تا حالا تقلب كرديد؟

[arezoo_k]

تقلب
یک چیز میگم فقط گزارش ندید اخراجم کنن
من سال اول دبیرستان و دوم دبیرستان بچه ها تقلب میکردن می رفتم به مدیر میگفتم .. خیلی اخلاقم بد بود .. باور کنید یکبار بچه ها رو موقع تقلب دیدم .. یکی از بچه ها به اون یکی گفت : واای آرزو ما رو دید بدبخت شدیم ..
ولی سال سوم و چهارم دیگه جلوم تقلب میکردن و از وقتی که نگفتم اسمم رو گذاشتن خرخون باحال
تازه یکبار کلاس زبان بودیم پسره بهم گفت : تو گرامر رو تقلب بده و منم لغات رو بهت میگم .. من جوری نگاش کردم که فکر نکنم هنوز جرئت کرده باشه تقلب کنه ( چهارسال پیش .. البته الان عکاس معروف شهر هست به نظرتون من رو بخشید بابت اون موضوع که برم پیشش عکس مجانی بگیرم ؟)
داییم میگن : همینطوری بخوای باشی دانشگاه بدبخت شدی ...
داییم هم یکبار حدودا چند ماه پیش گوشی برد سرجلسه همه رو سرچ کرد .. تازه یکبار زبان یک شد اعتراض زد شد 19
البته خودم یکبار فقط تقلب دادم .. تقلب نبود کمک بود .. البته دو تا دیگه از دوستام هستن ما رقیب رفیق هستیم .. اونا رفتن زودتر ... مراقبمون گفتن که من هیچی از ریاضی نمیدونم اگر چیزی بگید من متوجه نمیشم پس نگید .. بعد بچه ها به مراقب گفتن میشه آرزو فلان سوال رو توضیح بده ؟ .. مراقب گفت مشکلی نیست .. بعد منم جوابا رو میگفتم .. امتحان ریاضی هفته قبل بود .. دقت کنید بعد از 12 سال درس خوندن اولین بار تقلب دادم .. تقلب هم کلا نگرفتم

[sweetie]

سر امتحان زمین های سال چهارم
خیلی حال میداد
تو دستمال کاغذی مینوشتیم سر امتحان شروع میکرد طرف به عطسه کرد دستماله رو از توی جیبش در میاورد

[1234321]

برای اولین بار با افتخار اعتراف می کنم اولین تقلبم مربوط اول ابتدایی امتحان ریاضی هست

[1234321]

برای اولین بار با افتخار اعلام میکنم اولین تقلبم مربوز به آزمون کانگرو کلاس اوله

آخرین بار چهارشنبه امتحان نگارش سوال ضرب المثل ...

[kurdish boy]

یه روز سرد زمستانی بود تا ساعت چهار صبح نخوابیدم اول دبیرستان بودم امتحان ریاضی داشتم تا ساعت چهار فقط اتحاد ها رو دوره میکردم استرس داشتم یه سه ساعتی خوابیدم رفتم سرجلسه امتحان سختی بود ولی عالی نوشتم خرکیف شدم هنگام خروج از مدرسه به دوست خر خونم ک از ادمای نامرد روزگار بود گفتم فردا امتحان داریم گفت نه منم گفتم خوبه رفتم از ساعت یازده صبح تا پنج ظهر خوابیدم بعد تلفن زنگ خورد دوستم بود گفت برای امتحان زبان فارسی فردا کدوم قسمتها رو بیشتر خوندی گفتم چی چه امتحانی امتحان نداریم که بعد دوهزاریم افتاد یه عرق سردی کردم تلفن رو قطع کردم از ساعت شش با ترس و لرز شروع به خوندن امتحان زبان فارسی کردم تا دو شب میدونستم نتیجه خوبی نمیگیرم صبح شد امتحان سختی بود واقعا نا امید شدم و ناراحت به دوست نامردم گفتم چرا دروغ گفتی گفت ببخشید یادم نبود و یه سری چرت و پرت تحویلم داد امتحانا تموم شد معلم زیستمون تو کلاس داشت ورقه های امتحانی رو اصلاح میکرد بیست شدم ی دفعه معاون وارد شد گفت این برگه امتحان زبان فارسیه تحویل معلم زیستمون داد ظاهرا استاد زبان فارسی مشکلی براش پیش اومده بود معلم زیست ورقه هار و داد خوب شانزده شدم و دوست نامردم هجده اون برد طبق محاسباتم من شاگرد اول کلاس نمیشدم ناراحت و سرخورده رفتم خونه بعد رفتم مغازه پسر عموم دیدم داره فاکتور هایی رو که با خودکار نوشته بود پاک میکنه
گفتم این مداد سفید چیه دستت که باهاش خودکار رو پاک میکنی گفت این بهش میگن خودکار پاک کن یه فکری به سرم زد مداد رو ازش گرفتم روفتم ورقه امتحانی رو دست کاری کردم به جای تصحیح سوالات غلط یه زرنگی به خرج دادم جمع نمرات هر سوال رو دست کاری کردم طوری که اگه جمع میزدی نمرم میشد 18 البته یه خودکار قرمز همرنگ خودکار دبیر خریدم تا اصلا شک نکنه صبح فرداش که رفتم مدرسه میدونستم دبیرمون کلاس اول 3 درس داره من اول 2 بودم با خونسردی و با رفتاری مودبانه به دبیرمون گفتم در جمع نمرات اشتباهی شده گفت برگتو بذار و برو بعدا بیا دفتر
استرس تمام وجودمو گرفت که نکنه متوجه شده باشه بعد زنگ خورد به سرعت نور رفتم دفتر مدرسه دبیرمون برگه رو نشونم داد و گفت ببخشید حق با تو بود اشتباه جمع زدم برای جبرانش یه نیم نمره هم بهتش بیشتر دادم باورم نمیشد خرکیف شدم به هدفم رسیدم یه هفته بعد کارنامه ا رو دادن دوست نامردم که خر ذوق شده بود شاگرد اول کلاس میشه با دیدن کارنام نابود شد هه من با معدل 19.88 شاگرد اول شدم خیلی جا خورد و ناراحت شد بقیه کلاس کلی خوشحال شدن از این نتیجه وحسابی مسخرش کردن حقش بود انتن کلاس حقش بود
این بود شیرین ترین تقلب زندگیم

[kurdish boy]

یه بار امتحان جغرافیا داشتیم دوم دبیرستان معلم برگه ها روگذاشت زیر میز خودش که گوشیش زنگ خورد برا چند لحظه رفت بیرون منم سریع رفتم برگه رو از زیر میز دراوردم بعد برگشتم رو نیمکت اون امتحان نصف کلاس بیست شدن یادش بخیردوتا از بهترین خاطرات تقلبم رو بهتون گفتم امیدوارم لذت ببرید ویاد بگیرید (جدا از شوخی تلقب خودش یه هنره کار هر کسی نیست)

[gonahkar]

انقدر زیاده که نمیدونم کدومو بگم اخه

[Arosak_E_Ostad]

امتحانی که بی تقلب باشه که امتحان نیست!!! هست عایا؟؟؟

[phzed]

تقلب که بر دانش اموز واجبه....
امتحانی که تقلب نباشه همون سوسول بازی هایی ابتداییه
از شوخی گذشته اینقدر تقلب کردم تو درسا که یادمه بعضی امتحان ها از رو تقلب تازه درس رو یاد میگرفتم یادش بخیر واقعا تقلب کنید زیاد هم بکنید اما تو امتحان های مدرسه
ازمون هارو جدی بگیرین و اینقدر با کلید نزنین ناموسا حیفه به ولله

[reyhanam]

نه :/

[1234321]

دوستانی که سر جلسه کنکور تقلب کردن تجربیاتشون را به اشتراک بزارن

[pardis1]

ر یدم تو تقلب کردنتوم

[Hellion]

واقعاً من امتحان میدم فقط به عشق تقلب کردنش.امتحانی که توش تقلب نباشه که دیگه امتحان نیست.
واقعاً اگه الان تقلب نکنیم دیگه کی میتونیم تقلب کنیم؟؟ باید تو این سن و شرایطی که میتونم، از این لذت خودمونو بهره مند کنیم.وگرنه این روزا و مدرسه رفتنا که دیگه تکرار نمیشن.
عاشق تقلب کردنم.دزدکی نگاه کردن، خندیدن معلم وقتی که میفهمه داری چیکار میکنی، کاغذ کوچیک درست کردنو(ما بهش میگیم فلش کارت!) پرسدن سوالا از دورو بریات، گردن کشیدن تابلو رو برگه ی دوست میز جلوییت(این یکه راست کار منه.تا معلم پشتش به ما میشه، قشنگ وای میستم خم میشم رو برگه ی جلویی)، کتاب زیر میز باز کردنو کلی زور زدن تا جمله بندی کتابو عوض کنیو تابلو نشه از رو کتاب نوشتی.و کلی روش های نوین و سنتی دیگه!

حالا یکی مثل این میاد به تاثیر معدل اعتراض میکنه..

[. MV .]

الان همه تقلب کردن
چون کسی که از روش تقلب بشه هم خب اون تقلب کرده
پس الان همه تقلب کردن
به همین راحتی

[yahyaa]

نه