هر وقت به آسمون و عظمتش فک می کنم قفل می شه ذهنم...
زمین ما تو منظومه ی شمسی، منظومه ی شمسی تو کهکشان راه شیری، کهکشان راه شیری یکی از میلیاردها یا تریلیون ها یا خیلی بالاتر از این اعداد کهکشانی که تعدادشون معلوم نیست یا اصلا شاید این همه کهکشان هم جزئی از یه کل دیگه ن...
معمولا وقتی می گیم خدایا خیلی عظیمی نهایتا منظورمون از این عظمت محدود به زمین و خورشید و نهایتا کل منظومه ی شمسیه، ولی چه عظمتی برپاست که ما خیلی کم بهش فک می کنیم، ما چقد ممکنه حقیر باشیم در برابر این عظمت؟!
الان داشتم قطر کهکشان راه شیری رو محاسبه می کردم، کهکشان راه شیری 100000 سال نوری قطر داره، ینی مسافتی که که نور با سرعت 300000 کیلومتر در ثانیه در عرض 100000 سال طی می کنه، ینی 946.080.000.000.000.000 کیلومتر
این تصویری از کهکشان راه شیریه که منظومه ی شمسی ما (Our Solar System) توش قرار داره، کل منظومه ی شمسی ما با اون عظمتش در مقایسه با وسعت کهکشان راه شیری اون نقطه ایه که تو تصویر به سختی می شه تشخیص داد:
حالا این فقط کهکشان راه شیریه، توجه شمارو جلب می کنم به تصویر کهکشان M106 با قطر تقریبی 80 هزار سال نوری (756.864.000.000.000.000 کیلومتر) و فاصله ی تقریبی 23.5 میلیون سال نوری (222.328.800.000.000.000.000 کیلومتر) از کره ی زمین:
(تصویر به وسیله ی تلسکوپ هابل گرفته شده، برا تصویری که می بینین نور 23.5 میلیون سال تو راه بوده تا برسه به تلسکوپ هابل، ینی این تصویر که چند ماه پیش گرفته شده در واقع وضعیت 23.5 میلیون سال پیش این کهکشانو نشون می ده اگه می خواین وضعیت الانشو ببینین باید 23.5 میلیون سال دیگه منتظر بمونین ، دورترین تصویری که تلسکوپ هابل ثبت کرده فاصله ش 13.2 میلیارد سال نوری بوده !!!! )
حالا طی فقط یه سال نوری برا ما چقد طول می کشه؟ با سریع ترین وسیله ی ساخت بشر ینی جت مافوق صوت ناسا Mach 9.68 X-43A حدودا 95000 سال طول می کشه که تا اون موقع مولکولای بدن ما به کل ناپدید می شن، حالا این زمان برا فقط یه سال نوریه، محاسبه کنین که برا طی قطر کهکشان راه شیری که 100000 سال نوریه چه مدتی رو باید با این جت تو راه باشیم؟؟؟؟
من که مخم هنگ کرد شمارو نمی دونم...
دارم به این فک می کنم که بشر این همه تلاش می کنه تا فقط علمی که تو کره ی زمین کوچولو موچولو در جریانه رو کشف کنه، یاد این جمله ی نیوتون میفتم: "نمی دانم در چشم جهانیان چگونه می نمایم، اما در چشم خویش خود را کودکی می بینیم که در ساحل اقیانوس عظیمی سرگرم بازی کردن با سنگ هایی صاف و صدف هایی زیباتر از معمول بوده در حالی که هنوز اقیانوسی از حقیقت در برابرش نامکشوف باقی مانده است."
واقعا آدم هر چقد دنبال علم می ره بیش تر به حقارتش پی می بره و بهترین راه درک عظمت خدا هم علم آموزیه و کسی که این عظمتو درک می کنه هیچ وقت سرکشی نمی کنه و عاشقانه با دیگران زندگی می کنه، علم بهترین نوع عبادته، نمی دونم، شاید اگه با این دیدگاه کتابامونو بخونیم و فقط چشم ندوزیم به رقابتی که تو کنکور در جریانه این همه عذاب نمی کشیم، موافقین؟