خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 17
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات

      مصاحبه ی جالب با نفر آخر کنکور!!

      مصاحبه با نفر آخر کنکور
      شاید مدتها بود که دنبالش می گشتم، تا اینکه بالاخره در جایی که فکرش را نمی کردم پیدایش کردم. رستوران شیکی بود من را پشت بهترین میز رستوران دعوت به نشستن کرد و خودش هم رو به روی من نشست.
      طبق معمول چنین مصاحبه هایی، آن را با همان زبان محاوره برایتان بازگو می کنم.
      میشه لطفا یه بیوگرافی از خودت بگی؟
      م- ض هستم 22 ساله بچه سوم خانواده هستم 2 برادر و یک خواهر دارم
      می دونی برای چی می خوام باهات مصاحبه کنم؟
      خندید و گفت: پشت تلفن گفتین برای اینکه من چند سال پیش نفر آخر کنکور شدم
      فکر می کردی به این دلیل یک روزی باهات مصاحبه کنن؟
      راستش نه اصلا، همیشه با نفرات اول و برتر مصاحبه می کنن
      حالا بگو چی شد که نفر آخر شدی؟
      باز هم خندید و گفت چی بگم؟ تلاشم و کردم که نشم ولی شدم
      رشته تحصیلیت چی بود؟
      ریاضی فیزیک- من تو گروه ریاضی آخر شدم
      درصدهات چطور بود؟
      اکثر درس ها رو تقریبا 3/33- زدم و زبان مثبت 3
      این بار من خندیدم و گفتم جدا یعنی اینقدر وضعت خراب بود؟
      راستش نه من اینقدرها هم اوضاعم وخیم نبود ولی نفر بغل دستیم آدم درس خونی بود من سعی کردم زیر چشمی از روی اون یه چیزایی بزنم انگار از اولش یه تست جابجا زدم تا آخرش خراب شد
      اگر خودت می زدی بهتر نبود؟
      چرا بهتر بود زبان رو خودم زدم شد مثبت 3
      پس زبانت خوبه؟
      آره اگه به اتهام رابطه با شبکه های غربی تهدید نشم نسبت به بقیه درسهام خوبه الان هم ادامه اش دادم چون دوستش داشتم و به زودی مدرک ielts می گیرم.
      چه خوب پس هوش و استعدادت بد نیست. درسهای دبیرستانت چطور بود؟
      من درسم خوب بود با معدل خوبی اومدم دبیرستان ریاضیم خوب بود که به این رشته اومدم اما سال آخر پیش دانشگاهی تقریبا کمتر خوندم یه جورایی بی خیال شده بودم بیشتر کتابهای ادبی و علمی خارج از درس می خوندم و یا دنبال کسب و کار بودم. چند واحد پیش دانشگاهی افتادم اما دوباره امتحان دادم قبول شدم.
      واسه کنکور روزانه چند ساعت درس می خوندی؟
      به ظاهر 14 ساعت
      چی؟ 14 ساعت بعد نفر آخر شدی
      در حالی که از شدت خنده چشماش تنگ شده بود گفت: گفتم به ظاهر، صبح از خونه بیرون می اومدم و می رفتم مدرسه یا خونه دوستم یا با دوستام می رفتیم کتابخونه اما عملا درس زیادی نمی خوندیم من یا کتاب رمان می خوندم یا شعر و یا در مورد کسب و کار و فوتبال صحبت می کردیم.
      پس روحیه لطیفی داری؟
      ای تقریبا من پشت کنکور کلی شعر سرودم، بهترین کتابهای داستان رو خوندم و یه ساز یاد گرفتم
      فکر کنم از اول اشتباه اومدی رشته ریاضی
      شاید، اما من ریاضیم بد نبود دوست داشتم. بیشتر با دانشگاه رفتن مشکل پیدا کرده بودم. البته دوست داشتم قبول بشم اما واسه کنکور خیلی نمی تونستم بخونم.
      کلاس کنکور یا کنکور آزمایشی هم می دادی؟ رتبه هات اونجا چطور بود؟
      آره کلاس ثبت نام کرده بودم اما زیاد نمی رفتم. سر جلسه کنکور آزمایشی هم با بچه ها ترکیب تیم ها در مسابقه فوتبال شب رو حدس می زدیم.البته یکی دوبار رتبه هام خوب شد چون یکی از بچه ها برای خنده از بیرون جلسه از روی پاسخ نامه جواب تستهارو اس ام اس کرد.
      عجب، پس کلی ماجرا ها داشتی. وقتی کارنامه کنکورت اومد عکس العمل اطرافیان چی بود؟
      مجاز نشده بودم به اونها گفتم قبول نشدم. به کارنامه هم زیاد توجه ای نداشتم چون برام مهم نبود تا اینکه خواهر بزرگترم که دانشجو بود نگاه کرد و گفت آبروی خانواده رو بردی گفتم چرا گفت: نفر آخر شدی بیچاره. منم مونده بودم بخندم یا گریه کنم. برادر کوچکترم تا ماهها می خندید هنوزم اگه یادش بیفته می خنده و جالبتر از همه اینکه دوستام بابت این افتخار ازم شیرینی گرفتن.
      جدا؟ جالب بوده، کسی از دوستات قبول نشد؟
      چرا یکیشون مجاز شد اما سال بعد شرکت کرد رتبه خوبی آورد و مهندسی عمران می خونه بقیه هم رفتن دانشگاه آزاد
      تو چی، آزاد شرکت نکردی؟
      چرا شرکت کردم انتخاب هفتم، همونی که دانشگاه انتخاب می کنه کاردانی فیروز کوه قبول شدم نرفتم.درصدهام خیلی بهتر از سراسری بود.
      سالهای بعد چی؟
      دیگه کنکور شرکت نکردم، حتی دوستام می گفتن برو کیکش رو بخور و بیا حال می ده اما با اون آبروریزی تصمیم گرفتم دیگه شرکت نکنم
      راه رو برای جوونترها باز گذاشتی تا یکی دیگه آخر بشه درسته؟
      صدای قهقه اش تو سالن رستوران پیچید گفت آره دیگه
      همین موقع گارسنی با نهایت احترام دو تا پیتزا روی میز گذاشت و گفت آقا دیگه امری نیست؟
      دوست ما هم گفت نه فعلا کاری ندارم فقط به رضا بگو پشت دخل باشه تا من کارم تموم بشه
      پرسیدم چی شد که رستوران زدی و اومدی تو کار فست فود.
      از اولش به کاسبی بیشتر علاقه داشتم مخصوصا معامله ماشین بعد از کسب افتخار در کنکور با کمک دائیم یه وام گرفتم البته هیچ کس روی من حساب نمی کرد چون همه فهمیده بودن نفر آخر شدم و میگفتن این خنگه، اما دائیم بهم اعتماد کرد اعتمادی که پدرم بهم نکرد. یه مبلغ مختصری وام گرفتم اول یه دونه تک لقمه ای زدم بعد کردمش ساندویچی بعد باز با کمک دائیم یه وام بیشتری گرفتم و این فست فود رو زدم والان خیلی راضی هستم
      و از خیلی از دوستات که رفتن دانشگاه جلوتری
      از لحاظ مالی و زندگی آره اما علمی و مدرک نه، خیلی از دوستام تازه می خوان فارغ التحصیل بشن و دنبال کار بگردن و جالبتر از همه اینه که همشون گفتن می خوان بیان اینجا با من کار کنن.چون اوضاع بازار کارشون زیاد خوب نیست و تازه اگر هم برن سر کار کمتر از من درآمد دارن
      بله، منم کم کم دارم پشیمون می شم که رفتم ارشد خوندم اگه میامدم پیش تو اوضاع مالیم بهتر بود.
      هردو با هم خندیدیم.
      سربازیت رو چکار کردی؟
      خدا گر ز حکمت ببندد دری به رحمت گشاید در دیگری،برای چشمهام معافیت پزشکی گرفتم و بعدش هم.....
      وقتی اسم کنکور میاد یاد چی میفتی؟
      یاد اون صدای بلندگو که می گفت رابطان اجرای بند 3 و من ازش متنفر بودم.
      تو می دونی با این سن کمت یکی از موفق ترین افراد در کسب و کار هستی؟ علتش رو چی می دونی؟
      آره من موفق شدم به قسمتی از آرزوهام برسم و هنوز هم باید تلاش کنم و تنها علتش این بود که به حرف و متلکهای مردم توجه زیادی نکردم و نگفتم تنها راه موفقیت دانشگاه رفتنه و رفتم سمتی که استعداد داشتم و خیلی هم سختی کشیدم شما نمی دونین وقتی سررسید قسط وام می شد چه بدبختی می کشیدم تا جور بشه اما خدا کمکم کرد و خدا رو شکر می کنم.
      الان چی؟ تصمیم نداری دانشگاه شرکت کنی؟
      نه تصمیم ندارم ولی اگه شرکت کنم احتمال زیاد قبول می شم.
      چرا؟
      چون تعداد داوطلبها خیلی کمتر شده و تعداد ظرفیت رشته ها خیلی بیشتر شده به نظر من چند سال پیش و یا حتی چند سال قبل تر از کنکور من خیلی قبولی سختتر بود. تازه یه راه بهتری هم سراغ دارم.
      چه راهی؟
      فعلا که هر سال می گن سئوالها لو رفته یا فروخته شده با این حساب این بار نفر اول میشم.
      دیگه قرار نشد نامردی کنی، درسته که این مسئله هست مخصوصا در مقاطع تحصیلی بالاتر اما کار درستی نیست.
      می دونم ، شوخی کردم.ولی من واقعا دلم برای کسایی که زحمت می کشن و یه عده با تقلب بالا میرن می سوزه.
      موسیقی و شعر رو ادامه ندادی ؟
      چرا گیتار خوب می زنم. شعرهام هم بد نیست شاید یه روز به اسم من نفر آخرم چاپشون کردم.
      واقعا که شخصیت جالبی داری،من کلی ازت انرژی گرفتم اگه حرف خاصی با بچه های پشت کنکور داری بگو
      به کنکور می شه دو جور نگاه کرد اگه به عنوان یک سد بهش نگاه کنین چه قبول بشین چه نشین موفق نیستین و اگه به عنوان یه مرحله از زندگی بهش نگاه کنین و براتون خیلی مهم نباشه، چه قبول بشین چه نشین موفق میشین مثل من.سعی کنین به زندگی یه جوری غیر از اونجوری که دیگران می بین نگاه کنین!!!
      !LOSE YOURSELF IN SCIENCE

    2. Top | #2
      کاربر انجمن

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      کی میاد با من شریک شه کافی شاپی رستورانی چیزی بزنیم؟؟
      نه جداً حرفاش خیلی جالب بود
      یه آدم قوی با روحیه ی بالا^____^
      از این تیکه ش خیلی خوشم اومد:
      به کنکور می شه دو جور نگاه کرد اگه به عنوان یک سد بهش نگاه کنین چه قبول بشین چه نشین موفق نیستین و اگه به عنوان یه مرحله از زندگی بهش نگاه کنین و براتون خیلی مهم نباشه، چه قبول بشین چه نشین موفق میشین مثل من.سعی کنین به زندگی یه جوری غیر از اونجوری که دیگران می بین نگاه کنین!!!
      دانستن کافی نیست، باید اقدام کرد.
      خواستن کافی نیست، باید کاری کرد.
      هیرام اسمیت

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ?why do we fall
      so that we can learn
      to pick ourselves
      up

    4. Top | #4
      کاربر اخراجی

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      عجب

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط God_of_war نمایش پست ها
      و خداوند عقل را افرید و به همه گفت سرتون تو کار خودتون باشه
      وجدانا من نمیخوام چیزی بگم وباهات مشکلی ندارم ولی چرا وقتی خیلی ساده میتونی توهین نکنی و از این تاپیک خارج شی راه اشتباهو انتخاب میکنی؟
      !LOSE YOURSELF IN SCIENCE

    6. Top | #6
      کاربر اخراجی

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      هر کسی را بهر کاری ساختند حکایت ايشون هست

    7. Top | #7
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      جالب بود

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط AHMAD76REZA76 نمایش پست ها
      مصاحبه با نفر آخر کنکور
      شاید مدتها بود که دنبالش می گشتم، تا اینکه بالاخره در جایی که فکرش را نمی کردم پیدایش کردم. رستوران شیکی بود من را پشت بهترین میز رستوران دعوت به نشستن کرد و خودش هم رو به روی من نشست.
      طبق معمول چنین مصاحبه هایی، آن را با همان زبان محاوره برایتان بازگو می کنم.
      میشه لطفا یه بیوگرافی از خودت بگی؟
      م- ض هستم 22 ساله بچه سوم خانواده هستم 2 برادر و یک خواهر دارم
      می دونی برای چی می خوام باهات مصاحبه کنم؟
      خندید و گفت: پشت تلفن گفتین برای اینکه من چند سال پیش نفر آخر کنکور شدم
      فکر می کردی به این دلیل یک روزی باهات مصاحبه کنن؟
      راستش نه اصلا، همیشه با نفرات اول و برتر مصاحبه می کنن
      حالا بگو چی شد که نفر آخر شدی؟
      باز هم خندید و گفت چی بگم؟ تلاشم و کردم که نشم ولی شدم
      رشته تحصیلیت چی بود؟
      ریاضی فیزیک- من تو گروه ریاضی آخر شدم
      درصدهات چطور بود؟
      اکثر درس ها رو تقریبا 3/33- زدم و زبان مثبت 3
      این بار من خندیدم و گفتم جدا یعنی اینقدر وضعت خراب بود؟
      راستش نه من اینقدرها هم اوضاعم وخیم نبود ولی نفر بغل دستیم آدم درس خونی بود من سعی کردم زیر چشمی از روی اون یه چیزایی بزنم انگار از اولش یه تست جابجا زدم تا آخرش خراب شد
      اگر خودت می زدی بهتر نبود؟
      چرا بهتر بود زبان رو خودم زدم شد مثبت 3
      پس زبانت خوبه؟
      آره اگه به اتهام رابطه با شبکه های غربی تهدید نشم نسبت به بقیه درسهام خوبه الان هم ادامه اش دادم چون دوستش داشتم و به زودی مدرک ielts می گیرم.
      چه خوب پس هوش و استعدادت بد نیست. درسهای دبیرستانت چطور بود؟
      من درسم خوب بود با معدل خوبی اومدم دبیرستان ریاضیم خوب بود که به این رشته اومدم اما سال آخر پیش دانشگاهی تقریبا کمتر خوندم یه جورایی بی خیال شده بودم بیشتر کتابهای ادبی و علمی خارج از درس می خوندم و یا دنبال کسب و کار بودم. چند واحد پیش دانشگاهی افتادم اما دوباره امتحان دادم قبول شدم.
      واسه کنکور روزانه چند ساعت درس می خوندی؟
      به ظاهر 14 ساعت
      چی؟ 14 ساعت بعد نفر آخر شدی
      در حالی که از شدت خنده چشماش تنگ شده بود گفت: گفتم به ظاهر، صبح از خونه بیرون می اومدم و می رفتم مدرسه یا خونه دوستم یا با دوستام می رفتیم کتابخونه اما عملا درس زیادی نمی خوندیم من یا کتاب رمان می خوندم یا شعر و یا در مورد کسب و کار و فوتبال صحبت می کردیم.
      پس روحیه لطیفی داری؟
      ای تقریبا من پشت کنکور کلی شعر سرودم، بهترین کتابهای داستان رو خوندم و یه ساز یاد گرفتم
      فکر کنم از اول اشتباه اومدی رشته ریاضی
      شاید، اما من ریاضیم بد نبود دوست داشتم. بیشتر با دانشگاه رفتن مشکل پیدا کرده بودم. البته دوست داشتم قبول بشم اما واسه کنکور خیلی نمی تونستم بخونم.
      کلاس کنکور یا کنکور آزمایشی هم می دادی؟ رتبه هات اونجا چطور بود؟
      آره کلاس ثبت نام کرده بودم اما زیاد نمی رفتم. سر جلسه کنکور آزمایشی هم با بچه ها ترکیب تیم ها در مسابقه فوتبال شب رو حدس می زدیم.البته یکی دوبار رتبه هام خوب شد چون یکی از بچه ها برای خنده از بیرون جلسه از روی پاسخ نامه جواب تستهارو اس ام اس کرد.
      عجب، پس کلی ماجرا ها داشتی. وقتی کارنامه کنکورت اومد عکس العمل اطرافیان چی بود؟
      مجاز نشده بودم به اونها گفتم قبول نشدم. به کارنامه هم زیاد توجه ای نداشتم چون برام مهم نبود تا اینکه خواهر بزرگترم که دانشجو بود نگاه کرد و گفت آبروی خانواده رو بردی گفتم چرا گفت: نفر آخر شدی بیچاره. منم مونده بودم بخندم یا گریه کنم. برادر کوچکترم تا ماهها می خندید هنوزم اگه یادش بیفته می خنده و جالبتر از همه اینکه دوستام بابت این افتخار ازم شیرینی گرفتن.
      جدا؟ جالب بوده، کسی از دوستات قبول نشد؟
      چرا یکیشون مجاز شد اما سال بعد شرکت کرد رتبه خوبی آورد و مهندسی عمران می خونه بقیه هم رفتن دانشگاه آزاد
      تو چی، آزاد شرکت نکردی؟
      چرا شرکت کردم انتخاب هفتم، همونی که دانشگاه انتخاب می کنه کاردانی فیروز کوه قبول شدم نرفتم.درصدهام خیلی بهتر از سراسری بود.
      سالهای بعد چی؟
      دیگه کنکور شرکت نکردم، حتی دوستام می گفتن برو کیکش رو بخور و بیا حال می ده اما با اون آبروریزی تصمیم گرفتم دیگه شرکت نکنم
      راه رو برای جوونترها باز گذاشتی تا یکی دیگه آخر بشه درسته؟
      صدای قهقه اش تو سالن رستوران پیچید گفت آره دیگه
      همین موقع گارسنی با نهایت احترام دو تا پیتزا روی میز گذاشت و گفت آقا دیگه امری نیست؟
      دوست ما هم گفت نه فعلا کاری ندارم فقط به رضا بگو پشت دخل باشه تا من کارم تموم بشه
      پرسیدم چی شد که رستوران زدی و اومدی تو کار فست فود.
      از اولش به کاسبی بیشتر علاقه داشتم مخصوصا معامله ماشین بعد از کسب افتخار در کنکور با کمک دائیم یه وام گرفتم البته هیچ کس روی من حساب نمی کرد چون همه فهمیده بودن نفر آخر شدم و میگفتن این خنگه، اما دائیم بهم اعتماد کرد اعتمادی که پدرم بهم نکرد. یه مبلغ مختصری وام گرفتم اول یه دونه تک لقمه ای زدم بعد کردمش ساندویچی بعد باز با کمک دائیم یه وام بیشتری گرفتم و این فست فود رو زدم والان خیلی راضی هستم
      و از خیلی از دوستات که رفتن دانشگاه جلوتری
      از لحاظ مالی و زندگی آره اما علمی و مدرک نه، خیلی از دوستام تازه می خوان فارغ التحصیل بشن و دنبال کار بگردن و جالبتر از همه اینه که همشون گفتن می خوان بیان اینجا با من کار کنن.چون اوضاع بازار کارشون زیاد خوب نیست و تازه اگر هم برن سر کار کمتر از من درآمد دارن
      بله، منم کم کم دارم پشیمون می شم که رفتم ارشد خوندم اگه میامدم پیش تو اوضاع مالیم بهتر بود.
      هردو با هم خندیدیم.
      سربازیت رو چکار کردی؟
      خدا گر ز حکمت ببندد دری به رحمت گشاید در دیگری،برای چشمهام معافیت پزشکی گرفتم و بعدش هم.....
      وقتی اسم کنکور میاد یاد چی میفتی؟
      یاد اون صدای بلندگو که می گفت رابطان اجرای بند 3 و من ازش متنفر بودم.
      تو می دونی با این سن کمت یکی از موفق ترین افراد در کسب و کار هستی؟ علتش رو چی می دونی؟
      آره من موفق شدم به قسمتی از آرزوهام برسم و هنوز هم باید تلاش کنم و تنها علتش این بود که به حرف و متلکهای مردم توجه زیادی نکردم و نگفتم تنها راه موفقیت دانشگاه رفتنه و رفتم سمتی که استعداد داشتم و خیلی هم سختی کشیدم شما نمی دونین وقتی سررسید قسط وام می شد چه بدبختی می کشیدم تا جور بشه اما خدا کمکم کرد و خدا رو شکر می کنم.
      الان چی؟ تصمیم نداری دانشگاه شرکت کنی؟
      نه تصمیم ندارم ولی اگه شرکت کنم احتمال زیاد قبول می شم.
      چرا؟
      چون تعداد داوطلبها خیلی کمتر شده و تعداد ظرفیت رشته ها خیلی بیشتر شده به نظر من چند سال پیش و یا حتی چند سال قبل تر از کنکور من خیلی قبولی سختتر بود. تازه یه راه بهتری هم سراغ دارم.
      چه راهی؟
      فعلا که هر سال می گن سئوالها لو رفته یا فروخته شده با این حساب این بار نفر اول میشم.
      دیگه قرار نشد نامردی کنی، درسته که این مسئله هست مخصوصا در مقاطع تحصیلی بالاتر اما کار درستی نیست.
      می دونم ، شوخی کردم.ولی من واقعا دلم برای کسایی که زحمت می کشن و یه عده با تقلب بالا میرن می سوزه.
      موسیقی و شعر رو ادامه ندادی ؟
      چرا گیتار خوب می زنم. شعرهام هم بد نیست شاید یه روز به اسم من نفر آخرم چاپشون کردم.
      واقعا که شخصیت جالبی داری،من کلی ازت انرژی گرفتم اگه حرف خاصی با بچه های پشت کنکور داری بگو
      به کنکور می شه دو جور نگاه کرد اگه به عنوان یک سد بهش نگاه کنین چه قبول بشین چه نشین موفق نیستین و اگه به عنوان یه مرحله از زندگی بهش نگاه کنین و براتون خیلی مهم نباشه، چه قبول بشین چه نشین موفق میشین مثل من.سعی کنین به زندگی یه جوری غیر از اونجوری که دیگران می بین نگاه کنین!!!
      خیلی جالب بود .

    9. Top | #9
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      خدا وکیلی دمش گرم ک رو راست گفت درس نمیخوندم دمت گرم سالار عقیلی

    10. Top | #10
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات

      خیلیم عالی

    11. Top | #11
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر
      کاربر حرفه ای

      نمایش مشخصات
      اول شدن از آخر هم هنر خاص خودشو داره
      یجوری گزینه ها رو پرکرده حتی یدونه صحیح هم شانسی از اب در نیاد
      خداقوت دلاور

    12. Top | #12
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      خوب بود

    13. Top | #13
      کاربر باسابقه

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      باحال بود
      برای انکس
      که ایمان دارد ناممکن وجودندارد/دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
      اگر بتوانم یک دل را از شکستن باز دارم،به بیهودگی زندگی نخواهم کرد .
      اگر یارای آن داشته باشم که یک تن را از رنج برهانم ، یا دردی را تسکین بخشم ، یا انسانی تنها را یاری کنم، که دیگر بار بسوی شادی بازگردد ، به عبث زندگی نخواهم کرد
      من برای این هدف می خواهم پزشک شوم

    14. Top | #14
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      مدیر برتر

      نمایش مشخصات
      4 گزینه داریم ک فقط یکیش درسته. پاسخ درست سه امتیاز داره و پاسخ نادرست منفی یک امتیاز. چون نسبت امتیاز درست زدن ب نادرست زدن با نسبت گزینه های درست ب نادرست برابره پس امید ریاضی در هر سوال 0 امتیازه. در نتیجه شانسی زدن امتیاز منفی نداره.

      اگه از نادرست بودن ی گزینه اطمینان داشته باشیم و شانسی یکی از سه گزینه دیگه رو بزنیم چطور میشه؟ در این صورت احتمال درست زدن 1/3 و نادرست زدن 2/3ه. امید ریاضی در هر سوال میشه +1/3. ب عبارتی شانسی زدن همه در حالتی ک از نادرست بودن یکی از چار گزینه اطمینان هست افزایش امتیاز 16 درصد در اون سوالا رو ب دنبال داره.

      اگه از نادرست بودن دو گزینه اطمینان داشتیه باشیم، شانسی یکی از دو گزینه دیگه رو بزنیم چطور میشه؟
      احتمال درست زدن 1/2 و نادرست زدن هم 1/2 و امید ریاضی در هر سوال میشه +1 و شانسی زدن همه ی اونایی ک مطمینم یکی از دو گزینه درسته افزایش امتیاز 33 درصد اون سوالا رو ب دنبال داره.

      باورش سخته ک نباید سوالی رو بدون پاسخ رها کرد. اگه باور نداری، ی بار دیگه اولین پست این تاپیک رو بخون. اینهمه غلطو درصد نزدیک 0؟!!!

      نظر شما چیه؟
      There is No Need for God as a Hypothesis

      Pierre-Simon, marquis de Laplace
      ویرایش توسط Phenotype_2 : 23 آذر 1398 در ساعت 23:42

    15. Top | #15
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      مدیر برتر

      Khabalod
      نمایش مشخصات
      به ازای هر بازاری یک جمله "همون دوستاییم که الان دانشگاهن بهم میگن دستمونو بند کن تو کارت لطفا"
      اگه این جمله رو نگفتن بهتون باید بگم که مجبورین به یه بازاری بگین
      منتظر سیل دکترها و پیراپزشکان و اندک مهندسان دارای کار مرتبط با شغلشون هستم که بیان بگن نه ما اینو نشنیدیم و نمیگیم :/
      تعریف من همیشه بلوا کنه
      مثه شیطانی که تنها شده

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 4 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن