خیلی خسته ام از گشتن تو این سالها بار ها گشتم و پیدا کردم اما تاثیری نداشت چون وجودمو نگشتم ببینم چرا درس نمی خونم
خیلی خسته ام از گشتن تو این سالها بار ها گشتم و پیدا کردم اما تاثیری نداشت چون وجودمو نگشتم ببینم چرا درس نمی خونم
سلام بچه ها
اردیبهشت ۱۴۰۱بود واسه اولین بار و آخرین بار دوران کنکورم اینجا این حرفو زدم و با وجود تمام خستگیام ادامه دادم اما الان اومدم بگم من پزشکی قبول شدم
خیلی لذت داره یه حرفی بزنی و پاش بمونی و به نتیجه برسی
دوست عزیز مطمئن باش همه اونایی که تو این مسیر موفق میشن خیلی زیاد شکست خوردن ولی دوباره از نو شروع کردن و ادامه دادن
هر جا که هستی اگه پیام منو میبینی اینو بدون سختیا واسه همست تو فقط ادامه بده قول بده اینجا عهد ببندی و مثل من وقتی موفق
شدی واسه دوستات انگیزه ایجاد کنی🦋🌈
سلام عزیزم واقعا بهت تبریک میگم و آرزو میکنم در همه مراحل زندگیت همینجوری به همه اهدافت برسی...من مینام..امروز ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ هست...بزارید اول از شرایطم بگم...من سال 1393 پیش دانشگاهی تجربی رو تموم کردم ولی بخاطر شدت استرس بالا قید همه چیز رو زدم و کنکور ریاضی ثبت نام کردم و در نهایت با مشکلات حین دانشجویی و دو ترم مرخصی و یک ترم حذف کردن شهریور 1399 فارغ التحصیلی کارشناسی مهندسی نفت شدم و چون از قبل ارشد کنکور داده بودم و تهران قبول شده بودم تهران ثبت نام کردم و دو ترم هم ارشد خوندم ولی به علت کمبود شدید کار انصراف دادم و گفتم چه فایده...و بعد از اون مدارک مربوط به hse رو گرفتم و چند جایی هم مشغول کار شدم ولی در خودم نمیدیدم که من بخوام با همین مقدار حقوق و این جایگاه زندگیم رو پایه ریزی کنم....تصمیم گرفتم که برم و با استفاده از مدرک لیسانسم به صورت کارشناسی ناپیوسته و دو ساله بتونم لیسانس دومم رو تو یک رشته دیگه بگیرم و حیطه شغلیم رو عوض کنم.......من با پدرم همیشه در حال مشورت کردن در هر زمینه ای هستم...چند روز پیش رفتم تو سایت دانشگاه آزاد دیدم بدون کنکور بسته شده...رفتم خود دانشگاه و گفتن حضوری فعلا وقت هست برای ثبت نام....با پدرم تماس گرفتم( من داخل شهر دیگه ای زندگی میکنم و کنار پدر و مادرم نیستم) و پشت تلفن یکی یکی رشته هایی که بود رو با پدرم تجزیه و تحلیل کردم و در نهایت آخرش گفتم بابا ته همه این رشته ها همینه و بازم همین آخر و عاقبتش...خیلی ناراحت بودم و اصلا دیگه هیچ امیدی نداشتم....عصرش بابام بهم زنگ زد و گفت بابا نمیتونی دوباره کنکور بدی برا دندون پزشکی؟؟؟؟.......همین ی جمله انگار مغزمو بیدار کرد و اولش گفتم آره ولی خب چجوری...نمیدونم...به نظرت میشه؟؟؟...بابام گفت آره چرا نشه...چند ماه سختی بکشی و بعد تموم و اینده خودتو تضمین کردی از هر جهت....با هر کلمه ای که بابام میگفت انگار هزار ولت انرژی به من وصل کردن و امیدم و روحم تازه میشد...حدود ۴ روز هست که تصمیم گرفتم...اول از همه سریع کارای عقب افتادم رو تموم کردم....خونمو مرتب کردم و میز تحریر و همه چیز رو آوردم وسط...پنج شنبه شب رفتم کتابام رو خریدم و یکشنبه صبح هم قراره برم قلم چی ثبت نام کنم و پشتیبان ویژه بگیرم که لحظه لحظه درس خوندنم رو برنامه ریزی کنه و از قلم چی که برگشتم شروع کنم با توکل به خدا و با تمام قدرتم...و اینو بگم من کاری ندارم که یکی دو ماهه به نتیجه میرسه و یکی دو ساله...من خودمو میبینم که باید حتما،حتما،حتما،حتما اول مهر سال 1402 تو شهر خودم یکی از دانشجو های دندون پزشکی باشم و این اما و اگر حالا اگر شد حالا ببینیم چی میشه نداره...من باید به دندان پزشکی برسم...اول از همه با کمک خدا و دوم از همه با تمام 100 خودم...من اینجا رو فراموش نمیکنم...و اینکه 26 شهریور تولدمه و میدونم که خدا تو سال 1402 کادو تولدی که بهم میده مصادفه با کل زندگیم راستی من 26 سالمه....با دست پر بر میگردم اینجا🥲🥲😍😍
اِنَّ مع العسر یسری…
خدایا به امید تو
منم دیگه به این سایت سر نمیزنم تا زمان اعلام نتایج..
21اسفند 1401
راستش یکم میترسم اما از الان ترسمو کنار میزارم و میجنگم یادمه هر موقع چیزیو واقعا توی زندگیم خواستم بدستش آوردم و هر سختی رو کنار زدم الآنم برای خودم آرزوهام و کسایی که دوست دارم و زندگی که منتظرمه میجنگم
بعد کنکور میام اینجا و خبر قبول شدنمو برای رشته دندانپزشکی بهتون میگم
راستش یکم میترسم اما از الان دیگه نمیترسم و میجنگم یادمه هر موقع چیزی رو واقعا خواستم بدستش آوردم الآنم بدست میارم بخاطر خودم و آرزوهام و زندگی که در انتظارمه و کسایی که دوست دارم میجنگم
بعد از کنکور خبر دندانپزشکی قبول شدنمو اینجا بهتون میگم
درود دوست عزیز.شما الان دیگ مطب زدی خانم دکتری شدی برا خودت
مرسی بابت انگیزهای که میدی منم امسال کنکوریم زورمو میزنم نتیجهمو میگم
کل مسیر رو شل ول رفتم
هیچ وقت دلم راضی نمی شه غیر رشته دندون چیز دیگه به خاطر تنبلی کردن برم شرایط و روحیه پشت موندم ندارم پس من محکومم به رسیدن تا ابد که وقت کنکور دادن ندارم
دندانپزشکی تهران یا مشهد صدمو می ذارم
چنتا قول
هی از سر کتاب پانشم
یه کلامم اضافه این چن وقت به خاطر خودم حرف نزنم
اینو درسو دوس ندارم اصلا درس خوندن دوس ندارم و نداریم
شل ول پایی کتاب نشستن شل و ول درس خوندن نداریم
چرت زدن بین درس هم نداریم دیگه
تمام دیگه
سلام، فروردین با این سایت مواجه شدم.دنبال افرادی بودم که توی بازه زمانی کم خوندن و قبول شدن که این سایت با این تاپیک برام اومد،خیلی حس خوبی پیدا کردم،تصمیم گرفتم ادامه بدم و ناامید نشم .درسته بازم بعضی روزا بی انگیزه شدم و درس نخوندم، اما میخوام یکبار برای همیشه به خودم قول بدم که این مسیرو تموم کنم.
از امشب به بعد قول میدم دیگه به این سایت سر نزنم و شهریورماه با خبر قبولیم توی رشته دلخواهم برگردم امید بخدا
(چند روز دارم سعی میکنم این حرفا رو توی این تاپیک بزنم و دیگه
این سایتو چک نکنم ولی نمیتونستم... اما از الان به بعد قول میدم سر قول امشبم بمونم)
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 6 مهمان)