نه ابی جان یکی تو کوچمون بود هرماه برامون اش نذری میاورد
بعدش دیگه از محلمون رفتن
تا سه ماه از خونمون نیومدم بیرون همش گریه میکردم به قول شاعر:یادمه یه روز یکی بود عاشق نگاش شدم من همیشه تو خواب تو رویا میدیدم کنارشم یادمه نگاش میکردم دست و پامو گم میکردم ..
از اون موقع یا 4 سالی هست میگزره ولی هنوز دوسش دالم
به قول شاعر:میگن هیچ عشقی تو دنیا مث عشق اولی نیست