ژان وال ژان: مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم! این دیگر چه دنیاییست!!!
بینوایان-ویکتور هوگو
سلام.همینطور که میدونین فقط گیرنده ی درد هست که اطرافش غلاف و پوشش نداره..گیرنده ی اطراف ریشه ی مو هم همین شکله..پس گیرنده ی درد هست که باعث ایجاد درد میشه!
یعنی هم گزینه دو هم مهر و ماه اشتباه نوشتن؟؟؟؟
ژان وال ژان: مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم! این دیگر چه دنیاییست!!!
بینوایان-ویکتور هوگو
به نظر من لمس و درد درسته البته کتاب درسی سوتی زیاد داده چون گیرنده ی لمس غلاف لیپیدی داره ولی اینجا نکشیده
ولی چون سبیل گربه مو هست و گیرنده ی لمس داره پس لمس و درد درسته
ولی این از سوتی های کتاب درسیه
لمس و درد هست ولی تو محدوده کنکور و کتاب درسی شما هرچی بدون غلاف و پوشش پیوندی دیدی درد حساب کن..مثلا اون بالاییه سمت راست که بالای غشای پایه قرار داره (تو بافت پوششی پوست) اسمش هست گیرنده ی مرکل با لمس..ولی کتاب درسی اینو نگفته و فقط گفته بدون غلاف میشه درد.پس بر طبق کتاب درسی ما میگیریم درد.
به نظر من منظور از گزینه دو که گفته درد و سرما این بوده..نگاه کنین...ادامه دندریت درد و سرما با هم یکی میشه..یعنی پیام این ها از یک آکسون میره... و عصب درد و سرما یکیه..شاید منظورش این بوده که عصب اونی که به پیاز مو وصله کلا کدومه که میشه درد و سرما..البته این نظر منه فقط
ژان وال ژان: مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم! این دیگر چه دنیاییست!!!
بینوایان-ویکتور هوگو
نمی دونم..ولی سوالی که برام پیش اومده الان اینه..فرض کن یه مگس می افته توی موهات و حرکت می کنه..متوجه نمیشی حرکت مگس رو؟ این برای لمسه ولی سوالی که برام پیش اومده اینه که این لمس حاصل از تکون خوردن مو و انتقال این لرزش به گیرنده های لمسی بالای غشای پایه پوست هست یا چیز دیگه.بی خیال..در حد کتاب هرچی بی پوشش پیوندی بود بگیر گیرنده درد
یه اتاق تاریک...یه سیگار و یه سردرد قد تموم دردهای دنیا
خیلی سبز اینجوری گفته خودت برو ببین(عکسشو گذاشتم)
http://www.8pic.ir/images/89354798327007375826.jpg
منبع:زیست شناسی و آزمایشگاه2(خیلی سبز)
ممنون محمد والا نمیدونم چی بگم هر کتابی یه چیز میگه............. راستی چاپ چه سالیه کتابت؟
ژان وال ژان: مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم! این دیگر چه دنیاییست!!!
بینوایان-ویکتور هوگو
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)