خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 6 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 77
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات

      Unhappy شب اعلام نتایج یالحظه لودینگ صفحه سنجش

      سلام سلام ...
      بچه ها میدونم که تاپیک و موضوع استرسییه . اما خوبه که امثال ماها که هنوز کنکور ندادیم عبرت بگیریم . فارغ التحصیل هاهم یادشون بیاد که چه حسرت هایی که نمیخوردن (کاش میخوندم و...)

      به خاطر همین کاربرا لطفا ماجرا های خودشون رو تعریف کنن ...





      در ضمن بگم که هر موقع بازم هرموقع که استرسی شدین کافیه تلاوت یه سوره رو باز کنین و زمزمه کنین . یعنی استرس محو میشه . ( قاری هایی مثل العفاسی - عبد العزیز زهرانی یه لحنی دارن که ادمو کلا از مادیات دور میکنه )
      این سوره رو حتما گوش بدین




      بچه ها در کلام اخر هرچی که شد شد . به هیچ وجه خدا رو فراموش نکنین .... مهربون مهربونا . توکلتون به علی هر وقت دستتون سرد شد از تلاش یاد اون پدرتون بیفتید که خودشو به هر دری میزنه که شما ها رو به یه مرتبه ای برسونه ... که علنا داره به عمر خودش کبریت میزنه ....

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      up

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      خب

      من اینترنتم سریع بود صفحه زود اومد
      .

      .


      .



      .
      ولی موس رو آروم بردم پایین واسه کارنامه

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      صفحه با شیب ملایم باز شد / با سرعت 3×10 به توان 8 m/s بستمش از بس رتبم خوب بود

    5. Top | #5
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      Na-Omid
      نمایش مشخصات
      شب اول قبرازاون شب کمترعذاب وجدان داشتم
      نگران منی به توقرصه دلم

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      کامپیترم خراب بود مجبور بودم با موبایلم برم
      نشسته بودن وسط هال خونه
      بقیه هم داشتن از بالا منو نگا میکردن :/
      منم مث اولد سید نتم خوبه سریع باز شد
      اومدم پایین یه عالمه عدد دیدم اول واقعا فکر کردم شماره ملیمه رتبم
      بعد فکر کردم ترازم رتبمه خر کیف بودم از خوشحالی دور خودم میچرخیدم
      بعد فهمیدم نه باید بقلیشو نگا کنم
      خلاصه اول فک میکردم رتبم 4000 شده بعد فهمیدم 59000 شدم
      نگم براتون از نا امیدی ک تو چشای خانوادم کمرمو شکست دیگه
      کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست
      که دون همتانند بی مغز و پوست
      کسی نیک بیند به هر دو سرای
      که نیکی رساند به خلق خدا


    7. Top | #7
      در انتظار تایید ایمیل

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      اومدم با لپ تاپ باز کنم هرچی میزدم باز نمیشد
      انقدر استرس داشتم دستام میلرزید
      آخرش خواهرم با گوشیش برام باز کرد
      می خواستم فقط خودم نتیجه رو ببینم ولی نمیشد
      همه دست به کمر منتظر...
      خداروشکر که گذشت... شب خوبی نبود اصلا

    8. Top | #8
      در انتظار تایید ایمیل

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Seyed Chester نمایش پست ها
      کامپیترم خراب بود مجبور بودم با موبایلم برم
      نشسته بودن وسط هال خونه
      بقیه هم داشتن از بالا منو نگا میکردن :/
      منم مث اولد سید نتم خوبه سریع باز شد
      اومدم پایین یه عالمه عدد دیدم اول واقعا فکر کردم شماره ملیمه رتبم
      بعد فکر کردم ترازم رتبمه خر کیف بودم از خوشحالی دور خودم میچرخیدم
      بعد فهمیدم نه باید بقلیشو نگا کنم
      خلاصه اول فک میکردم رتبم 4000 شده بعد فهمیدم 59000 شدم
      نگم براتون از نا امیدی ک تو چشای خانوادم کمرمو شکست دیگه
      منم بین اون همه عدد گم شده بودم
      از شدت استرس عصبیم شده بودم
      اصن نمیدونستم چی به چیه

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      تنهای تنها بودم توی اتاق. مدام ریفرش می‌کردم. فک میکردم با تخمین رتبه ها، با این رتبه به راحتی رشته مورد علاقه مو قبولم. اما وضعیت خراب شد و رتبه ام خیلی خرابتر از اونی شد که فکرشو میکردم....
      با اخم و ناراحتی به خانواده ام گفتم میمونم پشت کنکور(هر چند بعدش پشیمون شدم و انتخاب رشته کردم).
      خلاصه آدم سگ بشه ولی مث من شرمنده خانواده اش نشه

    10. Top | #10
      کاربر فعال

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات


      احمق آن کسی ست که برای باور خود ، دنبال دلیل است ...
      و احمق تر کسی ست که عمر اش را صرف باور دیگران کند!





    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      عجب :/
      انقدر که از شب اعلام نتایج ترسیدم از شب اول قبر نمیترسیدم

    12. Top | #12
      کاربر حرفه ای

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      خلاصه بگم براتون شب خوبی نیست
      حتی برای اونایی که مطمئنا که درصد خوبی زدن چون نمیدونن بقیه چیکار کردن و با اومدن نتایج معلوم میشه

    13. Top | #13
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      من سال اول که مهمون داشتیم
      تو گیر و داد درست کردن کباب و اینا بودم که فهمیدن اومدن
      رفتم نگاه کردم دیدم زده مردود..
      سال دومم همه اومدن دورم جمع شدن
      منم که هیچ دایورت بود
      در صورت تمایل برای "مشاوره خصوصی" پیام بدین.


      مصاحبه کنکور:
      http://forum.konkur.in/thread64595.html

    14. Top | #14
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      اگ خودتم بیخیال باشی چشمای منتظرِبقیه وامیدواریشون بهمِت میریزه اون لحظه

    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      خانواده رفته بودن مسافرت......
      تنها بودم تو خونه
      بعد که فهمیدم گند زدم همه تماسا رو رد زدم....اومدم انجمن ببینم دوستان چه کردن...@
      MohammadMahdi14(دوست صمیمی و هم کلاسی و همسایه ...کلا همه چی)دیدم 400شده و تو انجمن اعلام کرده واسش خیلی خوشحال بودم اما خودم داشتم گریه میکردم..........هر چقدر زنگ زدن جواب ندادم....دیدم زنگ خونمون رو زدن ....دیدم این کپکه
      خلاصه اومد داخل و کلی امید داد بهم......خیلی حالم رو خوب کرد....تا ساعت 2شب نشست صحبت کرد واسم
      ولی دمش گرم ....از همینجا ازش تشکر میکنم.
      ویرایش توسط Abolfazl_Az78 : 06 آذر 1397 در ساعت 09:35

    صفحه 1 از 6 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن