خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4
    1. Top | #1
      کاربر انجمن

      Mamoli
      نمایش مشخصات

      یه داستان کوتاه اما...

      ما در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا هستیم.

      یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهره‌اش پیداست اروپایی است

      سینی غذایش را تحویل می‌گیرد و سر میز می‌نشیند

      سپس یادش می‌افتد که کارد و چنگال برنداشته

      و بلند می‌شود تا آنها را بیاورد

      وقتی برمی‌گردد، با شگفتی مشاهده می‌کند که یک مرد سیاه‌پوست، احتمالا اهل آفریقا (با توجه …به قیافه‌اش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن

      از ظرف غذای اوست! بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس می‌کند.

      اما به‌سرعت افکارش را تغییر می‌دهد و فرض را بر این می‌گیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.

      او حتی این را هم در نظر می‌گیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذایی‌اش را ندارد.

      در هر حال، تصمیم می‌گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند.

      جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ می‌دهد.

      دختر اروپایی سعی می‌کند کاری کند؛ این‌که غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.

      به این ترتیب، مرد سالاد را می‌خورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمی‌دارند

      و یکی از آنها ماست را می‌خورد و دیگری پای میوه را.

      همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است

      مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرم‌کننده و با مهربانی لبخند می‌زنند.

      آنها ناهارشان را تمام می‌کنند. زن اروپایی بلند می‌شود تا قهوه بیاورد.

      و اینجاست که پشت سر مرد سیاه‌پوست، کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی می‌بیند،

      و ظرف غذایش را که دست‌نخورده روی میز مانده است.

    2. Top | #2
      کاربر انجمن

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      توضیح پائولو کوئلیو:

      من این داستان زیبا را به همۀ کسانی تقدیم می‌کنم که در برابر دیگران با ترس و احتیاط رفتار می‌کنند

      و آنها را افرادی پایین‌مرتبه می‌دانند. داستان را به همۀ این آدم‌ها تقدیم می‌کنم که با وجود نیت‌های خوبشان، دیگران را از بالا نگاه می‌کنند

      و نسبت به آنها احساس سَروَری دارند. چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیش‌داوری‌ها رها کنیم

      وگرنه احتمال دارد مثل احمق‌ها رفتار کنیم؛

      مثل دختر بیچارۀ اروپایی که فکر می‌کرد در بالاترین نقطۀ تمدن است

      در حالی که آفریقاییِ دانش‌آموخته به او اجازه داد از غذایش بخورد….

    3. Top | #3
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      بسی عالی
      آنانکه دستی را که نان‌ شان می‌ داد، گاز گرفتند

      محکوم‌ اند به بوسیدن پاهایی که لگدشان می‌ زند!

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      خوبه
      B.sc: Civil Engineering - Tabriz University

      M.sc: Marine Structures Engineering - Tehran University



    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن