ایشالا که موفق باشید...دعا میکنیم برای همتون ...من خودم بچه سرپل ذهابم, یه شهری که یه عمر زخم جنگ روی بدنش بود و اثراتش از در و دیوار می بارید الان حتی اصلاً غیرقابل سکونته. ولی عذر می خوام واقعاً، شما چشمتون افتاده فقط به ما؟
اول این که احتمالاً این سهمیه زپرتی رو سرپل ذهاب, ثلاث و ازگله می گیرن که ته تهش 120 نفر دانش آموز داشته باشن
دوماً این سهمیه به صورت درصدی نیست که روی نمره علمی تاثیر بذاره. برای دانشگاه خود استان زلزله زده یه تعدادی بیشتر (یک نفر )جذب می کنن که زلزله زده ها با هم سر اون رقابت می کنن.
ثالثاً؛ دوستان عزیز، برای زلزله هریس، برای هر رشته پزشکی و پیراپزشکی (دختر و پسر) فقط یه نفر سهمیه برای دانشگاه همون استان در نظر گرفتن. به نظرتون واقعاً میشه به این سهمیه به عنوان یه مسئله بغرنج برای دانش آموزای سایر مناطق فکر کرد؟
ایرادی هم البته به دوستان نیست ( که البته همه مردم این شهر ها دوامشون رو مدیون امثال شما و مردونگی هاتون هستن) ایراد از سازمان سنجشه، به جای این که بیاد مدارس رو یه طوری جمع و جور کنن که دوباره سر پا بشن، میان با این سهمیه ما و شما را گول می زنن. غافل از این که این واقعاً یه بازی الکی که اونا راه انداختن
در جواب اون دوستی که گفت دعا کنیم برای ما هم زلزله بیاد؛ رفیق؛ من بعد از اون زلزله 7.3 ریشتری لعنتی فقط دارم دعا می کنم اینجور زلزله ای برای تهران و سایر شهرها پیش نیاد. چون چیزهایی رو به چشم دیدم که کابوسش تا سالیان سال مثل پتک روی سر مردم این شهرهاست. اگر بدونید اون لحظات چه اتفاقاتی جلوی چشمتون می افته و کرور کرور رفیق و همشهری جلوی چشمت داغون میشن این حرف رو نمی زدین
یه نکته دیگه؛ کنکور یه رقابته؛ کاری ندارم. شهر من تخریب شده. اما چیکار کنم؟ تنهایی بشینم شهر رو بسازم؟ یک سال فقط بشینم غصه بخورم که چرا اینجور شد؟ اتفاقی بود که افتاده. یه عادت دارم به گذشته نگاه می کنم الان رو می بینیم و آینده رو؛ وضعیت فعلی میگه باید بیشتر تلاش کرد وگرنه ریشترهای بیشتری روی انسان خراب میشه. برای خودم نگران نیستم. برای بقیه هم سن و سال های خودم ناراحتم که داغ بیشتری دیدن و سرپناه دیگه ای اصلاً ندارن. سهمیه حق اوناست. برای من سرابه! ولی بازم؛ توکل به خدا..........