دوستان کتاب خون نظر بدید لطفا...

[high.target]

سلام دوستان
مرسی که اومدید راستش من خیلی وقته مینویسم
ولی شک دارم قلمم خوبه یا نه
از همه میخام ی تیکه از متنی که نوشتمو بخونین نظر بدین
راشستش نمیدونم بزار کنار یا ادامه بدم نوشتنو
امیدوارم فنتش یکی باشه با انجمن و بخونه چون از وردم کپی میکنمم
سپاس عزیزان
هر نظر وپیشنهادی داشتین در خدمتم ممنون از همگی....


راهشو کشید و رفت .من مونده بودم وسط پل با هزار تا علام تت سوال تو ذهنم
نا خود آگاه دویدم دنبالش از شونش و برش گردوندم سمت خودم جیغ زد : به من دست نزن
_ تو که راس نمیگی نه؟ اون الآن باید آمریکا باشه سه ساله اونجاس ... آره آمریکاس هیچ اتفاقی هم براش نیافتاده تو هم فقط به خاطر پول این مسخره بازیا رو در آوردی
.

البته شرمنده خیلی یهویی رفتم تو داستان

[MikMik]

دوسش داشتم خیلی روون بود و کاملا میشد حسش کرد و فهمید
ادامه بده حتما جدا اگه میتونی بنویسش تا اخر نوشتن بهترین راه ارامشه
فقط خط های ۷ و ۸و ۹و۱۰ اشتباه تایپی هستش ادیتش کنی که موقع خوندن برا بچه ها راحت باشه =]
به امید نوشته های بشتر

[Narvan]

سلام عزیزم
نظر خاصی ندارم
منم دوست داشتم
بقیه شم بنویس

[SinaAhmadi]

اینکه نوشتن رو دوس داری و مینویسی خیلی خوبه و قابل تحسین

به نظرم اومد متن انسجام نداره ...شاید چون دو تیکه بود ...یا من اینطوری احساس کردم
و بعضی جاها جمله بندی ها تو ذوق میزنه ...
ولی در حالت کلی خوبه


رمز موفقیت اینه که تا میتونی بنویسی
انقد بنویسی و خط بزنی و بنویسی تا وقتی که قلق کار بیاد دستت
در کنار نوشتن سعی کن کتابای برجسته و رمان های معروف رو هم بخونی تا اصول نوشتن رو یاد بگیری

با ارزوی بهترین ها

[Wild Rose]

سلام
به نظرم اگه ادبی می نوشتی و ب صحنه ها بیشتر می پرداختی بهتر بود..
یعنی توصیف بهتر و جزئی تر و جمله بندی های مناسب تر.
اینکه چندین جمله کوتاه پشت سرهم نوشته شده ب نظر خوشایند نمیاد.
فعل هایی ک ب کار بردی هم ب نظرم جایگزین های بهتری میتونستن داشته باشن.
مثلا ب نظرم اگر اینطوری مینوشتی جذابتر بود :

سر برگرداند و با قدم های آهسته از من دور شد.
مات و مبهوت روی پل ایستاده بودم و در حالی ک ذهنم مملو از سوال بود ب رفتن او می نگریستم.
(در این قسمت بازهم نیاز ب پرداخت بیشتر صحنه وجود داشت و نباید اتفاق ب دنبالش دویدن ب سرعت نوشته میشد )
نا خودآگاه به سویش دویدم و دستم را روی شانه اش قرار دادم و او را به سمت خود برگرداندم.
با صدایی بلند گفت : به من دست نزن




ب نظرم اینطوری بهتر میشد !
در کل خوبه...
موفق باشی *_*

[Faith]

خیلی خوب نوشتین
امیدوارم ادامش بدین
موفق باشین