@Ema
آره نباید جمع میبستم باید از واژهی معمولا استفاده میکردم.
پرسش شما اینه " چرا دین رو کنار گذاشتم "
ساده است، چون به این پی بردم این دین و این کتاب نه الهیه نه سخنان یک قادر مطلق.
چندتا مورد واضح و ساده که بیشتر از بقیه تو ذهنم مونده این پایین مینویسم :
1_در قرآن از قطع دست دزد به عنوان مجازات، سخن گفته شده.
من با هیچ دلیل و تفسیری نتونستم خودم رو قانع کنم که این سخن یک قادر مطلقِ متعال و بخشنده است.
" قطع دست دزد به عنوان مجازات "
همچین چیزی حتی اگر محدود به اون زمان بوده،
باز هم چیزی از غیر منطقی بودن و ضد انسانی بودنش کم نمیشه.
هر چند فقط برای اون زمان نیست و الان هم به کار میره!
آیه Øد سرقت - ویکی فقه
2_ از نظر عقل و منطقِ محدودِ من، کاربرد شهاب سنگ ها و یا هر شئ آسمانی، دور کردن اجنه و شیاطین برای جلوگیری از استراق سمع نبوده.
چیزی که در قرآن به وضوح گفته شده.
البته اگر معنای استعاریش رو هم بخوایم در نظر بگیریم باز هم غیر منطقیه.
شهاب در آسمانها (قرآن) - ویکی فقه
3_ از نظر من دینی که خروج ازش و کنار گذاشتنش حکم اعدام داشته باشه نمیتونه یک دین الهی باشه.
کافیه فرض کنید خدایی با ویژگی های دین اسلام وجود داره، و همین طور پیامبر همه چیز تمامی به اسم محمد.
طبق تشخیص این دین و این پیامبر اگر کسی مسلمان باشه و اسلام رو کنار بگذاره حکمش اعدامه.
اعدام!
( البته مردها اعدام میشن ولی زن ها نه)
http://wikifeqh.ir/ارتداد_(فقه)
شاید شخص شما به عقاید دیگران احترام بگذارید، اما متاسفانه دین و پیامبرتون وجود عقاید مخالف براشون غیر قابل تحمل بوده.
( ممکنه برخی از عزیزان فکر کنن همچین چیزی در حال حاضر اجرا نمیشه، اما این نکته رو فراموش نکنید؛ دین میوه نیست که بشه قسمت های خوبش رو سوا کرد و قسمت های بدش رو کنار گذاشت.
وقتی بپذیری دینِ تو، برای همهی زمان ها و همهی انسان هاست،
نمیتونی حرف های فقها و مراجع تقلید و مجتهد ها و آیت الله ها رو نادیده بگیری.
نمیتونی بگی اسلام عیبی نداره و هر عیبی هست از مسلمانی ماست.)
* از نظر بندهی حقیر، دینی که قوانینی مثل اعدام، شلاق، قطع دست، و سنگسار درونش باشه،
نه انسانیه، نه اخلاقی، نه الهی، و نه میتونه سعادت من رو تضمین کنه. *
موارد بالا رو سعی کردم مختصر و مفید بگم پست طولانی نشه، در لینکی که پایین هر مورد قرار دادم به صورت کامل و شفاف توضیح داده و شرایط اجرای هر کدوم رو هم گفته.
این نکته رو در نظر بگیرید با هر شرط و شروط و شرایطی، با هر تفسیر و برهان و دلیلی، باز هم نمیشه منکر یک سری چیزها شد.
همون سخن معروف که میگه:
《 خانه از پایبند ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است 》
شلاق:
https://wikifeqh.ir/%D8%AA%D8%A7%D8%...A7%D9%86%D9%87
سنگسار:
حکم سنگسار - ویکی فقه
اگه دقت کنید تو متن گفته بودم من همه ی شرایط احتمالی برای موارد ذکر شده رو تا حد امکان شنیدم.
پس از نظر شما اگه کسی شرایط بالا رو داشته باشه حقشه یه عضوی از بدنش قطع بشه؟!
شما به جای این موارد 20 تا مورد دیگه هم بهش اضافه کنی اصل قضیه پاک نمیشه...
اینکه اکثر اوقات اجرا نمیشه باز هم فرقی تو اصل ماجرا به وجود نمیاره.
اینکه چه مجازاتی باید در نظر گرفته بشه رو من نمیتونم تعیین کنم بلکه کسانی که در این زمینه ها تخصص دارن باید بهترین راه ممکن رو پیدا کنند.
شاید کسی بتونه خودش رو با دلایلی مثل : شرایط داره، اجرا نمیشه، منظورش قطع کردن نبوده، و...
گول بزنه، اما من نمیتونم
ببینید گرامی، من با کل آیه مشکل دارم.
اینکه منظور شهاب سنگ نبوده، اینکه اصلا منظور این آسمانی که ما مشاهده میکنیم نبوده یا با چشم های ما قابل مشاهده نیست اصل ماجرا رو برای من عوض نمیکنه.
قضیهی اینکه اجنه و شیاطین برن استراق سمع و خداوند به هر طریقی، با پرتاب یا برخورد هر چیزی، مانعشون بشه، برام قابل قبول، منطقی و عقلانی نیست.
از نظر من مطلبی که در این آیه گفته شده نمیتونه به یک قادر مطلق ربطی داشته باشه و بنده هم نمیتونم درستیِ این موضوع رو بپذیرم.
به همون دلیل که نمیتونم زنده بودن یک انسان در شکم نهنگ، به دنیا آمدن یک انسان از یک زن باکره و یا گلستان شدن آتش رو بپذیرم.
همهی موارد بالا صرفاً نظر بنده است، و اصراری بر درست بودن نظراتم ندارم.
ممکنه اشتباه کنم، اما این مسیریه که الان انتخاب کردم، و از انتخابش پشیمان نیستم.
شما مختار و آزادی سخنان من رو قبول نداشته باشی و اجباری هم در کار نیست.
خب پس با این اوصاف شما هم باید تخصصی در این زمینه داشته باشید اگر فکر میکنید این قضیه عادلانه است.
اگر این طوره که گفتوگوی من و شما هم اشتباهه چون هیچ کدوممون در زمینهی دین "تخصص" نداریم پس نباید کلا در این رابطه "اظهار نظر" کنیم.
اینکه قطع دست اشتباهه،
اینکه کسی به خاطر عملی مثل دزدی یک عضو از بدنش قطع بشه و چه بسا تا آخر عمرش تو زندگیش دچار مشکل میشه غیر قابل انکاره دوست گرامی.
برای جلوگیری از همچین جرائمی باید ریشه یابی کرد و دلیل انجام این عمل رو پیدا و رفع کرد،
"قطع عضو" بهترین راه حل نیست.
و برای تشخیص اینکه بهترین راه حل نیست، فکر نمیکنم نیازی به تخصص خاصی باشه.
اگر کسی "به هر دلیلی" عمل دزدی رو انجام بده و
تک تک شرایط ذکر شده رو هم داشته باشه با قطع دستش چه اتفاقی خواهد افتاد؟
نه تنها مشکل اون انسان حل نخواهد شد بلکه وضعیتش بدتر میشه.
( حتی با فرض اینکه معمولا این مجازات انجام نمیشه)
یادم نمیاد جایی از حرف هام روی درست بودنِ "صد درصدی" افکارم تاکید کرده باشم، یا گفته باشم در زمینهای تخصص دارم.
بارها از عبارات " نظر من" و "عقل و منطق من" استفاده کردم، در نتیجه نه شما نه هیچ کس دیگری در این کرهی خاکی مجبور به پذیرش درستی حرف های من نیستی.
پرسیدین چرا دین رو کنار گذاشتم من هم گفتم به فلان دلایل.
اگر شما قصدت اینه به هر "قیمتی" به من ثابت کنی که دارم اشتباه میکنم، فکر نمیکنم این گفتوگو فایده ای داشته باشه.
ینی بالاتر داره ی دختر از قوانین اسلامی دفاع میکنه
مثل این میمونه درخت از تبر دفاع کنه و به بقیه درختا بگه نه ببینین ما اگه میوه ندیم و به n تا دلیل دیگه، تبر مارو قطع میکنه، طبق دستور خدا ، این حرفا میشه توجیه کار تبر؟ تو این شرایط هم بعضی درختا با تبر وارد یک معامله دو طرفه میشن، باقی درختارو تشویق به تسلیم شدن در برابر قوانین تبر میکنن و خودشون میمونن و جنگل غنی، بدون هیچ مزاحمی که مجبور به شراکت منابع جنگل باشن باهاش
I've been lost for so long
I forgot i could be found
I've been holding my breath
For the Axe to come down
ویرایش توسط .khosro. : 25 خرداد 1399 در ساعت 01:20
در این 7 سال بارها با آخوند های مختلف و آدمهایی که اطلاعات زیادی در رابطه با دین داشتن صحبت کردم.
حتی یک بار یه نفر بهم گفت امثال تو رو خدا چشم و گوشتون رو بسته.
یا وقتی مُردی میفهمی اشتباه میکردی
متاسفانه در اکثر تجربه های گذشتهام و بحث و گفتوگو های مختلفی که داشتم، متهم شدم به کج فهمی، ایراد الکی آوردن و یا بهانه آوردن.
هیچ کدوم از اون گفتوگو ها نتیجهای در بر نداشت.
چون طرف مقابل من به درست بودن صد درصدی عقایدش باور داشت.
چون آخوند تخصص داره توی مغلطه کردن، حتی آموزشش رو توی حوزه علمیه دارن، یک آخوند یا امثال راءفی پور اگه توی بحث با کسی گیر بیفتن که داره از پایه دین رو نقض میکنه، دست به دامن مغلطه میشن و برای گمراه کردن افکاری که شاهد بحثشون هستن طرف بحث رو متهم به سفسطه میکنن، من از آخرین باری که توی آموزشی پادگان با یک سروان عقیدتی بحث کردم و طرف به شدت مغلطه میکرد و از آخر هم فحش داد و تهدید کرد تصمیم گرفتم عقاید دینی رو به زمان بسپارم و خودمو اذیت نکنم واسه این سبک بحثا، اون زنی که از اسلام دفاع میکنه حقشه شوهرش کتکش بزنه(سوره نساء) و سه تا هوو بیاره رو سرش، حقشه بچشو ازش جدا کنن بدن به پدرشوهرش، اون مردمی که 1400 ساله انواع بلاها سرشون اومده ، تاریخ اسلامیشون پر بدبختی رعیت و زندگی لاکچری افراد مقدسشونه در عین حال هنوز دارن دنبال اسلام واقعی میگردن ،فکر میکنن قراره یکی از آسمون بیفته نجاتشون بده، چرا باید وقت بذاری براشون؟ از شانس بد ماس که مثل وطنمون ایران، اسیر این آدماییم و فعلا چاره ای جز ترک وطن نمیبینم واقعا...تا وقتی مردم ماهم مثل اسپانیا بیرون راندن اسلامو از کشورشون جشن نگیرن هیچ امیدی نیس، هیچی
I've been lost for so long
I forgot i could be found
I've been holding my breath
For the Axe to come down
ویرایش توسط .khosro. : 25 خرداد 1399 در ساعت 04:08
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد.
نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند.
درشتی و نرمی به هم در به است .......چو فاصد که جراح و مرهم نه است
درشتی نگیرد خردمند پیش ..............نه سستی که ناقص کند قدر خویش
نه مر خویشتن را فزونی نهد ..............نه یکباره تن در مذلت دهد
شبانی با پدر گفت: ای خردمند ...........مرا تعلیم ده پیرانه یک پند
بگفتا: نیکمردی کن نه چندان..............که گردد خیره گرگ تیز دندان
ویرایش توسط sina_u : 25 خرداد 1399 در ساعت 07:35
وقتی اینطور هجوم آوردن به سمت ازدواج و بچه دار شدن مردم معلومه یه خبرهایی هست وگرنه چرا سراغ حل بیکاری اینهمه مردم بیکار نمیرن
IQ ایرانیان از از 104 به 68 سقوط کرده است
فاطمه محمد بیگی نماینده مجلس گفت: با ادامه روند کاهش جمعیت کشورمان در حال حاضر میانگین ضریب هوشی یا IQ ایرانیها از ۱۰۴ به ۶۸ رسیده است؛ دلیل آن این است که نخبگان و تحصیلکردگان ما عمدتاً ازدوا ج نکردهاند یا دیر ازدواج کردند یا نهایتاً تک فرزند و دو فرزندی هستند.
فاطمه محمدبیگی درباره طرحهای در دست بررسی مجلس یازدهم برای حل مسئله "بحران جمعیت و فرزندآوری" اظهار کرد: از سال ۱۳۸۵ جامعهشناسان و جمعیتشناسان تذکر دادند که وضعیت جمعیتی ایران رو به وخامت است، اما متاسفانه در دولتهای وقت این تذکرات جدی گرفته نشد! تا اینکه رهبری معظم در سال ۱۳۸۹ به مسئولان تذکری جدی در حوزه جمعیت دادند.
وی ادامه داد: آن زمان، بعد از تذکر رهبری و اطلاع از نگرانی ایشان، یک سری مطالعات جمعیتی را انجام دادم؛ نتیجه آن این شد که چند سال در دانشگاهها مشغول به تدریس درس "جمعیت و دانش خانواده" شدم؛ متاسفانه جریان قالب کشور، جریانی موافق با موضوع "جمعیت و تعالی خانواده" نبود دلیل آن نیز عدم دانش و شناخت از حوزه جمعیت و اثرات جمعیتی در سلامت، پیشرفت اقتصادی، کاهش آسیبهای اجتماعی، پیشرفت تکنولوژی و حتی پیشرفت در "IQ" یا "ضریب هوشی" است.
نماینده قزوین و آبیک در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: کسانی که با علم جمعیت و نظریههای این رشته آشنا هستند، میدانند که عامل رشد و پیشرفت کشورها، ثروت اجتماعی کشورهاست و منظور از ثروت اجتماعی، جمعیت است؛ اگر این ثروت با منابع طبیعی و جغرافیایی همراه شود منجر به استخراج صنعت و تکنولوژی میشود و در نتیجه باعث بالا رفتن ضریب رشد کشور میشود و اگر با سبک زندگی ایرانی ــ اسلامی عجین شود، جنبه تعالی و تکامل روحی انسان را نیز پوشش میدهد؛ پس نقش و اهمیت جمعیت دو چندان میشود.
وی افزود: متاسفانه تحت تاثیر سیاستهای بینالمللی بانک جهانی، سیاستهای صندوق بینالمللی پول و سازمان "WHO" که ثابت شده بازیچه سیاستهای جمعیتی پنتاگون و صهیونیزم بینالملل هستند، جنگ جمعیتی پنهانی در سطح سازمانهای بهداشت جهانی آغاز شده است! این جنگ با رنگ و لعاب تنظیم خانواده و دلسوزی برای کشورها، قصد کنترل و کاهش جمعیت برخی از کشورها را دارد؛ در واقع با این کار سیطره علمی، اقتصادی، تکنولوژیکی و سیاستی استکبار بر جهان تثبیت میشود.
محمدبیگی خاطرنشان کرد: حتی در دهه ۱۳۶۰ صندوق جهانی پول به کشورهایی که سیاستهای تنظیم خانواده را رعایت نمیکردند، وام نمیداد! به این معنی که با اجبار تمامی نظام بانکی، پولی و سیاسی کشورها را تحت تاثیر خود قرار میداد! جالب است که کشورهایی مثل آمریکا، کنوانسیون بینالمللی تنظیم خانواده را امضا نکردند! در زمان بوش پدر، نماینده آمریکا در سازمان ملل اظهار کرد متاسفم که نماینده کشوری هستم که خود اعتقادی به امضای این کنوانسیون ندارد، اما کشورهای آسیایی و آفریقایی باید آن را امضا کنند! در آن زمان ما درگیر جنگ تحمیلی و مشکلات اقتصادی بودیم و خیلی متوجه این نقشههای پشت پرده نشدیم! متاسفانه سیاستهای تنظیم خانواده به غلط و بیش از اندازه ادامه پیدا کرد به طوری که ایران نخستین و تنهاترین کشور دارنده جایزه جمعیت است که در رابطه با کاهش جمعیت به آن دست پیدا کرده است!
وی افزود: ایران تنها کشوری است که در قله کاهش رشد جمعیت در برنامههای تنظیم خانواده قرار دارد! در سال ۱۳۶۵ این برنامهریزی شد که در دهه ۱۳۹۰ نرخ باروری ایران از ۶ فرزند به حدود ۴ فرزند برسد؛ به طرز عجیبی ما در سال ۱۳۷۲ به این نرخ دست پیدا کردیم به عبارت دیگر ما مسیر ۳ یا ۴ دههای را در عرض ۷ سال طی کردیم! با این حال این طرح باید در مجلس و دولت مورد بازنگری قرار میگرفت، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و دولتها تذکرهای جمعیتی را جدی نگرفتند؛ ارائه این روند تا سال ۱۳۹۰ نرخ باروری را به ۲ فرزند کاهش داد و در حال حاضر این نرخ به حدود ۱.۶ فرزند کاهش یافته است!
این نماینده مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: کاهش جمعیت، خطرات اضمحلال جمعیتی، پدیده سالمندی، کاهش نیروی کار، خطر امنیت ملی، خطر بیماریهای سرطانی، خطر افزایش بار بیماریها، عدم توان نگهداری از سالمند و کاهش "IQ"را به ما هشدار میدهد؛ طبق تحقیقات، در حال حاضر میانگین ضریب هوشی یا "IQ" ایرانیها ۶۸ است در حالی که در سالهای اول انقلاب ضریب هوشی ایرانیان ۱۰۴ بود! و ایران جزو ۴ کشور برجسته ضریب هوشی در جهان قرار داشت؛ دلیل آن این است که نخبگان و تحصیلکردگان ما عمدتاً ازدوا ج نکردهاند یا دیر ازدواج کردند یا نهایتاً تک فرزند و دو فرزندی هستند لذا ذخیره ژنتیکی ایرانیها در حال کاهش است! از بُعد علمی، سلامت محوری و اقتصادی این وضعیت زیبنده جمهوری اسلامی ایران نیست و در کل به صلاح هیچ کشوری نیست.
محمدبیگی گفت: حتی در چین و هند با جمعیتی میلیاردی و با وجود آسیبهای جمعیتی، سیاستهای جمعیتی از حالت تکفرزندی خارج شدند! زیرا این کشورها متوجه شدند که با ادامه این روند، ذخیره ژنتیکی خود را از دست میدهند؛ اگر مشاهده میکنیم که در دهه ۷۰ و ۸۰ رشد تکنولوژی خوبی در سطح جهان داشتیم، علت آن بالا بودن جمعیت متولدین دهه ۵۰ و ۶۰ است؛ ما در دهه ۹۰ با کاهش المپیادیها مواجه شدیم در حالی که در دهههای قبل در المپیادهای فیزیک و شیمی مقامآور بودیم! از طرفی حتی از لحاظ بار بیماریها و سلامت و مواردی همچون افزایش سرطانهای خانمها را شاهدیم که یکی از دلایل آن کاهش باروری خانمهاست! تحقیقات نشان میدهد خانمهایی که بیش از یک فرزند به دنیا میآورند به نسبت کمتر از بقیه خانمها به بیماری دچار شده و طول عمر آنها افزایش پیدا میکند.
وی افزود: باید توجه داشت سلامت روحی، روانی و عاطفی خانوادههای چند فرزند هم بیشتر است و این خانوادهها با محیط، سازگاری بیشتری دارند؛ خواهش من از دولتمردان این است که نگاهی کلی و جامع به بخش جمعیت داشته باشند؛ در کل جهان متوسط ۳ تا ۵ فرزند به عنوان یک هدف جمعیتی عنوان شده و هیچگاه نرخ زیر ۳ فرزند مورد اشاره قرار نگرفته است، اما متاسفانه در کشور ما فرهنگ غربی، مدگرایی، و رفاهطلبی خانوادهها را خالی از فرزندان کرده است؛ اصلاح نسلی که به تک یا دو فرزندی و دیر ازدواج کردن عادت کرده، سخت است؛ فرزندآوری و ازدواج در جوانی به زیرساختهای اقتصادی و قانونی نیاز دارد و این گره به دست مجلس و دولت باز میشود؛ مجلس در راس امور است و اگر در ۸ سال گذشته درست عمل میکرد، امروز میتوانستیم میوه درخت اصلاح جمعیت را بچینیم! ما در حال حاضر در پنجره و فرصت جمعیتی قرار داریم و این یعنی جمعیت ۱۵ تا ۴۵ سال که در سن باروری هستند در صورت تأهل به صورت بالقوه قابلیت فرزندآوری دارند.
نماینده قزوین و آبیک در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: اگر در ۸ سال گذشته مواردی همچون سیاستهای تشویقی جمعیتی، مرخصیهای زایمان، مرخصیهای بارداری، دورکاری و همینطور بستههای مشوق فرزندآوری، طرحهای تکریم مادری و همسری، بیمه زنان خانهدار، بیمه ویژه فرزندان یا وام فرزندآوری به مرحله اجرا میرسید، قطعاً امروز به اهداف بالاتر از دو فرزند نائل میشدیم؛ آیندگان از ما سؤال خواهند کرد و ما باید جوابگوی نسلهای بعد باشیم! اصلاح این روند باید بهصورت قانون به تصویب مجلس درآید؛ خوشبختانه در مجلس یازدهم شاهد وجود یک بدنه کارشناسی و علمی قوی هستیم که با دید منطقی به موضوع جمعیت مینگرد؛ در این زمینه باید چشمانداز داشته باشیم؛ ما به قول مقام معظم رهبری به "جمعیت پویا، بالنده و متعالی" نیاز داریم تا بتواند چشماندازهای پیشرفت را میسر کند؛ ما همهجوره پای "جمعیت و تعالی خانواده" در مجلس میایستیم.
https://www.55online.news/%D8%A8%D8%...A9%D8%B1%D8%AF
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد.
نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند.
درشتی و نرمی به هم در به است .......چو فاصد که جراح و مرهم نه است
درشتی نگیرد خردمند پیش ..............نه سستی که ناقص کند قدر خویش
نه مر خویشتن را فزونی نهد ..............نه یکباره تن در مذلت دهد
شبانی با پدر گفت: ای خردمند ...........مرا تعلیم ده پیرانه یک پند
بگفتا: نیکمردی کن نه چندان..............که گردد خیره گرگ تیز دندان
^
البته یه دلیلم داره اینکه نخبه ها ازدواج نکردن میگن
ولی به نظرم نمیتونه خبرش اینقدم دقیق باشه
آخه ببین 40 تا افت خیلیه
هرچقدم بگی حالا چمیدونم هر دلیلی بیاری بازم نمیشه اینقد افت رو جبران کنه
سلام من خواستم یه حرفی بزنم ( حداقل راهنمایی کرده باشم چون من هم مثل شما بودم قبلا) ۱.شما نباید از افرادی که تمام افکارشون افراط گرایی مذهبی هست سوال بپرسین (حالا شاید در عمل نشون ندن). ۲. تا کنون دانش بشری نتونسته وجود خدا رو به کلی رد یا اثبات کنه (پس چطور شما میخواسین یکیو پیدا کنین کاملا منطقی باشه و مطمئن باشه!)خب اینجا لازمه اشاره کنم یه دانشجوی دکترا ولی دانشگاه خارج کشور وقتی داشت در این مورد بحث میکرد گفت من رشته م فلسفه س ولی هنوزم که هنوزه فلسفه نتونسته وجود خدا رو رد کنه ... در آخر اینو بگم باتوجه به تناقضاتی که جاهای مختلف گفته میشه(برای کتاب های تمامی ادیان و حتی ق ر آ ن)و جدا از بحث اینکه همین انجمن گفتن خدا فقط در احساس (دلخوشی دادن یا توهم) یا اگر در مذهب هست و این دو باهم فرق دارن باید بگم این حرف زیاد قابل استناد نیست چون هیچکس نمیخواد فقط حس الکی داشته باشه پس به سوی مذهب کشیده میشه و اونجا با سوالات و شبهه ها مواجه میشه و به کلی سردرگم میشه چون کسی نیس مطمئن جواب بده... و اینجاست اگر لااقل به فلسفه باور داشته باشیم (نه علم گرایی/علم زدگی (که این روزا از اون به عنوان واژه ای تحقیر آمیز استفاده میشه ) میدونیم فقط {حس الکی} یا {مذهب} نیست چون حتی اون هم نتوانسته رد کنه. }
{من نمیخوام بحث کنم و لطفا شما هم بحث نکنین}فقط خواستم بهتون بگم اونایی که با تفکر و مطالعه و تحقیق به یک اعتقاد میرسن اونا هم شک دارن ولی خب تمام عمر نمیان انرژی شونو صرف این کنن تا مطمئن شن (مطالعه و تحقیق اگه جویا هستید ادامه بدید ولی غرق نشید کسایی رو دیدم تو همون سایتا از سال ۹۲ دارن باهم بحث میکنن تا الآن و تا دها سال دیگه بیشترشون بالای ۳۰ سال) و (شما که بهتر میدونین اینکار زندگیو به تمامی مختل میکنه و آخر عمر میگن ما کل زندگی و عمرمونو برای اثبات خدا گذاشتیم ولی آخرش هیچی ٬ سپس مرگ)
پ.ن: این تایپک دیگه که لینکشو میزارم بهتره برای اینجور حرفا:«http://forum.konkur.in/thread2603.html»
ویرایش توسط be_quick : 25 خرداد 1399 در ساعت 15:56
در حال حاضر 15 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 15 مهمان)