با درودهای گرم خدمت شما دوستان عزیز در این کله صبح سرد زمستونی
کله صبحی به قول مدیری ، رفراندوم داریم چه رفراندومی!
نمیدونم چی شده که از خواب پاشده همچنین طرحی زد به ذهنم ، سوال طرح و پیشنهاد که مشخصه، لطفا رأی تون، نظرتون ، خلاصه هر چی به ذهنتون میرسه در رابطه با موضوع مورد بحث بگید
عنوان طرح پیشنهادی ؛ «کاهش پروسه کنکور و برگزاری کنکور سراسری 2 بار در سال»
- برگزاری یک بار کنکور در «هفته اول تیر ماه هر سال» ؛ برای ورودی های «نیمسال اول؛ ورودی های مهر»
- و برگزاری یک کنکور در «هفته دوم آبان ماه هر سال» ؛ برای وروی های «نیمسال دوم؛ ورودی های بهمن»
به نظرم با اینکار قبح و ابهت کنکور شکسته خواهد شد، و از استرس، حساسیت، متمرکز بودن و این جویی که درباره کنکور در کشور راه افتاده به شدت کاسته خواهد شد بخصوص در رشته های پر متقاضی مثل پزشکی و غیره
به عنوان مثال، هر ساله کنکور تجربی بیش از 600 هزار داوطلب متقاضی دارد، اگر داوطلبی در کنکوری که به سبک اشتباه فعلی (به نظر من) فقط در تیر ماه هر ساله برگزار میشود، قبول نشود، مجبور است 1 سال دیگر استرس و فشار سنگین روحی و روانی را متحمل شود تا در تیرماه سال بعد دوباره کنکور دهد، ولی اگر پروسه کنکور کوتاه شود بعد از تیر، در آذر ماه هم دوباره کنکور برگزار شود، آن وقت بجای 1 سال، داوطلب نهایتا 4 الی 5 ماه بعدش دوباره تلاش میکند و شانس خودش را در پذیرش کنکور مورد ارزیابی قرار میدهد، با اینکار جوانان بسیار کمتر از حال حاضر دچار آسیب های جبران ناپذیری مانند افسردگی و حتی خودکشی و سایر مشکلات و معضلات اجتماعی میشوند
به نظرم این طرح پیشنهادی قابلیت اجرایی دارد، همونطوری که برای رشته های صرفا با سوابق تحصیلی، همین مدل پذیرش دو مرحله در شورای سنجش تصویب شده است و از امسال یعنی سال 97 قرار است اجرایی شود، میتوان برای کنکور هم همین مدل پذیرش و برگزاری دو مرحله ای رو برای سال 98 (یک مرحله تیر 98 و یک مرحله آذر 98) اجرایی کرد تا از شدت کنکور و مافیای کنکور هر چه بیشتر کاسته شود
پ.ن 1 : این پیشنهاد رو من برای وزیر محترم علوم جناب غلامی هم ارسال میکنم، البته با لحن و ادبیاتی متفاوت تر، ببینم چی جواب میدن، شما هم اگر تمایل داشتین میتونین با لحن و بیان و برداشت خودتون این موضوع رو مطرح کنید
پ.ن 2 : لطفا باز کسی زیر بخاری آروغ روشن فکری نزنه و گارد نگیره که آی بشینین بجای ارائه طرح و پیشنهاد و این داستانا درستون رو بخونین و باز یه مسئله جدید و این حرفا ، یه همچنین طرحی به ذهنم رسید، مناسب دیدمش که مطرحش کنم، همین
پ.ن 3 : موفق باشید