خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 8 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 110
    1. Top | #1
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات

      142 روز مونده!میخوای روز 8تیر با اشک شوق از جلسه کنکور بیای بیرون یا ندامت و خجالت؟

      سلام
      چند روز داریم: (3*31)+7+29+13=142 روز از فردا برای کنکورتجربی
      ازت میخوام یکم به عقب تر فکر کنی / اگه فارغ التحصیل هستی ، یادت میاد از چند ماه مونده به کنکور پیش خودت گفتی که میذارم برای سال دیگه به قول معروف مشتی و درست و حسابی می خونم . پس کو ….؟ شا چطور / یادت میاد برای خودت رفتی چندتا کتاب تست خریدی و دنبال بهترین کلاس و مدرسه و استاد بودی… به غیر از صفحه اول بقیه اش رو خوندی ؟ الان فیکس با کلاس داری پیش میری و جا نموندی و کارت به کپی کردن جزوه از تخته نکشیده ؟ دفتر برنامه ریزیت کجاست ؟ اون اول تیری که قول دادی بخونی چی شد ؟ بذار یکم بیشتر برم به گذشته /// شما دوست عزیز یه سری به کتابخونه ات بزن … همون کتابهایی که برای کنکور دوسال پیش خریدی رو بیار بیرون … خودت و خدات … آکبند هست یا نه ؟ میگن انقدر بد بین نباش . چشم … میام این طرف بازار / شمایی که دست و پا شکسته خوندی و دو تا آزمون هم دادی … تو هم خودت و خدات … سر جلسه آزمون روز جمعه نگفتی برای آزمون بعدی میترکونم و فول میخونم … این آزمون هیچی ؟ گفتی یا نه ؟ ؟ چند روز اراده کردی که اون صبح دل انگیز از راه برسه و تو خودکار مثل ربات بری سراغ خوندنی که همیشه خیالش رو می کردی … چند تا شنبه گذشته … چندبار با خیال فردا شب سر رو بالش گذاشتی ولی فردا همه کار کردی به غیر از اونی که دیشب تو فکرش بودی …به نظرت از اول تابستون تا حالا تکراری نگذشت ؟ اگه جز اون زرنگ ها هم بودی خودت میدونی که هنوز بعضی از درس ها میترسی و درست و حساب به سراغشون نرفتی / نگاه کن … تو درسی که بهش علاقه کمتری داری چقدر پیشرفت کردی ؟ چند بار موقع خوندن به فکر سال دیگه و رتبه و نمره و رشته و دانشگاه و بقیه بچه ها و …. بودی و درس و کنار گذاشتی و رفتی تو خیال . چند بار شد که به همه برنامه هایی که اول صبح رو ریختی برسی و تغییرش ندی و از کمیت و کیفتش نزنی . یادت میاد چقدر کند کار میکردی و اتلاف وقت داشتی ؟ یه ناهار خوردن یک ساعت طول میکشید ؟ خوب یادمه که اگه صبحت رو از ساعت ۸ شروع نمی کردی اون روز برات یه روز بد تلقی میشد و روزی بود که نشد اون چیزی که تو ذهنت بود … فقط به خاطر ۲ ساعت خواب بیشتر … نگفتی یه اخبار ورزشی نگاه می کنم و میرم سراغ کتاب ولی نفهمیدی چی شد که یه سینمایی هم اومد بهش چسبید . ماه رمضون هم که نگو …. سحری خوردن از هزار تا قرص خواب آور بدتره و کی میتونست بعد از سحری مطالعه کنه . بیا با هم چرتگه بندازیم … برو ماشین حسابت رو بیار تا ببینیم چقدر عقب افتادیم … به عبارتی 7ماه …. چند ساعت میشد ازش مطالعه استخراج کرد ؟ چند تا کتاب رو میشد بست و تموم کرد . الان چقدر با هدفت فاصله داری ؟ میدونم که تا حالا خیلی با خودت خلوت کردی و رو کاغذ سفید و درون دلت با خودت عهد و پیمان بستی که تغییر کنی و این حرفهایی که زدم یه خرده بیشتر و کمتر همه حرفها و حال و روز این روزهای اکثر شماست .

      تو هم مثل من عقب موندی…؟

      بچه های عزیز / الان وقتش هست . هر کسی که تا حالا و به هر نحوی از ترن کنکور جا مونده … این ایستگاه برای سوار شدن عالیه . باور کن که الان و نه هیچ وقت دیگه ای … … باور کن که برای رتبه ۳ رقمی هنو هم دیر نشده … یه شرط داره … شرطش اینه که تو بخوای تغییر کنی / تغییر اسمش برات آشناست و تا حالا هزار بار خواستی اما نشده … ولی اینبار فرق داره …. ازتون میخوام که هر کجا که هستید به این خیل جمعیت متصل بشید و همه با هم انرژی ها تون رو برای تغییر رو هدفی مشترک متمرکز کنید . یه تغییر اساسی و برای تغییر یک نتیجه کلی باید روی جز به جز زندگی تمرکز کنی و سعی کنی که همه چیز رو فقط و فقط در جهت هدفت قرار بدی و نه چیز دیگه ای … غرق در هدفت شو … باور کن که چیزی تغییر نکرده و عوض نشده … تو همون آدمی با همون افکار بزرگ و اهداف عالی … چرا که نتونی به اونا برسی … قبول دارم الان کمی سستی کردی و عقب افتادی … ولی کی گفته که دیگه همه چیز تمومه …. اگه تو آدم دیگه ای باشی و بتونی که از همه نیروهای ماورایی جهان خلقت استفاده کنی میتونی همه چیز رو عوض کنی یادت ، تک تک شما عزیزان همون کسانی بودین که موقعی که دبیر تو مدرسه می خواست ازتون امتحان بگیره جفت دستاتون رو میذاشتین رو گوشتون و با کسی کاری نداشتی و تو اون چند دقیقه معرکه مطالعه میکردی و یکدفعه تو ۱۵ دقیقه یک درس رو کامل با جزئیات تموم می کردی … یادت میاد تو اون یه ربع زنگ تفریح تا نیم ساعت ، چهل دقیقه راه مدرسه چقدر دقیق و با سرعت خودت رو برای امتحان آماده می کردی و اتفاقا نتیجه هم می گرفتی ، با شرایط کاری داشتی .. میگفتی الان چه جوری بخونم و کی استراحت کنم و تمرکز ندارم و شلوغه و محیط خوب نیست و منبع مطالعاتیم فلان نیست و ؟ ! … یه لحظه چشمات رو ببند … فقط فکر کن که همین الان نه کاری داری با روز هفته و نه تاریخ و نه ساعت و نه ….. فقط تو ذهنت ببین که داری میری به سراغ مطالعه … ببین داری چی کار می کنی .. تست میزنی … می خونی … ؟ از کدوم کتاب و درس … الان ساعت چند شده …؟ خسته ای یا هنوز داری ادامه میدی … آفرین … قدم به قدم داری به هدفت نزدیک میشی یا نه ؟ عالیه … همینه //// ما تو خونه یه بچه کوچیک داریم … یه گیم براش خریدم و تو اون یه بازی داره که میدونم الان بگم همطون اونو دیدین … یه سری اشکال هندسی نامتقارن از بالای صفحه میان پایین و باید با چرخاندن اونا رو طوری قرار داد تا فضای خالی کمتری بینشون ایجاد بشه و اگه در امتداد یک خط راست قرار بگیرن به عنوان امتیاز اون ردیف پاک میشه و اگر بی دقت باشی … اشکال روی هم تل انبار میشن و میرن تا بالا صفحه و شما می بازید …. همین بازی اینجا هم مصداقش دیده میشه …. اگه کاری نکنی و دست رو دست بذاری … کم کم زمانت میره بالا و بالای صفحه و سوختن میرسی ولی حالا که فقط چند ردیف اول رو خراب کردی … میتونی با ساختن عاقلانه بقیه کم کم عقب افتادگیت رو جبران کنی و برسی به وقتی که اصلا انگار عقب موندگی نیست … فقط خوب گوش کن … یکم عجیب و غریب هست ولی اگه میخوای بسم الله …. برای چند روز یه جور دیگه زندگی کن ….درس بخون … نه بگو از چی و نه من میگم … متنوع بخون … از هر درسی که دوست داری … فقط تک درس نخون … چند تا درس انتخاب کن …. فکر کن اومدی تو یه غار … و از همه دنیا فارغ شدی …

