کردیم .

[asma80]

شاید شما هم این جمله که ما هم قطره ای از خدا هستیم رو شنیدید
من خیلی درگیر این جمله شدم که یعنی چی ؟ چطور ؟
خیلی مطلب خوندم راجبش و به یه چیزی رسیدم که شاید هم درست نباشه ولی منو آروم تر کرد
ببینید ما هممون از انرژی هستیم اینو حتی اگه برید از بزرگترین فیزیکدان کوانتوم بپرسید و بگید که جهان از چه چیزی ساخته شده
اون میگه از انرژی
خب شما میگید انرژی رو توصیف کن
اون میگه : چیزی که همیشه بوده و خواهد بود ، نه از بین میرود و نه به وجود میاد و تنها از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود
خوب حالا اگه به کتاب های مقدس رجوع کنید تا جواب این سوال رو که " خالق این جهان کیست " رو پیدا کنید
کتاب مقدس میگه : خدا
شما میگید : خدا رو توصیف کن
و اون میگه : چیزی که همیشه بوده و همیشه هست ، نه به وجود می آید و نه از بین می رود
می بینید همون توصیفات با لغاتی متفاوت

یعنی خداوند انرژی ای هست که در سرتاسر جهان وجود داره
و به همون خاطره که تو کتاب های مقدس میگن خدا همه جا هست

پس اگه فک میکنین فقط یه تکه گوشتی هستید که این ور و اون ور میرید
دوباره فکر کنید . چون شما یه موجود معنوی هستید
شما یک میدان انرژی هستید در یک میدان انرژی بزرگتر
ما همه با هم ارتباط داریم
فقط اینو نمی بینیم
همه چیز در جهان به هم متصله و همه یک میدان انرژی هستن
شما یک موجود جاودانه هستید
شما نیروی خداوندید

[ifmvi]

دوست عزیز منم خیلی خیلی در مورد این مسایل فک می کنم و واقعا بعضی چیزا تو فلسفه آدمو دیوونه میکنه
در باره ی سوالاتون هم باید بگم خیلیاش سوالات خود من هست
من قبلا در باره ی بعضیاشون تحقیق کردم که به یه نتایجی رسیدم که البته ممکنه درست نباشه ولی تا حدودی قانع کنندست
اینا سوالای خودم بودن که تو دفترم نوشته بودم تا جواب پیدا کنم براشون شاید به درد شما هم بخوره

اولین سوال اینه که فک کنم همه ی ما حداقل یه بار تو زندگیمون باهاش مواجه شدیم که اگه ما رو خدا آفریده پس خدا رو کی آفریده ؟
ببینید دوستان توی فلسفه یه چیزی هست که میگن هر چیزی که نقطه ی آغازی داشته باشه علت و خالقی هم خواهد داشت . مثلا ما زمان آغاز داریم
طبق قانون نسبیت انیشتین که در کنار کوانتوم ، یکی از نظریات انقلابی قرن بیستم بود و آزمایش ها هم اینو ثابت کردند که " زمان به ماده و فضا ربط دارد " یعنی اینکه زمان خودش با ماده و فضا آغاز شده .
پس بحث کردن در مورد زمان قبل از خلق کاینات کاملا اشتباهه . چون زمان خودش با کاینات متولد شده .
اما خدایی که ما دربارش حرف میزنیم خالق کل کاینات از جمله زمانه
بنابراین با زمانی که خودش اونو آفریده محدود نمیشه و دراون نمیگنجه
در نتیجه خداوند چون آغازی در زمان نداشته پس نیازی به علت و خالقی نداره .

دومین سوالی که پرسیده میشه اینه که آیا خدا مرده یا زنه ؟
شما فکر کنید که دوتا ربات درست کردید که یکیش صورتیه و یکیش هم آبیه
بعد وقتی اونا با هم حرف میزنند از همدیگه میپرسن : به نظرت خدای ما صورتیه یا آبی ؟
و این سوال خنده داریه
فقط امکان داره اون چیزی که در ذات خودتون دارید از اون به ربات هم بدید
مثلا ربات تازه ای که عین انسان هاست ساخته شده و سازنده به صورت پیش فرض بهش امکان صحبت کردن کردن رو داده یا امکان یادگیری ( منظورم سوفیاست که اولین رباتیه که تابعیت یک کشور رو گرفته )

سومین سوال درباره ی هدف خلقت انسانه که خودمم هنوز جوابی براش پیدا نکردم و هیچکسی نتونسته منو قانع کنه در این مورد
ولی خب یه چیز جالبی خوندم فک کنم تو کتاب دنیای سوفی بود . نوشته بود : ما همه چیو توی عالم معنا دیدیم و فقط به دنیا اومدیم اونارو تجربه کنیم
حتی یه مثال هم آورده بود : تا حالا شده به یه جایی برین که اولین باره میرین ولی خیلی براتون آشناست و فک میکنین اونو قبلا دیدین ؟ و یا تا حالا شده یه موقعیتی براتون پیش بیاد که بگین خدای من ... من این صحنه رو قبلا دیدم

و یه عالم سوال جواب دیگه که کم کم میذارم شاید باهم جواب پیدا کردیم .

راجع به کتاب دنیای سوفی و چیزی که راجع به دیدن همه چیز در عالم معنا گفته شده من هم مطلبی شنیدم که برام جالب بود اما دلیلش مبهمه
دوستی میگفت با توجه به مطالعاتی که داشته تمام گذشته حال و آینده در حال حاضر وجود دارن و فقط چون ما به بعدِ زمان محدود شدیم اینها رو نمیتونیم ببینیم ، اما اگر کسی از بُعدِ زمان خارج بشه میتونه به صورت همزمان گذشته حال و آینده رو ببینه ‌ البته قضیه خیلی روشن نیست چون درصورتِ پذیرش این حرف باید بپذیریم که ما اختیاری نداریم و انگار همه ی داستان از پیش تعریف شده و شما فقط دارید مسائلی که از پیش وجود داشته و نوشته شده رو بُروز میدید .

[Ultra]

بهتون توصیه میکنم این ویدیو رو اگر ندیدید ببینید
و با دقت بیشتری به نتیجه گیری هاش فکر کنید
درک=دانش نیست

[meghdad]

Up