اخ اخ از تيكه و زخم زبون خونواده نگو كه دلم خونه
شما رتبت خيليم خوبه
ناشكري نكن
تلاشتو كردي
خودم شاهد تاپيكات بودم دختر باران
ايشالا كه موفق باشي
و پزشكي پرديس و ازاد بياري
اصلا به هزينش فكر نكن اگر خونوادت ميتونن بدن
چون بعدا ده برابر بيست برابرشو در مياري
پس اينو بدون ارزششو داره
بابا رتبت که خوبهههه . این زخم زبون زدنا ( که خیلیا میگن به نفعتونه و فلان و این حرفا و اتفاقا منم همین نظر رو دارم ) تموم نمیشه . تو تلاشت رو کردی فک میکنم الان با یه تقریب قابل قبول همه کنکوریا دارن زخم زبونا رو میشنون . من هر چی که توی خونه بگم با ربط و بی ربط دو سال پشت کنکور بودنم و رتبه های شاهکار دو کنکور قبل رو میزنن تو سرم . سخت نگیر بعد ی مدت عادی میشه . صد سال اولش سخته
انسان ها این حقیقت را فراموش کرده اند . اما تو نباید فراموشش کنی . تو تا زنده ای نسبت به چیزی که اهلی کرده ای مسئولی .
برشی از کتاب شازده کوچولو- آنتوان دوسنت اگزوپری
میدونی مشکل کجاست ؟
مشکل ، انتظار بی جائیه که هست .
انتظار تو از آدمها دور و برت .
زدن خیلی از حرفها هیچ توجیه موجهی نداره .
اگر بهت بگم تو تنهایی ، ازم قبول میکنی ؟
اگر بگم هیچ آدمی از آدمهای دور و برت ، حتی خانوادت ، به آینده ت تعلق ندارند ، میتونی بپذیری حرفمو ؟
نه میخوام بگم رتبه ت خوب شده ، نه بهت میگم غصه نخور ، نه میگم ناامید نشو نه هیچ چیز دیگه ای .
غصه خوردن حقیه که داری . ناامید شدن حقیه که بدون هیچ چون و چرایی باید بهت داد .
غصه بخور ، شب و روز گریه کن حتی ناامید شو .
اما زیاد لفتش نده . یه دل سیر غصه بخور ؛ غصه بخور اما بعدش دیگه تمومش کن .
ناامید شو ، ولی نذار طول بکشه .
این چیزها گاهی به آدم یاد میدند که فکرش رو شخم بزنه .
یاد بگیر همه ی آدمها مضر هستند ، نود درصدشون خواسته بهت ضرر میزنند ، ده درصد بقیه هم ناخواسته .
ده سال دیگه هیچکس یادش نیست که حتی کدوم سال کنکور دادی ، چه برسه به رتبه ت .
اون موقع حتی یادت نیست توی شرایطی که داشتی ، کی بهت چی گفت و چه فکری راجبت میکرد .
فقط تو میمونی و حسرت این سن و سال و قدرت تصمیمی که داشتی و درست ازش استفاده نکردی .
به نظرم فقط به یه چیز فکر کن .
کاری نکن که ده سال دیگه آرزوی برگشتن به این روز و این سال رو داشته باشی .
هزینه ی فقط دانشگاه رو حساب کردی .
اگ ی شهر دور بیوفتی باید اقامت و خورد و خوراک و کتاب (خیلیم گرونن) رو حساب کنی .
من یکی از دوستام وضعشونم خیلی خوبه . کاشان پزشکی پرددیس اورد . 2 ترم خوند تغییر رشته داد به دامپزشکی دولتی . خیلییی ناله میکرد و میگفت اصلا از پس هزینه هاش برنمیاد چون هزینه های جانبی زیادیم داره
من نمیدونم چرا رفتار خانوادت اینطوریه
شاید دارن توانایی هاتو میبینن و به نظر اونا ازشون استفاده نکردی
ولی واقعا اونا هیچ وقت جای تو نبودن پس نباید ازشون انتظار درک کردن داشته باشی
اسم کنکوری بودن به خودی خود کلی فشار روی ادم میاره حتی واسه اون ک هیچ برنامه ای برای ایندش نداره و چیزی نمیخونه
ولی ببین زندگی خودته، حال خودته، اینده خودته
قرار نیست بعدا به کسی جواب پس بدی فقط خودتی
حالت رو وابسته بقیه نکن حتی خانوادت وقتی میبینی اونا نمیتونن کمکت کنن، شاید بخوان ها ولی بلد نیستن، خودت باید حالت رو اوکی کنی
تو زندگی نه قراره تو کسی رو تحمل کنی ن کسی تورو
تو هرجوری میتونی باشی تا حالت خوب باشه
و به بقیه این انتخاب رو میدی ک قبولت کنن یا نکنن، دوستت داشته باشن یا نداشته باشن
چمیدونم الان اگ حالت خوب میشه یه سینمایی بری یه فیلمی ببینی یه کتابی بخونی چمیدونم بری بیرون چرخ سواری بری کافه تنهایی یا هرچی هرچی انجامش بده
بذار بقیه هرچی میخوان بگن عوضش حالت خوب میشه میتونی قشنگ تصمیم بگیری
من اگ جای تو بودم بدون توجه به زخم زبونا، حرفای خوب و منطقی بقیه رو میگرفتم
بعد میشستم با خودم تصمیم میگرفتم میتونم یک سال دیگ روزی ده ساعت درس بخونم(میدونم خیلی عذاب اوره حتی فکرش) اینکه به نفع ایندته که قطعیه
ولی باید با خودت فک کنی میتونی تحملش کنی میتونی حرفای بقیه رو نادیده بگیری
بیشتر از اینکه توانایی درسیت مهم باشه اون توانایی روانیت مهمه
اگ تصمیم میگرفتم برم میشستم خودم برای خودم انتخاب رشته میکردم (بازم با مشورت) پردیس مازادم نمیزدم (به منتش نمیرزه)
نهایتش چیه؟ اینکه ده سال دیگ پشیمون میشی ولی حداقلش تو این ده سال حالت خوب بوده
کلا هم با این وضعیت ایران نسل ما تا پنجاه بیشتر عمر نمیکنه خیلی نگران اینده نباش
ولی هرکاری میکنی یه تصمیمی بگیر یه کاری بکن یه جوری رفتار کن
که ده سال دیگ ک به گذشتت فکر میکنی هرروزت عذاب نبوده باشه
اینم فقط و فقط به خودت بستگی نداره، نه به اطرافیانت
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)