واقعیتش من خودم خیلی برام سخته که یه نفر تحقیرم کنه فکر میکنم تو این سن برای تعداد زیادی از بچه ها مخصوصا کسایی که میخوان پشتکنکور بمونن چون یه بار درواقع به هدفشون نرسیدن اعتماد به نفسشون به شدتکاهش پیدا میکنه و طبیعیه که از نظر روحی و عاطفی بسیار اسیب پذیر میشن و خیلی رک بگم به نظر من توی سال پشت کنکور اینحرف که ((تحقیرها و توهینای اطرافیان رو تبدیل به انگیزه کن واسه خودت و فلان و بهمان)) خیلی حرف چرتیه (ببخشید البته) به خاطر اینکه توی همچین سنی و اونم بعد از یه همچین تجربه ی تلخی واقعا ادم نیاز شدید و وافر به انرژی مثبت داره و وقتی یکی بهش حرف بدی میزنه به نظر من از یه جایی به بعد به جای اینکه فشار مثبت و انگیزه برای طرف بهوجود بیاد ، به جاش طرف کم کم فشار منفی و استرس میگیره و ارامشش از بین میره و نمیتونه خوب تمرکز کنه (اگه خودش رو هنوز اونقدر باور نداشته باشه و اعتماد به نفسش زیاد نباشه که خیلی رایجه) راه حل من اینه که با خانواده خوب صحبت کنین و قانعشون کنید برای انکه بتونین خوب درس بخونین و تمرکز کنید باید به بقیه بگن شما رشته ایکس رو دارین توی پیام نور یا ازاد شهرتون میخونید دیگه نمیمونید پشت کنکور و نظرتون عوض شده و... و قدم بعدی هم رابطه تون رو تا حد ممکن با فامیل کم کنید و اگه جو خونه هم منفیه سعی کنید کتابخونه برید. اینجوری ارامشتون حفظ میشه