خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 345 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 46 به 60 از 77
    1. Top | #46
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      1.jpg
      2.jpg
      3.jpg

      پ.ن : از همین الآن استرس این صفحات رو داشته باشید


      تصاوير کوچک فايل پيوست تصاوير کوچک فايل پيوست 1.jpg  
      B.sc: Civil Engineering - Tabriz University

      M.sc: Marine Structures Engineering - Tehran University


      ویرایش توسط mohammad_tezar : 12 آذر 1397 در ساعت 23:13

    2. Top | #47
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      برای من روز اومدن نتایج توی حیاط کارگر داشتیم
      خانواده طبقه پایین خواب بودن من بالا
      بعد راهرو به حیاط مشرفه و قشنگ دید داره (من محجبم!)
      اومد نتیجه ازونیکه فکرشو میکردم بهتر بود و همینکه خب من پشت کنکور بودم برای همین بیشتر جوگیر شدم همینجور سر باز لباس خونه تابستونی با دو رفتم پایین که خب خوابیده بودن......با داد مامانم صدا کردم یه لگد اساسی هم حواله ی پای بابام کردم که پاشه (اونقسمت هم با پنجره باز به بیرون مشرف بود و من اصلا یادم نبود اینا)
      خلاصه کلی خوشحال شدم بعد که اومدم برم بالا تازه دیدمفهمیدم کیم و کجامبدبخ کارگرا حتما سکته کردن ازونهمه سروصدا و وضعم

    3. Top | #48
      کاربر انجمن

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      تازه شام خورده بودیم منم هی رفرش میزدم یهویی بالا اومد گفتم جمع بشید که اومد جلوی اونا نتایج و زدم و مادرم که شروع به گریه کرد و خوشحال بود و پدرمم از سر شوق رفت یه سیگار کشید
      ولی هی استرس اینو داشتم خدایا نکنه گزینه هارو جابه جا زده باشم که خدارو شکر درست اونی که خاستم شد ...
      بنده پارسا قادری رتبه 842 کنکور سراسری تجربی 97 هستم و
      در حال حاضر دانشجوی پزشکی دانشگاه ارومیه ام ...
      برای اطلاع از شرایط مشاوره به خصوصی پیام بدین ...

    4. Top | #49
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mohamad_R نمایش پست ها
      سلام سلام ...
      بچه ها میدونم که تاپیک و موضوع استرسییه . اما خوبه که امثال ماها که هنوز کنکور ندادیم عبرت بگیریم . فارغ التحصیل هاهم یادشون بیاد که چه حسرت هایی که نمیخوردن (کاش میخوندم و...)

      به خاطر همین کاربرا لطفا ماجرا های خودشون رو تعریف کنن ...





      در ضمن بگم که هر موقع بازم هرموقع که استرسی شدین کافیه تلاوت یه سوره رو باز کنین و زمزمه کنین . یعنی استرس محو میشه . ( قاری هایی مثل العفاسی - عبد العزیز زهرانی یه لحنی دارن که ادمو کلا از مادیات دور میکنه )
      این سوره رو حتما گوش بدین




      بچه ها در کلام اخر هرچی که شد شد . به هیچ وجه خدا رو فراموش نکنین .... مهربون مهربونا . توکلتون به علی هر وقت دستتون سرد شد از تلاش یاد اون پدرتون بیفتید که خودشو به هر دری میزنه که شما ها رو به یه مرتبه ای برسونه ... که علنا داره به عمر خودش کبریت میزنه ....
      مزخرف ترین حس دنیاست خود کنکور استرس نداره ولی روز اعلام نتایجش فراوون استرس داره
      من که اصلا استرسی نیستم ولی یه ربع رو صفحه سازمان سنجش ایستادم جرءت نمیکردم صفحه رو باز کنم
      سازمان سنجش لعنتی هم همیشه شب جواب میده آدم تا صبح میمیره

    5. Top | #50
      در انتظار تایید ایمیل

      Ashegh
      نمایش مشخصات
      از اون شب متنفرم
      از کلاس اول با عشق و علاقه درس خوندم تا سوم دبیرستان ولی سال آخر گند زدم به معنای واقعی .
      رفتم که بخوابم یهو به سرم زد برم سایت سنجش ببینم چه خبره !
      چشمتون روز بد نبینه
      تا اعداد رو وارد کردم و کارنامه باز شد برام یه عمر گذشت
      دستم رو گذاشتم رو رتبه و تراز ویواش برداشتم
      اول فکر کردم رتبه کنکورم اونیه که اون گوشه است
      بعد دیدم نه خیر ، اون عدد زیبایی که دیدم ترازم بوده
      و با یه رتبه n رقمی مواجه شدم
      15دقیقه به صفحه تبلت خیره بودم
      بعدش با اشک رفتم به مامانم اینا گفتم گند زدم
      خلاصه بدترین سال عمرم امسال بود از عید و خرداد و کنکور بگیر تا جوابای کنکور و ...

    6. Top | #51
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط _Farzaneh_ نمایش پست ها
      از اون شب متنفرم
      از کلاس اول با عشق و علاقه درس خوندم تا سوم دبیرستان ولی سال آخر گند زدم به معنای واقعی .
      رفتم که بخوابم یهو به سرم زد برم سایت سنجش ببینم چه خبره !
      چشمتون روز بد نبینه
      تا اعداد رو وارد کردم و کارنامه باز شد برام یه عمر گذشت
      دستم رو گذاشتم رو رتبه و تراز ویواش برداشتم
      اول فکر کردم رتبه کنکورم اونیه که اون گوشه است
      بعد دیدم نه خیر ، اون عدد زیبایی که دیدم ترازم بوده
      و با یه رتبه n رقمی مواجه شدم
      15دقیقه به صفحه تبلت خیره بودم
      بعدش با اشک رفتم به مامانم اینا گفتم گند زدم
      خلاصه بدترین سال عمرم امسال بود از عید و خرداد و کنکور بگیر تا جوابای کنکور و ...
      سال دیگه میتونه بهترین سال عمرت باشه ..

    7. Top | #52
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      up

    8. Top | #53
      نفر برتر کنکور
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      حس عجیبی بود. نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت.

    9. Top | #54
      mlt
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      چرا ناراحت؟
      نقل قول نوشته اصلی توسط ActionSpider نمایش پست ها
      حس عجیبی بود. نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت.

    10. Top | #55
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      وقتی نتیجه اومد ساعت 2 نصف شب بود همه بیدار بودن هی زنگ میزدن چی شد و فلان رتبه رو که دیدیم همه شوکه شدیم همه انتظارشون زیر 300 بود برام با ناراحتی رفتم اتاقم...خوابم نبرد فک میکردم اشتباه شده ولی.........شب بدی بود خدا نصیب کسی نکنه ولی شهریور که جواب انتخاب رشته اومد دیدیم داروسازی سراسری بهترین روز عمرم بود همه فک میکردن پردیس قبول میشم ولی خدا خیلی مهربونه
      خدایا شکرت

    11. Top | #56
      کاربر فعال

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط shaqayeq.mousavi نمایش پست ها

      اونموقع که این پیامو ارسال کردم درک درستی از کنکور نداشتم ، با استرسش آشنا نبودم ...
      این موقع که ریپلی کردم ، صبحم با استرس گذشت ، اولش دوست نداشتم رتبه های برترو ببینم ، ولی بعد وارد سایت سنجش شدم و دیدم ... براشون خوشحال شدم چون آدم فضایی نبودن ... آدمایی بودن عین خودمون با همون شرایط و همون زمان و موفق شدن.
      الان بالاخره دست از ریفلش کردن سایت سنجش برداشتم .... چون گفتن نتایج تا شب نمیاد . هنوز امید دارم و از ته دلم به خودم افتخار میکنم که هرکاری که لازم بود رو کردم .... به امید خدا


      احمق آن کسی ست که برای باور خود ، دنبال دلیل است ...
      و احمق تر کسی ست که عمر اش را صرف باور دیگران کند!





    12. Top | #57
      کاربر انجمن

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      اون روز من به خانواده نگفتم نتایج چند ساعت زودتر میاد و وقتی هم موقعش شد ۱۲ شب بود و اصلا نمیشد تو سایت رفت و باز نگفتم چیزی به کسی و خدا نجاتم داد و خوابم برد...۴صبح بلند شدم و زود با یه دکمه رفت تو کارنامه مم از استرس زودی زدم پایین ص تا فقط رتبه رو ببینم و بد بود بعد زیرگروه دو یا سومم بهتر بود _۱۸۰_گفتم باشه میرم دارو....
      داشتم میرفتم مامانم رو بیدار کنم که بهش بگم تازه فهمیدم کنکور زبانمه!!!!
      دیدم تجربی زیر گروه اولم خوبه....البته از اطرافیان هیچ کی از رتبه ام راضی نبود....اما من بودم چون فقط من و خدا میدونستیم سر جلسه کنکور چطوری بود!!!!! حالا خوبه سر رشته خوشحال شدن این آدمای پرتوقع...همه فامیلمون ریاضی فیزیکن نمیفهمند شرایط یه تجربی رو تو این زمونه....
      +

      یادمه خواهر بزرگم رفت کافی نت رتبه اش رو ببینه ، شمال بودیم و ماه رمضان...‌راضی نبود از نتیجه اش یه جا دم ترمینال نشستیم حواسمون نبود به عنوان آب قند براش آبمیوه گرفتیم...بعد پلیس اومد گرفتمون و از مامانم تعهد و امضا گرفت برا روزه خواری....ما خودمون خیلی مقیدیم اما تو اون شرایط دیگه.....
      مامانم سابقه داره الان

    13. Top | #58
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نفس ها برای چند ثانیه در نفس ها حبس/قلب ها چند لحظه ایستاده/ضربان قلب با سرعت نور برابری کرده/دست و پاها شل شده/چشم ها بینایی عقاب پیدا کرده/گوش ها همه کر/چشم ها همه گریان و چه بد روزی است
      Lɪғᴇ ɪs ʟɪᴋᴇ Mᴀᴛʜ .. ɪғ ɪᴛ ɢᴏᴇs ᴛᴏ ᴇᴀsʏ .. sᴏᴍᴇᴛʜɪɴɢ ɪs ᴡʀᴏɴɢ <₃

    14. Top | #59
      کاربر حرفه ای

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط MehranWilson نمایش پست ها
      نفس ها برای چند ثانیه در نفس ها حبس/قلب ها چند لحظه ایستاده/ضربان قلب با سرعت نور برابری کرده/دست و پاها شل شده/چشم ها بینایی عقاب پیدا کرده/گوش ها همه کر/چشم ها همه گریان و چه بد روزی است

      قایقی خواهم ساخت

      ولی خب دهنمون امسال سرویسه قطعا
      من واسش حرف آخر بودم اما اون آلاء دوست داشت

    15. Top | #60
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ParsaGh نمایش پست ها
      تازه شام خورده بودیم منم هی رفرش میزدم یهویی بالا اومد گفتم جمع بشید که اومد جلوی اونا نتایج و زدم و مادرم که شروع به گریه کرد و خوشحال بود و پدرمم از سر شوق رفت یه سیگار کشید
      ولی هی استرس اینو داشتم خدایا نکنه گزینه هارو جابه جا زده باشم که خدارو شکر درست اونی که خاستم شد ...
      بابات چقدر لاکچریهموقع خوشحالی سیگار میکشه خیلی جالب بود

    صفحه 4 از 6 نخستنخست ... 345 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن