خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات

      آموزش ساده ی مکاتب سیاسی و ایدئولوژیک ! از دموکراسی تا سوسیالیسم و لیبرالیسم و دیگران

      درین جستار بشکل ساده و خلاصه مکاتب رو یه توضیحی میدم! کی به کیه، شاید به درد دغدغه های مشوش ذهنی بعضیا خورد!

      از لیبرالیسم شروع کنیم که بازگشت همه به سوی اوست!

      دارای ریشه فرانسوی لیبر به معنای آزاد است. این مسلک زندگی انسان را فقط درهمین دنیا می داند. و می گوید: آزادی انسان نامحدود است و هیچ نیرو و منبعی نمی تواند او را مقید کندو بایدها و نبایدهایی را برای او تعیین کند. به عبارت دیگر چیزی به عنوان دین نمی تواند برای بشر تعیین سرنوشت کند و برای او شی ای را حلال یا حرام نماید.
      لیبرالیسم به دو قسمت اصلی، لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی تقسیم می شود و این مسلک در اواخر قرن 18 در انگلیس ظهور پیدا کرد و از مؤسسین آن "جرمی بنتهام، جیمز میل. جان استورات میل، توماس هیل گرین" می باشند. و می توان لیبرالیسم را اُمانیسم عقل گرا یا خود مختاری امانیستی نامید که در آن انسان خود مختار است. در واقع لیبرالیسم اندیشه انسان محوری می‌باشد

      و بریم سراغ سکولاریسم که کاش بازگشت همه به سوی او باشه!

      سکولر در زبان انگلیسی و فرانسوی به معنای دنیوی و آنچه که مربوط به دنیا است می باشد. و از کلمه سکولوم به معنای امور دنیا مشتق و گرفته شده است. سکولاریسم به دنیاپرستی و امور مادی اصالت می دهد. و آنچه مربوط به غیر دنیا باشد، مانند مسائل معنوی و دین و مذهب را رد می کند. و مرادف با کلمه سپ تیسم است.

      این اصطلاح ابتدا توسط جمعی شکاک و منکرین خداوند در انگلیس تحت نظارت "هولی اوک (Holyoake)" به وجود آمد. هولی اوک که شاگرد "رابرت اوون" بود در واقع مؤسس این فکر بود.
      سکولاریسم توسط تاجران و دلالان اقتصادی اروپا ترویج شد تا بتوانند با محو دین به اهدافشان زودتر برسند، و شعار سکولاریسم حرف دین از صحنه زندگی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و هنری است. و بر اساس سکولاریسم دین از سیاست جدا است. لذا میرزا حسین خان سپهسالار صدر اعظم ناصرالدین شاه، روحانیت را از دخالت در امور سیاسی منع می‌کرد.



      و برای امروز به ناسیونالیسم پایان بدیم که از هرچه میرسد خوش تر است!

      اعتقاد به برتری یک ملت و قوم بر تمام ملل و اقوام دیگر و لزوم وفاداری مطلق و بدون هیچ قید و شرطی نسبت به قوم و ملت خود، و مباهات کردن هر قوم و قبیله نسبت به فرهنگ و زبان و نژاد خودش. بنابراین ناسیونالیسم (ملی گرایی) خود را از همه برتر و دیگران را پایین تر از خود می داند، که به ناسیونالیسم اقتصادی و سیاسی تقسیم می شود

      البته باید این توضیح رو بدم ناسیونالیسم معمولا نابهنجاره. مثلا جریان هایی مثل پان عربیسم و پان آلمانیسم و پان ترکیسم"عثمانی ها" و... در طول تاریخ جنایتها سر داده. ناسیونالیسم ایرانی اما چیزی متفاوت ازونهاست و در واقع صلح دوستانه و فرهنگ مآبانست

      بگذریم، تا پست بعد...!
      حکایت ما جاودانه شود



    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      اگزیستانسیالیسم:

      مكتبی كه معیار كمال انسان را فقط در آزادی او می داند، و معتقد است كه تنها موجودی كه آزاد آفریده شده انسان می‌باشد و محكوم هیچ جبر و ضرورت و تحمیلی نیست و هر چیزی كه بر ضد آزادی و منافات با آن داشته باشد، انسان را از انسانیت خارج می نماید. و اگر انسان خود را وابسته و متعلق و بنده چیزی نماید از انسانیت خارج شده است. و پیروان این اندیشه می گویند اعتقاد به خداوند نوعی اسارت و مانع رشد بشر است.
      حکایت ما جاودانه شود



    3. Top | #3
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      مرسی‌ از این جستار مفید
      ولی
      این "تعریف"ها منبعشون چیه؟ خیلی "جهت دار" نوشته شدن! (اگر بنا به دلایلی، نخوایم بگیم "غلط" )
      ___
      هرچند به نظر من نمیشه تعریف مشخص و محدودی از هر کدوم از این اصطلاحات ارائه داد. فقط میشه بعضی چارچوب های کلی، اصول مشترک و پیش‌انگاشت هاشون رو بر شمرد؛ زمینه های تاریخی شکل گیریشون رو مرور کرد و اون ها رو در بافتار خودشون سنجید.
      تعریف های چند خطی، گاهی وقتا می‌تونه کار راه انداز باشه اما همیشه این خطر تهدید کننده وجود داره که "توهم" دانش رو در خواننده پدید بیاره؛ طوری که خواننده با کسب اطلاعات سطحی و کم عمق از اون مکتب، به راحتی با پیش فرض های خودش می تونه اون رو نقد و رد کنه!
      اگه محدودیت های فروم اجازه شرح نسبتا کامل و "وفادارانه" ای از این اصطلاحات رو نمیده، میشه این "خلاصه"ها طوری نوشته بشن که خواننده رو علاقه مند به موضوع کنن؛ اصطلاحا نقش یه "مدخل" رو برای کسب اطلاعات بیشتر، ایفا کنن. طوری که خودش بره دنبالش.
      ___
      باز هم تشکر ! : )
      هرگز فراموش نکن که «چه‌کسی» هستی؛ چون"دنیا" فراموش نمی‌کنه. /

      «رندی» دیدم نشسته بر خنگ زمین
      نه کفر و نه اسلام، نه دنیا و نه دین
      نه حق، نه حقیقت، نه شریعت نه یقین
      اندر دو جهان که را بود زهره این





    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط B_m10m_O نمایش پست ها
      مرسی‌ از این جستار مفید
      ولی
      این "تعریف"ها منبعشون چیه؟ خیلی "جهت دار" نوشته شدن! (اگر بنا به دلایلی، نخوایم بگیم "غلط" )
      ___
      هرچند به نظر من نمیشه تعریف مشخص و محدودی از هر کدوم از این اصطلاحات ارائه داد. فقط میشه بعضی چارچوب های کلی، اصول مشترک و پیش‌انگاشت هاشون رو بر شمرد؛ زمینه های تاریخی شکل گیریشون رو مرور کرد و اون ها رو در بافتار خودشون سنجید.
      تعریف های چند خطی، گاهی وقتا می‌تونه کار راه انداز باشه اما همیشه این خطر تهدید کننده وجود داره که "توهم" دانش رو در خواننده پدید بیاره؛ طوری که خواننده با کسب اطلاعات سطحی و کم عمق از اون مکتب، به راحتی با پیش فرض های خودش می تونه اون رو نقد و رد کنه!
      اگه محدودیت های فروم اجازه شرح نسبتا کامل و "وفادارانه" ای از این اصطلاحات رو نمیده، میشه این "خلاصه"ها طوری نوشته بشن که خواننده رو علاقه مند به موضوع کنن؛ اصطلاحا نقش یه "مدخل" رو برای کسب اطلاعات بیشتر، ایفا کنن. طوری که خودش بره دنبالش.
      ___
      باز هم تشکر ! : )
      جستار؟!

      یادمه فقط خودم و دوستای نزدیک در فرومی؛ ازین عنوان بجای تاپیک استفاده میکردیم!

      +

      مثل این میمونه بگیم بفرض تعریف عصبانیت: افزایش ضربان قلب و بی قراری و ناراحتی و...! هست>! منبعت چیه؟!

      اینا واژگان...
      حکایت ما جاودانه شود



    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن