نوشته اصلی توسط
mohammadi1994
سلام.
یه ماه قبل خرد خرد شروع کردم.ولی این روزا همش فکر میکنم.واقعا خیلی غیر منطقی بنظر میاد کسی مثل من با اون سابقه داغون تحصیلی بتونه ۴سال اهمال کاریو تو ۵&۶ماه جبران کنه.ولی نمیدونم چرا امیدوارم.نمیدونم چرا شب و روز فکر میکنم راه در روی وجود داره،میدونم سخته ولی هنوز امیدوارم.شاید تخیلی باشه چون به فکر درصدای بالای۸۰ هستم.بنظرم ذهن تو این مواقع این خیال رو به وجود میاره که اروم بشه.شایدم این خیال واقعی باشه و عکس العمل ذهن باشه برای موفقیت.هرچی که هست بعضی وقتا خیلی خوبه بعضی وقتا اذیتم میکنه چون باعث میشه فکر کنم توهم زدم.و قبول کنم همه چیو باختم.عمرم،جوونیم که قابل برگشت نیست.خیلی چیزا از دست دادم فقط بخاطر کنکور البته بخاطر اهمال کاری خودم،خیلیا میگن شما عشق و حالتونو کردید حالا میخواید با چند هفته برسید ولی راستش من نه درس خوندم نه عشق و حال کردم.تو عالم برزخ زندگی کردم.همیشه در عذاب بودم و در عین حال کاریم نکردم برای تغییر شرایط.نمیدونم چند نفر مثل من شدن ولی من واقعا همه چیو باختم الان فقط لبخند پدر و مادر دلشکستم مونده که ببازم.گیم آور بشم.اینبار نمیزارم.اشکالی نداره به هرحال محکومم به زندگی حداقل اگه قبول بشم تا آخرین روز زندگیم میگم اخرش خنده واقعی پدر مادرمو دیدم.همین نقطه سفید تو سابقه تحصیلی سیاهم جای شکر زیادی داره.فقط امیدوارم عکس العمل ذهنم واقعی باشه و تخیلی نباشه و برسم به اون جایگاهی که میخوام
فقط جهت دردل بود ببخشید اگه ی کم بار منفی داشت