من خودم فکر می کردم که حرف اطرافیانم روم هیچ تاثیری نداره
چون اصلا حرفی ازشون تا بعد از ورود به دانشگاه نشنیده بودم
ولی بعد کنکورم که میخواستم یه کارایی غیر درسی برا خودم انجام بدم
با مخالفت شدید خانواده مواجه شدم
با اینکه تسلیم نشدم و اون کارو انجام دادم
اما ته تهش کاره خراب شد
تازه اون موقع بود که فهمیدم مخالفت خانواده به خصوص پدر و مادر یعنی چی
نیش و کنایه یعنی چی و......
تا قبل اون هر کسی مثل این استارتر اینطوری تایپیک میزد
میگفتم طرف چقدر سوسوله
اخه این حرفا یعنی چی
مثلا مخالفت خانواده چه تاثیری میتونه داشته باشه و...
ولی بعد اون کار فهمیدم که واقعا تاثیر میزاره
و حتی اگه توان رسیدن به هدف رو هم داشته باشی
میندازتت به یه سستی که تو یه دو به شکی هم گیر می کنی
از یه طرف میگی من این هدفو دوس دارم تا حالا هم یه کارایی کردم که بهش برسم
اشکال نداره تحمل میکنم و به زور میرم جلو
هنوز این فکر قبلیه تموم نشده قیافه مامان بابات میاد جلو چشت و حرفاشون هی تو زهنت میچرخه
که این هدف من بیهودست اونا درست میگن دیگه دیره از من گذشته این کاری که دارم میکنم بیهودست و.....
بعد از این فکر هم بلافاصله این فکر میاد تو ذهنت که
ای کاش این کارو شروع نمی کردم همون قبیله خوب بودا وای چقدر ضرر کردم نکنه دیر شده
من میتونم ؟؟؟ یا نمیتونم؟؟؟؟ و......
من درکت میکنم
اما راه حلی برا مشکلت ندارم چون خودم هنوز راه حلی پیدا نکردم
اما شاید مسمم بودن برا هدفت
یا اینکه یه گوشتو در کنی یه گوشتو دروازه
بتونه کمکت کنه
وانمود کنی که داری به حرفشون گوش میکنی
اما در واقع هیچ حرفشونو نشنوی (البته حرف های تخریب کننده روحیه و..)
موفق باشی
اینکه خانواده درکت کنن واقعا مهمه همین من بابام و خواهرم نباشن انگیزه بدن نابودم عملا همین ک راجب درسی ک خوندم کاری ک دارم میکنم بهشون توضیح بدم یکم درک کنن حرف بزنن خستگی ادم در میره . همه چی داشت برام خوب پیش میرفت دو روز قبل کنکور داداشم اومد شروع کرد تیکه انداختن واقعا یادم نمیره تو ک هیچی نمیشی میخواستی بشی پارسال ریاضی بودی قبول میشدیو... اشک من درومد خدایی انگار تا حالا تو خونه نبوده منو نمیشناسه وضع درسمو نمیدونه از خودش باهوش ترم نمیدونه هردوسال قبول بودم خودم نخواستم رشته ای ک نمیخوام برم اون جایی ک نخوام سر کنکور حالم واقعا خراب بود استرس نابودم کرد عملا
شاید اون بهانه بود یا هرچی ولی کم تاثیر نداره
از اینا بگذریم استارتر هرجور شده به خانوادت توضیح بده درس خوندن تو رشته و دانشگاهی که بهش علاقه نداری چه زجریه
بلاخره دلسوز که هستن درک میکنن یا بلاخره کوتاه میان مث داداش من میگن برو هرغلطی میخوای بکن: )))
این پیام منو نشون مامانت بده
دخترتون بره ی رشته بدرد نخور و فامیل پشتش بگن قبول شده ولی رشتش چرته بهتره یا اگر به هدفش که پزشکیه برسه و دهن فامیل رو ببنده بهتره؟
شما دارید غیر منطقی جای دخترتون تصمیم میگیرید و جلوی موفقیتشون رو میگیرید خودم سال دوم قبول شدم ولی مامانم مثل کوه پشتم بود با اطمینان هم به فامیل میگفت دختر من به دندون پزشکی میرسه و همینم شد
بعدشم
دختر شما همش 19 سالشه
همکلاسی دارم
30 سالشه
هم کلاسی دارم 27 سالشه
اینا رو الان مسخره میکنن بنظرتون؟یا مایه افتخارن که با سن بالا ارادشون قوی بوده و یک رشته عالی قبول شدن؟
خواهشا منطقی باشید لطفا
دارید جلوی موفقیت دخترتون رو میگیرید از ما گفتن
قیامت قامت ای قامت قیامت
قیامت کرده ای زین قد و قامت
موذن گر ببیند قامتت را
به قد قامت بماند تا قیامت
بر قد و قامت رعنا و چشمان زیبا و رخ دلربای مهدی قرآن امام زمان امام النور ابوالقاسم محمد بن الحسن المهدی(ص) صلوات
عزیزم این زندگی توعه .. خوب یا بد بعدا کسی مسئولیتشو گردن نمیگیره
تمام تلاشتو بکن که بری یه رشته خوب درس بخونی که ایندت تامین بشه
پشت کنکور موندن تو خیلی از خانواده ها همین شکلیه ولی باید انقدر ارادت قوی باشه و مصمم باشی که نسبت به حرفاشون بی تفاوت بشی و فقط کار خودت رو بکنی
به نظر من به نظر هیشکی توجه نکن از فامیل اینا
اونا کارشون فقط و فقط متلک انداختن و مسخره کردن هست بیخیال اونا
بشین با اراده خوب بخون
به نظر من یه مشاوره هم بگیر مشاوره درسی منظورمه یه مشاور برا خودت بگیر تا هم برنامه بهت بده و هم چکت کنه اینجوری هم روحیت میره بالا و هم میخوای همش بخونی
الان من امسال با رتبه 3200 پشت موندم گرچه بار اول هست پشت میمونم ولی همینم همه فامیلا تیکه مینداختن و میندازن ولی به اونا اصلا توجه نمیکنم چون هدفم فقط پزشکی هس
حالا توهم اگه میخوای واقعا به هدفت برسی اینجوری پیش بری به نظرم خوبه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)