خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 31
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      استوری بسازیم ^-^

      یو گایز چطورین =|

      همیشه دوس داشتم استارتر یه تاپیک خفن باشم که از پست اولش ۱۰۰ تا تشکر میشه =|
      اولش با عصبانیت بنویسم عنوان تاپیک گویای همه چیزه =|
      اسپم ندید =|
      بعد ۵ سال بعد یکی بنویسه ینی استارتر این تاپیک الان کجاست =|

      انی وی



      همونطور که از عنوان تاپیک مشخصه(! ) با توجه به جمله های نفر قبلیتون سعی کنین یه داستان رو جلو ببرید.

      و هر نفر فقط میتونه ۲ بار پشت سر هم پست بذاره
      و لطفا شماره پارت رو با هشتگ مشخص کنین
      مثلا #12
      فک کنم لازم نیس یادآوری کنم که توهین و اینام نباشه

      لتس دو دیس ^-^

      !'Sei Bella Come Un Gol al 90
      ویرایش توسط lolipop : 21 تیر 1398 در ساعت 02:14

    2. Top | #2
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      #1
      روزی روزگاری ، وانس اپان عه تایم ،
      دختری بود
      ار جنس طلا ،
      از جنس آب ،
      دختر دلش میخواست زیبا باشه
      دلش میخواست لب های دلربا و چشمای زیبایی داشته یاشه
      ولی ..
      ولی دختر قصه مون از کل زیباییای دنیا فقط موهای بلند و افشونی داشت ..
      پس تصمیم گرفت ...
      ویرایش توسط Ellie.79 : 21 تیر 1398 در ساعت 02:19

    3. Top | #3
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      #2
      یکم با موهاش ور رفت و چنبار توشون چنگ زد
      هنوز دو دل بود
      !'Sei Bella Come Un Gol al 90

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      #3
      هنوز دو دل بود که میتونه با زیبایی موهاش دیگران رو به وجد بیاره یا نه ..
      تا اینکه وقتی از در کتابفروشی میگذشت
      کتابی رو دید و
      شروع کرد به خوندن :
      "زیبایی درون"
      ویرایش توسط Ellie.79 : 21 تیر 1398 در ساعت 11:41

    5. Top | #5
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      4#
      لبخند کمرنگی زد
      یه گوشه نشست و کتابو ورق میزد
      "این همون چیزی بود که میتونست خوشحالش کنه"
      !'Sei Bella Come Un Gol al 90

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      #5
      Chapter 1 :
      برای زیبا بودن نباید ظاهری زیبا داشته باشید
      برای زیبا بودن باید : ....
      ویرایش توسط Ellie.79 : 21 تیر 1398 در ساعت 11:40

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      #6
      برای زیبا بودن قلبی زیبا کافیست
      برای زیبا بودن مهربانی کافیست
      ویرایش توسط _Senoritta_ : 21 تیر 1398 در ساعت 11:13

    8. Top | #8
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      #7
      ههمچنان غرق خوندن کتاب بود!!! صدایی ک او را متوجه خود کرد :
      _سلام میتونم وقتتونو بگیرم؟؟
      سرش را بالا اورد و...
      ویرایش توسط Safwan : 21 تیر 1398 در ساعت 13:17

    9. Top | #9
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      مدیر برتر

      Khabalod
      نمایش مشخصات
      همیشه قسمت عشقیش مال منه )))))!!!
      اما من استاد گند زدن تو این صحنه ام !
      #8
      و خودش را در ایینه ی رو به رویش دید
      فکر کرد خیالاتی شده اما به پشت سرش در ایینه نگاه کرد
      پیرمردی سال خورده بود...
      تعریف من همیشه بلوا کنه
      مثه شیطانی که تنها شده

    10. Top | #10
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      #9
      پیرمردی سال خورده بود که کنارِ آقای جوانی ایستاده بود.
      به سرعت سرش را برگرداند و مثل همیشه شروع کرد به سرزنش خودش:اه بازم گند زدی؟ شاید ....

    11. Top | #11
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      #10
      "شاید...اه بس کن دختر"...
      صداشو صاف کرد و بلند شد
      کتابو بست
      به پیر مرد و مرد جوان نگاهی انداخت
      با صدایی اروم گف
      -بله...حتما
      !'Sei Bella Come Un Gol al 90

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      #11
      پیرمرد گفت : من صاحب این کتابفروشی هستم بعد با دست به مرد جوان کنارش اشاره کرد و گفت : این آقا تازه فارغ التحصیل شدن از رشته ی کارگردانی و میخوان یک فیلم بسازن ما داشتیم صحبت میکردیم که توجهمون به شما جلب شد... بعد مرد جوان ادامه داد : ما میخواستیم از شما درخواست کنیم در فیلم من بازی کنید میتونید همین الآن جواب ندید و راجع بهش فکرکنید بعد از توی جیبش کارتی درآورد و به سمت دختر گرفت و گفت این شماره ی منه خوشحال میشم با من تماس بگیرین و جوابتونو بگین
      دختر که حسابی دستپاچه و متعجب شده بود هول هولکی کارت رو گرفت و گفت : ....
      حالتی از تیمارستان را در زندگی خودم احساس میکنم ؛ بی گناه و در عین حال خطاکار ، نه در یک سلول بلکه در این شهر زندانی ام...

      #کافکا

    13. Top | #13
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      (خودم شروع کردم خودمم تمومش میکنم)
      #12
      گفت:ممنون ولی من میلی ب بازیگری ندارم و متاسفم ک نمیتونم کمکتون کنم!!!
      کتاب را ک برداشته بود رفت برای پرداخت هزینه اش
      همچنان با خود کلنجار میرفت ک کار خوبی کرده یا ن تا اینکه دوباره مرد جوان صدا زد ک گفت:




      ((یکم رومانتیک ترش کنین)

    14. Top | #14
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      مدیر برتر

      Khabalod
      نمایش مشخصات
      #13
      ولی رو پیشنهادم فکر کنین
      دختر با لبخندی سرش را به نشانه ی تایید تکان داد و گفت : "اگه نظرم عوض شد... بهتون خبر میدم...."
      اعتماد به نفس زیادی گرفته بود و با خودش فکر می کرد....
      تعریف من همیشه بلوا کنه
      مثه شیطانی که تنها شده

    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      #14

      مرد جوان بهت زده به این دختر گیج مینگریست و گفت : برای سیاهی لشگر میخوامت بابا . لوس نکن خودتو دیگه
      و دختر که غرورش لطمه دیده بود ، با اکراه و خجالت فراوان به این دعوت لبیک گفت : |
      پیرمرد از اینکه کار این 2جوان جوش خورده ، خوشحال شده بود و گفت :...
      The only way to deal with an unfree world is to become so absolutely free that your very existence is an act of rebellion



    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن