خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 19
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      Mashkok
      نمایش مشخصات

      بریدم لطفا کمک کنید(فاقد حاشیه و واقعی)

      دوستان یه سری هستن که داستان منو میدونن
      رتبه ی نسبتا خوبی آوردم (تراز 9520 منطقه2) و ب هیچ وجه نمیخواستم پشت کنکور بمونم
      پا شدم رفتم قزوین برای انتخاب رشته،گفت فیزیوتراپی صددرصد در میای،من الاغ هم دیگه رشته های پایینتر رو نزدم و روز موعود فرا رسید ... با کلمه ی مردود روبرو شدم -_- دنیا رو سرم خراب شد...اصلا نمیخواستم پشت کنکور بمونم
      تو مهرماه که هنوز داشتم گریه میکردم متوجه شدم پزشکی ارتش دعوت به مصاحبه شدم،کلی ذوق کردم و با خودم گفتم آره من قرار نیست دوباره کنکور بدم.
      سه روز رفتم تهران برای مصاحبه و اینا و برگشتم شهرمون،دلم خوش بود با ترازی که داشتم و اینکه معاینه هم قبول شدم و مصاحبه ها رو هم خیلی خوب حرف زدم،حتما قبول میشم.
      به همین دلیل ناخودآگاه دیگه نمیتونستم درس بخونم،یعنی دیگه درس نخوندم تا 20 دی که نتایج پزشکی ارتش بیاد و در کمال ناباوری دیدم اونجا هم قبول نشدم دیگه دنیا رو سرم داشت خراب میشد.منی که دو سال زحمت کشیده بودم و همه ی دغدغه ام درس بود،نتونستم به اونی که میخوام برسم...
      الانم خیلی شل دارم درس میخونم گرچه تراز 6500 و 6300 و اینا میارم...اصلا انگیزه ندارم،میدونم که بخونم راحت بالای 7 میارم ولی اصلا انگار مسخ شدم...همش حسرت انتخاب رشته رو میخورم که ای کاش بینایی سنجی رو هم میزدم،چرا آخه حماقت کردم و از این حرفا،بخاطر همین تمرکز کافی رو ندارم
      بدبختانه بعد کنکور که فکر میکردم دیگه راهی دانشگاه شدم،درگیر یه مسعله ی احساسی شدم که ای کاش نمیشدم،اینم الان ذهنم رو مشغول کرده و تمرکز کافی برام نزاشته...
      دوستان تو این مدت باقیمانده میدونم که میتونم،ولی تمرکز ندارم،همش غصه میخورم
      میشه یکم کمکم کنید دلداریم بدید

    2. Top | #2
      کاربر نیمه فعال

      Mashkok
      نمایش مشخصات
      کابوس های شبانه
      افکار منفی ...

    3. Top | #3
      RGA
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نمیدونم چه جوری دلداریت بدم.میگن به کسی که ناراحته نباید گفت این که چیزی نیست،من از تو بدترم! اما میخوام بگم !ببین باور کن مشکلت مورچه هم نیست!من از تو خیلی بدترم..ولی به زور دارم میخوانم...هزار و یک مشکل ریز و درشت دارم ..وقتی میشینیم پای کتاب،باید به زور هل بدم تا یک صفحه بره جلو..ولی همین یه صفحه یه صفحه،کلی پیشرفت کردم...پس تو هم بخوان..

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      Mashkok
      نمایش مشخصات
      اگه دیگه حرفی کسی نداره من برم

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      ببینید شما سال قبل کنکور دادید با شرا یطش آشنایید رتبه خوبی هم آوردید کار خارق العاده که نمیخاد انجام بدید12سال درس خوندین ازم قراره درس بخونین..
      نمیگم 4ماه وقتدارین و قراره بعد 4 ماه موشک ساخته شده رو تحویل بدین که آخه
      میخاید دوباره بخونید و کنکور بدید همه هم همین کارو کردن
      من شما همه همه کنکور دادن....
      بخونید با امید با انگیزه جلو برید....
      داستان این کنکور لعنتی روهم امسال تموم کنید
      سال بعد دانشجواید
      من بهتون قول میدم اگه دنبال حاشیه نباشید....
      موفق باشید
      اگه کم بود بگید دوباره بنویسم..
      میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس

    6. Top | #6
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      سلام..خب یه راه حل خیلی ساده داره اینکه فکرکنی اگر درس نخونی تمام این اتفاقات تکرار میشه و حتی خیلی بدتر ..ترازت خوبه نسبتا ولی ترازهمه چی نیست خصوصا ک هنوز جامع ازمون ندادی تقریبا اکثر افراد توی فشار بهتر درس میخونن شما هم مسلما بهتر درس میخونی ..ازمونای جامع سنجشو شرکت کن و از خودت توی خونه ازمون بگیر (ازمونای ازمایشی مثل کانون و گزینه 2) و سعی کن توی بازه های 5 روزه حداکثر مباحث ازمون هایی ک از خودت میگیریو تموم کنی .

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      دوست عزیز ، گذشته رو ببوس بزار کنار گذشته هر چی بود فارغ از تجربه خوب یا بد ، ازش درس بگیر برای ساختن پله بعدتو توانایی و استعدادشو داری ، نباید بخاطر عدم نتیجه از تلاشهایی که منجر به رسیدن هدفت نشد ، تسلیم بشی ..درست همینجاست که باید خودت و تلاشهای واقعیتو به صحنه عمل بیاری !بهونه ها رو بزار کنار و عزمتو جزم کن و حقتو از این نظام بگیر !اگه حقتو نگیری ، منِ سیاهی لشکر میام جاتو میگیرما ببین کی بهت گفتم

    8. Top | #8
      کاربر فعال

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      ۳ماه مونده...
      و محرک اصلی رو فقط خودت میتونی ایجاد کنی
      میخوای سال بعدم گریه کنی؟ یا که تو یه رشته ی خوب قبول شی؟

    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      داداش شرایط تورو ندارم ولی منم مشکلاتی دارم و با زحمت دارم میخونم. فقط میخوام بگم که حقتو از این کنکور بگیر و برو...مشکلات همیشه هست, سه ماهه دیگه مونده, اینو بخون و تمومش کن

    10. Top | #10
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      شرمنده داداش ولی به این فکر کردی چند نفر از مهر تا الان دارن مثل بوق میخونن تعدادشون هم اصلا کم نیست با این حال کارت خیلی سخته
      اعتقاد به خدایی دارم که زیباییش ورای زیبا ترین هاست

    11. Top | #11
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Alirezaaaaa نمایش پست ها
      دوستان یه سری هستن که داستان منو میدونن
      رتبه ی نسبتا خوبی آوردم (تراز 9520 منطقه2) و ب هیچ وجه نمیخواستم پشت کنکور بمونم
      پا شدم رفتم قزوین برای انتخاب رشته،گفت فیزیوتراپی صددرصد در میای،من الاغ هم دیگه رشته های پایینتر رو نزدم و روز موعود فرا رسید ... با کلمه ی مردود روبرو شدم -_- دنیا رو سرم خراب شد...اصلا نمیخواستم پشت کنکور بمونم
      تو مهرماه که هنوز داشتم گریه میکردم متوجه شدم پزشکی ارتش دعوت به مصاحبه شدم،کلی ذوق کردم و با خودم گفتم آره من قرار نیست دوباره کنکور بدم.
      سه روز رفتم تهران برای مصاحبه و اینا و برگشتم شهرمون،دلم خوش بود با ترازی که داشتم و اینکه معاینه هم قبول شدم و مصاحبه ها رو هم خیلی خوب حرف زدم،حتما قبول میشم.
      به همین دلیل ناخودآگاه دیگه نمیتونستم درس بخونم،یعنی دیگه درس نخوندم تا 20 دی که نتایج پزشکی ارتش بیاد و در کمال ناباوری دیدم اونجا هم قبول نشدم دیگه دنیا رو سرم داشت خراب میشد.منی که دو سال زحمت کشیده بودم و همه ی دغدغه ام درس بود،نتونستم به اونی که میخوام برسم...
      الانم خیلی شل دارم درس میخونم گرچه تراز 6500 و 6300 و اینا میارم...اصلا انگیزه ندارم،میدونم که بخونم راحت بالای 7 میارم ولی اصلا انگار مسخ شدم...همش حسرت انتخاب رشته رو میخورم که ای کاش بینایی سنجی رو هم میزدم،چرا آخه حماقت کردم و از این حرفا،بخاطر همین تمرکز کافی رو ندارم
      بدبختانه بعد کنکور که فکر میکردم دیگه راهی دانشگاه شدم،درگیر یه مسعله ی احساسی شدم که ای کاش نمیشدم،اینم الان ذهنم رو مشغول کرده و تمرکز کافی برام نزاشته...
      دوستان تو این مدت باقیمانده میدونم که میتونم،ولی تمرکز ندارم،همش غصه میخورم
      میشه یکم کمکم کنید دلداریم بدید
      شاید هم امسال یکم بیشتری تلاش کنی همین تایم باقی رو فیزیو بیاری!
      از کجا معلوم؟
      وضع درسیت خوبه حیفه بخدا! بخون پس.
      با همه توانت

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      Maghror
      نمایش مشخصات
      عزیزم جای من بودی چیکار میکردی
      با اونهمه علاقه ب درسم خواجه نصیر قبول شدم رفتم دانشگا اونم۵ترم نزدیک ۳سال عمرم ب فنا رفت تازه متوجه شدم اینجا و این رشته اونی نبود ک من میخاستم با تموم مخالفتا انصراف دادم دوباره نشستم کنکور دادم ..این زیست کلافم کرده کلا ۲ماهه شرو کردم ولی بازم امیدوارم و میدونم اخرشم همون چیزی میشه ک من میخام لطفا افکار منفی دور کن و ب درست برگرد مهم اینه ک تموم تلاشتو بکنی اخرشم ب خدا بسپار مطمن باش هرچی ک ب صلاحته همون میشه

    13. Top | #13
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Alirezaaaaa نمایش پست ها
      دوستان یه سری هستن که داستان منو میدونن
      رتبه ی نسبتا خوبی آوردم (تراز 9520 منطقه2) و ب هیچ وجه نمیخواستم پشت کنکور بمونم
      پا شدم رفتم قزوین برای انتخاب رشته،گفت فیزیوتراپی صددرصد در میای،من الاغ هم دیگه رشته های پایینتر رو نزدم و روز موعود فرا رسید ... با کلمه ی مردود روبرو شدم -_- دنیا رو سرم خراب شد...اصلا نمیخواستم پشت کنکور بمونم
      تو مهرماه که هنوز داشتم گریه میکردم متوجه شدم پزشکی ارتش دعوت به مصاحبه شدم،کلی ذوق کردم و با خودم گفتم آره من قرار نیست دوباره کنکور بدم.
      سه روز رفتم تهران برای مصاحبه و اینا و برگشتم شهرمون،دلم خوش بود با ترازی که داشتم و اینکه معاینه هم قبول شدم و مصاحبه ها رو هم خیلی خوب حرف زدم،حتما قبول میشم.
      به همین دلیل ناخودآگاه دیگه نمیتونستم درس بخونم،یعنی دیگه درس نخوندم تا 20 دی که نتایج پزشکی ارتش بیاد و در کمال ناباوری دیدم اونجا هم قبول نشدم دیگه دنیا رو سرم داشت خراب میشد.منی که دو سال زحمت کشیده بودم و همه ی دغدغه ام درس بود،نتونستم به اونی که میخوام برسم...
      الانم خیلی شل دارم درس میخونم گرچه تراز 6500 و 6300 و اینا میارم...اصلا انگیزه ندارم،میدونم که بخونم راحت بالای 7 میارم ولی اصلا انگار مسخ شدم...همش حسرت انتخاب رشته رو میخورم که ای کاش بینایی سنجی رو هم میزدم،چرا آخه حماقت کردم و از این حرفا،بخاطر همین تمرکز کافی رو ندارم
      بدبختانه بعد کنکور که فکر میکردم دیگه راهی دانشگاه شدم،درگیر یه مسعله ی احساسی شدم که ای کاش نمیشدم،اینم الان ذهنم رو مشغول کرده و تمرکز کافی برام نزاشته...
      دوستان تو این مدت باقیمانده میدونم که میتونم،ولی تمرکز ندارم،همش غصه میخورم
      میشه یکم کمکم کنید دلداریم بدید
      تراز 9500 یا رتبه ی 9500؟
      آخه من توی انتخاب رشته اصلا فیزیو ک نزدم اما با تراز 9650 داروی شهرای متوسط رو اوردم سراسری توی کارنامه سبز قبولی زده بود تو چطوری فیزیو نیاوردی؟
      شهرای کوچیکم زدی؟
      شاید بخاطر پسر بودنته (آخه 40% ورودی دختره 40%پسر و 20% هرکی برتر بود)
      بشین بخون وضعت خوبه امسال قبول میشی

    14. Top | #14
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      سلام
      ببین شما سال اول تراز خیلی خوبی اوردی پس هنوز جای جبران داری.یکی از دوستام سال اول هدفش پزشکی بود و مشاور بهش گفته بود که با رتبه اش حتما قبوله اما موقع نتایج علوم ازمایشگاه تهران قبول شد و سال بعد هم از کنکور محروم می شد و پول دانشگاه ازادو نداشت اما اصلا نا امید نشد بازهم ازمونا رو به طور منظم شرکت کرد و با اینکه سطح درسیش خوب بود اما به خاطر محرومیت مجبور شد دوسال بعدش کنکور بده و الان پزشکی میخونه
      همه تو زندگیشون اشتباه میکنن، الان تو میخوای به خاطر یه اشتباه که جبران پذیره اما خب قبول دارم ناراحتی هم داره ،کل بقیه زندگیتو از دست بدی?
      در رابطه با اون احساس عاطیفیت ،معمولا وقتی انسان ناراحتی ها و استرس های دیگه هم داره این مشکلات تو ذهن بزرگتر جلوه میکنه درحالیکه شاید بعد کنکور خیلی عادی تر رفتار کنی
      ببین تو پایت خوبه ،تایم زیادی هم نمونده اگه این چند وقت و بکوب بخونی شک نکن موفق میشی
      هروقت فکرا ی بیخود و ناراحت کننده اومد ذهنت ،مثل یه زباله اونارو در نظر بگیر و تو ذهنت همشونو تو سطل زباله خالی کن و سریع دوباره سمت کتابت برو ،اگه اروم میخونی صداتو بلند تر کن و از این جور کارا
      مطمئنم اگه بخوای میتونی و از سال قبلت هم میتونی بهتر شی

    15. Top | #15
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Alirezaaaaa نمایش پست ها
      دوستان یه سری هستن که داستان منو میدونن
      رتبه ی نسبتا خوبی آوردم (تراز 9520 منطقه2) و ب هیچ وجه نمیخواستم پشت کنکور بمونم
      پا شدم رفتم قزوین برای انتخاب رشته،گفت فیزیوتراپی صددرصد در میای،من الاغ هم دیگه رشته های پایینتر رو نزدم و روز موعود فرا رسید ... با کلمه ی مردود روبرو شدم -_- دنیا رو سرم خراب شد...اصلا نمیخواستم پشت کنکور بمونم
      تو مهرماه که هنوز داشتم گریه میکردم متوجه شدم پزشکی ارتش دعوت به مصاحبه شدم،کلی ذوق کردم و با خودم گفتم آره من قرار نیست دوباره کنکور بدم.
      سه روز رفتم تهران برای مصاحبه و اینا و برگشتم شهرمون،دلم خوش بود با ترازی که داشتم و اینکه معاینه هم قبول شدم و مصاحبه ها رو هم خیلی خوب حرف زدم،حتما قبول میشم.
      به همین دلیل ناخودآگاه دیگه نمیتونستم درس بخونم،یعنی دیگه درس نخوندم تا 20 دی که نتایج پزشکی ارتش بیاد و در کمال ناباوری دیدم اونجا هم قبول نشدم دیگه دنیا رو سرم داشت خراب میشد.منی که دو سال زحمت کشیده بودم و همه ی دغدغه ام درس بود،نتونستم به اونی که میخوام برسم...
      الانم خیلی شل دارم درس میخونم گرچه تراز 6500 و 6300 و اینا میارم...اصلا انگیزه ندارم،میدونم که بخونم راحت بالای 7 میارم ولی اصلا انگار مسخ شدم...همش حسرت انتخاب رشته رو میخورم که ای کاش بینایی سنجی رو هم میزدم،چرا آخه حماقت کردم و از این حرفا،بخاطر همین تمرکز کافی رو ندارم
      بدبختانه بعد کنکور که فکر میکردم دیگه راهی دانشگاه شدم،درگیر یه مسعله ی احساسی شدم که ای کاش نمیشدم،اینم الان ذهنم رو مشغول کرده و تمرکز کافی برام نزاشته...
      دوستان تو این مدت باقیمانده میدونم که میتونم،ولی تمرکز ندارم،همش غصه میخورم
      میشه یکم کمکم کنید دلداریم بدید
      خدا بهت صبر بده
      كاش يكم ديگه زور بزني خلاص شي

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن