«13 هفته قبل از سقوط وال استریت در سال 1929،جوزف کندی (تاجر و سرمایه گذار مشهور آمریکایی) نشسته در ایستگاه قطار نیویورک مشغول خواندن روزنامه اش بود.
در همین حال پسرک واکسی که کفش هایش را برق می انداخت سر صحبت را باز کرد. جوزف از میان حرف هایش متوجه شد پسرک همه پس اندازش را در بازار وال استریت سرمایه گذاری کرده است.
جوزف از این مکالمه نتیجه گرفت بازار به شدت صعودی دهه 1920 به پایان رسیده و به زودی نزولی خواهد شد!
او استدلال کرد اگر حتی پسرک واکسی هم وارد بازار شده پس دیگر خریدار آنچنانی نمانده و در صورت نبود سیل خریداران افزایش قیمت متوقف خواهد شد تا زمانی که عده ای از دارندگان سهام تصمیم به فروش سهمشان و خروج از بازار بگیرند و این آغاز روند نزولی و سقوط ارزش سهام است. بدین ترتیب جوزف کندی از سقوط ارزش وال استریت سال 1929 در امان ماند...»
از این دست موارد توی بازار اقتصاد زیاد پیش اومده از حباب داتکام دهه 1990 و تب طلا تا حباب بیتکوین که همین سال پیش منفجر شد. و اگر نخوایم راه دور بریم همین جهش قیمت دلار سال 96 که خیلی ها خونشون رو فروختن دلار 20ت خریدن که بالاتر بفروشن...
دو مورد وجه اشتراک توی همه این موارد وجود داره :
1-تعداد زیادی از افراد تصور میکردند "ارزشش رو داره !" یعنی هر چقدر هم به قیمت بالایی بخرند میتونن به قیمت بالاتری بفروشن.
2-تقریبا هیچکس (به جز تیزهوشایی مثل جوزف کندی) حتی تصور نمیکردند سهام یا دارایی که ارزشش طی مدت طولانی مرتبا افزایش داشته سقوط بکنه !
به نظر شما شباهتی بین مواردی که ذکر شد و سرنوشت این سه رشته پرطرفدار وجود داره؟
آیا رشته های تجربی به سرنوشت رشته های مهندسی دچار میشوند یا نه؟
1-ظرفیت رشته های تجربی ثابته پس به سرنوشت مهندسی دچار نمیشه !
اولا ظرفیت ثابت نیست از رشته های پردیس و تعهدی و ظرفیت مازاد ک بگذریم سیل پزشکان تحصیلکرده در خارج معلوم نیست کی وارد کشور میشه ؟
زمزمه های افزایش ظرفیت پزشکی هم که وجود داره میدونم فعلا متوقف شده ولی خب امکانش هست دوباره علم بشه توی مجلس
ایا میتونه منطقی باشه تحصیل توی رشته ای اونم بمدت 7 سال فقط به امید اینکه ظرفیتش زیاد نشه؟
فرض بر اینکه ظرفیت ها ثابت باشه ایا باند مافیای درمان (که هر کس تو این کشور کارش به دکتر و بیمارستان بیفته به وجودش ایمان میاره) پذیرای عضو جدید هست؟
2-ما علاقه داریم عشق پزشکی هستیم کار نداریم به اینکه اصولا وقتی 650هزار نفر 51% عاشق چنتا رشته باشن یه جای کار اصلا میلنگه چو اگر قرار بود مثل ممالک جهان اولی عامل بازارکار و درآمد در تصمیم گیری حذف بشه یا حداقل کم رنگ تر بشه توزیع داوطلبان بین رشته های مختلف خیلی متوازن تر میبود. پس بیاین خودمونو گول نزنیم...
اینجا میخایم در این مورد بحث کنیم لطفا گارد نگیرید من نه عاشق پزشکیم نه متنفرم نه حسودم قصد کنکور دادن هم ندارم رشته ای میخوام اوردم. فقط دارم سوال میپرسم اگه کسی جواب داره یا اصلا سوالم اشتباهه خوشحال میشم بشنوم.
سوال اخرم اینکه
اگر اینهمه وقت و پول و انرژی جای دیگه ای صرف بشه نتیجه بهتری میده یا بدتر؟
آیا اگه رشته ای که علاقه داریم بخونیم یا اگر کسی به حرفه و صنفی علاقه داره اونو ادامه بده لزوما محکوم به شکسته ؟
آیا اینکه عده کثیری دوست دارن این رشته هارو ادامه بدن پشتش دلیل و استدلالی وجود داره یا تحت تاثیر تبلیغات گسترده توسط مدرسه و منزل و موسسات هست ؟