خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11
    1. Top | #1
      همکار سابق انجمن

      نمایش مشخصات

      معنی هایی که به چشم نمی آیند

      با سلام و درود.
      می دانید که در درس زبان انگلیسی یکی از موارد مهم در ورود به دانشگاه دانش لغات شماست. هر لغت بعضی مفاهیم ساده رو منتقل می کند که اکثر شما اون ها رو به ذهنتون می سپارید.
      ولی خوب برخی معانی هم هستند که به چشم نمی آیند و گاهی برخی تست های کنکور را مشکل می کنند.
      در این تاپیک به این مورد خواهیم پرداخت.
      اگر شما هم به معنی جدیدی برخوردید اون رو با کاربران به اشتراک بگذارید.
      موفق باشید.

    2. Top | #2
      همکار سابق انجمن

      نمایش مشخصات
      از معانی کلمه observe رعایت کردن هست.
      مثال: If you wanna drive in a road you got to observe some rules
      ترجمه: اگر می خواهید در جاده ای رانندگی کنید باید برخی قوانین را رعایت نمایید.

    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن

      نمایش مشخصات
      take measure به معنی اقدام کردن.
      We must take serious measures in order to prevent people from smoking
      ما باید اقداماتی جدی برای جلوگیری از مصرف دخانیات توسط مردم انجام دهیم.

    4. Top | #4
      همکار سابق انجمن

      نمایش مشخصات
      Prime minister: نخست وزیر

      Japan's prime minister Suzuki had an important role in Hiroshima's nuclear attack
      سوزوکی، نخست وزیر ژاپن نقش مهمی در حمله اتمی هیروشیما داشت.

    5. Top | #5
      همکار سابق انجمن

      نمایش مشخصات
      consequence: نتیجه منطقی

      If you wanna keep doing it this way, you will soon face the consequences
      اگر قصد داری این کار را به همین شیوه ادامه دهی، به زودی با عواقب (ش) رو برو خواهی شد.

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن

      نمایش مشخصات
      carry out: انجام دادن

      I'll carry out this job
      من این کار را انجام می دهم.

    7. Top | #7
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      آره اغلب کلمه های کتاب حتی بیشتر از 2 معنی کاربردی هم دارن که احتمالا باید همشونو یاد گرفت.

    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      خیلی کارخوبی کردی کلمات زبانواینجازدی به کارت ادامه بده

    9. Top | #9
      همکار سابق انجمن

      نمایش مشخصات
      Intestine: روده

      این کلمه در مقدمه ی زبان پیش آمده

      He's suffering from intestine cancer
      وی از سرطان روده رنج می برد.

    10. Top | #10
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      درس 1 بیش support تحمل کردن this chair cannot support your wieght] هم به معنای خلاصه هم هضم کردن digest

    11. Top | #11
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Shayan نمایش پست ها
      take measure به معنی اقدام کردن.
      We must take serious measures in order to prevent people from smoking
      ما باید اقداماتی جدی برای جلوگیری از مصرف دخانیات توسط مردم انجام دهیم.
      مثلا این take measure را از کجا اوردی در هیچ فرهنگ لغتی نیست ایا از اصطلاحات من در اوردی
      است واقعا که البته داریم ولی نه در ترکیب
      فعل دو قسمتی بلکه یکی از معانی measure
      است که معنی کار - اقدام -اندازه میدهد همین
      نه اینکه take measure این معنا را دارد وtake هم
      در معنای انجام دادن است شما باید measure
      خالی را عنوان میکردی نه این که یه فعل دو قسمتی را غالب کنی
      ویرایش توسط earn2_mmx : 08 مرداد 1392 در ساعت 14:29

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن