خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 16

    موضوع: افسردگی ■

    1. Top | #1
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات

      افسردگی ■

      بچه ها کسی سابقه افسردگی داشته؟
      میدونین باید چکار کرد؟به جز رفتن به مشاوره..اگه راهی میدونید بگید
      ویرایش توسط sirin78 : 09 مرداد 1397 در ساعت 01:01

    2. Top | #2
      Pin
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      همه ما بنوعی از این موضوع رنج میبریم گرامی منتها رو خودمون کار نکردیم که بتونیم راه کار ارائه بدیم

    3. Top | #3
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Pin نمایش پست ها
      همه ما بنوعی از این موضوع رنج میبریم گرامی منتها رو خودمون کار نکردیم که بتونیم راه کار ارائه بدیم
      هممم..ولی چجوری میشه باهاش زندگی کرد

    4. Top | #4
      Pin
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sirin78 نمایش پست ها
      هممم..ولی چجوری میشه باهاش زندگی کرد
      والا منم خیلی تجربه ندارم ولی
      من فک میکنم اکثر این حالات رو میشه به غمگینی ربط داد و ما به اشتباه اسمشو افسردگی میذاریم
      برای هر کسی پیش میاد حتی آدم های شاد هم بعضی وقتا این احساسو تجربه می كنن
      درمانهای شخصی میتونه خیلی کمک کنه مثلن خنده حتی اگه شده مصنوعی من اینو واقعن خودم تجربه کردم قهقه الکی هم باشه کارسازه
      رقص درمانی که واسه دخترا خیلی خوب جوابم میده
      حتی گریه
      اگر قبلا هنری داشتین همون هنرو دنبال کنین باز اگرم هنری ندارین با رنگا بازی کنین مثلن یه کاغذ وردارین و رنگای شادو با هم مخلوط کنید هر جای کاغذ خواستین با قلم مو یا با انگشت روی کاغذ بکشین یا مثلن خوشنوییسی کنین
      پیاده رویی روزانه و بیرون رفتن با دوستایی که احساس خوبی بهتون میده
      مطالعه و موسیقی و مهمونی و .............. در کل هر کاری میتونین انجام بدین ولی بیکار نمونین

      آبجی جان خیلی خیلی خوبه که شما میخوایین حال خودتونو عوض کنین خیلیا حالِ این کارو هم ندارن شما گفتین به جزء مشاور رفتن راهکارای دیگه بگین
      به نظر من فرقی نداره روانشناس باشه یا یه مشاورخانواده و یاحتی از دوستا و آشناهای با تجربه ی اطرافتون
      یکیو پیدا کنین که بتونین احساستونو بهش بگین راحت دردو دل کنین و دردهای کودکی تا الانو بتونین بکشین بیرون و بهش بگین و ایشون بتونه کمکتون کنه و شما رو از ناراحتی غم و گریه هاتون بکشه بیرون فقط اینجوری میشه به شادی برسین و بتونین به زندگی خودتون برگردین

    5. Top | #5
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Pin نمایش پست ها


      والا منم خیلی تجربه ندارم ولی
      من فک میکنم اکثر این حالات رو میشه به غمگینی ربط داد و ما به اشتباه اسمشو افسردگی میذاریم
      برای هر کسی پیش میاد حتی آدم های شاد هم بعضی وقتا این احساسو تجربه می كنن
      درمانهای شخصی میتونه خیلی کمک کنه مثلن خنده حتی اگه شده مصنوعی من اینو واقعن خودم تجربه کردم قهقه الکی هم باشه کارسازه
      رقص درمانی که واسه دخترا خیلی خوب جوابم میده
      حتی گریه
      اگر قبلا هنری داشتین همون هنرو دنبال کنین باز اگرم هنری ندارین با رنگا بازی کنین مثلن یه کاغذ وردارین و رنگای شادو با هم مخلوط کنید هر جای کاغذ خواستین با قلم مو یا با انگشت روی کاغذ بکشین یا مثلن خوشنوییسی کنین
      پیاده رویی روزانه و بیرون رفتن با دوستایی که احساس خوبی بهتون میده
      مطالعه و موسیقی و مهمونی و .............. در کل هر کاری میتونین انجام بدین ولی بیکار نمونین

      آبجی جان خیلی خیلی خوبه که شما میخوایین حال خودتونو عوض کنین خیلیا حالِ این کارو هم ندارن شما گفتین به جزء مشاور رفتن راهکارای دیگه بگین
      به نظر من فرقی نداره روانشناس باشه یا یه مشاورخانواده و یاحتی از دوستا و آشناهای با تجربه ی اطرافتون
      یکیو پیدا کنین که بتونین احساستونو بهش بگین راحت دردو دل کنین و دردهای کودکی تا الانو بتونین بکشین بیرون و بهش بگین و ایشون بتونه کمکتون کنه و شما رو از ناراحتی غم و گریه هاتون بکشه بیرون فقط اینجوری میشه به شادی برسین و بتونین به زندگی خودتون برگردین
      ممنون که وقت گذاشتی..اره واقعا خسته شدم از این حالم.نمیدونم شایدم اسمش غمگین بودن باشه فقط ولی چند شبه گریه هام خیلی شدید شده و حتی حس میکنم بند بند انگشتام درد میکنه...خداکنه هیشکی اینجوری نشه منم خوب باشم

    6. Top | #6
      کاربر فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      یه دفترچه بردار داخلش دردودلات با خدا رو بنویس...

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      علتش بیکاریه خودتونو سرگرم کنید وقت راحت میگذره اصن وقت فک کردن ب غم و غصه ها رو پیدا نمیکنید ک این حالت بهتون دست بده
      خدا همیشه انلاینه ... کافیه دلت رو بروز رسانی کنی... اون موقع می بینی ک در تک تک لحظات کنارت بوده و هست و خواهد بود...

    8. Top | #8
      کاربر انجمن

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      دکتر هلاکویی فایل های مشاوره ای زیادی داره راجب افسردگی توو یوتیوب اونا رو نگا کن دستت میاد چی ب چی هس
      یه فایل صوتی جامع هم داره در مورد افسردگی
      --
      افسردگی فقط غمگینی نیست کلی علایم داره ک اگ باهم باشه میشه افسردگی
      اون فایل ها رو نگا کنی دستت میاد چی ب چی هس

      کلا این دکتر هلاکویی فایل های مشاوره ای زیادی داره سرچ کنی حتما برا مشکل های تو هم راه کار گفته

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ببین افسردگی درجه های مختلفی داره اگه خفیف باشه میشه با یه سری کارا درمانش کرد مثل تنها نموندن ،بیرون رفتن،کلاسای تفریحی یا ورزشی رفتن ،سفر و...اما اگه شدید باشه و دیر اقدام کرده باشی به این راحتیا درمان نمیشه باید حتما پیش روانپزشک و روانشناس بری و مدتها تحت درمان باشی و اینکه وقتی این بیماری شدید میشه یه جوری ادمو از پا میندازه که تا دوباره بخای مثل قیل بشی زمان زیادی میبره ،کلا سعی کن از مشاور کمک بگیری خیلی از مردم چون درک درستی ندارن ازین بیماری ممکنه بیشتر اسیب برسونن چون فکر میکنن تو افسردگی افکار ادم دست خودشه در صورتیکه واقعا اینجوری نیست ، مثل کسیکه جسمش مریض میشه و باید برای درمان بره دکتر ... و چون هیچ کس درکت نمیکنه این بیماریو بدتر میکنه.
      البته ممکنه حالتی که شما دچارش شدی اصلا افسردگی نباشه فقط یه حالت غم و ناراحتی باشه که خیلیا دچارش میشن.امیدوارم که همینطور باشه
      ویرایش توسط Uncertain : 16 مرداد 1397 در ساعت 01:22

    10. Top | #10
      Smo
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      مگه کسیم هس که افسرده نباشه ؟؟

    11. Top | #11
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Eli.1997 نمایش پست ها
      ببین افسردگی درجه های مختلفی داره اگه خفیف باشه میشه با یه سری کارا درمانش کرد مثل تنها نموندن ،بیرون رفتن،کلاسای تفریحی یا ورزشی رفتن ،سفر و...اما اگه شدید باشه و دیر اقدام کرده باشی به این راحتیا درمان نمیشه باید حتما پیش روانپزشک و روانشناس بری و مدتها تحت درمان باشی و اینکه وقتی این بیماری شدید میشه یه جوری ادمو از پا میندازه که تا دوباره بخای مثل قیل بشی زمان زیادی میبره ،کلا سعی کن از مشاور کمک بگیری خیلی از مردم چون درک درستی ندارن ازین بیماری ممکنه بیشتر اسیب برسونن چون فکر میکنن تو افسردگی افکار ادم دست خودشه در صورتیکه واقعا اینجوری نیست ، مثل کسیکه جسمش مریض میشه و باید برای درمان بره دکتر ... و چون هیچ کس درکت نمیکنه این بیماریو بدتر میکنه.
      البته ممکنه حالتی که شما دچارش شدی اصلا افسردگی نباشه فقط یه حالت غم و ناراحتی باشه که خیلیا دچارش میشن.امیدوارم که همینطور باشه
      واقعا الی تنها پست و درک درستی ک دیدم پست تو بود
      ادم عادی ک هیچ ما یه اشنا دور داشتیم من افسردگی داشتم هی ب زور میگف ت افسردگی نداری روانشناسی بالینی خونده بود
      در حالی ک من همه ی علایم رو داشتم حتی 3 تا دکتر هم رفتم جهت محکم کاری

      ارع اکثر مود افسردع رو با بیماری افسردگی رو اشتباه میگرن
      در حالی ک بیماری خیلی بدتره و فقط غم و اندوه نیس
      من خودم تا یه سال خفیف ش رو داشتم ولی چون خفیف بودم اصلا متوجه نبودم
      یکم ک بالا زد فهمیدم

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      از يكجايي به بعد با افسردگي دوست ميشيد
      به اون حس و مودش عادت ميكنيد
      وجودشو حس نميكنيد يام حس ميكنيد اما از خودتون مخفي(شايدم لذت ميبريد از حسو حالش ...)
      اون موقهس كه خيلي خطرناك ميشه
      نزاريد به اون موقه برسه
      کرم ورزد آن سر که مغزی در اوست
      که دون همتانند بی مغز و پوست
      کسی نیک بیند به هر دو سرای
      که نیکی رساند به خلق خدا


    13. Top | #13
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Seyed Chester نمایش پست ها
      از يكجايي به بعد با افسردگي دوست ميشيد
      به اون حس و مودش عادت ميكنيد
      وجودشو حس نميكنيد يام حس ميكنيد اما از خودتون مخفي(شايدم لذت ميبريد از حسو حالش ...)
      اون موقهس كه خيلي خطرناك ميشه
      نزاريد به اون موقه برسه
      فک کنم شما بیشتر مود افسردگی داشته باشید تا بیماری افسردگی
      البته مود افسردگی زیاد باشع منجر ب بیماری میشه خودش

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      الیزابت : همینگوی در کتاب " خورشید خواهد آمد " ؛ لحظه ای به یادماندنی دارد ،آن جا که یک نفر از "مارک کمپل " می پرسد :" چگونه ورشکست شدی ؟ "
      و او فقط جواب می دهد :" به تدریج ... اما ناگهانی ! "
      افسردگی هم همین طور می آید ؛یک روز صبح از خواب بیدار می شوی باترس از این که باید زندگی کنی ...

      Prozac Nation |2001| Erik Skjoldbjærg

    15. Top | #15
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ifmvi نمایش پست ها
      الیزابت : همینگوی در کتاب " خورشید خواهد آمد " ؛ لحظه ای به یادماندنی دارد ،آن جا که یک نفر از "مارک کمپل " می پرسد :" چگونه ورشکست شدی ؟ "
      و او فقط جواب می دهد :" به تدریج ... اما ناگهانی ! "
      افسردگی هم همین طور می آید ؛یک روز صبح از خواب بیدار می شوی باترس از این که باید زندگی کنی ...

      Prozac Nation |2001| Erik Skjoldbjærg
      اخه میدونی چیش جالبه ممکنه خفیف باشه و اصلا نغهمی و سالیان سال مثل همون کودن زندگی کنی این واقعی هستا
      بیچاره اونایی ک نمیدونن
      طبق امار ها نصف اونایی ک افسردگی دارن اصلا خودشون نمیدونن

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن