سلام اِی غروب غریبانه دل
سلام اِی طلوع سحر گاه رفتن
سلام اِی غم لحظه های جدایی
خداحافظ اِی شعر شب های روشن
https://upmusics.com/%D8%A7%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%AE%D8%B1/
@Rainbow1
ویرایش توسط ali.nanok : 30 خرداد 1399 در ساعت 00:04
روشن کردم شمعی
برای آن پدر پندی
که خود بود در بَند ها
و نصیحت میکرد اعضای فروم را بارها
از آنچه که خود در آن بند بود
سوزاند پدر پرستاری همدان را
به آتش کشید فرهنگیان ایران را
جوید او مخ همگان را
رحم نمیکرد به تک وعده غذایی اش
در می آورد چرخ اقتصاد بربری ها را به گردش ِ معده اش
ستایش و حشمت فردوس را در آورد به ستایش خود از نگاهش
او که مغز خویش را تک بعدی میپنداشت
براستی با این همه اعمال چگونه مغز خود را چنین حقیر میپنداشت ؟
میخواند آیات قرآن را ، نمیبرد حساب آیات را
جمع میکرد تمام برنامه ها را ، شروع نمیکرد هیچ کدام آن ها را
نذر میکرد برنامه ها را برای دیگران
دست به خیر بود برای همگان
برای خود اما هیچ بود
در راه عمل زبانی حسن طور بود ( =حسن روحانی )
جیغ شنبه ها در آمد از وعده استارت او
اشک جمعه ها جاری شد از هدر رفتن هفته های او
فیس مظلوم بود برای همگان
کلک و شیطون بود برای دخالت در امور دیگران
چه بگویم از او
که سر دراز دارد قصه های ناتمام او
حال او ز این فروم رفت
شمع های دنیا را در رفتنش فوت کرد .
خدانگهدار پدر پَند *
خود مانده در بَند *
https://m.soundcloud.com/peymansalim...sets/alter-ego
.
@Nilay_
سلام نیل ببخشید تگت کردم
خیلی عجیبه یکی تو این تاپیک تگم کرده ولی هر چی می گردم نظرشو پیدا نمی کنم
می شه یه لطفی کنی یه چک بزنی ببینی چیزی پیدا می کنی
ممنون
در حال حاضر 18 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 18 مهمان)