خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 3 نخستنخست ... 23
    نمایش نتایج: از 31 به 38 از 38
    1. Top | #31
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط ZAPATA نمایش پست ها
      ++ خودت باید بهتر متوجه شرایط باشی دختر ...... مادرت چه جوری میخای شرایطی که شما درش قرار گرفتی رو درک کنه .... اون ظاهر امرو میبینه و دلش میخاد دخترش دانشگاه قبول بشه که بین دوست و فامیل سرشو بالا بگیره .... ولی از خیلی مسائل پشت پرده بی خبره .......
      ++ خیلی از خانواده ها .... تصورشون از درس و دانشگاه همینه که اسم دانشجو رو بچشون باشه ..... ولی متوجه تفاوت دانشجویی که دارو تهران میخونه با دانشجویی که مهندسی احیاء روستا زابل میخونه، نمیشه .... به هردو اینا گفته میشه د ا نـــشــجــو .......... ولی از زمین تا زیر زمین بین اینا تفاوت هستش ....
      ++ این شرایط رو یه فرصت بدون که بتونی به درک بهتری از خودت و ارزش های زندگی خودت برسی ... حتی اگه خیلی از نزدیک ترین آدمای اطرافت متوجه نشن :::::: ..... :::
      ++ نیازی به رفتار خاص با بقیه نیست که متوجه ارزش تو و کارت بشن .... تو فقط به چیزی که به درستیش ایمان داری عمل کن
      ممنون .خیلی خوب راهنمایی کردید

    2. Top | #32
      TAT
      در انتظار تایید ایمیل

      نمایش مشخصات
      من خودم فکر می کردم که حرف اطرافیانم روم هیچ تاثیری نداره

      چون اصلا حرفی ازشون تا بعد از ورود به دانشگاه نشنیده بودم

      ولی بعد کنکورم که میخواستم یه کارایی غیر درسی برا خودم انجام بدم

      با مخالفت شدید خانواده مواجه شدم

      با اینکه تسلیم نشدم و اون کارو انجام دادم

      اما ته تهش کاره خراب شد

      تازه اون موقع بود که فهمیدم مخالفت خانواده به خصوص پدر و مادر یعنی چی

      نیش و کنایه یعنی چی و......

      تا قبل اون هر کسی مثل این استارتر اینطوری تایپیک میزد

      میگفتم طرف چقدر سوسوله

      اخه این حرفا یعنی چی

      مثلا مخالفت خانواده چه تاثیری میتونه داشته باشه و...

      ولی بعد اون کار فهمیدم که واقعا تاثیر میزاره

      و حتی اگه توان رسیدن به هدف رو هم داشته باشی

      میندازتت به یه سستی که تو یه دو به شکی هم گیر می کنی

      از یه طرف میگی من این هدفو دوس دارم تا حالا هم یه کارایی کردم که بهش برسم

      اشکال نداره تحمل میکنم و به زور میرم جلو

      هنوز این فکر قبلیه تموم نشده قیافه مامان بابات میاد جلو چشت و حرفاشون هی تو زهنت میچرخه

      که این هدف من بیهودست اونا درست میگن دیگه دیره از من گذشته این کاری که دارم میکنم بیهودست و.....

      بعد از این فکر هم بلافاصله این فکر میاد تو ذهنت که

      ای کاش این کارو شروع نمی کردم همون قبیله خوب بودا وای چقدر ضرر کردم نکنه دیر شده
      من میتونم ؟؟؟ یا نمیتونم؟؟؟؟ و......


      من درکت میکنم


      اما راه حلی برا مشکلت ندارم چون خودم هنوز راه حلی پیدا نکردم

      اما شاید مسمم بودن برا هدفت
      یا اینکه یه گوشتو در کنی یه گوشتو دروازه

      بتونه کمکت کنه

      وانمود کنی که داری به حرفشون گوش میکنی

      اما در واقع هیچ حرفشونو نشنوی (البته حرف های تخریب کننده روحیه و..)

