خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 6 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 31 به 45 از 82
    1. Top | #31
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط izngoud نمایش پست ها
      من كه يك ترم از تحصيلم ميگذره و شايد فرد مناسبي براي مقايسه نباشم
      ولي صرفا از تجربه شخصيم و صحبت هايي كه با دوستان در دانشگاه داشتم ميخوام يه مقايسه اي بين سه رشته تجربي داشته باشم
      پزشكي:سنگين ترين رشته از لحاظ حجم تئوري و فشار رواني، هرچند خيلي ها ميگن وارد اين رشته بشي ديگه زندگييت فقط درس ميشه و جونيت رو نمي فهمي (تا حدودي هم درست ميگن) ولي از نظر من تا علوم يايه اونقدر ها هم سنگين نيست و ميشه با حتي داشتن تفريح زياد معدل معقولي داشت (معدل خودم نزديك ١٧ با اينكه كاملا به تفريخاتم هم ميرسم) (اصلا هم نميگم كه باهوشم و اين حرف هاي مسخره) از مزيت هاي جالب اين رشته كه شايد كسي بهش توجه نميكنه آشنا شدن با ادم هاي جالب و با استعداد كه از بعضي هاشون خيلي حيز ها ميشه ياد گرفت
      به نظرم اگه از درس خوندن هاي طولاني خسته نميشيد ، روحيه لطيفي نداريد و از دير با زده بودن اين رشته نميترسيد(٧ سال عمومي ٢ سال طرح عمومي ٤_٦ سال تخصص ٢_٣ سال ضريب كا) و بنيه مالي بدي نداريد (كل پولي كه از اين رشته به دست مياد در حين تحصيل ٤٠٠_٦٠٠ اينترني ، حقوق سرباز طرح ١٣٠٠_٢٠٠٠ رزيدنتيه)
      اين رشته بهترين گزينه براي شماست
      دندان پزشكي (ملقب به هتل ������) :از لحاظ تئوري سبك ترين رشته بين سه رشته اصليه و اگر كسي دوست داره طي يه مدت معقول به پول معقولي برسه بهترين رشته اس (جمله معروف در مورد دندون پزشكا اينه كه مينيموم يه دندون پزشكي خيلي بيشتر يه پزشكي ولي ماكسيمومشون هم خيلي كم تر از يه پزشكه)
      مطلبي كه اكثر فارغ از تحصيلاي اين رشته بهش توجه نميكنن و بعد از ١٠ سال فرسوده و بيمار ميشن اصول درست كار كردن و توانايي مهار عطشون براي پول در أوردته (اگه ميخوام هميشه سالم بمونن) از مزيت هاي اين رشته تعداد دروس غير مرتبط و مضحك بسيار كم بعد از علوم يايه هستش و به طور كلي دندون پزشكي كلا يه هنره تا علم (تنها رشته اي از علوم پزشكي كه در خارج از كشور كه افراد تجربي و نه اكادميك هم ميتونن مطب بزنن و اتفاقا بعضي اوقات سر دندون پزشكاي تجربي شلوغ ترم هس ������)
      داروسازي: خسيس ترين قشر خدمات در ماني كشور ������
      معمولا دانشجو هاي اين رشته با ** ناله هاشون از دروس سخت شون شناخته ميشن (كه اصلا هم اينطوري نيست براي مثال بيو شيمي براي پزشكي ترم يك و دو ارائه ميشه بدون هيك مقدمه اي براي داره ترم شش و هفت)
      كلا رشته شيك و تميزي هست و حداقل در دانشگاه ما تنبل ترين دانشجو ها رو شامل ميشن (حدود دو سوم ترم يكي هاشون بافت مقدما تي رو افتاده بودن) به نظرم از نظر جاي پيشرفت كم ترين ظرفيت رو در بين اين سه رشته داره)
      ولي اگه كسي به يه كار روتين و خسته كننده با درآمد نچندان بد راضي باشه دارو ميتونه گزينه خوبي باشه
      براي جمع بندي نهايي به نظرم براي خانم ها پزشكي رشته حمدان مناسبي براي انتخاب نيست (در صورت تمايل براي داشتن فرزند)
      و اگه كسي دنبال يه درآمد مناسب در يه زمان معقول باشه دندون گزينه خيلي خوبيه(شايد خودم هم اگه برميگشتم نيم نگاه بيش تري به اين رشته در موقع انتخاب داشتم)
      پزشكيم كلا بدونيد دوستان به درد زن گرفتن ميخوره ������ ولي جداي از شوخي اگه از حجم. زياد تيوري كه اكثرش رو هم بايد بتوني به كار ببري و مهم تر از اون روحيه نه چندان حساس برخورداريد و از كم پولي حداقل تا سي و خورده اي سالگي (تازه اگر زرنگ باشيد) نمي ترسيد اين رشته جاي پيشرفت فوق العاده اي داره
      موفق باشيد
      ممنون بابت به اشتراک گذاشتن تجربیات ولی ای کاش نام دانشگاهتونم ذکر می کردید. به نظرتون درباره داروسازی کم لطفی نکردید یه مقدار؟؟؟

    2. Top | #32
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Letsgo نمایش پست ها
      ممنون بابت به اشتراک گذاشتن تجربیات ولی ای کاش نام دانشگاهتونم ذکر می کردید. به نظرتون درباره داروسازی کم لطفی نکردید یه مقدار؟؟؟
      ببنيد در مطالبي كه گفتم عموم مثل خودم رو در نظر گرفتم
      حقيقتا از هر چند نفري كه وارد اين رشته ميشن كسي ميتونه دارو جديدي بسازه كه عملكرد مناسبي داشته باشه(تنها كار مفيدي كه به نظرم يه فرد متخصص داروسازي ميتونه انجام بده كه فرد غير اكادميك نميتونه انجام بده)
      به نظر من ايراد اساسي اين رشته جايگاه نامشخصؤن در فرايند درمان نه تنها در ايران بلكه در دنياست( تازه بعضي اوقات هم براي به رخ كشيدن سواد علميشون اطلاعات غلطي در مورد سايد افكت يه دارو به بيمار ميدن كه باعث اخلال هم در درمان ميشن) كه البته اين مورد بيش تر مخصوص نسخه پيچ هاست
      و در بآيات هم براي سنجيدن ارزش هر جزيي از سيستم بايد اون رو حذف كرد ببينيد اگر از فردا ابن قشر به طور كلي حذف بشن واقعا چه مشكلي به وجود مياد؟ كار اون ها رو كه صرفا دادن دارو هاي تجويز شده پزشكه رو نسخه بيج هم به راحتي انجام ميده (تازه ديگه حق فني هم نبايد پرداخت كنيد كه اصلا معلوم نيست جيه )
      ویرایش توسط izngoud : 28 تیر 1398 در ساعت 00:07

    3. Top | #33
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      پرستار(مترون_سوپروایزر)ندا یم؟/

    4. Top | #34
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط izngoud نمایش پست ها
      علوم پزشكي اصفهان
      ببنيد در مطالبي كه گفتم عموم مثل خودم رو در نظر گرفتم
      حقيقتا از هر چند نفري كه وارد اين رشته ميشن كسي ميتونه دارو جديدي بسازه كه عملكرد مناسبي داشته باشه(تنها كار مفيدي كه به نظرم يه فرد متخصص داروسازي ميتونه انجام بده كه فرد غير اكادميك نميتونه انجام بده)
      به نظر من ايراد اساسي اين رشته جايگاه نامشخصؤن در فرايند درمان نه تنها در ايران بلكه در دنياست( تازه بعضي اوقات هم براي به رخ كشيدن سواد علميشون اطلاعات غلطي در مورد سايد افكت يه دارو به بيمار ميدن كه باعث اخلال هم در درمان ميشن) كه البته اين مورد بيش تر مخصوص نسخه پيچ هاست
      و در بآيات هم براي سنجيدن ارزش هر جزيي از سيستم بايد اون رو حذف كرد ببينيد اگر از فردا ابن قشر به طور كلي حذف بشن واقعا چه مشكلي به وجود مياد؟ كار اون ها رو كه صرفا دادن دارو هاي تجويز شده پزشكه رو نسخه بيج هم به راحتي انجام ميده (تازه ديگه حق فني هم نبايد پرداخت كنيد كه اصلا معلوم نيست جيه )
      تمام داروسازها که توی داروخونه کار نمیکنن توی شرکت های دارویی نقش مهمی رو بر عهده دارن مشاوره دارویی درصد ترکیب مواد و ... کار بسیار حساس و مهمیه.

    5. Top | #35
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط izngoud نمایش پست ها
      من كه يك ترم از تحصيلم ميگذره و شايد فرد مناسبي براي مقايسه نباشم
      ولي صرفا از تجربه شخصيم و صحبت هايي كه با دوستان در دانشگاه داشتم ميخوام يه مقايسه اي بين سه رشته تجربي داشته باشم
      داروسازي: خسيس ترين قشر خدمات در ماني كشور ������
      معمولا دانشجو هاي اين رشته با ** ناله هاشون از دروس سخت شون شناخته ميشن (كه اصلا هم اينطوري نيست براي مثال بيو شيمي براي پزشكي ترم يك و دو ارائه ميشه بدون هيك مقدمه اي براي داره ترم شش و هفت)
      كلا رشته شيك و تميزي هست و حداقل در دانشگاه ما تنبل ترين دانشجو ها رو شامل ميشن (حدود دو سوم ترم يكي هاشون بافت مقدما تي رو افتاده بودن) به نظرم از نظر جاي پيشرفت كم ترين ظرفيت رو در بين اين سه رشته داره)
      ولي اگه كسي به يه كار روتين و خسته كننده با درآمد نچندان بد راضي باشه دارو ميتونه گزينه خوبي باشه
      سلام : )

      (1) به صورت خیلی اتفاقی این جستار، و به صورت اتفاقی تر این ارسال شما رو دیدم! ترم 4 داروسازی ام؛ بیشتر دوستام از رشته های پزشکی و دندان پزشکی هستن و البته هیچ تعصب و علاقه خاصی رو به رشته ام ( و کلا علوم پزشکی) ندارم و احتمالا در آینده تغییر رشته بدم کلا. پس چیزی که اینجا می خوام بنویسم از سر تعصب یا دفاع کورکورانه (و به تبع اون، گمراه کردن دانش آموزانی که برای انتخاب رشته از این کلمات متاثر میشن) نیست.
      .
      (2) نوشته هاتون در همون نگاه اول (دست کم در مورد رشته داروسازی) اونقدر پر اشتباه، مغرضانه، کم عمق، سطحی، متاثر از پیش‌داوری و تعصب و در یک کلام "مهمل" بود که به نظرم رسید هر کنکوریِ آگاهِ امروزی که میخواد در مورد انتخاب رشته اش تحقیق کنه، به سادگی متوجه کم ارزشیش می شه و این نوشته ها تاثیر سوئی رو بر دیدگاهش نمیذاره و ریپلای و اصلاحش، حاصلی جز یک بحث بی حاصل فرسایشی و بدون فایده نداره. خودتون به درستی میدونستین که گذروندن 1 ترم در دانشگاه، حتی در مورد رشته خودتون هم اطلاعات کافی رو به شما منتقل نمی کنه، چه برسه به این که در مورد کل مجموعه دانشگاه اطلاعات داشته باشید و بخواید از این اطلاعات برای راهنمایی (؟!) کنکوری ها استفاده کنید. کاش به جمله اولتون وفادار می موندید...
      باری
      (3) همین یک جمله شما در مورد درس "بیوشیمی" نشون میده که نوشته های شما در چه سطحیه و خواننده عاقل با دیدن همین یک جمله، می تونه صحت کل ارسالتون رو ارزیابی کنه! اولا، بیوشیمی داروسازی یک درس 4 + 1 واحدیه که در یکی از ترم های اولیه (معمولا ترم 1 یا 2) باید پاس بشه! علاوه بر اون درس بیوشیمی بالینی 2 واحدی هم هست که معمولا باید ترم 4 پاس بشه !!!
      .
      (4) در مورد سختی دروس داروسازی و پزشکی و ... بحث بی فایده است. هر رشته ای سختی های خودش رو داره؛ داروسازی هم با داشتن 12 دروسی مثل فارماکوگنوزی و گیاهان دارویی و شیمی دارویی، به اندازه کافی سخت هست. ولی در کل من به شخصه این مقایسه ها رو قبول ندارم.
      .
      (5) خسیس ترین قشر» !!! این عبارت شما خودش به اندازه کافی گویاست.
      .
      (6) «تنبل ترین دانشجوها» !!! اونوقت چرا؟ به خاطر مشاهده شخصی شما از افتادن 2/3 توی درس بافت مقدماتی (این چه درسیه دیگه؟ : | ) با این دید اومدید توی رشته های علوم پزشکی که پایه اشون بر روی زیست-پزشکی Bio-Medicine و EBM هست و مشاهدات تجربی و استقرا نقش مهمی رو توش ایفا می کنه؟ با این سطح و روش از منطق و استدلال می‌خواید (احیانا) کار تحقیقی کنید؟ : ) )
      .
      (7) ادعای "داشتن کمترین ظرفیت برای پیشرفت" البته این جا تعریف ما از واژه «پیشرفت» مهمه ولی اگه پیشرفت علمی عطف نظر باشه، قطعا داروسازی (به خاطر نزدیکی بیشتر به Basic Science ، و البته داشتن وجودی فراتر از علم، به مثابه یک تکنولوژی) زمینه پژوهشی "بسیار" گسترده تری رو نسبت به پزشکی و دندان داره.
      .
      (8) " کار روتین و خسته کننده " این عبارت فقط از این بر میاد که شما داروسازی ( با تمام گستردگی شغلیش) رو به "داروخانه داری" تقلیل دادین و فروکاستین!!! در حالی که واقعیت امر، بسیار متفاوته.
      هرگز فراموش نکن که «چه‌کسی» هستی؛ چون"دنیا" فراموش نمی‌کنه. /

      «رندی» دیدم نشسته بر خنگ زمین
      نه کفر و نه اسلام، نه دنیا و نه دین
      نه حق، نه حقیقت، نه شریعت نه یقین
      اندر دو جهان که را بود زهره این





    6. Top | #36
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط B_m10m_O نمایش پست ها
      سلام : )(1) به صورت خیلی اتفاقی این جستار، و به صورت اتفاقی تر این ارسال شما رو دیدم! ترم 4 داروسازی ام؛ بیشتر دوستام از رشته های پزشکی و دندان پزشکی هستن و البته هیچ تعصب و علاقه خاصی رو به رشته ام ( و کلا علوم پزشکی) ندارم و احتمالا در آینده تغییر رشته بدم کلا. پس چیزی که اینجا می خوام بنویسم از سر تعصب یا دفاع کورکورانه (و به تبع اون، گمراه کردن دانش آموزانی که برای انتخاب رشته از این کلمات متاثر میشن) نیست..(2) نوشته هاتون در همون نگاه اول (دست کم در مورد رشته داروسازی) اونقدر پر اشتباه، مغرضانه، کم عمق، سطحی، متاثر از پیش‌داوری و تعصب و در یک کلام "مهمل" بود که به نظرم رسید هر کنکوریِ آگاهِ امروزی که میخواد در مورد انتخاب رشته اش تحقیق کنه، به سادگی متوجه کم ارزشیش می شه و این نوشته ها تاثیر سوئی رو بر دیدگاهش نمیذاره و ریپلای و اصلاحش، حاصلی جز یک بحث بی حاصل فرسایشی و بدون فایده نداره. خودتون به درستی میدونستین که گذروندن 1 ترم در دانشگاه، حتی در مورد رشته خودتون هم اطلاعات کافی رو به شما منتقل نمی کنه، چه برسه به این که در مورد کل مجموعه دانشگاه اطلاعات داشته باشید و بخواید از این اطلاعات برای راهنمایی (؟!) کنکوری ها استفاده کنید. کاش به جمله اولتون وفادار می موندید... باری(3) همین یک جمله شما در مورد درس "بیوشیمی" نشون میده که نوشته های شما در چه سطحیه و خواننده عاقل با دیدن همین یک جمله، می تونه صحت کل ارسالتون رو ارزیابی کنه! اولا، بیوشیمی داروسازی یک درس 4 + 1 واحدیه که در یکی از ترم های اولیه (معمولا ترم 1 یا 2) باید پاس بشه! علاوه بر اون درس بیوشیمی بالینی 2 واحدی هم هست که معمولا باید ترم 4 پاس بشه !!! .(4) در مورد سختی دروس داروسازی و پزشکی و ... بحث بی فایده است. هر رشته ای سختی های خودش رو داره؛ داروسازی هم با داشتن 12 دروسی مثل فارماکوگنوزی و گیاهان دارویی و شیمی دارویی، به اندازه کافی سخت هست. ولی در کل من به شخصه این مقایسه ها رو قبول ندارم..(5) خسیس ترین قشر» !!! این عبارت شما خودش به اندازه کافی گویاست..(6) «تنبل ترین دانشجوها» !!! اونوقت چرا؟ به خاطر مشاهده شخصی شما از افتادن 2/3 توی درس بافت مقدماتی (این چه درسیه دیگه؟ : | ) با این دید اومدید توی رشته های علوم پزشکی که پایه اشون بر روی زیست-پزشکی Bio-Medicine و EBM هست و مشاهدات تجربی و استقرا نقش مهمی رو توش ایفا می کنه؟ با این سطح و روش از منطق و استدلال می‌خواید (احیانا) کار تحقیقی کنید؟ : ) ) .(7) ادعای "داشتن کمترین ظرفیت برای پیشرفت" البته این جا تعریف ما از واژه «پیشرفت» مهمه ولی اگه پیشرفت علمی عطف نظر باشه، قطعا داروسازی (به خاطر نزدیکی بیشتر به Basic Science ، و البته داشتن وجودی فراتر از علم، به مثابه یک تکنولوژی) زمینه پژوهشی "بسیار" گسترده تری رو نسبت به پزشکی و دندان داره..(8) " کار روتین و خسته کننده " این عبارت فقط از این بر میاد که شما داروسازی ( با تمام گستردگی شغلیش) رو به "داروخانه داری" تقلیل دادین و فروکاستین!!! در حالی که واقعیت امر، بسیار متفاوته.
      اگر از روضه شما بگذريمو تفاخر به داشتن دوستان در رشته هاي علوم پزشكي ١_ در مورد خست من شوخي كردم (هرچند اونقدر ها هم بي ربط نيست) ٢_ هيج دانشگاهي بيو دارو رو ترم هاي اوليه ارائه نميده (اگر هست بگيد تا مطلع بشيم) قبلش بايد شيمي عمومي شيمي الي و دارويي و... گذرونده بشه٣-اگر شما صرفا فروختن دارو يا كنترل كيفيت و نظارت بر توليد (بخوانيد منتاژ صرف رو )پيشرفت ميدونيد بله حق با شماست اين رشته ظرفيت بالايي داره ٤_ تمام إدراك بشر از تقليل تجربه به استدلاله اگر شما روش منطقي ديگه اي سراغ داريد در اسرع وقت به انجمن هاي فلسفي ارايه بديد در اخر هم شخصا هيج يود يا ضرري از نوشته هام نميگيرم و صرفا براي دلخوشي شخصي و انتقال تجربه هام گاهي مينويسم وگرنه ظرفيت اين رشته ها ثابته و هيج فرقي به حال من نداره كي وترد ميشه و كي نميشهممنون از متن فوق علمي و مطابق با فني ترين استاندارد هاي هرمونتيكي كه براي ما آماده كرديد

    7. Top | #37
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط izngoud نمایش پست ها
      اگر از روضه شما بگذريمو تفاخر به داشتن دوستان در رشته هاي علوم پزشكي ������١_ در مورد خست من شوخي كردم (هرچند اونقدر ها هم بي ربط نيست) ٢_ هيج دانشگاهي بيو دارو رو ترم هاي اوليه ارائه نميده (اگر هست بگيد تا مطلع بشيم) قبلش بايد شيمي عمومي شيمي الي و دارويي و... گذرونده بشه٣-اگر شما صرفا فروختن دارو يا كنترل كيفيت و نظارت بر توليد (بخوانيد منتاژ صرف رو )پيشرفت ميدونيد بله حق با شماست اين رشته ظرفيت بالايي داره ٤_ تمام إدراك بشر از تقليل تجربه به استدلاله اگر شما روش منطقي ديگه اي سراغ داريد در اسرع وقت به انجمن هاي فلسفي ارايه بديد در اخر هم شخصا هيج يود يا ضرري از نوشته هام نميگيرم و صرفا براي دلخوشي شخصي و انتقال تجربه هام گاهي مينويسم وگرنه ظرفيت اين رشته ها ثابته و هيج فرقي به حال من نداره كي وترد ميشه و كي نميشهممنون از متن فوق علمي و مطابق با فني ترين استاندارد هاي هرمونتيكي كه براي ما آماده كرديد
      اسم هرمنوتیک رو میارید (اونم با استاندارد!!! هرمنوتیک و استاندارد!!!!!) ولی حتی نمی تونین معنای یک جمله واضح مربوط به چند دقیقه پیش که اتفاقا خطاب به خودتون نوشته شده رو درک کنید! توضیح شماره 1 صرفا برای اشاره به این موضوع بود که تجربه نزدیک و ملموسی از هر 3 رشته دارم و قطعا بهتر می تونم ارزیابی داشته باشم از وضعیتشون !
      به هر حال
      اشتباه کردن یه چیز طبیعیه، لجاجت روی اشتباه یه چیز کاملا متفاوته!!! من خودم 5 واحد بیوشیمی رو ترم 1 گذروندم و 2 واحد بیوبالینی رو همین ترم 4!!! (شما کلا چند واحد بیوشیمی دارین؟!) اصلا راه دور چرا ... برید سایت های دانشگاه های مختلف و برنامه ترمی شون رو نگاه کنید ... عجبا : | پیش نیاز شیمی آلی و دارویی هم نداره. درمورد چیزی که هیچ اطلاعاتی ازش ندارین نظر ندین.
      من با بحث توضیح دادم که چرا این رشته "ظرفیت" پیشرفت علمی بیشتری رو داره و دو دلیل هم آوردم: نزدیکی بیشتر به علوم پایه ، ماهیت تکنولوژیک این رشته. اما پزشکی و دندان پزشکی بیشتر علم+هنر هستن. کنترل کیفیت و مونتاژ و ... اصلا ربطی به این بحث نداره و شما اصلا درک نکردین قضیه از چه قراره.
      «
      تمام إدراك بشر از تقليل تجربه به استدلاله» چی؟ انصافا خودتون هم متوجهین چی نوشتین؟ : | : | صبر کنید تا منظور شما رو درست تر بیان کنم. ادراک: تجربه، داده های حسی، که تنها منبع شناخت انسان هستن (بنا به سنت تجربه گرایی) که گزاره های "ترکیبی پسینی" حاصل از ادراکه و این گزاره ها راجع به "امور واقع" هستن. واضحه که قطعیتی که در گزاره های تحیلی پیشینی هست رو اینجا نداریم اما تنها منبع شناخت ترکیبی هستن و علم مدرن و تجربی به این شکل پیش میره و بر این اساس ریخته شده. این چیزیه که شما میخواستین بگین. اما در جوابتون باید بگم که استقرا، قواعدی داره و همینجوری نیست که هر تعمیمی رو به عنوان نتیجه پذیرفت. استدلال قبلی شما بر اساس مشاهده 2/3 دانشجوی دارو، کاملا نابسنده بود برای نتیجه گزافی که ازش گرفتین.

      در ضمن صرفا جهت اطلاعتون، فلسفه انجمن و قانون خاصی نداره که بخواد آرای مختلف رو کنترل کنه و اساسا ماهیتی پیش رونده نداره.

      نظرات شما هم فقط و فقط مربوط به خود شما نیست. نظرات شما (مخصوصا بعد از معرفی خودتون به عنوان دانشجو!) روی دیدگاه و انتخاب دانش آموز و کنکوری ای که میخواد انتخاب رشته کنه اثر میذاره و اگه این نظرات آمیخته با کینه شخصی و تعصب و پیش داوری و بنا به فرض های اشتباه باشه، شما مسئول عواقب اخلاقی اون هستید.
      من میدونم که شما نیت خیر دارین و کسی بابت مشاوره تو اینجا به شما پولی پرداخت نمی کنه. اما اظهار نظر (خیرخواهانه) توی موضوعی که ازش اطلاعی ندارین، نتیجه ای برخلاف خواستتون میده.
      موفق باشید : )


      هرگز فراموش نکن که «چه‌کسی» هستی؛ چون"دنیا" فراموش نمی‌کنه. /

      «رندی» دیدم نشسته بر خنگ زمین
      نه کفر و نه اسلام، نه دنیا و نه دین
      نه حق، نه حقیقت، نه شریعت نه یقین
      اندر دو جهان که را بود زهره این





    8. Top | #38
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط B_m10m_O نمایش پست ها

      اسم هرمنوتیک رو میارید (اونم با استاندارد!!! هرمنوتیک و استاندارد!!!!!) ولی حتی نمی تونین معنای یک جمله واضح مربوط به چند دقیقه پیش که اتفاقا خطاب به خودتون نوشته شده رو درک کنید! توضیح شماره 1 صرفا برای اشاره به این موضوع بود که تجربه نزدیک و ملموسی از هر 3 رشته دارم و قطعا بهتر می تونم ارزیابی داشته باشم از وضعیتشون !
      به هر حال
      اشتباه کردن یه چیز طبیعیه، لجاجت روی اشتباه یه چیز کاملا متفاوته!!! من خودم 5 واحد بیوشیمی رو ترم 1 گذروندم و 2 واحد بیوبالینی رو همین ترم 4!!! (شما کلا چند واحد بیوشیمی دارین؟!) اصلا راه دور چرا ... برید سایت های دانشگاه های مختلف و برنامه ترمی شون رو نگاه کنید ... عجبا : | پیش نیاز شیمی آلی و دارویی هم نداره. درمورد چیزی که هیچ اطلاعاتی ازش ندارین نظر ندین.
      من با بحث توضیح دادم که چرا این رشته "ظرفیت" پیشرفت علمی بیشتری رو داره و دو دلیل هم آوردم: نزدیکی بیشتر به علوم پایه ، ماهیت تکنولوژیک این رشته. اما پزشکی و دندان پزشکی بیشتر علم+هنر هستن. کنترل کیفیت و مونتاژ و ... اصلا ربطی به این بحث نداره و شما اصلا درک نکردین قضیه از چه قراره.
      «
      تمام إدراك بشر از تقليل تجربه به استدلاله» چی؟ انصافا خودتون هم متوجهین چی نوشتین؟ : | : | صبر کنید تا منظور شما رو درست تر بیان کنم. ادراک: تجربه، داده های حسی، که تنها منبع شناخت انسان هستن (بنا به سنت تجربه گرایی) که گزاره های "ترکیبی پسینی" حاصل از ادراکه و این گزاره ها راجع به "امور واقع" هستن. واضحه که قطعیتی که در گزاره های تحیلی پیشینی هست رو اینجا نداریم اما تنها منبع شناخت ترکیبی هستن و علم مدرن و تجربی به این شکل پیش میره و بر این اساس ریخته شده. این چیزیه که شما میخواستین بگین. اما در جوابتون باید بگم که استقرا، قواعدی داره و همینجوری نیست که هر تعمیمی رو به عنوان نتیجه پذیرفت. استدلال قبلی شما بر اساس مشاهده 2/3 دانشجوی دارو، کاملا نابسنده بود برای نتیجه گزافی که ازش گرفتین.

      در ضمن صرفا جهت اطلاعتون، فلسفه انجمن و قانون خاصی نداره که بخواد آرای مختلف رو کنترل کنه و اساسا ماهیتی پیش رونده نداره.

      نظرات شما هم فقط و فقط مربوط به خود شما نیست. نظرات شما (مخصوصا بعد از معرفی خودتون به عنوان دانشجو!) روی دیدگاه و انتخاب دانش آموز و کنکوری ای که میخواد انتخاب رشته کنه اثر میذاره و اگه این نظرات آمیخته با کینه شخصی و تعصب و پیش داوری و بنا به فرض های اشتباه باشه، شما مسئول عواقب اخلاقی اون هستید.
      من میدونم که شما نیت خیر دارین و کسی بابت مشاوره تو اینجا به شما پولی پرداخت نمی کنه. اما اظهار نظر (خیرخواهانه) توی موضوعی که ازش اطلاعی ندارین، نتیجه ای برخلاف خواستتون میده.
      موفق باشید : )


      صرفا براي اطلاع شخصي ما سه نوع روش منطقي براي استدلال داريم ١_ استقرا (جز به كل) ٢_ قياس (كل به جز) ٣_تمثيل (جز به جز) كه هيج كدوم از ان ها به جز قياس منجر به يقين نميشه (چرا؟) در مباحث عيني ( بر خلاف انتزاعي) ما هيج روشي به غير از استقرا نداريم ( هرچند منجر به يقين نشه) (روان باركلي رو با اين نظرات تجربه گرايانه تون عميقا متأثر كرديد)
      در ضمن از اظهار فضل شما در باب انجمن هاي فلسفي هم بايد بگم بزرگاني مثل مور راسل و ويتگنشتاين از دل همين انجمن هاي به ظاهر اخلاقي فلسفي در اومدن ( فقط ميتونيد انجمن اخلاقي كمبريج رو سرچ كنيد تا از قدمت اين مكاني كه به قول شما اصلا وجود نداره مطلع بشيد)
      اينم از درس رايگان فلسفه من
      در ضمن بافت عمومي حداقل در اين دانشگاه در ترم يك يا دو براي دارو ارايه ميشه (تدريس ٥ فصل از سليماني راد) ، صرفا در همين حده كه يه اسمي به گوش دانشجو خورده باشه
      در ضمن ما
      كه بخيل كه نيستيم بفرماييد هرچه قدر ميخوايد پيشرفت كنيد در اين رشته من هم خوشحال ميشم دوستان از فروختن كا**** كار مفيد تري انجام بدن
      به خاطر اينكه فرسايشي شدن يك بحث باعث پاسخ هاي نا خواسته احساسي طرفين ميشه من اينجا به صحبتام پايان ميدم
      با تشكر از دوست فيلسوفمون
      ویرایش توسط izngoud : 28 تیر 1398 در ساعت 01:48

    9. Top | #39
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط vahyd نمایش پست ها
      راجع به مکانیک ، برق و کامپیوتر خیلی حرفا هست ، مخصوصا مکانیک خیلی کامل تر
      از اونجا که زمان زیادی میگیره و و نمیخوام بدون نفع باشه بچه های ریاضی اگه کسی طالب هست بگید که بگم .
      داداش واقعا خوشحال میشم تجربیاتت و دونسته هات رو بگی تو این سه رشته؛شهر کوچیکه و دسترسی به آدمی که تخصصی تو این حیطه بوده نیست.حداقل فعلا
      I believe in the idea of the rainbow
      ویرایش توسط ToPHaTt3aR : 28 تیر 1398 در ساعت 03:09

    10. Top | #40
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط izngoud نمایش پست ها
      صرفا براي اطلاع شخصي ما سه نوع روش منطقي براي استدلال داريم ١_ استقرا (جز به كل) ٢_ قياس (كل به جز) ٣_تمثيل (جز به جز) كه هيج كدوم از ان ها به جز قياس منجر به يقين نميشه (چرا؟) در مباحث عيني ( بر خلاف انتزاعي) ما هيج روشي به غير از استقرا نداريم ( هرچند منجر به يقين نشه) (روان باركلي رو با اين نظرات تجربه گرايانه تون عميقا متأثر كرديد)
      در ضمن از اظهار فضل شما در باب انجمن هاي فلسفي هم بايد بگم بزرگاني مثل مور راسل و ويتگنشتاين از دل همين انجمن هاي به ظاهر اخلاقي فلسفي در اومدن ( فقط ميتونيد انجمن اخلاقي كمبريج رو سرچ كنيد تا از قدمت اين مكاني كه به قول شما اصلا وجود نداره مطلع بشيد)
      اينم از درس رايگان فلسفه من
      در ضمن بافت عمومي حداقل در اين دانشگاه در ترم يك يا دو براي دارو ارايه ميشه (تدريس ٥ فصل از سليماني راد) ، صرفا در همين حده كه يه اسمي به گوش دانشجو خورده باشه
      در ضمن ما
      كه بخيل كه نيستيم بفرماييد هرچه قدر ميخوايد پيشرفت كنيد در اين رشته من هم خوشحال ميشم دوستان از فروختن كا**** كار مفيد تري انجام بدن
      به خاطر اينكه فرسايشي شدن يك بحث باعث پاسخ هاي نا خواسته احساسي طرفين ميشه من اينجا به صحبتام پايان ميدم
      با تشكر از دوست فيلسوفمون
      مشکل شما اینه که توی چیزی که ازش «هیچ» اطلاعاتی ندارین (هم رشته داروسازی و هم فلسفه) نظر میدین؛ و بدتر از اون ، روی نظرتون پافشاری و لجاجت بی مورد می کنید. #جدا پذیرفتن اشتباه کار سختی نیست : )) من چندساله این جا عضوم و از تعداد نوشته هام معلومه اصلا اهل بحث و جدل نیستم؛ ولی وقتی میبینم که یکی میاد در مورد چیزهایی نظر میده (مثل داروسازی و فلسفه) که آشکارا هیچ اطلاعاتی ازشون نداره محبور به جواب دادن میشم!
      مثلا همین تقسیم سه تایی ناقصی که آوردین (آدم رو یاد هندسه 1 دبیرستان میندازه!) دقیقا چه ربطی به بحث ما داشت؟ خود شما اول بار اسم فلسفه رو پیش کشیدین و یه جمله بسیار بسیار عجیب و غریب گفتین «
      تمام إدراك بشر از تقليل تجربه به استدلاله» که همین باعث شد من هم از فلسفه حرف بزنم و یه ذره از کانت و تمایزی که بین قضایای تحلیلی و ترکیبی میذاره براتون بگم . در ضمن، علم science بیشتر شبیه به پازیتیویسمه. اون تجربه گرایی رو من خطاب به شما و در مورد اون جمله بی معنی شما گفتم که شما بازم اشتباه درک کردین و میرین از جرج بارکلی و هیوم برام میارین! (که انصافا خوب شد اسم ویتگنشتاین رو اوردین! کسی کع از ویتگنشتاین حرف میزنه، میاد اینطور جملات عجیبی رو میگه و استفاد غیر دقیقی از زبان داره!)
      مور و راسل و ویتگنشتاین مربوط به سنت تحلیلی (بریتانیایی) فلسفه هستن و از اساس با فلسفه قاره ای فرق دارن. بیشتر کارشون هم روی مباحث منطق و تحلیل زبانی و .. هست.شروعشون هم با طغیان علیه ایده آلیسمی بود که توسط کسایی مثلا برادلی و ... تدریس می شد. (کلا بریتانیا بیشتر پیرو عقل سلیم بوده و حتی زمانی که اروپا درگیر عقل گرایی بود، توی بریتانیا سنت تجربه گرایی غلبه داشت) و باز هم این حرف شما نشان از درک نکردن ساده ترین جملات فارسی طرف مقابلتونه! من گفتم که انجمنی نیست که صحت عقاید فلسفی رو بسنجه چون اساسا توی فلسفه درست و غلط نداریم و ماهیت فلسفه به کلی متفاوت از ماهیت علمه! ولی شما از انجمن بریتانیا اسم میبرین!چه ربطی داره؟ الله اعلم!
      از خواننده ها هم به خاطر جملات بالا (که ممکنه فضل فروشانه و ... جلوه کنه) عذرخواهی می کنم! روش بر خورد با مدعی باید مطابق خودش باشه. (حالا این دوستمون بدشانس بودن که اتفاقا توی هر دو چیزی که ادعای دروغین داشتن، من آشنایی و تجربه کار داشتم و نتونستن کارشون رو پیش ببرن!)
      در کل با شلوغ کردن بحث نیمی تونین کاری کنین که سه تا چیز فراموش شه: 1- ادعای بی نهایت عجیبتون در مورد بیوشیمی! که خلافش ثابت شد. 2- بی ادبی هاتون با نسبت دادن صفاتی در شان شخصیتتون به داروسازها (تنبل، *فروش، خسیس و ...) که باعث میشه شک کنیم که اصلا دانشجو باشین (چه برسه دانشجوی پزشکی؛ چون اگه بودین اینقدر نگاه سطحی و کم عمیقی نداشتین و نقش رشته های مختلف توی درمان رو بهتر درک می کردین. چون این حرفا حتی از یک دانشجوی غالبا جوگیر ترم یکی هم بعیده) 3- و جمله فوق العادتون «
      تمام إدراك بشر از تقليل تجربه به استدلاله» !!!

      باهاتون موافقم به شدت! ادامه اش ندیم بهتره. : ) ) )
      _______

      رفع اسپم:
      توی این سه رشته، دوران دانشجویی دانشجوهای دندان پزشکی خیلی راحت تره. از همه لحاظ بهترن! نه سختی درسهای دارو رو دارن و نه سختی دوران دانشجویی پزشک ها رو

      هرگز فراموش نکن که «چه‌کسی» هستی؛ چون"دنیا" فراموش نمی‌کنه. /

      «رندی» دیدم نشسته بر خنگ زمین
      نه کفر و نه اسلام، نه دنیا و نه دین
      نه حق، نه حقیقت، نه شریعت نه یقین
      اندر دو جهان که را بود زهره این





    11. Top | #41
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      داروسازی رشته خوبیه. اگه حال و حوصله سر و کله زدن با مریض رو ندارید و از بالین خوشتون نمیاد رشته خوبیه. اگه صبر و تحمل در حد چند ده سال داشته باشید درامد خوبیم داره. ولی تخصص های خوبی نداره به نسب به دو تا رشته دیگه. در کل بی درد سره.
      درساشم سخته از این لحاظ که حجمشون زیاده. اسونه از این لخاظ که میخونی پاس میکنی دیگه منظورم اینه که لازم نیس انچنان اطلاعات بالینی داشته باشید.
      یه تخصثم دارن به اسم داروسازی بالینی که والا حقیقتش من یه دونه شونو تو بیمارستان دیدم طرف خیلی شوت بود! در حدی که برای مریض با کراتینین ۲ اسیکلوویر به صورت tds تجویز کرده بود
      خوب خنده داره از یه به اصطلاح متخصص چو ن اینا فقط میخونن که داروی فلان بیماری فلانه و مقدار روزانه اش اینقدره و تداخلاتش اینان پلی سواد بالینی تعطیلن کلا.( توضیح اینکه کراتینین بالا ینی کلیع عملکردش خیلی اومده پایین و دارویی مثل اسیکلوویر که نفروتوکسیک هست میتونه کاملا کلیه رو از کار بندازه و طرفو دیالیزب کنه.) رزیدنت از اتاق پرتش کرد بیرون
      ولی در کل رشته خوبیه و بی درد سره.

    12. Top | #42
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط B_m10m_O نمایش پست ها

      مشکل شما اینه که توی چیزی که ازش «هیچ» اطلاعاتی ندارین (هم رشته داروسازی و هم فلسفه) نظر میدین؛ و بدتر از اون ، روی نظرتون پافشاری و لجاجت بی مورد می کنید. #جدا پذیرفتن اشتباه کار سختی نیست : )) من چندساله این جا عضوم و از تعداد نوشته هام معلومه اصلا اهل بحث و جدل نیستم؛ ولی وقتی میبینم که یکی میاد در مورد چیزهایی نظر میده (مثل داروسازی و فلسفه) که آشکارا هیچ اطلاعاتی ازشون نداره محبور به جواب دادن میشم!
      مثلا همین تقسیم سه تایی ناقصی که آوردین (آدم رو یاد هندسه 1 دبیرستان میندازه!) دقیقا چه ربطی به بحث ما داشت؟ خود شما اول بار اسم فلسفه رو پیش کشیدین و یه جمله بسیار بسیار عجیب و غریب گفتین «
      تمام إدراك بشر از تقليل تجربه به استدلاله» که همین باعث شد من هم از فلسفه حرف بزنم و یه ذره از کانت و تمایزی که بین قضایای تحلیلی و ترکیبی میذاره براتون بگم . در ضمن، علم science بیشتر شبیه به پازیتیویسمه. اون تجربه گرایی رو من خطاب به شما و در مورد اون جمله بی معنی شما گفتم که شما بازم اشتباه درک کردین و میرین از جرج بارکلی و هیوم برام میارین! (که انصافا خوب شد اسم ویتگنشتاین رو اوردین! کسی کع از ویتگنشتاین حرف میزنه، میاد اینطور جملات عجیبی رو میگه و استفاد غیر دقیقی از زبان داره!)
      مور و راسل و ویتگنشتاین مربوط به سنت تحلیلی (بریتانیایی) فلسفه هستن و از اساس با فلسفه قاره ای فرق دارن. بیشتر کارشون هم روی مباحث منطق و تحلیل زبانی و .. هست.شروعشون هم با طغیان علیه ایده آلیسمی بود که توسط کسایی مثلا برادلی و ... تدریس می شد. (کلا بریتانیا بیشتر پیرو عقل سلیم بوده و حتی زمانی که اروپا درگیر عقل گرایی بود، توی بریتانیا سنت تجربه گرایی غلبه داشت) و باز هم این حرف شما نشان از درک نکردن ساده ترین جملات فارسی طرف مقابلتونه! من گفتم که انجمنی نیست که صحت عقاید فلسفی رو بسنجه چون اساسا توی فلسفه درست و غلط نداریم و ماهیت فلسفه به کلی متفاوت از ماهیت علمه! ولی شما از انجمن بریتانیا اسم میبرین!چه ربطی داره؟ الله اعلم!
      از خواننده ها هم به خاطر جملات بالا (که ممکنه فضل فروشانه و ... جلوه کنه) عذرخواهی می کنم! روش بر خورد با مدعی باید مطابق خودش باشه. (حالا این دوستمون بدشانس بودن که اتفاقا توی هر دو چیزی که ادعای دروغین داشتن، من آشنایی و تجربه کار داشتم و نتونستن کارشون رو پیش ببرن!)
      در کل با شلوغ کردن بحث نیمی تونین کاری کنین که سه تا چیز فراموش شه: 1- ادعای بی نهایت عجیبتون در مورد بیوشیمی! که خلافش ثابت شد. 2- بی ادبی هاتون با نسبت دادن صفاتی در شان شخصیتتون به داروسازها (تنبل، *فروش، خسیس و ...) که باعث میشه شک کنیم که اصلا دانشجو باشین (چه برسه دانشجوی پزشکی؛ چون اگه بودین اینقدر نگاه سطحی و کم عمیقی نداشتین و نقش رشته های مختلف توی درمان رو بهتر درک می کردین. چون این حرفا حتی از یک دانشجوی غالبا جوگیر ترم یکی هم بعیده) 3- و جمله فوق العادتون «
      تمام إدراك بشر از تقليل تجربه به استدلاله» !!!

      باهاتون موافقم به شدت! ادامه اش ندیم بهتره. : ) ) )
      _______

      رفع اسپم:
      توی این سه رشته، دوران دانشجویی دانشجوهای دندان پزشکی خیلی راحت تره. از همه لحاظ بهترن! نه سختی درسهای دارو رو دارن و نه سختی دوران دانشجویی پزشک ها رو

      از خوانندگان عذر ميخوام اگر بحث رو ادامه ميدم(فقط براي سنجش ادعا هاي دوست مون)
      ١_ گفتيد ترم يك ٥ واحد بيوشيمي برداشتيد به علاوه يه واحد ديگه از مجموعه بيو در ترم ٤، اولا شيمي عمومي پيشرفت نياز بيو هست خيلي خوبه توضيح بديد بدون گذروندن شيمي عمومي چه طوري تونستيد ترم يك پنج واحد! بيو برداريد (يه غير از اينكه دانشجو انصرافي از رشته ديگه اي باشيد احتمال ديگه اي براي انجام اين كار وجود نداره)
      در ضمن از دوستان هم براي اطمينان پرسيدم و گفتند بيو دارو كلا با بيو عمومي پزشكي متفاوته و در ترم شش و پنج ارائه ميشه (ميتونيد به سايت علوم پزشكي اصفهان مراجعه كنيد براي ديدن برنامه آموزشي) (كه من سه سال اخيرشو چك كردم تو هيج كدوم زود تر از ترم ٤ ارائه نشده بود)
      ٢ _ حقيقت كاملا ميتونه توهين آميز باشه ولي اين هيج چيزي از ارزش اون كم نميكنه و نفي يا تأييد من و شما هم در ارزشش تأثير نداره
      سفسطه مرد پوشالين و حمله شخصي
      اين كه يك جمله طنز من رو (كه جلوش هم ايموجي خنده هست رو نقل ميكنيد براي سركوب ادعا هاي ديگم و اينكه من چه شخصيتي دارم و چه جور ادمي هستم تأثير در درستي يا نادرستي حرف من نداره مصداق هاي بارز سفسطه هاي شماست
      ٣_ در بيان اين جمله شايد كج سليقگي كرده باشم پس بدون هيج شرمي تصحيح ميكنم ،تمام شناخت بشر از تقليل تجربه و تصور صرف به إدراكه حالا نقد موشكافانه تون رو در نادرستي اين عبارت بفرماييد
      يكم هم به ادعا هاي پراكنده تون ميپردازم
      اساسا در فلسفه درست و غلط نداريم؟
      شما كه با كانت آشنايي داريد (به ظاهر) پس بايد بدونيد كه تمام هستي ذات نسبي دارند (چيزي كه پيرو كانت، شوپنهاور به اصل دليل كافي نقل ميكنه) و اساسا به خاطر همينه كه هيج موقع يقيني در كار نيست ما نه خورشيد رو ميشناسيم نه زمين بلكه فقط چشمي را كه خورشيد را ميبيند و دستي كه زمين رو لمس ميكند ميشناسيم براي همين هيج حقيقتي يقيني تر از بقيه يا كم تر از اون ها نيازمند دليل نيست (چيزي كه كانت با معرفي شي في نفسه داشت بهش نزديك ميشد و شوپنهاور به زيبايي تمام در رساله ريشه چهارگان ان را بيان ميكنه)
      و در اخر هم دليل بحث به ظاهر جدل اميز ما هم چيزي نيست جز
      اينكه با گفتن بي ثمر بودن اين رشته توسط من شما با تقليل اين نقل به اينكه اين رشته بي ثمره به اينكه كسي كه ابن رشته رو هم ميخوام داره كاره بي ثمري رو انجام ميده بار ادعا من رو بر اشخاص ميگذرايد و در مقابل در اصل براي رد اين ادعا در مورد خودتون تلاش ميكنيد
      از دوستان به خاطر نوشته فضل فروشنانه عذر ميخوام ولي براي شخصي كه لاف آشنايي با فلسفه قاره اي رو ميزنه (كه بعيد ميدونم حتي يكي از اين اثار رو خونده باشه) اين طرز بيان درستيه
      قضاوت با خوانندگان
      موفق باشيد
      پي نوشت : ببينيد بي خوابي با ادم چب كار ميكنه
      ویرایش توسط izngoud : 28 تیر 1398 در ساعت 04:09

    13. Top | #43
      کاربر نیمه فعال

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط izngoud نمایش پست ها
      از خوانندگان عذر ميخوام اگر بحث رو ادامه ميدم(فقط براي سنجش ادعا هاي دوست مون)
      ١_ گفتيد ترم يك ٥ واحد بيوشيمي برداشتيد به علاوه يه واحد ديگه از مجموعه بيو در ترم ٤، اولا شيمي عمومي پيشرفت نياز بيو هست خيلي خوبه توضيح بديد بدون گذروندن شيمي عمومي چه طوري تونستيد ترم يك پنج واحد! بيو برداريد (يه غير از اينكه دانشجو انصرافي از رشته ديگه اي باشيد احتمال ديگه اي براي انجام اين كار وجود نداره)
      در ضمن از دوستان هم براي اطمينان پرسيدم و گفتند بيو دارو كلا با بيو عمومي پزشكي متفاوته و در ترم شش و پنج ارائه ميشه (ميتونيد به سايت علوم پزشكي اصفهان مراجعه كنيد براي ديدن برنامه آموزشي) (كه من سه سال اخيرشو چك كردم تو هيج كدوم زود تر از ترم ٤ ارائه نشده بود)
      ٢ _ حقيقت كاملا ميتونه توهين آميز باشه ولي اين هيج چيزي از ارزش اون كم نميكنه و نفي يا تأييد من و شما هم در ارزشش تأثير نداره
      سفسطه مرد پوشالين و حمله شخصي
      اين كه يك جمله طنز من رو (كه جلوش هم ايموجي خنده هست رو نقل ميكنيد براي سركوب ادعا هاي ديگم و اينكه من چه شخصيتي دارم و چه جور ادمي هستم تأثير در درستي يا نادرستي حرف من نداره مصداق هاي بارز سفسطه هاي شماست
      ٣_ در بيان اين جمله شايد كج سليقگي كرده باشم پس بدون هيج شرمي تصحيح ميكنم ،تمام شناخت بشر از تقليل تجربه و تصور صرف به إدراكه حالا نقد موشكافانه تون رو در نادرستي اين عبارت بفرماييد
      يكم هم به ادعا هاي پراكنده تون ميپردازم
      اساسا در فلسفه درست و غلط نداريم؟
      شما كه با كانت آشنايي داريد (به ظاهر) پس بايد بدونيد كه تمام هستي ذات نسبي دارند (چيزي كه پيرو كانت، شوپنهاور به اصل دليل كافي نقل ميكنه) و اساسا به خاطر همينه كه هيج موقع يقيني در كار نيست ما نه خورشيد رو ميشناسيم نه زمين بلكه فقط چشمي را كه خورشيد را ميبيند و دستي كه زمين رو لمس ميكند ميشناسيم براي همين هيج حقيقتي يقيني تر از بقيه يا كم تر از اون ها نيازمند دليل نيست (چيزي كه كانت با معرفي شي في نفسه داشت بهش نزديك ميشد و شوپنهاور به زيبايي تمام در رساله ريشه چهارگان ان را بيان ميكنه)
      و در اخر هم دليل بحث به ظاهر جدل اميز ما هم چيزي نيست جز
      اينكه با گفتن بي ثمر بودن اين رشته توسط من شما با تقليل اين نقل به اينكه اين رشته بي ثمره به اينكه كسي كه ابن رشته رو هم ميخوام داره كاره بي ثمري رو انجام ميده بار ادعا من رو بر اشخاص ميگذرايد و در مقابل در اصل براي رد اين ادعا در مورد خودتون تلاش ميكنيد
      از دوستان به خاطر نوشته فضل فروشنانه عذر ميخوام ولي براي شخصي كه لاف آشنايي با فلسفه قاره اي رو ميزنه (كه بعيد ميدونم حتي يكي از اين اثار رو خونده باشه) اين طرز بيان درستيه
      قضاوت با خوانندگان
      موفق باشيد
      پي نوشت : ببينيد بي خوابي با ادم چب كار ميكنه
      خب با این که این جستار کاملا به حاشیه رفته و مسئولش من و شماییم، ولی ادامه میدیم : ) ) بحث خوبی داره میشه.
      1- این درس 4 واحدی به صورت پیش نیاز (هم نیاز) ارائه میشه و تحت هیچ شرایطی کارش به ترم 6 یا 7 که شما ادعا دارین نمیرسه. نهایتا همون توی ترمهای اولیه برداشته میشه. (همون دوران علوم پایه سابق) استثناهایی هم ممکنه باشه ولی معمولا همون اوایل برداشته میشه. این جزو علوم پایه (سابق) محسوب میشه و قاعدتا ترم 8 جایی نباید داشته باشه!!! (هرچند چیزی رو در مورد ادعای بزرگترتون، یعنی این که یه درسی رو چه ترمی برداری یعنی چه رشته ای سخت تره، عوض نمی کنه! شبیه استدلال های بچه ها 6 و 7 ساله است که میگن بابای من قوی تره!!!!!)
      2- اعتراف می کنم هیچی از این جمله «حقيقت كاملا ميتونه توهين آميز باشه ولي اين هيج چيزي از ارزش اون كم نميكنه و نفي يا تأييد من و شما هم در ارزشش تأثير نداره» نفهمیدم. اتباط کلمات حقیقت، توهین آمیز، ارزش!!!! شفاف حرف بزنید.
      3- خب حالا بهتر گفتینش. ولی بازم وارونه؛ این «تجربیات و ادراکات» هستن که پس از مراحلی تبدیل به «تصور» و Idea میشن نه برعکس (که از نوشتتون این طور بر میاد). تقلیلی هم در کار نیست، اتفاقا برعکسه! تو استفاده از واژه ها بی نهایت کم دقتی می کنید.
      نه؛ در فلسفه درست و غلط نداریم! حتی در علم هم نداریم (دیدگاه های لاکاتوش و فایرابند و ... رو ببینید!) مثال هم بخوام بزنم مثلا اگه ماهیت فلسفه درست/غلط و رد و اثبات بود، الان کسانی رو نداشتیم که از پیشا سقراطیانی مثل پارمنیدس پیروی کنن و آراءشون رو دنبال کنند. یا حتی افلاطونیان و مشائیان رو نداشتیم و .... .
      «تمام هستی ذات نسبی دارند» این رو هم نفهمیدم چی گفتین!!! ولی در کل برای تنویر افکار: کانت (توی نقد های خودش از عقل) نومن noemen رو معرفی می کنه و ادعا می کنه که هیچ دسترسی ای بهش نیست و اصلا قابل شناخت نیست و تنها فنومن ها phenomena هستن که بر ما پدیدار میشن (از مقولات و ... هم بگذریم) اما شوپنهاور (برخلاف کانت) ادعا داشت که میشه با توجه به پدیدارها، به فهمی از نومن نزدیک شد. چند دلیل میاره برای واحد بودنش و از اون به اراده (نه به معنی روزمره ای این واژه؛ کاربردی فنی داره) اسم می بره.کارش رو هم تو کتاب جهان به مثابه اراده و بازنمایی به سرانجام می رسونه.| حالا از این شرح درست که من نوشتم، چطور تفسیر های شما بر میاد؟ نسبی بودن هستی!!! عجب : |
      در ضمن «چشمي را كه خورشيد را ميبيند و دستي كه زمين رو لمس ميكند ميشناسيم» کاملا غلطه. ما نه چشم رو میشناسیم و نه دست رو. ما فقط ادراکات بینایی و بساوایی رو داریم.اتفاقا یکی از نقد ها به این رویکردهای سوژه محور دکارتی همینه که حتی بدن رو هم تبدیل به ابژه می کنه!!!! به همین دلیله که بعدا افرادی مثل مرلوپونتی و لویناس میان و بدنمندی رو به نوعی به سوژه اضافه می کنن!!!! و البته نقد هایدگر رو داریم که اساسا منکر این نگرش میشه و دازاین رو مطرح می کنه!
      هرگز فراموش نکن که «چه‌کسی» هستی؛ چون"دنیا" فراموش نمی‌کنه. /

      «رندی» دیدم نشسته بر خنگ زمین
      نه کفر و نه اسلام، نه دنیا و نه دین
      نه حق، نه حقیقت، نه شریعت نه یقین
      اندر دو جهان که را بود زهره این





    14. Top | #44
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط b_m10m_o نمایش پست ها

      خب با این که این جستار کاملا به حاشیه رفته و مسئولش من و شماییم، ولی ادامه میدیم : ) ) بحث خوبی داره میشه.
      1- این درس 4 واحدی به صورت پیش نیاز (هم نیاز) ارائه میشه و تحت هیچ شرایطی کارش به ترم 6 یا 7 که شما ادعا دارین نمیرسه. نهایتا همون توی ترمهای اولیه برداشته میشه. (همون دوران علوم پایه سابق) استثناهایی هم ممکنه باشه ولی معمولا همون اوایل برداشته میشه. این جزو علوم پایه (سابق) محسوب میشه و قاعدتا ترم 8 جایی نباید داشته باشه!!! (هرچند چیزی رو در مورد ادعای بزرگترتون، یعنی این که یه درسی رو چه ترمی برداری یعنی چه رشته ای سخت تره، عوض نمی کنه! شبیه استدلال های بچه ها 6 و 7 ساله است که میگن بابای من قوی تره!!!!!)
      2- اعتراف می کنم هیچی از این جمله «حقيقت كاملا ميتونه توهين آميز باشه ولي اين هيج چيزي از ارزش اون كم نميكنه و نفي يا تأييد من و شما هم در ارزشش تأثير نداره» نفهمیدم. اتباط کلمات حقیقت، توهین آمیز، ارزش!!!! شفاف حرف بزنید.
      3- خب حالا بهتر گفتینش. ولی بازم وارونه؛ این «تجربیات و ادراکات» هستن که پس از مراحلی تبدیل به «تصور» و idea میشن نه برعکس (که از نوشتتون این طور بر میاد). تقلیلی هم در کار نیست، اتفاقا برعکسه! تو استفاده از واژه ها بی نهایت کم دقتی می کنید.
      نه؛ در فلسفه درست و غلط نداریم! حتی در علم هم نداریم (دیدگاه های لاکاتوش و فایرابند و ... رو ببینید!) مثال هم بخوام بزنم مثلا اگه ماهیت فلسفه درست/غلط و رد و اثبات بود، الان کسانی رو نداشتیم که از پیشا سقراطیانی مثل پارمنیدس پیروی کنن و آراءشون رو دنبال کنند. یا حتی افلاطونیان و مشائیان رو نداشتیم و .... .
      «تمام هستی ذات نسبی دارند» این رو هم نفهمیدم چی گفتین!!! ولی در کل برای تنویر افکار: کانت (توی نقد های خودش از عقل) نومن noemen رو معرفی می کنه و ادعا می کنه که هیچ دسترسی ای بهش نیست و اصلا قابل شناخت نیست و تنها فنومن ها phenomena هستن که بر ما پدیدار میشن (از مقولات و ... هم بگذریم) اما شوپنهاور (برخلاف کانت) ادعا داشت که میشه با توجه به پدیدارها، به فهمی از نومن نزدیک شد. چند دلیل میاره برای واحد بودنش و از اون به اراده (نه به معنی روزمره ای این واژه؛ کاربردی فنی داره) اسم می بره.کارش رو هم تو کتاب جهان به مثابه اراده و بازنمایی به سرانجام می رسونه.| حالا از این شرح درست که من نوشتم، چطور تفسیر های شما بر میاد؟ نسبی بودن هستی!!! عجب : |
      در ضمن «چشمي را كه خورشيد را ميبيند و دستي كه زمين رو لمس ميكند ميشناسيم» کاملا غلطه. ما نه چشم رو میشناسیم و نه دست رو. ما فقط ادراکات بینایی و بساوایی رو داریم.اتفاقا یکی از نقد ها به این رویکردهای سوژه محور دکارتی همینه که حتی بدن رو هم تبدیل به ابژه می کنه!!!! به همین دلیله که بعدا افرادی مثل مرلوپونتی و لویناس میان و بدنمندی رو به نوعی به سوژه اضافه می کنن!!!! و البته نقد هایدگر رو داریم که اساسا منکر این نگرش میشه و دازاین رو مطرح می کنه!
      ![/size][/quote
      در مورد سختي دروس كه اشاره كرديد بايد عرض كنم كه به واسطه المپياد در دبيرستان آشنايي نسبي با بعضي از دروس دارو مثل تجزيه، آلي دارم و ميدونم اگر شخصي بخواهد واقعا درسي مثل شيمي تجزيه رو بفهمه چه قدر كار دشواري داره ( تازه اگر هم فكر كرده فهميده بعيد ميدونم بتونه يكي از مسائل تجزيه كريستين يا هريس رو حل كنه) در ضمن بحث ما اينجا اين نيست كه كي قرباني تره در اين سيستم و تلاش براي تصاحب اون جايگاه، ديگه هاي بعضا راديكال من فقط نسبت به دارو نيست و دوستان خودم هم ميگم كه اين حرفي كه بين عامه جا افتاده كه جون مريض در دستاي پزشكه، الان حداقل براي پزشكان عمومي تقريبا بي معناس به غير از مناطق محرومي كه چاره اي جز ارجاع به جي پي ندارند كسي براي كار هاي غير روتين و حساس به پزشكان عمومي مراجعه نميكنه و تمام بار سنگين تشخيص و درمان بيماري هاي مهلك بر عهده متخصصين هست
      برگرديم به سختي رشته، من سختي يك رشته رو چند مورد ميبينم
      ١_ حجم دروس اون رشته
      ٢_ميزان استفاده از دانسته هاي اون رشته و درصد حياتي بودن و تأثير گذاري دانسته ها در فرايند درمان
      ٣_بار رواني
      ٤_اوقات فراغت (كه تنها دارايي انسانه در نظر من) و ميزان درگير بودن با رشته
      در باب حجم فكر ميكنم با من هم عقيده باشيد كه حجم پزشكي با اختلاف فاحشي نسبت به بقيه بيش تره ( كه البته به سبب ماهيت اين رشته اس كه بالاخره بايد يه پزشكي از تمام اجزا بدن و كاركرد ان ها شناخت نسبي داشته باشه) ( براي مثال من حتي بعيد ميدونم يه متخصص هم تمام كتابي مثل طب داخلي هاريسون يا سيسيل رو خونده باشه و همين طور كه ميبينم حتي براي امتحان بورد هم كه تخصصي ترين و سخت ترين امتحان پزشكي هست هم كتاب هاي خلاصه اي مثل تيمور زاده و... وجود داره)
      در باب استفاده و اثربخشي دانسته ها : بديهي ترين قسمت بحث ما فكر ميكنم باشه، اگر يه داروساز فلان مكانيسم دستگاه nmr رو فراموش كنه يا مفهومي رو در الي يا تجزيه خوب متوجه نشده باشه واقعا چه تأثير عيني در كار و ارائه خدمتش داره (با فرض اينكه اكثر فارغ التحصيل هاي اين رشته در دارخانه ها مشغول به كار ميشن، كه فكر ميكنم درست هم باشه طبق شنيده ها)
      ولي اگر يك پزشك مطلبي رو فراموش كنه سطحي درك كنه نميگم به مرگ بيمار منجر ميشه ولي تأثير عيني ان بسيار بيش تر يه داروسازه
      در باب فشار رواني هم كه با اين كه من تجربه اي در بالين ندارم ولي هر انسان تصديق ميكنه كه فضاي باليني اصلا محيط دلنشيني نيست و مواجه هر روزه با بيماري، مرگ و درد و رنج انسان ها حتي روان دلسنگ ترين ادم ها رو متأثر ميكنه و در طول زمان ان رو از درون ميپاشونه ( فكر ميكنم اخلاق گند اكثر اتند هاي محترم هاي يكي از علت هاي اصليش همين باشه) در اين مورد هم نزديك ترين داروسازه ها به بالين كه متخصصين دارو باليني هستند هم فكر نميكنم مواجه اشون با اين محيط از يه استارجر ساده بيش تر باشه در مورد بقيه داروسازه ها هم كه تقريبا لمسشون با بالين نگيم صفره بسيار محدوده
      در باب اوقات فراغت هم بايد عرض كنم كه وزنه به طرف دارو سنگيني ميكنه و اكثرا ساعات كاريشون مثل بقيه انسان هاست ولي در پزشكي جداي از كشيك هاي طولاني و جانكاه اينترني و كشيك هاي غير انساني رزيدنتي (همين اخير برادر يكي از دوستانمون كه رزيدنت سال دو ارتوپدي بودند به علت فشار كشيك هاي متوالي فوت كردند) (دكتر قاعدي رزيدنت بيمارستان امام خميني) كدوم رشته اي هست كه بعد از اين كه از كار هم برگشيتيد ميتونه شما نصف شب از بسترتون بلند كنه و روانه كار پر استرس كنه براي همين يك پزشك حتي اوقاتي رو كه يه ظاهر كار نمي كنه ذهمنش درگيره بيمار هاي قبليه كه ايا كار اشتباهي انجام نداده باشه يا اينكه الانه كه بيمارستان باهاش تماس بگيره و نيومده بايد بره
      و من هم هميشه به دوستان ميكنم كه اگر ميخواد خير دنيا رو ببنيد و شاهد تربيت صحيح فرزندانتون باشيد هرگز با يه پزشك به خاطر دلايل بالا ازدواج نكنيد
      به خاطر طولاني شدن بحث ها در صورت تمايلتون ميتيونيم موضاعات مختلف رو در پس هاي جداگانه بحث كنيم كه هم خواننده گيج نشه هم خومدون خسته پس لطفا پست بعديتون در همين موضوع باشه و من هم در پست هاي بعدي ميتونم به بقيه صحبت هاتون بپردازم
      در گفت و گويي اگر احساس كنم با طرف مناسبي طرف هستم كه صرفا اهل جدل و سفسطه نيست مطمئن باشيد تمام گفته ها رو با صبر و دقت تمام پاسخ ميدم ( و اونقدر هم شجاعت دارم كه اگر متوجه شدم ديدگاه اشتباهي داشتم ان رو بپذيرم)
      به نظرم هم مفيد ترين بخش اين فضاي مجازي مضحك فروم ها هستند كه شما بعد از مدتي فعاليت در اون ها كه با نقد عريان افراد گمنام مواجه مبشيد باعث ميشه هم سطح خودتون افزايش يبدأ كنه در زمان و هم در بيان نظراتتون دقت بيش تري داشته باشيد
      صحبت هاي اين پست رو هم با نقلي از نويسنده مورد علاقه ام جان لاك تموم ميكنم
      ما بحث نمي كنيم كه به نتيجه برسيم يا كسي رو قانع كنيم ما بحث ميكنيم تا ياد بگيريم
      ممنون از وقتي كه ميگذراريد
      ویرایش توسط izngoud : 28 تیر 1398 در ساعت 15:10

    15. Top | #45
      نفر برتر کنکور

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط lamirhoseinl نمایش پست ها
      شما اگر به عقب برگردید بازهم این رشته رو انتخاب می کنید تو همین دانشگاه یا چیز دیگه ای مد نظرتونه؟
      قطعا همین رشته رو انتخاب میکنم و سختیاش رو هم تحمل خواهم کرد...
      در مورد دانشگاه هم، تهران اون حدی که تصور میشه فوق العاده نیست ولی در کل نسبت به سایر دانشگاه های دیگه ای که اطلاع دارم در اکثر موارد بهتره ، البته این دیدگاه منه ...

    صفحه 3 از 6 نخستنخست ... 234 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن