سلام
2سال پشت کنکور وقتم حروم شد، مشکلی داشتم که مدام بهش فکر میکردم و تمرکزمو میگرفت / خداروشکر مشکلم حل شده ولی از وضعیتم اصلا راضی نیستم.
هرکاری بگین کردم از بچگی و ارزوی های بزرگی داشتم و تصورات که 180درجه با وضعیت الانمم فرق میکنه ادم تنبلی نیستم بچگی همیشه کارکردم مغازه و ساختمون کردم ، دستفروشی، کارسخت کشاورزیو ... ، هزار کار کردم 3-4 سالی هم هست برنامه نویسی وب و طراحی انجام میدم و خرجمو درمیارم - بی استعداد نبودم والله تو مسابقات اواز ، تو نقاشی و کاریکاتور ،صوت مقام دارم همیشه هم معدلم بالای 18-19 بوده تا سال دیپلم که نهایی مشکل برام پیش اومد و خراب کردم .
نمیدونم چطور بگم براتون ، خودمو میشناسم من ادمیم که هیچی واسه خودم نمیخوام ،به بقیه که کمک میکنم لذت میبرم و اصلا هیچ توقعی هم ندارم – تازگیا 3 راهی تو دلم افتاده که واقعا نمیدونم چکار کنم
*اول این که بیخیال کنکور بشم و برم دنبال موسسه خیریه زدن ، خدا میدونه پولدار هم نیستم و حقوقم پایینه اونم با این وضعیت، ولی چون با فضای وب و بازاریابی و سوشیال مدیا اشنایی دارم میدونم و مطمعنم این کارو میتونم پیش ببرم . و با کمک های دیگران به چند نفر کمک کنم
*دوم این "فعلا"بیخیال موسسه و ... که برم دنبال نوشتن یک مقاله یا تحقیق برای بورسیه گرفتن ،کتابی خونم در مورد عظمت خدا و این که فقط ما انسانها نیستیم تو این دنیایم و از راه علم هم میشه به دیگران کمک کرد، زندگی فقط پول نیست ، میدونم این سن دیره برای این کارا ولی اعتقاد دارم میشه هارکاری رو هر زمانی انجام داد ، خیلی دوست داشتم تو شرکت خارجی مثل گوگل یا ناسا یا ... کار کنم یا اختراع یا کشفی انجام بدم ، خلاقیت و هنرم خوبه ، ضمینه ساختن وسیله، برقکشی و کارای فنی مهارت دارم ولی نمیدونم راهش چیه، چطور میشه یک کار بزرگ انجام داد در چه شاخه ای ...
*سوم این که بشینم درسمو بخونم شاید دانشگاه خوبی قبول شدم ، که اینم نمیدونم تجربی خوبه یا ریاضی ، از کدوم راه میتونم مفید باشه یه کار بزرگ بکنم
هرکدوم از این راها اسون نیست ، چیزی که میدونم الان هدف برام مشخص باشه کوه هم شده میکنم ، مهم نیست چ شاخه ای باشه فقط میخوام بهترین شاخته برای مفید بودن باشه، برا خودم چیزی نمیخوام بخدا فقط اون احساس مفید بود بیشترو میخوام.الان خودم رو با تصوراتم مقایسه میکنم خجالت میکشم که به اون چیزایی که میخواستم نرسیدم ،اشک تو شمام میاد .
شما جای من بودید چیکار میکردید