      موفق باشی

    3. Top | #33
      کاربر فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      اینکه خانواده درکت کنن واقعا مهمه همین من بابام و خواهرم نباشن انگیزه بدن نابودم عملا همین ک راجب درسی ک خوندم کاری ک دارم میکنم بهشون توضیح بدم یکم درک کنن حرف بزنن خستگی ادم در میره . همه چی داشت برام خوب پیش میرفت دو روز قبل کنکور داداشم اومد شروع کرد تیکه انداختن واقعا یادم نمیره تو ک هیچی نمیشی میخواستی بشی پارسال ریاضی بودی قبول میشدیو... اشک من درومد خدایی انگار تا حالا تو خونه نبوده منو نمیشناسه وضع درسمو نمیدونه از خودش باهوش ترم نمیدونه هردوسال قبول بودم خودم نخواستم رشته ای ک نمیخوام برم اون جایی ک نخوام سر کنکور حالم واقعا خراب بود استرس نابودم کرد عملا
      شاید اون بهانه بود یا هرچی ولی کم تاثیر نداره
      از اینا بگذریم استارتر هرجور شده به خانوادت توضیح بده درس خوندن تو رشته و دانشگاهی که بهش علاقه نداری چه زجریه
      بلاخره دلسوز که هستن درک میکنن یا بلاخره کوتاه میان مث داداش من میگن برو هرغلطی میخوای بکن: )))

    4. Top | #34
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط dream high نمایش پست ها
      سلام.من امسال دومین کنکورم بود.پارسال به دلیل مدرسه وکلاس های زیاد نتونستم بخونم وقبول نشدم وتصمیم گرفتم که برای کنکور96بخونم.امسال هم واقعا خوندم ورتبم نسبت به پارسال خیییلی بهترشد ولی به دلیل نداشتن برنامه مناسب نتونستم رتبه دلخواهم روبدست بیارم.وچون هدفم پزشکی هست پس تصمیم گرفتم برای سال97 هم کنکوربدم.ویه زامون خوب هم ثبت نام کردم که بابرنامش پیش برم وکلاس فیزیک ثبت نام کردم چون توفیریک مشکل اساسی دارم.اینم بگم که من واقعااراده بالایی دارم وحتی اگرصدبارهم شکست بخورم بازم تلاشمومیکنم.ایناروگفتم که یه درکی ازمن داشته باشید.وحالا مشکلم رومیگم:ازوقتی که گفتم پشت کنکورمیمونم خانواده واطرافیانم همش درحال ناامیدکردن من ومتلک انداختن به من هستن.همش به من میگن که سنت میره بالا ودانشگاه رفتن برات سخت میشه وبه خاطرسنت تودانشگاه مسخرت میکنن و....!درحالی که من همش19سالمه!!!!!یه نفرکه واقعاداره اذیتم میکنه وعرصه روبرمن تنگ کرده مامانمه!!!!!!!!!!اصلا فکرشم نمیکردم مامانم یه روزپشتموخالی کنههمش درحال مسخره کردن من ومتلک انداختن به منه.همش داره منو بابقیه مقایسه میکنه.همش میگه ببین دوستات همه دانشگاه رفتن.درحالی که دوستام وهمکلاسیام همشون رشته های بدردنخورودانشگاه های پیام نوروغیرانتفاعی و...رفتن که اصلا آینده ای هم ندارن!!!!!!!!مامانم اصلا منطقی نیست وچون دانشگاه نرفته میخوادعقده هاشوسرمن خالی کنه.همش میگه برودانشگاه آزادویه رشته بخون ویه مدرکی بگیرکه من جلوبقیه بگم دخترم دانشگاه میره.اصلاهم منطقی نیست وهرچی میگم که این رشته هاآینده ندارن توکتش نمیره!!!!!!!ولی من جلوهمه مقاومت میکنم ولی ازدرون خردشدم1یعنی من حق ندارم رشته ای که خودم دوست دارم روبخونم؟؟؟؟؟؟؟حق ندارم واسه خودم کسی بشم؟؟؟؟؟؟؟؟من چه جوری بابقیه رفتارکنم که دست ازسرم بردارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببخشید که طولانی شد.لطفا کمکم کنید
      این پیام منو نشون مامانت بده
      دخترتون بره ی رشته بدرد نخور و فامیل پشتش بگن قبول شده ولی رشتش چرته بهتره یا اگر به هدفش که پزشکیه برسه و دهن فامیل رو ببنده بهتره؟
      شما دارید غیر منطقی جای دخترتون تصمیم میگیرید و جلوی موفقیتشون رو میگیرید خودم سال دوم قبول شدم ولی مامانم مثل کوه پشتم بود با اطمینان هم به فامیل میگفت دختر من به دندون پزشکی میرسه و همینم شد
      بعدشم
      دختر شما همش 19 سالشه
      همکلاسی دارم
      30 سالشه
      هم کلاسی دارم 27 سالشه
      اینا رو الان مسخره میکنن بنظرتون؟یا مایه افتخارن که با سن بالا ارادشون قوی بوده و یک رشته عالی قبول شدن؟
      خواهشا منطقی باشید لطفا
      دارید جلوی موفقیت دخترتون رو میگیرید از ما گفتن


    5. Top | #35
      کاربر نیمه فعال

      Khabalod
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط dream high نمایش پست ها
      سلام.من امسال دومین کنکورم بود.پارسال به دلیل مدرسه وکلاس های زیاد نتونستم بخونم وقبول نشدم وتصمیم گرفتم که برای کنکور96بخونم.امسال هم واقعا خوندم ورتبم نسبت به پارسال خیییلی بهترشد ولی به دلیل نداشتن برنامه مناسب نتونستم رتبه دلخواهم روبدست بیارم.وچون هدفم پزشکی هست پس تصمیم گرفتم برای سال97 هم کنکوربدم.ویه زامون خوب هم ثبت نام کردم که بابرنامش پیش برم وکلاس فیزیک ثبت نام کردم چون توفیریک مشکل اساسی دارم.اینم بگم که من واقعااراده بالایی دارم وحتی اگرصدبارهم شکست بخورم بازم تلاشمومیکنم.ایناروگفتم که یه درکی ازمن داشته باشید.وحالا مشکلم رومیگم:ازوقتی که گفتم پشت کنکورمیمونم خانواده واطرافیانم همش درحال ناامیدکردن من ومتلک انداختن به من هستن.همش به من میگن که سنت میره بالا ودانشگاه رفتن برات سخت میشه وبه خاطرسنت تودانشگاه مسخرت میکنن و....!درحالی که من همش19سالمه!!!!!یه نفرکه واقعاداره اذیتم میکنه وعرصه روبرمن تنگ کرده مامانمه!!!!!!!!!!اصلا فکرشم نمیکردم مامانم یه روزپشتموخالی کنههمش درحال مسخره کردن من ومتلک انداختن به منه.همش داره منو بابقیه مقایسه میکنه.همش میگه ببین دوستات همه دانشگاه رفتن.درحالی که دوستام وهمکلاسیام همشون رشته های بدردنخورودانشگاه های پیام نوروغیرانتفاعی و...رفتن که اصلا آینده ای هم ندارن!!!!!!!!مامانم اصلا منطقی نیست وچون دانشگاه نرفته میخوادعقده هاشوسرمن خالی کنه.همش میگه برودانشگاه آزادویه رشته بخون ویه مدرکی بگیرکه من جلوبقیه بگم دخترم دانشگاه میره.اصلاهم منطقی نیست وهرچی میگم که این رشته هاآینده ندارن توکتش نمیره!!!!!!!ولی من جلوهمه مقاومت میکنم ولی ازدرون خردشدم1یعنی من حق ندارم رشته ای که خودم دوست دارم روبخونم؟؟؟؟؟؟؟حق ندارم واسه خودم کسی بشم؟؟؟؟؟؟؟؟من چه جوری بابقیه رفتارکنم که دست ازسرم بردارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببخشید که طولانی شد.لطفا کمکم کنید
      منم تقریبا وضعیتم مثله شماست
      گوشتون رو پنبه بذارین و فقط حواستون به کار خودتون باشه

    6. Top | #36
      کاربر باسابقه

      bache-mosbat
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط dream high نمایش پست ها
      سلام.من امسال دومین کنکورم بود.پارسال به دلیل مدرسه وکلاس های زیاد نتونستم بخونم وقبول نشدم وتصمیم گرفتم که برای کنکور96بخونم.امسال هم واقعا خوندم ورتبم نسبت به پارسال خیییلی بهترشد ولی به دلیل نداشتن برنامه مناسب نتونستم رتبه دلخواهم روبدست بیارم.وچون هدفم پزشکی هست پس تصمیم گرفتم برای سال97 هم کنکوربدم.ویه زامون خوب هم ثبت نام کردم که بابرنامش پیش برم وکلاس فیزیک ثبت نام کردم چون توفیریک مشکل اساسی دارم.اینم بگم که من واقعااراده بالایی دارم وحتی اگرصدبارهم شکست بخورم بازم تلاشمومیکنم.ایناروگفتم که یه درکی ازمن داشته باشید.وحالا مشکلم رومیگم:ازوقتی که گفتم پشت کنکورمیمونم خانواده واطرافیانم همش درحال ناامیدکردن من ومتلک انداختن به من هستن.همش به من میگن که سنت میره بالا ودانشگاه رفتن برات سخت میشه وبه خاطرسنت تودانشگاه مسخرت میکنن و....!درحالی که من همش19سالمه!!!!!یه نفرکه واقعاداره اذیتم میکنه وعرصه روبرمن تنگ کرده مامانمه!!!!!!!!!!اصلا فکرشم نمیکردم مامانم یه روزپشتموخالی کنههمش درحال مسخره کردن من ومتلک انداختن به منه.همش داره منو بابقیه مقایسه میکنه.همش میگه ببین دوستات همه دانشگاه رفتن.درحالی که دوستام وهمکلاسیام همشون رشته های بدردنخورودانشگاه های پیام نوروغیرانتفاعی و...رفتن که اصلا آینده ای هم ندارن!!!!!!!!مامانم اصلا منطقی نیست وچون دانشگاه نرفته میخوادعقده هاشوسرمن خالی کنه.همش میگه برودانشگاه آزادویه رشته بخون ویه مدرکی بگیرکه من جلوبقیه بگم دخترم دانشگاه میره.اصلاهم منطقی نیست وهرچی میگم که این رشته هاآینده ندارن توکتش نمیره!!!!!!!ولی من جلوهمه مقاومت میکنم ولی ازدرون خردشدم1یعنی من حق ندارم رشته ای که خودم دوست دارم روبخونم؟؟؟؟؟؟؟حق ندارم واسه خودم کسی بشم؟؟؟؟؟؟؟؟من چه جوری بابقیه رفتارکنم که دست ازسرم بردارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببخشید که طولانی شد.لطفا کمکم کنید
      ببینید اگر میذارن برای سال بعد بخونید تمام این سرکوفت ها و سرزنش ها رو تحمل کنید و بخونید...!!!
      قیامت قامت ای قامت قیامت
      قیامت کرده ای زین قد و قامت
      موذن گر ببیند قامتت را
      به قد قامت بماند تا قیامت
      بر قد و قامت رعنا و چشمان زیبا و رخ دلربای مهدی قرآن امام زمان امام النور ابوالقاسم محمد بن الحسن المهدی(ص) صلوات

    7. Top | #37
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      عزیزم این زندگی توعه .. خوب یا بد بعدا کسی مسئولیتشو گردن نمیگیره
      تمام تلاشتو بکن که بری یه رشته خوب درس بخونی که ایندت تامین بشه
      پشت کنکور موندن تو خیلی از خانواده ها همین شکلیه ولی باید انقدر ارادت قوی باشه و مصمم باشی که نسبت به حرفاشون بی تفاوت بشی و فقط کار خودت رو بکنی

    8. Top | #38
      کاربر انجمن

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      به نظر من به نظر هیشکی توجه نکن از فامیل اینا
      اونا کارشون فقط و فقط متلک انداختن و مسخره کردن هست بیخیال اونا
      بشین با اراده خوب بخون
      به نظر من یه مشاوره هم بگیر مشاوره درسی منظورمه یه مشاور برا خودت بگیر تا هم برنامه بهت بده و هم چکت کنه اینجوری هم روحیت میره بالا و هم میخوای همش بخونی
      الان من امسال با رتبه 3200 پشت موندم گرچه بار اول هست پشت میمونم ولی همینم همه فامیلا تیکه مینداختن و میندازن ولی به اونا اصلا توجه نمیکنم چون هدفم فقط پزشکی هس
      حالا توهم اگه میخوای واقعا به هدفت برسی اینجوری پیش بری به نظرم خوبه

    صفحه 3 از 3 نخستنخست ... 23

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن