سلام. چند وقتی هست توی انجمن کمتر آنلاین میشم و شاید ماهی یبار تو یه تاپیک جواب میدم؛ اونم اگه حس کنم جوابم میتونه به یکی کمک کنه
امروز هم بعد از چند وقت یه تاپیک دیدم، جواب دادم و چندتا بازخورد مثبت گرفتم؛ جوابم رو تو این تاپیک میذازم که از تجربههای خودم چندتا نکته درآوردم که شاید بدردتون بخوره. اگهکنکور هستین یا تازه وارد دانشگاه شدین، پیشنهاد میکنم حتما بخونین. سوالایی هست که برای خودم و امثال من پیش اومده و بعد از یکسال دنبال جواب گشتن، به اینا رسیدم. ۱۰ دقیقه وقت گذاشتن حتما ارزشش رو داره..
1
. توی انتخاب رشته اولین و مهمترین و اخرین چیز علاقتونه! نگید فلان رشته خوبه، فلان چیز بازار کار داره و...! هر رشتهای میتونه بهترین یا بدترین رشته باشه و رشته خوب و بد وجود نداره بنظر من (البته نگید این پسره دیوونس مثلا پزشکی با علوم ازمایشگاهی یا مثلا رشته مکانیک با اقتصاد رو یکی میدونه! تو ادامه میگم). خلاصه اگه به یه
رشته علاقه دارین یا
تجربه دارین توی اون رشته اون رشته
بهترین رشتهایهست که میتونین انتخاب کنین و شک نکنین موفق میشین. اگه بین دو رشته
دو دل باشین و نتونین بین این دوتا به سمت یکی کشش پیدا کنین،
جفتشونم میتونن خوب باشن.
مهمتر از علاقه تجربه شما از یک کاری هست؛ اگه تو محیط کاری تجربه دارین، بهترین حالت انتخاب همون رشتس! مثلا اگه پدرتون بساز بنداز دارن و همیشه کمک دستش بودین یا توی دفتر ساختماناندازی کار میکنین بهترین حالت رشته عمران هست؛ اگه توی محیط برنامهنویسی بودین بهترین حالت کامپیوتر هست. چون تا بیاین به محیط جدید عادت کنین خیلی طول میکشه و ممکنه تا یکی دو سال اول تحصیل هیچی از رشتتون نفهمین چون تو این مدت فقط داشتین طرز فکرتون راجع به اون رشته رو عوض میکردین!
2
. توی انتخاب شهر دانشگاهتون، خیلی دقت کنید؛ هیچوقت 100درصد نمیشه گفت فلان شهر رو میارم مثل من که سال 94، 95 با رتبه 1300 بابل اورده بودن من سال 96 با 900 نیاوردم! پس توی انتخاب رشته حتی انتخاب 150تون هم نباید رو هوا و بدون حساب کتاب باشه!
نزدیکترین شهر در صورتی که
دانشگاه تراز اول باشه میتونه
بهترین گزینه باشه؛ تراز اول منظورم فقط تهران نیست! دانشگاههای مراکز شهرها معمولا بهترینها هستن و بقیش به تلاش خودتون برمیگرده. البته بعضی وقتا شهرهایی که یکم دورتر هستن نسبت به شهرهای نزدیکتر میتونه انتخاب بهتری باشه ولی نه خیلی دور! پیشنهادم اینه شهری رو انتخاب کنید که
حداقل ماهی یکبار رو بتونینرفتوامد کنین به خونه و دو هفته یکبار بهترین گزینهس. شهری رو انتخاب کنید که آدمای باکلاستر و
سطح بالایی از فرهنگ و زندگی دارن (
به شدت روتون تاثیر داره)؛ مثلا تهران، تبریز، شیراز! شاید اینا ازتون دور باشن ولی بین شهرهای نزدیکتون بازم هست همچین شهرایی.
4
. توی دانشگاه از ترم اول چسبیدین به درس تا ترم اخر محکم جلو میرین ولی اگه ترم اول رو فقط به قصد پاس کردن رفتین، ترمای بعد گیر میکنین! سادهترینش ریاضی یک واسه مهندسیا که پایه انتگراله! کل درسای محاسبات دانشگاه رو همین انتگرال میچرخه و چه بخوای چه نخوای دهنت سرویسه؛ حالا اگه خونده باشی و خوب یاد گرفته باشی کمتر دهنت سرویسه ولی در کل سرویسه
5
. توی دانشگاه و بخصوص خوابگاه هرجور دوستی انتخاب کنی مسیرت میشه همون! اهل درس باشه درسخون میشی؛ اهل تفریح باشه اهل تفریح میشی؛ اهل دود باشه اهل دود میشی؛ بدون تعارف اگه اهل ابجیمابجی باشه غرق تو دریای ابجیا میشی. بهترین دوست اونیه که درسشو میخونه، تفریحش رو میره، هر از گاهی اهل دود هم هست و در نهایت با ابجیا هم بگو بخند داره
بخوام بهتر منظورمو برسونم اینه که زندگیش رو
نظم میچرخه و به همه کاراش میرسه؛
راستی هیچوقت دوستی انتخاب نکنین که میلش فقط به یه چیز مثل درس یا تفریحه! بعد از چند وقت
تکبعدی بودن خستتون میکنه و روحتونو تحلیل میبره! انسان تنوع طلبه و باید همه چیز تو برنامش باشه؛ حتی چیزای بد اما به اندازش!
6
. از این چیزا که بگذریم، تجربه کاری موازی با رشته دانشگاهیتون خیلی خیلی مهمه! اگه رشتتون تجربی باشه که هر رشتهای برین مثل پزشکی یا پرستاری تجربه عملی زیاد دارین و نیاز به کاری نیست! اگه مهندسی هستین برین توی دفتر فنیها کار کنین، حتی کاراموز؛
مهندسی که فقط تئوری خونده پخوبه،
مهندسی که فقط تجربه داره خلیی بهتره؛
مهندسی که تجربه و دانش رو باهم داره هم که بهترینه! پس
تجربه و
دانش رو
باهم و به موازات هم ببرین جلو؛ موفق هستین با شک، موفقتر میشین میشین بدون شک
7
. تا ترم دو دانشگاه سردرگمین و کمتر کسایی هستن که بدونن رشتهای که انتخاب کردن رو واقعا دوس دارن یا نه! بجای اینکه ببینین رشتتون رو دوس
دارین یا
نه، سعی کنین
توی رشتتون موارد جذاب پیدا کنین و خودتون رو نسبت به اون رشته
علاقهمند کنین! بخواید ببینین عایا
علاقه دارین یا
نه زمان زیادی لازمه و
علاوه بر اینکه توی درساتون عقب میفتین، تا چشم بهم بزنین هم 4 سال تموم میشه! اگه اخرش بفهمین علاقه ندارین
هم زمان رفته
هم رشته مورد علاقتون رو نخوندید! پس به دنبال پیدا کردن چیزای جالب رشتتون واسه علاقهمند شدن بهش باشین.
8. این مورد
کلیشهست ولی بهش
فکر کنین؛ هدف زندگیتون رو پیدا کنین،
هدفای کوتاهمدت،
میانمدت و
بلند مدت! پیدا کردنش خیلی سخته ولی حداقل بهش فکر کنین
9.
تحصیل توی بعضی رشتهها اشتباه و
فقط وقت گذرونیه، رشتههایی مثل مردم شناسی! این مردم خودشونم نتونستن بشناسن شما میخواین بشناسینشون؟ یا مثلا مددکاری اجتماعی؛ 4 سال بخونی که چی؟ تهش میخوای چیکار کنی؟ بنظر من فقط
رشتههای تاپ دانشگاه رو بخونین؛
اگه نیاوردین یا وارد بازار کار بشین یا اگه واقعا میخواین بخونین پشت کنکوری بشین. من اگه یه کارهای تو این سیستم اموزشی بودم شاید فقط 30 تا رشته تو دانشگاه میموند خیلی رشتهها واقعا به هیچ درد آدم و حتی جامعه نمیخوره.
وقتتون ارزشمنده،
تلف نکنین
حرف آخر هم اینکه زندگی کار خودشو میکنه،
بهترین کار اینه که
شل بگیرین که
درد نگیره انقد
سخت نگیرین،
انقد تو گذشته گم نباشین،
به آینده هم زیادی فکر نکنین! چون
الانتونه که اینده رو میسازه پس فقط به الان و
به بهترین حالت ممکن جلو بردنش فکر کنین.
بدترین کار اینه الانت درگیر گذشته باشی،
فردا هم حسرت الان رو بخوری،
به اینده هم امید نداشته باشی! این خود
شکسته، خودِ خودِ خودشه!
موفق باشیم همگی