اممم ...نمیدونم یکم خستم ولی فکر کنم اون دانشگاهی که خودم میخوامم
اممم ...نمیدونم یکم خستم ولی فکر کنم اون دانشگاهی که خودم میخوامم
اووو بچه ی جنوب شهر رو باش که
ایستاده رو سینه تو غروب هر دوپاش
زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست
ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها
له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع
خوب ولی اشتباه
ویرایش توسط rz1 : 17 بهمن 1399 در ساعت 11:28
هرجایی جز اینجا
یه جای دوووور
با دل خوش
با امکانات خوب
با هوای خوب
نه مرا حسرت به رگ ها می دوانید آرزویی خوش/نه خیال رفته ها میداد آزارم ...
بچه ها قول میدم سال دیگه همین موقع پزشکی شهید بهشتی باشم با اینکه ترازام خوب نیس و درس نخونده زیاد دارم اما مطمئنم میخوام از الان طوفانی بخونم سال دیگه میام میگم چه معجزه ای کردم
" چه دانم های بسیار است لیکن من نمیدانم
که خوردم از دهان بندی در این دریا کفی افیون "
روزی ما دوباره کبوترهایمان را
پیدا خواهیم کرد
و مهربانی
دست زیبایی را خواهد گرفت
و من آن روز را انتظار میکشم
حتی روزی که دیگر نباشم...
زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست
ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها
له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع
خوب ولی اشتباه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)