      کاری به چیزی نداشته باش … نه بازی و نه شیطنت نه تلفن و نه رمان و اینترنت گردی و خیابون گردی … میخوایم با هم بریم به یه مراسم ویژه . اسمش هست احیای درون خفته …. حالا در اون پروسه تا میتونی درس بخون … چند ساعت نگو … گفتم تا میتونی … خوابت میاد برو بیرون قدم بزن … آب سرد بزن به صورتت … پاهات رو بکن تو لگن آب یخ و هر راه دیگه ای که بلدی برای بیدار موندن …. گرسنه که میشی نپر به سمت یخچال … بذار گرسنه بمونی … از ۲۴ ساعت ۲۵ ساعت درس بخون … الان چیزی سوال نکن … گفتم فقط بخون … تست بزن … تمرین کن … از دروس متنوع … بدون برنامه ؟؟؟؟ آره بدون برنامه … تست آموزشی و سنجشی و زمان دار و خلاصه نویسی و …. نداریم …. منبع خوندن مهم نیست /// اصلا و ابدا به چیزی فکر نکن …. شب میشه بشه … همه خوابن … باشه … یه گوشه ای از اتاق …یه نور گوشیت که هست دیگه انشاا…. . بازهم داری سوال میکنی احساس می کنم ! نه مطالبق بودجه بندی آزمونت هم نخون … پیرو هیچ قاعده ای نباش … ولی اونایی که میخونی … با تراکم و فشار زیاد بخون … نذار حواست به چیزی پرت بشه … به خودت بگو سه روز فقط و فقط کارم همینه و با چیزی و کسی کاری ندارم …. باید بتونی یه فصل رو ۵ ساعته جمع کنی … مثل شبهای امتحانی که اساسی جا مونده بودی … یادت میاد ۱۰۰ صفحه جزوه رو ۴ ساعت میخوندی … همون جوری ….بذار چشمات خسته بشه / دستت و پاهات و کمرت خستگی رو احساس کنه / خواب رو به کارهات ارجحیت نده … تنها موقعی بخواب که جسمت داره رو کتاب ها می افته / از همین الان ذهنت رو برای این کار آماده کن . در حین کار به خصوص در آخرای شب چند تا نفس عمیق بکش و به خودت رجوع کن … آیا امروز تلاشت جز بهترین ها بوده یا نه ؟ به خودت بگو کی این موقع شب بیداره و داره درس میخونه …. باور کن که فقط خودت و معدود ستاره های آسمون بالای سرت . بذار نفس هات به شماره بیفته … بذار خاک روی کتاب های اتاق زدوده بشه … کم کم احساس کن که این آدم تو هستی و نه قبلی و در آخر شب با افتخار یه ساعت مطالعه باور نکردنی رو تو دفتر ذهنت ثبت کن و از خدا بخواه که راه استفاده از توانایی هات رو بهت یاد بده . پس تو توانایی حرکات جهشی رو داری …. تو میتونی کاری کنی که از اول تابستون داشتی به خاطرش دس دس می کردی و از زیرش فرار می کردی رو انجام بدی . تو دنیا سیگنالها و علائمی وجود دارن که میگه بیا … شروع کن … تو میتونی و علائمی بسیاری هم برای خرده گیری و برجسته کردن نقاط ضعف که نه نمیشه و …. این ما هستیم که انتخاب می کنیم با کدوم یک از اونا پیش بریم و پلان و برنامه ذهنی خودمون رو بر کدوم اساس بچینیم . طوفانی شروع کن و ایمان بیار که این تو هستی که این کار خارق العاده رو انجام دادی …. بعد کم کم به سمت دروسی برو که در اونا از نظر پایه یا مهارت قبلی پیشینه خوبی داری … متوسطهای خودت رو تا به حد عالی برسون … بعد بهش نگاه کن … آره این کار خودت بود … بذار تو یه آزمون چشمت درصد بالای 70و رتبه زیر 1000 ببینه تا کم کم یخ های درونت باز بشه و به عینه ببینی که تونستی خیلی ها رو کنار بزنی ….از پیله خودت بیا بیرون … دنیا و موفقیت حق توست . اونوقت پیش خودت راضی باش به اینکه دیر شروع کردی و افسوس اونو نخور … چون همین دیر شروع کردن و عقب افتادن باعث شد که مثل یه کش با سرعت تر و پر شتاب تر به سمت جلو حرکت کنی و این با ارزش هست / پیش خودت بگو … خدا رو شکر که عقب افتادم تا الان میتونم انقدر گام های بلندی بردارم و انقدر معرکه در مسیر هرفم پیش بم که فکر کنم دیگه هیچ مانعی نیست که بتونه منو از این حرکت فوق العاده باز داره . چند روز به چیزی فکر نکن و هر چی مه تو ذهنت هست رو با عمل نشون بده …بعد تکنیک برنامه ریزی مثل فرمان ماشین میاد و خودش رو نشون میده و به کار تو جهت میده . پس بدون که فرمان و ترمز ای بی اس و کیسه هوا و بهترین امکانات و تجهیزات و سخت افزار تا قبل از راه افتادن ماشین به درد نمیخوره . پس بندهایی که دست و پای خودت بستی و گره زدی رو راحت باز کن ؛ خودت رو راه بنداز و این مدت باقی مونده تا کنکورورو اونجوری که فکر میکنی شایسته توست تلاش کن .

    2. Top | #2
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      پست یکی از دوستان @Dahi
      من دانشجوی پزشکی دانشگاهِ سراسری سنندج ، ورودی بهمن ۹۵ هستم.معدل کتبی نهایی من ۱۵/۲۳ بود.پارسال همش سردرگم بودم یه هفته برنامه مینوشتم یه روز اجرا نمیکردم،هرچی هم مشاور میرفتم فایده نداشت هیچ کاری نمیکردم همش یه روز برنامه رو انجام میدادم بعد میومدم حجم کتابارو میدیدم خیلی زیاد بود ناامید میشدم و گریه میکردم این برنامه ادامه داشت تـــــا ۲۵ اسفند نشستم یه برنامه ریختم تا ۱۵ فروردین که بترکونم اما ۱۳ فروردین زار زار داشتم گریه میکردم بازم برنامه رو اجرا نکرده بودم فرداش رفتم پیش معلم ریاضیم که خیلی دوسش داشتم کلی گریه میکردم و میگفتم دیگه بیخیال کنکور ۹۵ شدم و میخوام واسه کنکور ۹۶ بخونم و اِل کنم و بِل کنم و تابستون هم پایه رو تموم کنم و پیش رو تا اسفند تموم کنم و فروردین مرور کنم و اردیبهشت آزمون بگیرم از خودم و خرداد اشکال برطرف کنم!!! یه نگاهی بهم انداخت و گفت باشه برای کنکور ۹۶ بخون ولی من بهت برنامه میدم گفتم باشه هرچی بگید قبوله...
      دقیقا برام روزی ۱۶ ساعت برنامه نوشت! برای ۱۵فروردین تا یه روز قبل از خوده کنکور۹۵.برنامه پنجشنبه رو ۸ ساعت داده بود،موضوعاتی که تو برنامه گنجونده بود هم اینا بودن←کل زیست،،،کل شیمی،،،فیزیک هم پیش دو،نوروعدسی،فیزیک سوم هم خازن و مقاومت کلا،،،ریاضی هم آمار،احتمال،تابع،لگاریتم، حد،مشتق،انتگرال برای این موضوعات کل تستای سراسریه ۱۰ سال اخیر رو برام سه بار گذاشته بود
      عمومی هم ادبیات کامل گذاشته بود به جز زبان فارسی!عربی هم کامل حتی مبحث اعلال رو هم حذف نکرده بود،،،دینی و زبان هم کامل!!!
      برای عمومیا روزی ۵ ساعت گذاشته بود برای زیست و شیمی هم ۸ ساعت و برای ریاضی و فیزیک ۳ ساعت در روز زمان گذاشته بود ولی یک روز درمیون!
      برنامه رو که دیدم دو سه دقیقه ساکت شدم گفتم استاد این برنامه خیلی سنگینه من میخوام کنکور ۹۶ بدم در ضمن میخوام همه درسارو از اول بخونم همه رو به درصد عالی برسونم گفت نه اگه این برنامه رو اجرا کنی سال بعد زیر ۵۰ میشی چون مهمترین موضوعاتو قبل از شروع اصلیت میبندی منم قانع شدم و گفتم انجامش میدم گفت سه بار به مرگ مامانت قسم بخور گفتم باشه بعدم یکی دیگه رو باهام آشنا کرد و باهم این برنامه رو بهمون داد اونا یه طبقه خالی تو خونشون داشتن کل کتابامو بردم و باهم شروع کردیم از صبح روز ۱۵ فروردین ساعت پنج و نیم شروع کردیم!
      آخر شب هم از هم تست میپرسیدیم استاد هم بهمون زنگ میزد که برنامه رو تکمیل کردیم یا نه هی هم بهمون میگفت امسال اگه قبول نشدید سال بعد زیر پنجاه میشید پس با آرامش بخونید ماهم قبول کرده بودیم و بدون استرس میخوندیم حتی تا روز قبل کنکور تا ساعت ۹ شب درس خوندیم باهم بعد مامان دوستم بزور مارو از کتابا جدا کرد داشتیم دینی میخوندیم مارو برد پیش همون استاد ریاضیمون استاد گفت بیچاره اونایی که هدفشون کنکور فرداس الان کلی استرس دارن شما دیگه راحتید استرس ندارید فقط برید هرچی بلدید بریزید رو برگه ماهم خندیدیم و برگشتیم خونه خب فرداشم دقیقا همونطوری شد استرس من یکم از دوستم بیشتر بود اون استرسش نزدیک به صفر بود فقط میخندید رفتیم و کنکور دادیم بعد از کنکور هم برگشتیم خونه گفتم رتبه ام در حد شش هفت هزار میشه دوستم ولی چیزی نمیگفت ولی گفت خیلی بهتر از اون چیزیه که فکرشو میکردم!بعد طبق برنامه ای که استاد بهمون داده بود خود روز کنکور هم که برگشتیم باید پنج ساعت میخوندیم پنج ساعت رو خوندیم و همین طوری ادامه دادیم حتی لحظه ای که رتبه ها اومدن دقیق یادمه داشتیم عربی میخوندیم ساعت یازده بود که مامان دوستم اومد گفت نمیخواید رتبه هارو ببینید به دوستم نگاه کردم دیدم رنگش عین گچ شده من گفتم میخوام ببینم نگاه که کردیم صفحه هی بالا نمیومد یه دفعه اومد بالا دیدم رتبه تو منطقه دو شده ۲۱۲۶ دو دقیقه کپ کردم فکرکردم بیست و یک هزاره یه دفعه دوستم جیغ زد بغلم کرد گفت دو هزار شدی قبول شدی من اصلا باورم نمیشد بعد رتبه دوستمو نگاه کردیم اون ۲۱۴۵ شده بود کلی باهم گریه کردیم اصلا توقع نداشتم!بعد هم نتیجه انتخاب رشته اومد که من پزشکی قبول شده بودم و دوستم دندان پزشکی!!!
      کلا میخوام بگم اگه شروع کردید اصلا ناامید نباشید فقط بخونید بدون استرس من و دوستم مهمترین عامل موفقیتمون همین بی استرس بودن هست.
      درصدهاشون:
      ادبیات۸۲،،،عربی۹۰،،،دینی74 ،،،زبان۶۵،،،ریاضی۳۸
      زیست۶۴،،،فیزیک۴۰،،،شیمی۳۰
      دلیل درصدهای بالا در عمومی ها از نظر خودشون:
      برای عمومیا هرروز پنج ساعت وقت گذاشته بودن که هر درسِ عمومی یک ساعت وقت داشت میمونه اون یک ساعت آخرکه یکی از کنکورهای سالهای قبل رو از زرد عمومی تحلیل میکردیم ۲۲ تا کنکور رو تحلیل کردیم اینجوری! اینا خیلی تاثیر داشتن یعنی فوق العاده بودن ولی من خودم واسه ادبیات کل تستای کتاب تستمو به جز زبان فارسی زدم تو همون یک ساعتی که داشتیم تموم شد نشرالگو داشتم)

    3. Top | #3
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      ویژگی ی این 5 ماه چیی اگه از همین الان (نه 1 دقیقه بعد) هرچی بخونی تو کنکور یادت میمونه (البته با یک مرور در شب کنکور) ولی تا قبل از این خونده باشی شاید زیاد یادت

      نمونده باشه .

      حالا چرا من انگیزه ام خیلی بالاس‌؟! چون به همه چیزایی که انگیزمو میبردن غلبه کردم !! حالا الان میگم چطوری غلبه کردم (با جواب چند سوال)

      :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
      ::: بعضی ها میگن (مثل من)ما کشش نداریم و از ما نفر برتر در نمیاد ::: این جوابی که میخوام بدم کلیشه ای ه ولی جواب میده

      نفر برتر چی از تو بیشتر داره ؟! شاخ ! دم ؟! با اجنه در ارتباطه ؟!نههههههههههههه فقط تلاشش بیشتر از توه

      اگه میگی هوش ندارم یا حفظیاتم بده !!! نه بد نیس!! این تلقینیه که تو میکنی و خودت باورش میکنی!

      خداونت از روحش به تو دمیده و جسمتم که خدا آفریده !! آیا خدا چیز بدی می آفرینه ؟!

      این همه چیز آفرید نگفت چه کردم !! انسانو ساخت گفت احسنت !!! پس ما می توانیم ما می توانیم به آنچه که میخواییم برسیم !!

      اگه نمی توانستیم برسیم این فرصت به ما داده نمیشد !!!!(ب جای بهشت اومدیم به جای پست)

      :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

      حالا دیگه فکر کنم انگیزت بالا رفته باشه ولی این بدون تو راه همینطور انگیزت بالا تر هم خواهد رفت

      از هر چیزی که انیگیزتو کم میکنه دوری نکن برو پیشش باهاش بجنک و آخرش آتش بس کن !

    4. Top | #4
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات

    5. Top | #5
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      خیلی از کنکوریا الان اینجورین:

    6. Top | #6
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات

    8. Top | #8
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      یه بار یه متن قشنگی خوندم
      در حدی که خاطره مفهومشو میگم
      یه پزشک وقتی همه ناامیدن و بیماری تاعلاجه باز تلاششو میکنه
      اصلی پزشکی یعنی سماجت بدون خستگی و ناامید شدن
      وگرنه درمان بیشتر بیماری ها کشف نمیشد
      حالا تویی که ناامیدی چطور میخوای پزشک شی؟
      تویی که عرضه نداری خودتو جمع کنی؟تویی که زود ناامید میشی؟ببین اصلا لایق پزشک بودن هستی؟
      اگه میخوای پزشک شی اول روحیه ی پزشکی داشته باش

    9. Top | #9
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      photo_2018-02-06_04-46-00.jpg

    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      photo_2018-01-31_22-11-22.jpg

    12. Top | #12
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      12568216_1553202688331279_725944127_n.jpg

    13. Top | #13
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      دوستم تو الان دنبال الگویی مگه نه؟
      هی تاپیک میزنی یا سرچ میکنی کسی که از فلان وقت شروع کرد و موفق شد
      درسته؟
      خب پس
      چرا خودت نمیشی همون اسطوره ای که دنبالش ؟
      مگه از خودت بهترم هست برا خودت؟
      فکر کن وقتی نتایج بیاد
      اگه رتبه خوب باشه....اشک شوق مادرت***بابات سرشو بابا میگیره میگه دخترم/پسرم باعث افتخارمه.خودت از خنده رو زمین بند نمیشی
      حالا اگه رتبه بد بشه......مامانت گریه و زایی و نفرین***بابات هیچی نمیگی میذاره میره بیرون.خودت از خجالت میری تو اتاق و گریه
      دلت میخواد وقتی خاله زنکا زنگ میزنن مامانت با افتخار بگه بچه ام دکتر شده یا بگه هی انشاالله سال دیگه

      اینا حرفای دل خودمه تجربه کردم که میگم
      دلت میخواد هر بیسوادی بیاد برا زندگیت اظهارنظر کنه؟
      بخدا این خوابا ارزش نداره
      بجنگ
      ویرایش توسط Neo.Healer : 17 بهمن 1396 در ساعت 22:02

    14. Top | #14
      همکار سابق انجمن
      کاربر برتر

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات

    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      2vwt1jaxbghvapmb3jmvatss.jpg

    صفحه 1 از 8 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن