این مطلب رو ازسایت امین کاویانی که یک مهندس براشون نوشته بودن آوردم و فقط حسرت خوردم که چرا مهندسی اینقدر در جامعه بی ارزش شده ویه نفر بعد یه مدت زیاد درس خوندن دوباره باید این راهو طی کنه ووقتش و جوونیش تلف شه؟؟
اینم مطلب:
آقای کاویانی سلام! خوبین ؟ من همیشه سایتتون رو دنبال می کنم و شیفته مطالب شما هستم. آقای مهندس من راستش رو بخواین هدفم پوله و دنبال پولم! اومدم کلی وقت و انرژی گذاشتم رو مهندسی و کلی واحد پاس کردم و یه عالمه استرس رو تحمل کردم. ولی الان میبینین که اوضاع کار و بار خرابه. ولی دوستانم که پزشکی هستن دارن الان توی طرحشون ماهی ۱۰ میلیون تومن درمیارن. من کار و درآمد میخوام.
آقای کاویانی من نمیخوام یه پژوهشگر بشم. استادم میگه برو مقاله بده آدم گنده ای بشی! مقاله ات به عنوان رفرنس در مقالات دیگه بیاد. بعد دکتری بگیر تا بهت بگن آفرین! مردم به کسانی که درس خوندن میگن آفرین و اونا رو «فرهیخته» خطاب می کنن! ولی من نون میخوام. پول میخوام. ماشین و خونه و زندگی خوب میخوام. برام علم و دانش ذره ای ارزش نداره! نمیخوام برم مقاله بدم و آخرش هیچی گیرم نیاد. من حالم از علم و دانش به هم میخوره!
الان تا این حرفارو به هرکسی میزنم میگه برو خارج! ولی من نمیخوام برم خارج! تقصیر من چیه که توی ایران متولد شدم؟ بعدشم خارج باید کلی پول خرج کنی که مدرکت رو بخری و برای سربازی هم وثیقه بزاری! بعدشم گیرم برم اونجا تازه اول بدبختیه! امریکایی ها که شیفته چشم و ابروی من نیستن! اونا هم مثل اسب از من توی آزمایشگاه ها کار میکشن و یه فاندی ماهیانه بهم میدن که به پول اونجا واقعا در حد بخور و نمیره!
دارم دیوونه میشم و چند وقته که میخوام خودکشی کنم. الان تنها امیدم پزشکیه. میخوام برم سربازی و بعدش بیام پزشکی بخونم چون یکی از همسایه هامون یه دختر جوانی داره که ۵ سال از من بزرگتره و الان دندانپزشکه و ماهی ۲۰ میلیون تومن درمیاره و یه ماشین خارجی هم زیر پاشه. لطفا بهم سریع تر جواب بدین که چیکار کنم. ببخشید که طولانی شد.